مرکز مطالعات بین المللی و راهبردی آمریکا در مقاله ای که توسط رناد منصور به قام تحریر درآمده است به بررسی رویکرد جدید عربستان سعودی در عراق پرداخته است.

مرکز مطالعات بین المللی و راهبردی آمریکا[۲] در مقاله ای که توسط رناد منصور[۳] به قام تحریر درآمده است به بررسی رویکرد جدید عربستان سعودی در عراق پرداخته است.نویسنده در این مقاله با اشاره به سیاست عربستان سعودی در عراق پس از سقوط صدام سیاست خارجی عربستان سعودی را به چند دوره زمانی تقسیم کرده است.مهم ترین موضوعاتی که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفته است عبارتند از:

۱- سیاست خارجی عربستان سعودی در دوران محمد بی سلمان به نوعی عبور از ارزشها و هنجارهایی است که در گذشته در سیاست خارجی عربستان سعودی مبنای عمل بوده است.در دهه های گذشته سیاست خارجی عربستان سعودی با تکیه بر استفاده از منابع مالی عربستان برای پیروزی متحدان خود بوده است.جنگ چند ساله یمن،ربودن رفیق حریری و تنش زایی با قطر نمونه ای از سیاست خارجی جدید عربستان سعودی است که تمام این اقدامات در راستای مبارزه با نفوذ ایران در منطقه و تثبیت قدرت سعودی صورت گرفته است که تاکنون نتایج مثبتی به همراه نداشته است.

۲- عراق در سیاست خارجی عربستان سعودی یک استثنا است عربستان به دنبال نوعی سیاست عملگرا در مقایسه با سیسات سنتی خود در قبال این کشور است که بر مبنای  نگریستن به فضای داخل عراق بر مبنای نگاه طائفی صورت می پذیرفت.

۳- نزدیکی عربستان سعودی و عراق به یکدیگر نمایانگر آن است که این اقدام سناریویی سود بخش برای بغداد و ریاض خواهد بود.عربستانی که به دنبال کاهش نقوذ ایران و برگرداندن وجهه و اعتبار خود در عراق است

۴- هدف اصلی عربستان سعودی در عراق محدود ساختن نفوذ ایران است.عراق در مقایسع با لبنان و سوریه شانس بهتری برای عربستان سعودی برای یافتن نوعی جای پا و پایگاه و عقب راندن تهران به شمار می رود.

۵- عربستان سعودی در راستای هدف اصلی خود یعنی مقابله با نفوذ ایران از ابزارهای سیاسی و اقتصادی برای کسب اعتماد حکومت بغداد بهره خواهد برد.در بعد سیاسی عربستان سیاسی به دنبال محدود ساختن نفوذ گروههای حامی ایران در عراق ااست و در بعد اقتصادی عربستان سعودی در پی ایجاد نوعی همگرایی اقتصادی و ایجاد نوعی وابستگی در طرف عراقی است و هم چنین بهره بردن از بازار صادراتی احتمالی که در حال حاضر در اختیار ترکیه و ایران است.

۶- عربستان سعودی در سالهای پساز سقوط صدام سیاست خارجی متفاوتی نسبت به عراق داشته است در دوره بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ عربستان سعودی عراق را از دریچه محیط داخلی خود می نگریست.ریاض نسبت به ظهور و بروز حکومت تحت رهبری شیعیان در منطقه بسیار حساس بود و این امر را تحریک گر شیعیان عربستان سعودی که در استانهای شرقی این کشور هستند می نگریست.از سوی دیگر عربستان سعودی و رعاق در طی تاریخ برای کسب نفوذ سیاسی در منطقه رقابت کرده اند  و ظهور و بروز عراقی قوی تحت رهبری شیهیان نه تنها دیگر رقابت نبود بلکه تهدید به شمار می رفت.

۷- عربستان سعودی در مقابل افزایش نفوذ ایران در عراق پس از صدام،اقدام به تزریق منابع مالی به افراد سنی هوادار خود یعنی شیوخ و روسای عشایر و هم چنین شخصیت های مذهبی  اهل سنت نمود.اما تکیه صرف بر اهل سنت عراق رویکردی اشتباه از سوی عربستان سعودی بود زیرا متحدان سنی  عربستان سعودی نتوانستند تبدیل به شرکای اصلی در روند قدرت در صحنه سیاسی عراق شوند زیرا بسیاری از این متحدین فرایند سیاسی و مشارکت در آن را تحریم کردند.اهل سنت در مقابل شیعیان و کردها که متحد بودند دچار تشتت و چند پاره بودند و عربستان سعودی و هیچ کشور دیگری نتوانسته است تاکنون جامعه چندپاره اهل سنت عراق را متحد سازد.دوران پس از سال ۲۰۰۳ نمایانگر رویکرد ناموفق ریاض برای تحقق هدف اصلی خود یعنی کاهش نفوذ ایران در عراق بود.

۸- مضوعی که برای عربستان سعودی فرصت ایجاد کرد چند باره شدن بیت شیعی و واگرایی برخی جریانات درون این بیت بود.عربستان سعودی بر روی این انشقاقات صورت گرفته سرمایه گذاری کرد و این چند پارگی فرصتی را برای ریاض پدید آورد تا در میان این جناح ها و انشاقات بازی کرده و قعالیت کند.از سوی دیگر چند پاره شدن بیت شیعی در عراق منجر به ظهور و بروز جریان سیاسی جدیدی در میان شیعه شد که منتقد ایران بود.

۹- بعد از شروع تظاهرات های شیعیان در استانهای جنوبی در سال ۲۰۱۵ در اعتراض به وضعیت موجود یکی از موضوعاتی که مورد توجه قرار گرفته و از سوی تظاهر کنندگان مطرح شد نقش ایران در عراق بود موضوعی که عربستان سعودی در پی ان بود که بر روی آن سرمایه گذاری ویژه انجام داد.ریاض در این برهه زمانی راهبرد خود را تغییر داد و به جای تمرکز بر روی گروههای سنی و شکولار که از سال ۲۰۰۳ در به دست گرفتن قدرت ناکام بودند شروع به همکاری با گروههای شیعه ای نمود که دارای احساسات مشابه سعودی ها نسبت به ایران بودند.

۱۰- تا قبل از سال ۲۰۱۵ عربستان سعودی بر روی شبکه ای سست از کانال های غیر رسمی برای فهم حوادث و رویدادهای عراق و هم چنین  کنش در مقابل آن بهره می برد در سال ۲۰۱۵ عربستان سعودی این سیاست را تغییر داد و روابط رسمی و دیپلماتیک میان دو کشور بعد از ۲۵ سال از سر گرفته شد.

۱۱- در راستای اعتماد سازی و مهار نفوذ ایران عربستان سعودی در تلاش برای بهره گیری از مجموعه ای از ابزارهای اقتصادی است.عراق نیازمند سرمایه گذاری خارجی و هم چنین کمک های فنی برای بازسازی خود است و این امر در حالی است که بسیاری از رهبران عراقی به حمایت کلان اقتصادی عربستان سعودی به عنوان نشان دادن حسن نیت عربستان سعودی مسبت به عراق می نگرند.

۱۲- با توجه به نزدیکی جغرافیایی عربستان سعودی در پی تمرکز بر روی بازار جنوب عراق به ویژه در پایتخت اقتصادی اسن کشور یعنی استان بصره است جایی که عربستان سعودی به صورت مستقیم با ایران در راستای کاهش نفوذ تهران مقابله خواهد کرد.بصره به عنوان کانونی برای احساسات فزاینده ضد ایرانی تبدیل شده است و این امر ایجاد کننده زمینه ای برای تغییر نگاهها نسبت به عربستان سعودی و هم چنین فراهم کننده فرصتی برای این کشور است.

۱۳- عربستان سعودی اما با محدودیت هایی در عراق نیز روبرو است .افزایش احساسات ضد ایرانی لزوماً به معنای افزایش حمایت از عربستان سعودی نیست .بسیاری از عراقی ها ذهنیتی منفی نسبت به عربستان سعودی داشته و سیاست عربستان پس از ۲۰۰۳ به ایجاد اعتماد  با عراق آسیب می زند.

۱۴- موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد انتقاد شخصیت های  ملی و محلی پیرامون نقش آفرینی عربستان در ایجاد و رشد گروههای سلفی –تکفیری در عراق است.محدودیت دیگری که پیش روی عربستان در عراق قرار دارد سیاست خارجی اسن کشور در بحرین و یمن ایت که بسیاری از شیعیان ان را به عنوان بخشی از نبردی بزرگ عربستان سعودی علیه شیعیان و هم چنین نقض حقوق بشر می نگرند.

۱۵- با توجه به نفوذ ایران در عراق بسیاری از احزاب و جریانات سیاسی و مذهبی حمایت ایران از عراق را ضروری پنداشته و مخالف سیاست های ریاض به ویژه در زمینه خصومت آشکار با ایران هستند.عربستان سعودی نباید در عراق ایران را به صورت آشکار مورد هدف قرار دهد و باید از چنین سیاستی پرهیز نماید.

خاطر نشان می شود:

۱- نویسنده مقاله به گردش در سیاست خارجی عربستان سعودی نسبت به عراق اشاره کرده است.سیاستی که در مقایسه با دیگر کشورها به نوعی متفاوت به حساب می آید.عربستان  سعودی با فاصله گرفتن از آن سیاست خارجی خود که مبتنی بر طائفه گرایی بود سیاست خارجی جدیدی را نسبت به عراق در پیش گرفته است.عربستان سعودی با پذیرش مکونی به نام شیعه به عنوان قدرت حاکم تلاش کرده است تا روابط خود را با این مکون که عمق راهبردی خود را جمهوری اسلامی ایران می داند برقرار و گسترش دهد و از این دریچه مجالی نیز برای کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران بیابد.

۲- یکی از موضوعاتی که مورد توجه نویسنده قرار گرفته است و باید مورد توجه واقع شود ظرفیت حوادث و تحولات اجتماعی است.تحولات و بحرانهای اجتماعی که ویژگی نرمی داشته و در مقابل تهدیدات امنیتی که ویژگی سخت دارند  تاثیرگذاری بیشتری دارند.نویسنده به درستی  به فرصت بالقوه موجود در تحولات اجتماعی به ویژه تحولاتی که در استانهای شیعه نشین صورت می پذیرد به عنوان فرصت برای عربستان سعودی اشاره کرده است قرصتی که عربستان سعودی می کوشد از این طریق با افزایش حضور و نفوذ خود در عراق قدرت و نفوذ رقیب منطقه ای خود یعنی جمهوری اسلامی ایران را در عراق کاهش دهد .عربستان سعودی در پی بهره برداری از طرفیت هرگونه تحول اجتماعی به ویژه تظاهرات های مدنی است.

۳- در زمینه ارتباط با جریانات با توجه به ظرفیت تحولات اجتماعی عربستان سعودی در پی گسترش تعامل و همکاری با جریانات مدنی خواهد بود که به عنوان جریان رسمی در صحنه حضور نداشته اما از توان بسیج اجتماعی بالایی برخوردار هستند.عربستان تلاش خواهد کرد تا با سرمایه گذاری و برنامه ریزی از این جریانات در راستای هدف اصلی خود یعنی افزایش نفوذ و کاهش نفوذ رقیب بهره ببرد.

۴- در نگاه جدید عربستان سعودی به عراق استان بصره از جایگاه ویژه ای برخوردار است.استانی که به عنوان کانون قدرت شیعه به حساب آمده و هم چنین جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای گذشته از نفوذ و حضور خوبی در آن برخوردار بوده است.عربستان سعودی به خوبی درک کرده است که بصره می تواند سرمنشا تحولی باشد که از این استان کلید خواهد خورد و به استانهای دیگر سرایت پیدا خواهد کرد مانند آنچه که در سال ۲۰۱۵ از بصره آغاز شد و به مناطق دیگر سرایت پیدا کرد.عربستان به خوبی درک کرده است که ظرفیتی در این استان وجود دارد که می تواند در کاهش کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در عمق نفوذ خود یعنی بصره و مناطق جنوبی عراق به کارگیرد.

۵- یکی از موضوعاتی که نویسنده مقاله از ان غفلت کرده است جایگاه عراق در سندچشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی است[۴].در این سند چشم انداز به ظرفیت عراق برای ایجاد مناطق مشترک تجاری و ... مورد اشاره واقع شده است.موضوعی که می طلبد از سوی تصمیم گیران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد نوجه واقع شود.

۶- نویسنده در اشاره به رویکرد جدید عربستان سعودی نسبت به عراق از طرح نقش آمریکا غافل شده است .اگر چه اشاراتی به صورت جزئی صورت پذیرفته اما نقش آمریکایی ها در قانع ساختن سعودی ها برای از سرگیری روابط با عراق بسیار تاثیرگذار بوده اند نمونه دیگر تاثیرگذاری سیاست آمریکا شکل گیری شورای سه جانبه میان عربستان سعودی،آمریکا و عراق بود.

۷- موضوعی دیگری که باید به ان اشاره شود آن است که سیاستمداران سعودی به این باور رسیده اند که با توجه به نفوذ و نقش جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم با این رقیب خود در صحنه عراق اجتناب کرده و با سرمایه گذاری بر روی جریاناتی از دورن مکون شیعه به رقابت با جمهوری اسلامی ایران بپردازد که دارای نیروهای عراقی همسو با خود است.عربستان سعودی از این طریق با افزایش شکاف در میان شیعیان زمینه حضور خود را فراهم کرده و قدرت رقیب را کاهش می دهد و از سوی دیگر با استفاده از طرفیت گروههای شیعه همسو با اهداف خود چون ایران ستیزی با به راه اندازی نوعی جنگ نیابتی هزینه های کمتری متحمل شده و بیشترین سود را خواهد کرد.


[۱] این گزارش در پایگاه اینترنتی  موسسه مطالعات راهبردی –بین المللی به نشانی زیر قابل بازیابی است:

https://www.csis.org/analysis/saudi-arabias-new-approach-iraq

[۲]  موسسه مطالعات بین المللی راهبردی (CSIS) یکی از تاثیرگذارترین موسسات پژوهشی  بر روند تصمیم گیری در حوزه های سیاست خارجی در آمریکا به شمار می رود.این مرکز در سال ۱۹۶۲ در واشنگتن تاسیس شده است و در حوزه های پژوهشی چون دفاع و امنیت،مطالعات منطقه ای،چالش های فراملی،توسعه جهانی،انرژِی و ... فعالیت می کند. در حوزه سیاست خارجی و مطالعات منطقهای این موسسه پژوهشی در حوزه هایی چون آمریکا،آفریقا،اقیانوسیه،اروپا،خاورمیان و اوراسیا فعالیت می کند که در خوزه خاورمیانه تمرکز بر روی کشورهای عراق،سوریه،ایران و شکورهای حاشیه خلیج فارس است.آنتونی کوردزمن و کنت پولاک که از موثرین استراتژیست های آمریکایی به شمار می روند در این موسسه مشغول به فعالیت هستند.برخی گزارش های منتشر شده از سوی این موسسه در حزوه عراق عبارتند از:داعش و چالش دائمی افراط گرایی در عراق،عراق در بحران،ساحتار بندی نیروهای امنیتی عراق،عراق در گذار،پساداعش و ایجاد ثبات راهبردی در عراق،پساداعش روی دیگر پیروزی،داعش و نبرد با دولت های فروماند ه نمونه موردی عراق –لیبی- یمن و سوریه  و .....

[۳] دکتر رناد منصور دارای دکترای روابط بین الملل از دانشگاه کمبریج انگلستان است.حوزه پژوهشی وی عراق، ایران، مساله کردی و خاورمیانه است.وی در موسسات معروف پژوهشی چون موسسه بروکینگز،موسسه مطالعات بین المللی و راهبردی ،مرکز مطالعات الجزیره و فارین پالیسی و ... فعالیت کرده است.برخی از آثار وی در زمینه عراق عبارتند از حشد الشعبی و آینده عراق،نبرد فلوجه آزمونی برای فرماندهی حیدر العبادی،موصل بعد از داعش:راهبرد اقلیم کردستان،قمار العبادی با تکنوکراسی و آیا مقتدی صدر برای عراق مطلوب است.

[۴] سند چشم انداز عربستان سعودی با عنوان VISION ۲۰۳۰  یا رویه ۲۰۳۰ در راستای تبدیل شدن عربستان به قدرت اول منطقه در افق سال ۲۰۳۰ میلادی تهیه شده است ودر این چشم انداز عربستان به عنوان قدرت نخست منطقه دارای شاخص های توسعه یافتگی و به عنوان الگو برای دیگر کشورهای منطقه به شمار می رود.در این سند چشم انداز جایگاهی ویژه ای برای کشورهای همسایه چون عراق در نظر گرفته شده است که در این زمینه می توان به ایجاد  مناطق تجاری مشترک و .... اشاره کرد.

کد خبر 586

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 3 =