سوریه از گذشته های دور مهد شعر و ادب و ظهور شعرا و ادبای صاحب نام بوده و همچنان غنی از شعرا و ادبای سرشناس می باشد .

مقدمه

در جنگ و بحران که تأثیر مخرب و منفی بر جامعه می گذارد ، فعالیت های فرهنگی به طور عمومی قبل از و بیش از سایر فعالیت ها آسیب می بینند به ویژه فعالیت های ادبی و نشر و انتشار آن ها . سوریه از گذشته های دور مهد شعر و ادب و ظهور شعرا و ادبای صاحب نام بوده و همچنان غنی از شعرا و ادبای سرشناس می باشد . هم اکنون و با پشت سر گذاشتن سال های جنگ و ناامنی در حالی نهمین سال جنگ سوریه رو به پایان می باشد که معظم مناطق و شهرهای سوریه از حالت جنگی خارج شده و دولت سوریه تلاش دارد جامعه به وضعیت عادی خود بازگردد . مردم نیز خسته از ۹ سال جنگ و ناامنی و مشکلات و سختی های ناشی از آن نیاز به تغییر و تنوع دارند لذا هم دولت و هم مردم از احیای فعالیت های فرهنگی و هنری در زمینه های مختلف استقبال می کنند . دمشق و سایر شهرها و مناطق سوریه ( غیر از مناطق جنگی و یا متأثر از جنگ ) شاهد انواع فعالیت های فرهنگی اعم از نمایشگاه ، جشنواره ، مسابقه ، همایش و ..... می باشند . در این میان فعالیت های ادبی در رشته های مختلف همچون داستان و شعر نیز مورد توجه قرار گرفته اند و هر از چندی شاهد برگزاری شب  شعر و نشست ادبی و انتشار داستان و مجموعه شعر هستیم ولی همچنان تا رسیدن به وضعیت مطلوب ، فاصله بسیار است . به نظر می رسد شعرا و ادبای جوان و غیر حرفه ای سهم چندانی از فعالیت های فرهنگی ندارند و از این وضع گله مند می باشند .

روزنامه الوطن چاپ دمشق ، گزارشی در این زمینه منتشر کرده است که ترجمه آن در پی می آید . 

------------------------------------------------------------------------

ادبیات جوانان بدون حمایت

ادبیات جوانان، اصلی­ترین بازگوکننده دغدغه­هایی است که با چالش­های پیش روی نسل جدید در نگرش نسبت به هستی و زندگی و توانایی این نسل در بیان این نگرش با درک و احساسی نو و تازه ، مرتبط است . ادبیات شاخه­ای از هنرهای زیباست که جنبه­ای از مظاهر زندگی اجتماعی را بازتاب می­دهد و ابزار آن در بازگوکردن این ارزش­ها ، کلامی رسا و الهام­بخش می باشد . این همان چیزی است که جوانان به آن پناه می برند تا اندیشه­ها و تعبیرهای هنری­ که در درونشان جولان می­دهد و حاکی از موضعی انسانی یا نقل تجربه­ای است که جوان با بیان آن در پی فایده یا سرگرمی می باشد .

با وجود شرایط سخت و دشوار جنگ برای همه که مشکلات بسیاری را برای هر پیشرفتی در همه سطوح ، به ویژه در حوزه فرهنگ به وجود آورده ، مشکل کسانی که در این روزگار دارای استعداد و خلاقیتی هستند به خصوص نسل جوان، همچنان مشکلی است که روز به روز وخیم­تر می­شود بدون این که راه حل مناسبی برای آن پیدا گردد . برخی از این ادبای جوان به دنبال فرصت­هایی برای نشر آثارشان می­گردند و برخی دیگر خواهان تشویق و ایجاد انگیزه توسط فرهیختگان و شاعران و بزرگان ادب هستند ؛ بعضی هم شکست و ناامیدی را در چشمان این بزرگان می­بینند گویی ادبیات صرفاً در ذات پیران و سالخوردگان است . از این رو پرسیدن این سؤال شایسته است که سرنوشت این جوانان و آفریده­های ادبیشان چه خواهد شد؟

در بررسی­ای که روزنامه «الوطن» انجام داده است، دیدارهایی با چند تن از ادبای جوان به عمل آورده است که کمی شانس برای عرضه و نشر آثار ادبی شان داشته اند .

معیارهایی برای همه

احمد رزق حسن با وجود این که درس خوانده و مدرک مهندسی شهرسازی دارد ولی داستان کوتاه ، تمام زندگی اش را به خود اختصاص داده و برنده جایزه نخست مؤسسه انتشاراتی دلمون در حوزه داستان کوتاه شده است . وی از ادبیات جوانان و سختی نشر آثارش می­گوید . بنا به گفته او دو راه برای نشر کتاب وجود دارد یا از طریق مراکز نشر دولتی مانند مؤسسه انتشارات وزارت فرهنگ یا اتحادیه نویسندگان عرب که شروطشان برای نویسندگان مبتدی و حرفه ای یکسان است . اتحادیه نویسندگان عرب که اصولاً با نویسندگان جوان جلسه­ای برگزار نمی­کند و به ما وقت نمی­دهد . لذا نویسنده تازه­کار باید با نویسنده باتجربه­ ارتباط و نشست و برخواست داشته باشد تا از او بهره بگیرد . مؤسسه انتشارات وزارت فرهنگ نیز ، مجموعه داستانی  من با عنوان «بازی شیطان» که جایزه هم برنده شده است را رد کرد ؛ چون عنوانی برای این مجموعه انتخاب کرده بودم که با شروط و معیارهای ادبی همخوانی نداشت در حالی که من از این موضوع اطلاع نداشتم . پس مجموعه داستانی من رد شد چون عنوانش بر "شر" دلالت می کرد بدون این که به محتوایش نگاهی بیندازند . نمی­دانم آیا با این دلیل واهی می خواسته­اند کوتاهی خود را توجیه کنند؟! این مؤسسه شروط و معیارهای سختی [برای پذیرش آثار] قرار داده و تسامحی در خصوص ادبای تازه­کار نمی­کند. چیزی شبیه توصیه هم هست که می­گویند آثار نویسندگان جوان را به نوبت در این صفحه چاپ می­کنند لکن ما تاکنون نه از آن اطلاعی داریم و نه چیزی شنیده­ایم و این صفحه یکسره تبریک و تمجید است؟؟؟

چاپ شخصی نیز بسیار پرهزینه است و همچنین سبب می­شود که نویسندگان جوان از طرف نویسندگان بزرگ مورد هجمه قرار گیرند که می­گویند: «هر شخصی که خودش آثارش را چاپ می­کند ادبیات را دست کم گرفته است و فضای فرهنگی را آلوده می­کند». در حقیقت جوانان آخرین مسئله مورد توجه شوراهای فرهنگی­ای هستند که مسؤول فعالیت­های دوره­ای می­باشند.

حسن اضافه می­کند: ما به یک جشنواره حقیقی نیاز داریم که داستان­نویسان جوان در آن مشارکت کنند یا جشنواره شعری مخصوص جوانان زیر نظر اتحادیه نویسندگان یا وزارت فرهنگ . این مسئله­ای است که تنها نیازمند تصمیم گیری مسؤولان می باشد و هزینه مالی دربر ندارد . در آخر حرف هایش را اینگونه پایان می­دهد که: امیدوارم یک مسؤول فرهنگی مرا بخواهد و از من درباره آخرین نوشته­هایم بپرسد. من در حال حاضر، در آستانه اتمام دومین مجموعه داستانی خود هستم. خلاصه اینکه لازم است بودجه­ای به این امر اختصاص یابد و جلسه­ای برای بحث و بررسی مشکلات جوانان فرهیخته برگزار شود و به این قشر توجه گردد، زیرا آنها هستند که قرار است پرچمداران فرهنگی این کشور باشند ؛ کشوری که فرهنگ جوانانش با تهاجم فکری روشمند از سوی دشمنانش هدف قرار گرفته است.

فعالیت­های تشویقی

خانم سالی علی ، فارغ­التحصیل دانشکده پزشکی ، نظرش این است که فرصت­های نشر آثار جوانان بسیار محدود می باشد . وی معتقد است پیشرفت ملت­ها به وسیله فرهنگشان محقق می­شود و فرهنگ به علم خاصی محدود نمی شود . سالی می­گوید: هیچ برنامه فرهنگی برای حمایت­ و تشویق استعدادهای جوانان وجود ندارد و نشست­ها و همایش ها و مسابقات نیز تقریباً در حد صفر است ، افزون بر این کمک­های مادی­ هم از جانب مؤسسات مسؤول صورت نمی­گیرد. از این رو آثار ادبی جوانان چه در تلوزیون و چه در نشریات روز و مجله­ها و رادیو، بسیار کم است . آیا سبب این وضعیت این است که بیننده و شنونده و خواننده به وسائل ارتباط جمعی/ شبکه­های اجتاعی مانند «فیسبوک و توییتر و اینستاگرام و تلگرام» عادت کرده­اند که در درجه اول، وضعیت نشر به این شکل درآمده است یا این است که در پرداختن به این جنبه مهم، به ویژه در این دوره بحرانی، کوتاهی شده است؟

از سوی دیگر، تعداد خوانندگان بسیار کم است. به این معنی که درصد بسیاری از جوانان بیشتر فیلم­ها و سریال­ها را دنبال می­کنند تا این که کتاب­ها و محتوایشان را بخوانند و من معتقدم این امر به کم توجهی به این موضوع برمی گردد. من به سهم خود پیشنهاد می­کنم برنامه­های تشویقی کتاب­خوانی، حتی در سطح مدارس، برگزار شود. وقتی که من در سال پنجم بودم ضمیمه­ای برای کتاب قرائت در درس زبان عربی وجود داشت که شامل داستان­های کوتاه بود و در حال حاضر حذف شده است. این تنها فعالیت در زمینه کتاب­خوانی بود و لازم است  برنامه­های اینچنینی دوباره در برنامه درسی مدارس گنجانده شود تا افراد از کودکی به کتابخوانی تشویق شوند.

سالی، رتبه سوم را در مسابقه «کلمه» که مؤسسه انتشارات تازه تأسیس دلمون با مدیریت مهندس عفراء هدبا، برگزار می کند ، کسب کرده است. او درباره این مسابقه می­گوید: اگر این مسابقه نبود، من استعدادم را کشف نمی­کردم . هر چند این یک مؤسسه خصوصی است با وجود این، با برگزاری مسابقات جذاب و در سایه عدم توجه دستگاه­های مسؤول در این زمینه، استعدادها را پرورش می­دهد و دلگرم می­کند.

صرف نظر از پاداش­ها و جوایز مادی و چاپ رایگان آثار از سوی این مؤسسه و مشارکت آن در نمایشگاه­ها که فوق تصور و آرزوی جوانانی است که به دنبال هر راهی برای اثبات خویش می­گردند ، این مسابقه، در حد خود قطبی است برای شناساندن خود، در زمانی که ما جوانان به دنبال آن هستیم و هیچ شخص دغدغه­مندی را نمی­یابیم.

نادیده گرفتن تجربه­ها

هر ادیب جوانی آرزو دارد صدایش و تلاش­هایش و تجربیاتش از راه­های مختلف شنیده شود، از پشت تریبون تا چاپ در مجلات و روزنامه­ها و رسانه­ها و شبکه­های مجازی و در نهایت چاپ کتابش. حسن الراعی ، شاعر جوان می­گوید: اگر نشر الکترونیکی را مستثنی کنیم که برای هرکس بخواهد دردسترس است ، ادبیات جوانان به انحصار محافل ادبی درآمده است و متأسفانه محافل ادبی همچون همه محافل دیگر از مفاسدی چون رخوت و زد و بند/ پارتی بازی و رابطه و نادیده گرفتن برخی تجارب ادبی مهم و جلوه دادن برخی دیگر با ملاحظات غیر فنی و غیرحرفه­ای در امان نیست. البته منکر نمی­شویم که استثناهایی نیز در بین برخی دست اندر کاران این مؤسسات وجود دارند که تلاش می­کنند تا استعدادهای حقیقی را دریابند.

مثلاً به عنوان یک تجربه شخصی ، من به فضل اتحادیه نویسندگان عرب شعبه ادلب می خوانم ، زیرا این اتحادیه اولین جایی بود که در ابتدای راه به من توجه کرد و به من میدان داد و استعداد من را باور کرد. در مقابل ، من بسیار غمگین هستم از این که ۱۵ سال است در دمشق زندگی می کنم و جز به تعداد انگشت­های دو دست پشت تریبون نرفته­ام و آن هم به دعوت دوستان شخصی­ام بوده است .  این موضوع در بهترین حالت، تنها می­تواند بیانگر ضعف پیگیری و توجه دست اندرکاران به تجربه­های هنری جوانان باشد ؛ با علم به این که بسیاری از این تجربه­ها – منظور کارهای خودم نیست- در جهان عرب و حتی در عرصه جهانی حضوری چشمگیر و خیره­کننده داشته­اند.

از این رو طبعاً می­بینیم که بسیاری از این جوانان به آسان­ترین روش­ انتشار و نشر روی می­آورند یعنی شبکه­های اجتماعی  و نشر الکترونیکی مانند تالارهای گفتگو و فیسبوک و توییتر و .... و این وسایل، آنچه را محافل ادبی با مؤسسه­ها و ابزارهایش نمی­توانند برای آنها فراهم کنند ، تأمین می­نمایند. با وجود این که ابزارهای الکترونیکی نکات منفی بسیاری دارند و آشفته­بازاری در آن­هاست، اما تجربه­های هنری بسیار مهم و آثار مشهور را برمی­گزینند و به علاقمندان به ادبیات در سطح جهان عرضه می­دارند. از این رو، من شخصاً آن را بهترین پناهگاه برای شنیده و دیده شدن استعدادها می­دانم.

رسالت ارزشمند

یاسمین حسین از گروه ادبیات عرب دانشگاه دمشق که در بسیاری از گردهمایی­های شاعران شرکت کرده است در باب ادبیات نسل جوان می­گوید: ادبیات، در انواع مختلفش، نیازی ضروری برای زندگی بشر است و به ویژه در عنفوان جوانی و لازم است جوانان اندیشه­ها و ذهن پرشورشان را بارور کنند و دوره جوانی را برای تقویت فکر خویش، مغتنم بشمارند. من در مجموعه «هزار و یک نویسنده» در دمشق عضو شده­ام و از طریق این مجموعه به چندین تریبون دعوت شده­ام و برخی از اشعارم را در مراکز فرهنگی متعددی ارائه داده­ام و مورد تشویق بعضی از شاعران نیز قرار گرفته­ام. لیکن بنده هیچ یک از آفریده­های ادبی­ام را در هیچ روزنامه­ای چاپ نکرده­ام به علت این که موقعیتش فراهم نبوده است ؛ با وجود این، من به استعدادم باور دارم و همواره برای رشد و پرورش آن کار می کنم . زبان عربی اولین مشوق من برای گام نهادن در عرصه شعر است.

اما در خصوص رکود مراکز فرهنگی و کاهش حضور و حمایت، چه حمایت مادی و چه معنوی، برای شاعران، [باید گفت] ارزش شاعر از بازیگر و خواننده کمتر نیست و امیدوارم جشن­ها و برنامه­هایی در خور شأن شاعران برگزار گردد تا نشاط و فعالیت به فرهنگ بازگردد و همچنین امیدوارم رسانه­ها به استعدادهای جوان آینده­دار هم بپردازند تا جوانان برای انجام رسالت بزرگشان در زمینه ادبیات قیام کنند.

حمایت روحی و معنوی

 در خصوص جوانان باید گفت ما جوانان بسیار باانگیزه­ای داریم اما در عرصه فرهنگی مانند کتابخوانی و نویسندگی، ضعف فکری بسیاری وجود دارد و این عرصه، عرصه­ای بسیار تأثیرگذار بر روی شخصیت افراد است، منار أبوبکر ، دانشجوی زبان و ادبیات عرب در توصیف آن می­گوید: تریبون­ها، گامی مهم در مسیر آینده ادبی هستند که از ما ادیبانی می­سازد ، شایسته رسیدن به جایگاه­های رفیع و شخصیت نویسنده تازه­کار را تقویت می کنند.

اما در مورد آثار ادبی ام، بعضی را در صفحه شخصی خودم در فیس­بوک گذاشته­ام که طرفدارانی هم دارد، اما من دوست دارم یک صفحه عمومی بسازم تا استقبال مردم از این نوشته­ها را ببینم. ولی تا الان این کار را تجربه نکرده­ام. صفحه مجموعه «هزار و یک نویسنده در دمشق» هم هست که نوشته­های اعضایش را انتشار می­دهد و این فرصت را در اختیار من قرار داده است تا مردم با من و نوشته­هایم آشنا شوند.

اما در مورد روزنامه­ها ، قبل از این، امکان انتشار نوشته­هایم در آنها فراهم نشده است با این که من بسیار آرزومند این امر هستم. درباره حمایت و پشتیبانی روحی و معنوی هم باید بگویم بزرگترین مشوق من همین مجموعه «هزار و یک نویسنده» است و برخی از اقشار فرهیخته که استعداد من را دیده­اند و با دعوت بنده به مسابقات و مراکز فرهنگی و شب شعرهای مختلف از من حمایت می­کنند.

و در پایان از همه کسانی که می­توانند از این جوانان فرهیخته حمایت و به ایشان کمک کنند تا بدرخشند و آوازه و شهرت آنها به آسمان­ها برسد، می­خواهم در این موضوع کم­کاری نکنند. و بسیار متشکرم از همه کسانی که در حمایت از قلم جوانان سهمی دارند به استعدادهایشان ایمان دارند.

در خاتمه

بی­تردید جوانان بخشی مهم و فعال در ساختن آینده هستند لکن برنامه­های کلان فرهنگی هیچ­گاه از ادبای جوان حمایت نکرده است. [این در حالیست که] هر انسان تازه­کاری به دنبال راهنما می­گردد و اگر راهنمایی نیافت به دنبال جایی می­گردد و اگر در پیدا کردن آن، راه به جایی نبرد، سردرگم و سرگردان می­شود؛ از این رو ناگزیر باید برخی تسهیلات و فعالیت­ها و کمک­ها و پیشتیبانی­ها برای این قشر فراهم گردد. پیشنهادهای بسیاری در این خصوص هست که می­شود جدی به آن ها نگریست: مثلاً در اختیار قرار دادن تریبونی دائمی مانند هفته­نامه یا ماهنامه­ تا جوانان بتوانند آثار ادبی خود را به شکل مداوم در آن چاپ کنند که در دسترس همه قرار داشته باشد و تریبونی باشد برای تشویق دیگران به نوشتن . همچنین همانطور که جشن­هایی برای حمایت از جوانان و کودکان بااستعداد اهل موسیقی برگزار می­گردد ، می­توان نمایشگاه­های کتاب و جشنواره­های شعری برای ادبای جوان برپا کرد.

برگرفته از : روزنامه الوطن شماره ۳۲۵۹  تاریخ ۲۷/۱۰/۲۰۱۹

کد خبر 665

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =