پس از استقلال هند در سال ۱۹۴۷میلادی و تا انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ میلادی در ایران، روابط بین دو کشور به دلیل نزدیک بودن هند به اتحاد جماهیر شوروی و روابط نزدیک شاه ایران با ایالات متحده، با احتیاط و ملایمت همراه بود. با این حال، انقلاب اسلامی پیامدهای عمیقی برای هند داشت.

ترجمه مقاله انگلیسی از خانم ادیتی بهادری، چاپ شده در مجله (European Eyes on Radicalism)؛ ۱ فوریه ۲۰۲۱م.

 در چند روز گذشته، به احتمال زیاد توسط عوامل دولت ایران، به سفارت اسرائیل در هند حمله شده است. البته این اتفاق بی سابقه ای نیست. روابط هند با ایران از زمان ظهور جمهوری اسلامی ایران یک رابطه پیچیده ای بوده است.

به عنوان مثال، در ابتدای شیوع همه گیر کرونا، من گزارشی از العربیه در مورد پوشاندن آمار و ارقام بیماران ویروس کرونا در ایران را به یک استاد جوان در دانشکده هندی نشان دادم که اسمش را نمی برم،  او گزارش را به شدت تکذیب کرد. وقتی گزارش های مشابهی را که توسط بی بی سی ارسال شده بود نیز به او نشان دادم، او دوباره آن گزارش ها را نیز به شدت تکذیب کرد و گفت: «آنها را باور نکن ، تمام رسانه های غربی علیه ایران هستند.» من ساکت شدم و گذاشتم بگذرد، اما از خودم پرسیدم چرا یک استاد هندی- که هزاران کیلومتر دورتر از ایران نشسته است – گزارش‌های رسانه‌های نامطلوب درباره ایران را فاقد اعتبار می‌داند؟

این استاد یک بار نیز برای کارهای تحقیق میدانی به ایران سفر کرده بود و نسبت به کشور ایران عشق و اردات خاصی داشت. او اتفاقاً شیعه بود و اهل شهر لکنهو - شهری با میراث عمیق شیعه- از این رو، ارتباط عاطفی او با ایران - که ادعای رهبری معنوی جهان شیعه را دارد - عمیق و نمایانگر پیوند عاطفی اوست که جامعه شیعی تقریباً ۴۰ میلیونی هند با کشور فارس دارد.

تأثیر انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ بر هند

ارتباطات ایران با هند به قرن ها پیش برمی گردد. پس از استقلال هند در سال ۱۹۴۷م و تا انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ م در ایران ، روابط بین دو کشور به دلیل نزدیک بودن هند به اتحاد جماهیر شوروی و روابط نزدیک شاه ایران با ایالات متحده، با احتیاط و ملایمت همراه بود. با این حال، انقلاب اسلامی پیامدهای عمیقی برای هند داشت - حتی اگر در آن زمان چندان آشکار نباشد. و حتی امروز نیز بیشتر هندی ها از آن بی خبر هستند.

هند پس از ایران دومین جمعیت شیعه جهان را به خود اختصاص داده است و میلیون ها زائر هندی به مکان های مقدس شیعیان که در طول قرن ها در عراق و ایران گسترش یافته اند ، سفر می کنند. با این حال، پس از انقلاب اسلامی، شهر قم ایران به یک مرکز مذهبی مهم برای شیعه شناسی تبدیل شد و هزاران دانشجوی هندی را به خود جذب کرد. در زمان شیوع ویروس کرونا ، ۶۰۰۰ هندی در ایران مستقر بودند - بیشتر آنها دانشجو و زائر بودند و تقریباً همه شیعه بودند.

این زمانی است که «ایرانی سازی» جامعه شیعیان - به ویژه در جامو و کشمیر - آغاز شد. اکثر جامعه شیعیان منطقه در منطقه کارگیل لداخ (جمعیت: ۲۷۴۰۰۰ نفر) متمرکزند که در سال ۲۰۱۹ م به یک استان جداگانه تبدیل شده است. جوامع شیعه کوچکتر نیز در منطقه کشمیر با اکثریت سنی مذهب وجود دارند.

برای دستیابی به این هدف، ایران نمایندگان خود را به گروه های شیعه در منطقه اعزام کرد تا وفاداری خود را از رهبر شیعیان عراق، آیت الله سیستانی به رهبر ایران تغییر دهند. از آنجا که شیعیان تا آن زمان بیشتر برای تحصیل در حوزه های علمیه عراق در نجف سفر می کردند، اکنون به طور فزاینده ای برای تحصیل به شهر قم ایران سفر می کنند و این بیشتر با بورسیه هایی همراه است که توسط ایران تأمین می شود.

پروفسور ک. ان. پاندیتا – دانشمند هندی که سالها در تهران به سر برده و مرکز مطالعات آسیای میانه را در دانشگاه کشمیر تأسیس کرده است - برای من توضیح داد که چگونه ایران مأموریت‌های مخفی و چندین مبلّغ را به مناطق مختلف هندوستان که دارای شیعیان زیادی هستند می فرستد و منطقه کارگیل را هدف ویژه خود قرار داده است. در کارگیل، «امام خمینی میموریا تراست»، که به نام اولین رهبر روحانی ایران روح الله خمینی نامگذاری شده است، از طریق کمک های مالی ، هدایای مادی ، عرضه کردن ادبیات اسلامی و بورس تحصیلی تأسیس شد که از طریق مرکز نهاد فرهنگی ایران در دهلی هدایت می شد.

این ارتباط سریعاً برتری دینی ایران را به همراه بسیاری از اقدامات ایرانی در میان مردم محلی محقق ساخت. به عنوان مثال، مشروبات الکلی در لداخ ممنوع شد. شیوه پوشیدن لباس ایرانیان به تصویب رسید و حجاب برای زنان اجباری شد. مفهوم ولایت فقیه - ایدئولوژی حاکم رژیم آخوندی در ایران، اعتقاد به این که یک فقیه واجد شرایط باید رهبری مردم را به عهده داشته باشد - نیز پذیرفته شد و مردم به فعالیت سیاسی ترغیب شدند. تصویر آیت الله خامنه ای در همه جا بر روی تابلوهای تبلیغاتی نقش بست و حسن نصرالله، رهبر حزب الله گروه پروکسی ستیزه جویان شیعه لبنان نیز، طرفداران خود را در میان مردم این منطقه به دست آورد.

نظامی شدن کشمیر

دومین پیامد مهم انقلاب اسلامی در ایران، درگیری های نظامی در کشمیر هند بود. در حالی که این موضوع به طور گسترده در جامعه استراتژیک مورد بحث قرار گرفته است ، اما عموم مردم تا حد زیادی از این واقعیت مهم بی اطلاع هستند. در حالی که درست است که مقداری نارضایتی از هند در کشمیر وجود داشت، اما تا سال ۱۹۷۹ هیچ حرکت مسلحانه ای علیه دولت هند وجود نداشته است. این در حالی است که پاکستان برای دستیابی به کنترل منطقه دور از هند ، سه بار برای شروع جنگ تلاش کرده بود. اگرچه بیشتر کشمیری‌ها سنی مذهب هستند، اما انقلاب اسلامی به عنوان الهام بزرگی برای جهاد خشن علیه هند عمل کرد و یک شورش مسلحانه آغاز شد.

دسترسی به هندی‌ها

وقتی  ایران در راستای تقویت روابط با گروه های سنی مذهب با گروه های مسلحی مانند القاعده و حماس و اختلافات فرقه ای در جهان اسلام مواجه شد، ایران برنامه‌های فراتر از این را درپیش گرفت و در صدد تقویت روابط با سایر مسلک‌های اسلامی در جهان به ویژه با جمعیت شیعه و سنی در هند شد تا چهره خود را در میان جمعیت عمومی در این کشور تقویت کند. به روش های مختلف و به دلایل مختلف. به طور کلی، هندی ها تصویری مثبتی از ایران دارند که می توان عوامل زیر را از دلایل آن دانست:

فاکتور اول: دشمن مشترک

بلافاصله پس از انقلاب، ایران به دنبال روابط نزدیکتر با هند به عنوان وزنه‌ای مخالف برای پاکستان با اکثریت سنی بود، جایی که احساسات ضد شیعی در آن رواج یافته بود. ایران و هند در حمایت از ائتلاف شمال تاجیکستان در افغانستان در طول دهه ۱۹۹۰ م علیه طالبان ( یک گروه جهادی که به عنوان گروه واسطه اطلاعاتی  پاکستان خدمت می کرد )  همکاری داشتند. ایران همچنین در کنفرانس‌های پی در پی سازمان همکاری اسلامی (OIC) به قطع و جلوگیری از قطعنامه‌های ضد هند در مورد مسئله کشمیر کمک کرد.

به همین ترتیب، ایران به دلیل درک گسترش «وهابیت» (اصطلاحی که اغلب به معنای سلفی گری استفاده می شود) در میان اهل سنت هند، که مورد حمایت سرمایه گذاری پاکستانی قرار گرفته است ، با انتقادهایی روبرو شد. اگرچه در این زمینه، جامعه شیعه  همراه با گسترش ایران – جامعه ای در حال رشد تصور شدند.

با ظهور دولت اسلامی (داعش) و دخالت ظاهری ایران در جنگ علیه آن، این دیدگاه در میان هندی ها تقویت شد، آنها به ایران به عنوان یک نیروی مترقی که با شرارت مبارزه می کند، نگاه می‌کردند. به همین ترتیب ، ایران در هند و در بین مسلمانان و غیرمسلمانان محبوبیت یافت.

در جستجوی یافتن یک دوست

این برداشت «مترقی» از ایران در هند و مواضع ضد آمریکایی ایران، به معنای این بود که رژیم آخوندی از چپ گرایان و لیبرال های هند، بخش نسبتاً کوچکی از کشور که مانند بیشتر کشورهای دیگر، نفوذ نامتناسبی بر هند دارند، استقبال می کند. رسانه های هندی به طور کلی گزارش های مثبتی درباره ایران ارائه می دهند. به عنوان مثال، دی هندو - که یک روزنامه گسترده انگلیسی زبان هندی است و مخاطبان زیادی دارد - عموما ایران را به روشی مثبت پوشش می دهد. این روزنامه حتی متقاضی دخالت هند برای کاهش تحریم های آمریکا علیه ایران نیز بوده است.

ایران همچنین با روزنامه نگاران هندی شیعه - مانند سعید نقوی - ارتباط دارد که معمولاً چهره ایران را مثبت نشان می دهند. دیپلمات‌هایی که در خاورمیانه خدمت کرده‌اند تمایل دارند درباره شرایط ایران مطلوب تر بنویسند و سازمان‌های متمایل به چپ مانند مرکز تجزیه و تحلیل سیاست‌ها، دهلی
 (Center for Policy Analysis, New Delhi)  سمینارهای منظمی را درباره ایران برگزار می کنند و همچنین اعضای گروه تروریستی حزب الله، لبنان، یک بخش خارج از کشور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را میزبانی کرده اند. ایران همچنین سفر هیئتی از فعالان هندی به غزه را تسهیل کرده است.

خانه فرهنگ سفارت ایران در دهلی- با میزبانی منظم از نمایشگاه های هنری، سمینارها، میزگردهای مربوط به روابط دو جانبه، تاریخ و حتی روابط بین ادیان، به آکادمی و جامعه مدنی هند رسیده است. این مرکز فرهنگی کمک کرده است که هندی ها تصویری مثبت از ایران داشته باشند. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ایران، ایجاد شده در سال ۱۹۸۷، دفاتر فرهنگی جدا از سفارت خانه های ایران را در برخی از کشورها مانند لبنان و هند و ... ایجاد کرده تا مبادلات فرهنگی را تقویت کند. این مراکز به کانال هایی برای «سیاست فرهنگی» ایران انقلابی تبدیل شده اند.

ایران و هند از اعضای جامعه شیعی هند برای ایجاد روابط بیشتر و تعمیق روابط استفاده کرده اند. به عنوان مثال، دیپلمات شیعه بدرالدین طیب جی و روحانی شیعه آقاروحی عبقاتی به عنوان اعضای هیئت هندی بلافاصله پس از ترک شاه از کشورش در سال ۱۹۷۹ به این کشور سفر کره بودند؛ در عین حال روابط این دو کشور در این سال ها  به سختی بدون لکه بوده است.

نقطه ضعف نزدیک بودن به ایران

بمب گذاری در سفارت اسرائیل در چند روز گذشته ، به ادعای " حزب الله هند " ، یادآور جنگ های نیابتی ایران در هند است. در ۱۳ فوریه ۲۰۱۲ ، هنگامی که یک دیپلمات اسرائیلی بر اثر یک "بمب چسبنده" زخمی شد.  او "تال یهوسنا کورن" بود که در خیابان دهلی زخمی شد و تحت عمل جراحی برداشتن ترکش قرار گرفت. در این حمله راننده و دو فرد رهگذر نیز زخمی شدند. محققان و مقامات هندی هوشنگ افشار ایرانی - یکی از نیروهای سپاه را مسئول این حمله دانستند. ایرانی بلافاصله پس از حمله از هند فرار کرد و پلیس روزنامه نگار ارشد هندی سید محمد احمد کاظمی را به عنوان همدست ایرانی دستگیر کرد. با این حال، کاظمی بعداً با قرار وثیقه آزاد شد. یک تیم تحقیقاتی هند دو بار به ایران سفر کرده اند ، اما این بازدیدها نتیجه ای نداشته است.

برای هند این یک معما بود که چرا تهران خاک هند را برای چنین حمله ای انتخاب کرده است! در حالی که هند روابط بسیار خوبی با اسرائیل دارد و دولت ایران متعهد است تا آن را ریشه کن کند، دهلی نو روابط خود با ایران را از اهمیت استراتژیک یکسان با اسرائیل برخوردار می داند. از نظر اقتصادی ، بازار هند دومین بازار بزرگ نفت خام ایران است. پس این جریان چه بازدهی می تواند داشته باشد؟

تحلیلگر امنیتی و سرلشکر بازنشسته "ششی آستانه" پاسخ آن را در سیاست های همسوگرای با آمریکا توسط هند و همچنین مخالفت کشور ما با برنامه تسلیحات هسته ای ایران و توافق در تحریم های آمریکا علیه ایران می بیند. درست قبل از حمله سال ۲۰۱۲، هند به دلیل تحریم های غرب، همه تجارت نفت با ایران را متوقف کرده بود. همانطور که روابط استراتژیک بین این دو مهم است، ایران احساس نیاز کرد هند را بخاطر مواضعش مجازات کند و سعی کند آن روش ها را تغییر دهد.

اخیراً، در سال ۲۰۱۹، هند دوباره واردات رسمی نفت از ایران را متوقف کرده بود - و نتیجه آن یک حمله سیاسی از طرف تهران بود، آقای علی خامنه ای، رهبر معظم فعلی ایران و جواد ظریف وزیر خارجه ایران در خصوص کشمیر و پس از آن زمان سفر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به هند، در توئیت های خود درباره شورش های دهلی به عنوان "کشتار مسلمانان" سخن گفتند، در حالی که بسیاری از کشته شدگان هندو بودند اما شاهد اظهار نظر تندی از ناحیه آنها بودیم.

این دخالت در امور داخلی هند بی پاسخ نماند و بسیاری از هندی ها را مأیوس کرد. دولت هند هرگز در مورد مسایل داخلی ایران اظهار نظر علنی نکرده است - خواه رفتار ناخوشایند با اقلیت هایی مانند بلوچ ها ، کردها و اعراب باشد یا نوع برخورد تندی که رژیم ایران با شورش های مختلف مردمی و سرکوب آن دارد.

حالا سوال اینجاست: آیا این فقط یک سوزن زدن است؟ یا می تواند دخالت های ایران عمیق تر از این شود و حتی ممکن است بر سیاست هند تأثیر بگذارد؟

افشاگری توییتر

در سال ۲۰۱۸م ، توییتر هند بایگانی بزرگی از حدود یک میلیون توییت از ۷۷۰ حساب را که به عقیده آن ها ریشه در ایران داشته منتشر کرد. بیش از ۴۱۰۰ توییت ها به زبان هندی بود. توییتر گفت که هدف این تمرین "بهبود درک عمومی از ادعاهای تبلیغاتی تحت تأثیر نفوذ خارجی" است. در حالی که بسیاری از این توییت ها سیاست خارجی ایران را منعکس می کردند، برخی از آنها به وضوح با هدف ایجاد تفرقه سیاسی در داخل هند بود. این افشاگری، بسیاری از هندی ها را ناراحت کرد.

دارل لینویل - استاد دانشگاه کلمسون که سالهاست فعالیت ایران را دنبال می کند - در مصاحبه ای با کوارتز گفت که این نوع کار بیش از این که یک دستور کار سیاسی خاص را دنبال کند، به دنبال ایجاد اختلاف سیاسی است. "اگر می توانید کشوری را وادار کنید که در میان خود جنگ کند، پس آنها توجهی به شما نخواهند کرد. من تعجب نخواهم کرد اگر ایران به انجام چنین کاری در هند علاقه مند باشد - از اختلافات خاصی که وجود دارد، استفاده کند. "

پروفسور پاندیتا می گوید، برای ایران، تأمین بودجه فراهم ساختن فعالیت مسلحانه در هند، مانند لبنان یا عراق به صرفه نیست - و احتمالاً بی فایده نیز خواهد بود - بنابراین در عوض فعالیت های نفوذی را انجام می دهد. همانطور که اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد دریافتند، باز بودن سیستم سیاسی هند متناسب با چنین اقدام است و امکان تأثیرگذاری بیشتر در سیاست های دولت هند نسبت به کشورهای دیگر فراهم است.

رادیکالیسم شیعه در حال رشد

در حالی که هند به جامعه شیعیان به عنوان سنگر در برابر جهادگرایی سنی نگاه می کند ، اکنون با واقعیت رشد رادیکالیسم شیعه روبرو شده است. به عنوان مثال ، دو سال پیش مبلغان ایرانی پس از سخنرانی های آتشین در مساجد و جماعات کشمیر، مورد توجه مقامات هندی قرار گرفتند. شیعیان به طور فزاینده ای در جنبش جدایی طلبی کشمیر - به ویژه در کارگیل فعال شده اند.

خواست ایران برای هژمونی در جهان اسلام، علیه کشورهایی مانند عربستان سعودی، دلیل اصلی این تلاش برای نفوذ و همکاری در امر کشمیر است. شبکه پرس تی وی ایران مرتباً از کشمیر و به شیوه ای ناپسند به دولت هند گزارش داده است. اخیراً، گروه ها برنامه های گسترده ای در اعتراض به ترور ژنرال ایرانی قاسم سلیمانی، رهبر شاخه سپاه، نیروی قدس، در مناطق شیعه نشین کشمیر و کارگیل داشتند. در حقیقت، برخی از خشن ترین احساسات ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی در مناطقی مانند کشمیر و لکنو وجود دارد و مانند یک سنگر شیعه در شمال هند تلقی می شود.

صفحات رسانه های اجتماعی سازمان های کوچک شیعی مانند شیعه نیوز کشمیر، شبکه های شیعه و عاشورایی در سراسر این مناطق گسترش یافته است. این صفحات عکس هایی از آیت الله خامنه ای و مداحی های شخصیت های مذهبی شیعه منتشر می کند. برخی از پست ها صریحاً ضد هند است ، مانند پست هایی که با ریاض نایک، تروریست کشمیری، که در اوایل ماه مه توسط هند کشته شد ، ابراز همدردی و همبستگی می کنند.

نتیجه:

اجی چنگرو، فعال اجتماعی در سازمان غیر انتفاعی هندی 'Panun Kashmir' که تحولات کشمیر را دنبال می کند، برای من توضیح داد که چگونه ایران جمعیت شیعه را به عنوان اهرم فشار علیه دولت هند تسلیح می کند. از آنجا که منافع هند به طور فزاینده ای با منافع ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس همسو شده است، ایران می تواند با استفاده از این نقطه فشار - جامعه شیعیان هند را به عنوان عاملی تاثیرگذار بر هند مورد استفاده قرار دهد.

کد خبر 7819

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =