۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۰

از ورود اسلام به سرزمین پهناور چین بیش از سیزده قرن می گذرد. از همان اوان تا به امروز، مسلمانان چینی، علیرغم دوری از سرزمین های اسلامی، چراغ مسلمانی خود را روشن نگه داشتند. براساس اطلاعات ششمین سرشماری عمومی چین در سال ۲۰۱۰، تعداد جمعیت مسلمان چین بیست و سه میلیون نفر بوده است. لازم به ذکر است، برخلاف ما، جهان غرب، بویژه پژوهشگران آن, شناخت همه جانبه و کاملی از جامعه مسلمان چین و اقوام مختلف العقیده آن دارند.

 با توجه به موقعیت ممتاز جهانی چین و نقش تاثیر گذار آن در تحولات سیاسی و اقتصادی آینده جهان و اهمیت مسلمانان این کشور برای ما، شایسته است اطلاعات خود را از جامعه مسلمان چین و نقش آنها در نظام سیاسی و اجتماعی این کشور ارتقا بخشیم. در این راه، آنچه مایه تأسف است این است که برای شناخت مسلمانان چین به ناچار باید دست به دامان منابع پژوهشگران غیر چینی و غیر مسلمان  غربی شویم و از عینک آنها برادران مسلمان چینی خود را به تماشا بنشینیم. زیرا که مسلمانان و کشورهای اسلامی در میدان شناخت هم کیشان چینی خود برنیامده و اطلاعات قابل قبولی از آنها در دست ندارند.

تحقیقات موجود پیرامون تاریخ، فرهنگ و وضعیت کنونی مسلمانان چین نشان از آن دارد که سه دسته از پژوهشگران غیر چینی به بررسی و شناخت مسلمان کشور چین پرداخته اند. این پژوهشگران عبارتند از: پژوهشگران آمریکائی و انگلیسی، پژوهشگران ژاپنی و پژوهشگران اروپایی. ویژگی خاص تحقیقات این دسته از پژوهشگران آن است که پژوهش های مردم شناسانه آنها مبتنی بر تحقیقات میدانی و مشاهده مشارکتی در محل مطالعه بوده و پژوهشگران به درون زندگی اقوام ده گانه مسلمان وارده شده و از نزدیک، فرهنگ، سنت ها و آداب و رسوم، معیشت و موقعیت آنها را مطالعه کرده اند.  با توجه به اینکه بیشتر تحقیقات میدانی صورت گرفته در نیم قرن گذشته اکثرا به زبان انگلیسی بوده و امروزه به عنوان منابع مورد استفاده محافل علمی و دانشگاهی جهان به ویژه خود جامعه چین است، لذا، در اینجا فقط تحقیقات انجام شده به زبان انگلیسی را مورد بررسی و ارزیابی کلی قرار خواهیم داد.

تحقیقات محققان غربی در مورد مسلمانان چین را از نظر زمانی می توان به چهار دوره متمایز تقسیم کرد:

 مرحله آغازین یا توجه به مسلمانان چین در نیمۀ دوم قرن نوزدهم

پیش از قرن نوزدهم، آشنایی جهان غرب از جامعه و اقوام مسلمان چین تنها منحصر به اطلاعات مندرج در سفرنامه هایی بود که پیش از آن توسط جهانگردانی مانند مارکوپولو نوشته شده بود. بنابراین، سفرنامه مارکوپولو را می توان سرآغاز آگاهی غربیان از وضعیت مسلمانان چین دانست. با وقوع انقلاب صنعتی در غرب و نفوذ  کشورهای اروپایی در بسیاری از نقاط جهان، دروازه های کشور چین نیز همانند سایر کشورهای مشرق زمین بر روی غربیان گشوده شد. در دوران استعمار و رونق گرفتن شرق شناسی، تحقیقات میدانی شرق شناسان به سرزمین چین نیز کشیده شد. حاصل این تحقیقات، روشن شدن تعداد اقوام، زبان ها و تنوع فرهنگ های رایج در چین بود. در جریان این تحقیقات، علوم انسانی و علوم اجتماعی نوپدید که حاصل تتبعات و تأملات اندیشمندان و فیلسوفان اجتماعی و سیاسی عصر روشنگری بود، برای شناسایی وضعیت فکری، مذهبی و اجتماعی اقوام و مردمان چین بکار افتاد. محصول این کارخانه که شناخت وضعیت موجود و نقاط ضعف و قوت ملل مختلف العقیده چین بود، بعدها مورد استفاده استعمارگران قرار گرفت. مطالعه منابع غربی که در قرون هجدهم و نوزدهم درباره چین و مردمان آن نوشته شده نشان می دهد که اولین گروه هایی که از کشورهای غربی به عنوان محقق به این کشور آمدند و به جمع آوری اطلاعات درباره اقوام مسلمان پرداختند، دو گروه بودند: مسیونر مذهبی مسیحی و پژوهشگران غربی.

در آن روزگار، مسیونرهای مذهبی به دین اسلام و جامعه مسلمان چین به عنوان رقیب دینی نگاه می کردند و شناخت آنها را لازم می دانستند. دو نفر از این افراد که در کار خود بسیار می کوشیدند دو میسیونر مذهبی روسی  به نام های "واسیلی واسیلی اف"[۲] و"پالادی"[۳] بودند. این دو میسیونر نخستین اطلاعات مستند در مورد مسلمانان چین به ویژه قوم "هویی" را گردآوری کردند. در همان سالها، فرانسویان نیز نسبت به شناخت مسلمانان چین توجه نمودند، فرانسویانی چون «ویسیرس»[۴] ، «اولون» [۵] ،«دابری ده سرسیانت»[۶] و « کر دیر»[۷]  از جمله افرادی بودند که تحقیقات مفصلی در رابطه با مسلمانان چین انجام داده و حاصل کارشان را نشر دادند. در سال ۱۸۹۵، انتشارات پاریس کتاب «اصالت مسلمانان چینی» نوشته نوشتۀ گابریل دیویریا[۸] را منتشر کرد. چنانکه دیدیم اروپائیان نسبت به شناخت چین و مسلمانان آن، توجه داشته و آثاری را نشر داده اند. مسلم است که شماری از این آثار با هدف سلطه و انگیزه مذهبی اصحاب میسیونری نوشته شده و قابل انتشار نبوده و بیشتر برای استفاده دولتهای استعمارگر و هیأت های مذهبی نوشته شده است. نکته ای که دربارۀ این تحقیقات و آثاری که تا کنون منتشر نشده باید دانست آن است که زمان نگارش این آثار همزمان است با تهاجم استعمارگران انگلیسی به چین وکنترل بخش هایی از این کشور.

نیمه اول قرن بیستم

منابع تاریخ چین گواهی می دهند که در نیمه اول قرن بیستم، تبلیغات دینی انجمن مسیحی غرب در چین به اوج خود رسید و انجمن ویژه تبلیغ برای چین[۹] دامنه تبلیغاتش را به بسیاری از مناطق مسلمان نشین گسترش داد. مبلغین مذهبی این انجمن بیشتر از انگلستان، آمریکا، کانادا، نیوزلند،آلمان، اتریش، سوئد، نروژ، فنلاند و دانمارک بودند. این انجمن از مبلغین خود می خواسته خود را با فرهنگ چینیان سازگار نشان دهند تا بتوانند در میان آنها نفوذ کرده و کیششان را تغییر دهند. به همین خاطر، اعضای این انجمن در هر منطقه یک ایستگاه تبلیغی ایجاد می کردند و از آنجا سایر مناطق را تحت پوشش قرار می دادند. تا اواخر قرن نوزدهم، این انجمن ۲۷۰ مرکز تبلیغ مسیحیت دایر کرد و با ۶۵۰ مبلغ تبشیری خود توانست ۵۰۰ نفر را به کیش مسیحیت درآورد. بررسی نحوۀ فعالیت و مکان های ایجاد مراکز تبلیغی این انجمن نمایانگر آن است که بیشتر تبلیغات مبلغان مسیحی انجمن بر روی مسلمانان متمرکز بوده و آنها همزمان برای شناخت مسلمانان چینی نیز اقدام می کرده اند. لازم به ذکر است که در بین مبلغان این دوره، مبلغان آمریکائی و انگلیسی  بیشتر از سایر مبلغان به تحقیقات در زمینه اسلام در چین توجه نشان می دادند. به عنوان مثال، مسیسونر انگلیسی «بروم هال مارشال» درسال ۱۹۱۰ کتابی تحت عنوان « اسلام در چین یک مشکل مورد غفلت واقع شد» تالیف کرد و انتشارات «درف» در انگلیس آن را در سال ۱۹۱۱ منتشر کرد. بروم هال که در سال ۱۸۹۱ از «هه نن» و «ان خویی» و مسجد آنجا بازدید کرده، خاطرات خود را از پاکیزگی مسجد و تفاوت آن با معابد بودایی را بیان کرده است. کتاب بروم هال مارشال که یک قرن ازتألیف آن می گذرد، تا به امروز اعتبار خود را حفظ کرده و تمام محققان و پژوهشگران تاریخ مسلمانان چین بدان رجوع می کنند. این کتاب در سال ۱۹۸۷ در انگلستان تجدید چاپ شد و یکی از اعضای آکادمی «نین شیا» چین به نام «تولوشن» آن را در سال ۱۹۹۲ به زبان چینی ترجمه و منتشر کرد.

دوران مطالعه از راه دور

بعد از انقلاب کمونیستی سال ۱۹۴۹، نفوذ و ورود غربیان به چین محدود شد و مبلغان مسیحی و شرق شناسان خارجی مجبور به ترک خاک چین شدند. از آن سال تا سه دهه بعد، درهای چین به روی غربیان و پژوهشگران آنها بسته شد. علیرغم این محدودیت، محققان غربی علاقمند به مطالعه مسلمانان چین از پای ننشستند و همچنان تحقیقات خود را پی گرفتند، اما چون دسترسی به موضوع تحقیق خود نداشتند، به ناچار به بررسی و مطالعه اسناد و مدارک مبلغین مسیحی پرداختند. از جمله پژوهشگرانی که در این زمان بر روی اسناد و منابع تحقیق کردند «جوزف فلیچر»[۱۰] امریکائی، «دونالد دانیل لسیل»[۱۱] استرالیائی و «رافائل ایزرائیل »[۱۲] بودند. عنوان پایان نامۀ دکترای فرد اخیر، «مسلمانان در چین: تضاد فرهنگی» بود که در سال ۱۹۷۹ از آن دفاع کرد. رافائل چند سال بعد به چین رفت و بر مبنای تحقیقات تازه اش، کتابی تحت عنوان «اسلام در چین» نوشت و آن را در سال ۱۹۹۴ منتشر کرد.

دوره شکوفایی : دهه هشتاد قرن بیستم

به اعتقاد بسیاری از چین پژوهان، دهۀ هشتاد قرن بیستم، دورۀ بازگشت چین به نظام بین المللی و دهۀ ۹۰ آغاز دورۀ جدید تاریخ و جامعه چین است. دهۀ ۱۹۹۰ بار دیگر فرصت تازه ای برای چین شناسان و محققان غربی فراهم آورد تا مطالعات خود را دربارۀ  کشور چین و مسلمانان آن را از سر گیرند. این دوره سه ویژگی بارز دارد :

انجام تحقیقات میدانی

مقایسه وضعیت موجود با تحقیقات میدانی قبل از ۱۹۴۹

 ۳- تألیف و انتشار آثار تحقیقی و علمی دربارۀ چین

در خصوص تحقیقات میدانی محققان غربی می توان گفت که بعد از اعمال سیاست درهای باز اقتصادی «دنگ شیا ئو پنگ»[۱۳] در سال ۱۹۷۹، فرصت مغتنمی برای محققان غربی بویژه آمریکائی فراهم گشت تا تحقیقات خود را بر روی مسلمانان چین ادامه دهند. از آن جا که دامنۀ مطالعات و کشفیات پژوهشگران غربی در بارۀ مسلمانان چین بسیار گسترده و تنوع آرا و نظرات آنها فوق العاده زیاد است و بررسی هر کدام از آنها مستلزم نقد و ارزیابی آثار و افکار پژوهشگران غربی و طرح و توضیح مباحث تاریخی، فرهنگی و سیاسی مربوط به چین و مسلمانان این کشور خواهد شد، از ورود به این مباحث اجتناب نموده و فقط به ذکر عناوین مهمترین کتاب ها و اسامی مشهورترین محققان چین شناس غربی که به مطالعه و شناخت مسلمانان چینی اهتمام نموده اند، بسنده می کنیم و بررسی و نقد آنها را به مجال دیگری موکول می کنیم.:

رافائل ایزرائیلی: مسلمانان چین؛ مطالعه ای در رویارویی دو فرهنگ[۱۴]

دروگلادنی: مسلمان چینی؛ ناسیونالیسم قومی در جمهوری مردمی[۱۵]

درو گلادنی: هویت قومی درچین؛ ساختن ملیت اقلیت مسلمان [۱۶]

 ماریز بوید گیلت: بین مکه و پکن؛ مدرنیزاسیون و مصرف گرائی در بین مسلمانان چینی شهر نشین  [۱۷]

ماریا جسچوک: تاریخ زنان مسلمان چین

بای بی مو: پیوستگی وگسستگی اقلیت مسلمان چین 

میشل دیلن: مسلمان چینی

در بین محققان غربی، دو نفر بیشترین تأثیر را در حوزۀ مطالعات مربوط به مسلمانان چین در محافل علمی و دانشگاهی جهان غرب و چین داشته و دارند، رافائل ایزرائیلی و درو گلادنی هستند.

بررسی محتوای آثار فوق الذکر آشکار نمود که هر یک از آنها اهداف خاصی را مدنظر داشته اند که مهمترین آنها عبارتند از:

شناخت و آگاهی از وضعیت و تحولات اجتماعی جامعه چین

چین شناسی با رویکرد تشویق ناسیونالیسم قومی

تلقین تضادهای قومی بین قوم هان و اقوام مسلمان به ویژه قوم هویی

نمایاندن مسلمانان به عنوان یک مشکل همیشگی برای نظام سیاسی

برجسته نمودن مشکلات مناطق مسلمان نشین و نسبت دادن آن به اعتقادات اقوام به ویژه اقوام مسلمان

بزرگنمائی فرقه های اسلامی در بین مسلمانان و معرفی آنها به عنوان دین اسلام

تحقیق هایی که در مورد مسلمانان چینی بویژه قوم "هویی" صورت گرفته بسیار زیاد است.

تحقیقات و آثار محققان غربی بر تحقیقات و آثار چینیان برتری عددی دارد و خود چینیان برای شناخت مسلمانان بیشتر به آثار محققان غربی مراجعه می کنند.

بررسی اجمالی پژوهش های غربیان آشکار کرد که شناخت غربیان از مسلمانان چین بیشتر و دقیق تر از آگاهی مسلمانان از آنهاست و برای جهان اسلام، مسلمانان چین همانند جزیره ای ناشناخته باقی مانده اند و پژوهشگران مسلمان نیز چیزی از این جزیره ناشناخته نمی دانند و باید اذعان کرد­ که، سرگذشت هیچ­یک از جوامع مسلمان در سرتاسر جهان، به اندازه ­ی پیشینه ­ی جامعه ­ی مسلمانان چین ناشناخته و گمنام نیست.

به قلم عادل خانی دکتری مردم شناسی از دانشگاه پکن

فهرست منابع و ماخذ

 ۱.王建平.国外学界研究中国伊斯兰著述简介.上海穆斯林,۲۰۰۱.

وانگ جیان پینگ، معرفی پژوهش های خارجی در مورد مسلمانان چین، مسلمان شانگهای، ۲۰۰۱میلادی.   

 ۲. 沈青.国外的中国伊斯兰教研究.北京:中华书局,۱۹۹۶.

شن چینگ، تحقیقات خارجی در مورد مسلمانان چین، پکن، ۱۹۹۶ میلادی.

۳.西方企图主宰东方文明---美国学者杜蕾对中国回族的研究评述,汉尼。阿德勒(Khani Adel),回族杂志,云南大学,۲۰۱۱年第۲期。

غرب در حسرت تسلط بر تمدن شرق، نقدی بر کتاب درو گلادنی، عادل خانی، مجله قوم هویی دانشگاه یونن، سال ۲۰۱۱شماره۲.

۴. 周传斌.他山之石——西方学界对中国回族伊斯兰教的研究述评[J]. 西北民族研究۲۰۰۵.(۱)。

جو جوان بین، سنگی در کوه، نقدی بر تحقیقات غربیان در باره مسلمانان چین، مجله قومیت شمالغرب، ۲۰۰۵ میلادی، شماره یک.


جمعیت مسلمانان چین براساس آمار دولتی است و از طرفی در سرشماری فقط بر مبنای ملیت سرشماری می شود لذا آمار کلی آن جای بحث زیاد دارد.[۱]

[۲] Vasili p.vasilev   

[۳] palladii

[۴] vissiers

[۵] ollone

[۶] Dabry de thiersant

[۷] G.cordier

[۸] Gbriel Deveria

[۹] china Inland mission

[۱۰] Joseph fletheer

[۱۱] Donald Daniel Leslie

[۱۲] Raphael Israeli

[۱۳] Deng xiao ping

[۱۴] Muslims in China: A Study in Cultural Confrontation

[۱۵] Muslim Chinese: Ethnic Nationalism In The People's Republic

[۱۶] Ethnic Identity in China: The Making of A Muslim Minority Nationality

[۱۷] Between Mecca and Beijing: Modernization and Consumption Among Urban Chinese Muslims

کد خبر 12222

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =