الکساندر دوگین- 24 مارس 2023
در این جنگ موضع بیطرفی وجود ندارد؛ تنها دو کمپ هست و بس. هرکسی که مردد یا بلاتکلیف باشد، دیر یا زود (به نظر من خیلی زودتر از آنچه به نظر میرسد) مجبور میشود اسلحه به دست بگیرد و به سادگی به جبهه برود و جبهه امروز همهجا هست. غیرممکن است که این جنگ را به جایی که قبل از 24 فوریه 2022 بود، برسانیم. متوقف کردن آن غیرممکن است؛ فقط میتوان برنده شد. یا اینکه هنوز فرصت هست که به تاریخ بشریت پایان دهید. آنوقت هیچ برندهای وجود ندارد، مرگ پیروز خواهد شد.
در حال حاضر جنگ است؛ یعنی ما هنوز زندهایم...
اگر شما برای عملیات نظامی ویژه، نه برای روسیه، نه برای دولت، نه برای مردم هستید، آنگاه لحظهای فرا میرسد و از شما خواسته میشود که روسها را بکشید، روسیه را به عنوان یک دولت نابود کنید، اتومبیلها، خانهها و خطوط راه آهن را منفجر کنید ئو تروریستها را در خانههای خود پنهان کنید، دیگر امنیت وجود ندارد.بنابراین بهتر است همین الان تصمیم بگیرید. این برای همه روسها صدق میکند. اما این در مورد کشورهای دیگر نیز همین امر صادق است. اگر میخواهید حاکمیت را حفظ کنید، پس تحت حمایت غرب، بدیهیست این غیرممکن است، لیبرالیسم در روابط بینالملل منکر حاکمیت است و فقط حکومت جهانی، یعنی هژمونی غرب را به رسمیت میشناسد. برای جهانی چند قطبی که در آن حاکمیت ممکن است، ما باید با غرب بجنگیم. روسیه در حال حاضر چه می کند؛ او این کار را برای همه انجام میدهد.جنگ جهانی سوم یعنی این. همه کسانی که واقعاً حاکمیت را گرامی میدارند باید در کنار ما بایستند. اگر نمیخواهید آگاهانه و برای همیشه آن را رها کنید و کاملاً تسلیم غرب شوید. غرب اکنون در حال جنگ با روسیه است و دیگران را وادار به انجام همین کار میکند.
این معنای آن چیزی است که برای اوکراین اتفاق افتاده و در گرجستان و مولداوی چه اتفاقی میافتد. ترکیه و حتی چین در معرض تهدید هستند.در 30 سال گذشته، اوکراینیها به طور گسترده و فعال، وسواسگونه و پیوسته آموزش داده شدهاند که از روسها متنفر باشند، چرا همه چیز روسیست؟ نسل کنونی کاملا بر اساس روسوفوبیا بزرگ شدند.از سال 2014، اوکراینیها برای از بین بردن روسها از روی زمین آموزش دیدهاند. همه مردان، زنان و کودکان را آموزش داده و بنابراین تصویر دشمن «مسکووی» ایجاد شد. به نظر میرسد که او یک هیولای بیرحم است، مشتاق هجوم به بهشت صلحآمیز اوکراین و تبدیل آن به یک آشفتهبازار خونین. برای جلوگیری از این امر، اوکراینی باید ابتدا آماده حمله میشد تا جنگ را به قلمرو دشمن منتقل کند. به آنها گفته شد روسیه را نابود کنید تا او اکراین را نابود نکرده است و به همین ترتیب سالها و دههها ادامه یافت.بسیاری تعجب میکنند که چرا اوکراینیها اینقدر مقاومت می کنند؟ زیرا آنها با ما در جنگ نیستند، بلکه با تصویری که در ذهنشان از ما زنده است میجنگند. در سریال «آینه سیاه» قسمتی وجود داشت که مردم با هیولاهایی ترسناک درگیر شدند. اما معلوم شد که دستگاههایی خاص آن هیولا را ساخته است و کسانی که به نظر می رسید «هیولا» هستند، همان مردم بودند.اوکراینی ها ما را هیولا میبینند، آنها در حال جنگ با یک خیال واهی هستند که به آنها تحمیل شده است. و این وحشتناک است، اما آنها چیز دیگری نمیبینند.
ما برای این جنگ آماده نبودیم. ما نفهمیدیم با چه چیزی سر و کار داریم. ما تصویر مشابهی از دشمن ایجاد نکردهایم. بنابراین ما به طور کامل نمیفهمیم چه خبر است. شاید درست باشد که ما این مسیر را طی نکردیم. اما ما به وضوح جدیت آنچه در حال رخ دادن بود را دست کم گرفتیم.هر چه جنگ شدیدتر باشد، خشم مردم بیشتر می شود. ضمن اینکه تصویر دشمن از قبل در جبههها به طور نسبی شکل گرفته است. ما در پشت جبهه هنوز در گیجی هستیم. چگونه میتوانند این کار را انجام دهند؟ در جبههها دیگر چنین سؤالی نمیپرسند: سؤال متفاوت است - چگونه دشمن را شکست دهیم و صادقانه بگویم که چگونه او را نابود کنیم. شما فقط میتوانید چیزی را که از آن متنفر هستید نابود کنید. و هر که بیشتر متنفر باشد، شدیدتر میجنگد و در این جنگ دستاوردهای بیشتری کسب میکند.
من متقاعد شدهام که روسیه نباید اجازه دهد این روند مسیر خود را طی کند. اگر اجازه داده شود، نفرت به سادگی به عموم مردم تسری پیدا کند، آنوقت ما بیشتر شبیه دشمن خواهیم شد. یعنی نفرت وارد قلب مردم خواهد شد. نفرت مدتها پیش وارد قلب اوکراینیها شده و این حالا به ما بستگی دارد. به هر حال، نمیتوان متوجه نشد که با پیشرفت جنگ، ما به تدریج خصلتهای دشمن را میپذیریم. با اکراه و بازداری، اما باز هم این اتفاق میافتد.اکنون مقامات به سادگی تلاش دارند این روند را مهار کنند. اما ما به یک مسیر متفاوت نیاز داریم. ما به ایدئولوژی سازی تمام عیار جنگ نیاز داریم که کامل و سیستمیک عمل کند.اول اینکه جنگ با غرب در حال انجام است؛ پس دشمن اصلی غرب است. اوکراینیها دشمن اصلی ما نیستند. بنابراین، این غرب است که نیاز به منفورشدن چهرهاش داریم. این بدان معناست که ما باید غرب را از خود بیرون برانیم. در غیر این صورت استانداردهای دوگانه آن ما را میکشد.
لیبرالیسم خطرناک تر از نازیسم اوکراینی است، زیرا این لیبرالهای غربی بودند که نازیسم اوکراین را ایجاد و مسلح کردند. آزادی از لیبرالیسم مداوم مورد نیاز است (به همان اندازه که نازیزدایی مداوم در کشور).به علاوه ما در حال مبارزه با ناسیونالیسم نیز هستیم. اما ما خودمان نباید تبدیل به ناسیونالیست شویم. ما امپراتوری هستیم، هم به عنوان وارثان سلطنت و هم به عنوان جانشینان اتحاد جماهیر شوروی. ما فراتر از یک ملت هستیم. ایدئولوژی ما باید امپراتوری، باز و روشن باشد. امپراتوری باید به صورت کاریزماتیک نمایش داده شود. امپراتوری ما، روم، در نبردی مرگبار با «امپراتوری» مقابل، اما در واقع با ضد امپراتوری، با کارتاژ میجنگد.آن وقت است که ارتش، مردم، دولت و جامعه با کارتاژ، با غرب لیبرال در جنگ وارد میشوند، آن وقت است که نازیسم اوکراین را شکست خواهیم داد.
اگر به یک روس بگویید «روسیه وجود ندارد» شانههایش را بالا میاندازد. اگر به یک آمریکایی بگویید «آمریکا وجود ندارد» شانههایش را بالا میاندازد. اما اگر به یک اوکراینی بگویید «اوکراین وجود ندارد»، او دچار خشم دیوانهوار خواهد شد چراکه واقعا اوکراین وجود ندارد. چراکه ما یک امپراتوری هستیم و آگاهی ما امپراتوری ماست. ما محکم، قوی، با اعتماد به نفس هستیم.هویت قوی دشمن را می توان نه با همان هویت قوی (ناسیونالیسم روسی)، بلکه با هویت قویتر - همان امپراتوری از بین برد.چنین تحول ایدئولوژیکی برای جامعه اجتناب ناپذیر است. میتوان آن را برای مدتی به تعویق انداخت، اما نمیتوان از آن جلوگیری کرد.انم که دولت ما این جنگ را نمیخواست. او سعی کرد به هر طریقی آن را کنار بزند و امکان تأخیر وجود داشت، اما اجتناب از آن غیرممکن بود و حالا نمی توان جلوی او را گرفت. شما میتوانید یا برنده شوید یا در آن ناپدید شوید. واضح است که بخشی از نخبگان در وحشت هستند. آنها نمیتوانند آن چیزی را که در حال رخ دادن است را بپذیرد، آنها امیدوارند به نحوی وضعیت را به گذشته برگردانند. پیش رو فقط جنگ است و یک پیروزی دشوار و فوقالعاده در پیش خواهیم داشت.همهچیز تغییر خواهد کرد البته که هیچ کس نمیخواهد به میل خود تغییر کند. اما این اجتانابناپذیر است، این سنگ است که باید بنابه ضرورت به آهن تغییر کند.
نظر شما