مبانی میهنپرستی در ایران
مصاحبه با شرقشناس روس؛ ماریانا استانیسلاوونا باکونینا[1]
14 ژوئیه 2025
درگیری مسلحانه اخیر بین اسرائیل و تهران، به اصطلاح جنگ ۱۲روزه، جدای از موارد دیگر، خود را در رشد بیسابقه میهنپرستی در میان متنوعترین اقشار جمعیت جمهوری اسلامی ایران نشان داد. ما امروز به همراه ماریانا باکونینا، شرقشناس و ایرانشناس در مورد پدیده میهنپرستی ایرانی صحبت خواهیم کرد.
- دیمیتری بونِویچ: در آستانه این درگیری، در نشریات تخصصی نویسندگان غربی و نویسندگان اسرائیلی، اطلاعاتی مبنی بر قطبی شدن جامعه ایران، تقسیم آن به چپگرایان، راستگرایان، محافظهکاران، اصلاحطلبان، در مورد مسائل اجتماعی-اقتصادی و مسائل اخلاقی مشاهده کردیم اما پس از این حمله، دیدیم که برعکس، جامعه ایران انسجام بیسابقهای را نشان داد، بنابراین، میخواهم از شما، به عنوان فردی که از نزدیک اوضاع ایران را دنبال میکنید، بپرسم که ایرانیان، جامعه ایران به طور کلی، چگونه به این تجاوز واکنش نشان دادند؟
- ماریانا باکونینا: به طور کلی، باید گفت که در ایران، این جنگ، جنگ تحمیلی نامیده میشود، همانطور که پس از حمله و تجاوز صدام حسین، جنگ ایران و عراق را جنگ تحمیلی نامیدند. مسئله این است که هم جوامع کارشناسی غربی و اسرائیلی و هم نخبگان سیاسی، تصورات کاملا تحریفشدهای در مورد ماهیت ایران، ملت ایران، فرهنگ ایران و حتی جهان ایرانی دارند. در ایران، مفهومی به نام جهان ایرانی وجود دارد و فراتر از ایران گسترش مییابد، برای مثال از نظر فرهنگی و تاریخی، داغستان ما بخشی از این جهان ایرانی است و ایران افراد را در انواع مختلفی از کشتی، سامبو و جودو پرورش میدهد و داغستان، اوستیا، جایی که تمام تمرکز قهرمانان ما در این رشتههاست، نیز همینطور است، و در گرجستان و ارمنستان، این نفوذ فرهنگی به معنای جهان ایرانی وجود دارد. اکثر ایرانیان کشور خود را به عنوان کشوری با تاریخ هزاران ساله درک میکنند، بنابراین، همه این استدلالها، فراخوانهای نتانیاهو برای قیام، برای تجزیه را به یاد داشته باشید، در این زمان در پارلمان اروپا با مشارکت مخالفان جداییطلب و نماینده مجاهدین خلق، که تروریستها و مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی هستند، انواع جلسات را نیز در مورد تجزیه ایران برگزار کردند، که آذربایجان قیام خواهد کرد، بنیاد دموکراسی خواستار این امر شد و اگرچه تعداد این افراد زیاد است، آذربایجانیها از نظر تعداد، پس از فارسها در رتبه دوم قرار دارند.
- دیمیتری بونِویچ: اگر اشتباه نکنم، رهبر ایران آذربایجانی است؟
- ماریانا باکونینا: خب، بله از یک طرف آذربایجانی است، درست مثل رئیس جمهور مسعود پزشکیان که هم آذربایجانی هم کُرد به حساب میآید، رهبر هم آذربایجانی - فارس است. اما نکته این نیست، بلکه این واقعیت است که توهمی وجود دارد مبنی بر آنکه اقلیتهای قومی در ایران تحت ستم و ناراضی هستند. حتی چندین متخصص برجسته در بنیاد دموکراسی ملی در مورد آذربایجان وجود دارند که معتقدند اگر اتفاقی بیفتد، آذربایجان جدا خواهد شد. در واقع، آذربایجانیها خود را حتی ایرانیتر از فارسها میدانند. حتی داستان جالبی از تغییر نام کشور وجود دارد. قبل از سال ۱۹۳۵، نام کشور پرشیا بود، به ایران تغییر نام داد و به طور رسمی دولت شاه از طریق جامعه ملل یادداشتی فرستاد که اکنون ما نه پرشیا، بلکه ایران نامیده میشویم. این نیز به طور دقیق برای تثبیت انجام شد، اما قبل از آن مفهوم ایرانی وجود داشت.
- دیمیتری بونِویچ: میخواستم این اصطلاح را روشن کنم، آیا ایرانی نوعی جامعه فراقومی به حساب میآید؟
- ماریانا باکونینا: این یک جامعه دولتی است، این یک جامعه تاریخی دولتی است، اگر به تبریز بروید و به موزه باستانشناسی مراجعه کنید، که موزه آذربایجان نامیده میشود، آنها با افتخار آثار باستانی مربوط به تاریخ اشکانیان را به شما نشان میدهند، در حالی که مدتها هیچ ترکی در آن سرزمینها وجود نداشت یا برای مثال خانه مشروطه در تبریز در معرض بازدید عموم قرار دارد که نقش بزرگی در انقلاب مشروطه ایران در سالهای ۱۹۰۵-۱۹۱۱ ایفا کرد، زمانی که قانون اساسی تصویب شد، مجلس ظاهر شد و بر این اساس، مناطق و رهبران آذربایجان نقش بزرگی در این انقلاب ایفا کردند. این کارشناسان ]غربی و اسرائیلی[ از بمباران تبریز خوشحال بودند، فکر میکردند که آذربایجانیها اکنون شورش خواهند کرد، اما چنین اتفاقی نیفتاد زیرا همه آنها خود را ایرانی میدانند. یک داستان خندهدار وجود دارد: یک ایرانشناس ارمنی اهل ارمنستان داشت فارسی را با کمی لهجه صحبت میکرد و از او پرسیدند ملیتش چیست، چون فارسی صحبت میکنی، ایرانی هستی؟ او پاسخ داد نه، من ارمنی هستم و آنها به او گفتند پس ایرانی هستی. یعنی طبیعی است که ارمنیها میتوانند در ایران زندگی کنند، اما در عین حال ایرانی باشند. گرچه نمیتوان گفت که ایران کشوری به طور کامل یکپارچه است، در واقع اصلاحطلبانی در آنجا وجود دارند، بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی نیز هستند.
- دیمیتری بونِویچ: احتمالا این نوعی شاخص برای بلوغ جامعه نیز هست که مردم میتوانند دیدگاههای مختلفی را ابراز کنند، اما در عین حال در چارچوب سیستم باقی بمانند؟
- ماریانا باکونینا: علیرغم این واقعیت که متجاوزین نتانیاهو و سپس ترامپ، به هر طریق ممکن سعی کردند نشان دهند که آنها با رژیم میجنگند و نه با مردم ایران، ایرانیان در بیشتر موارد، این را به عنوان جنگی علیه ایران تلقی کردند و به طرز باورنکردنی متحد شدند و حتی مخالفان در خارج از کشور هشتگی مانند «برای ایران» یا «من هم یک سرباز هستم» را تبلیغ کردند. سخنرانی ولیعهد سابق؛ رضا پهلوی بسیار منفی برداشت شد و به عنوان خیانت به میهن به حساب آمد. عبدالکریم سروش، متفکر و فیلسوف مذهبی بسیار مشهوری هست، او متخصص شعر مولوی است و اکنون در دانشگاههای آمریکا تدریس میکند، وی شاهزاده را «کودک پیر» نامید، یعنی یک نوزادی که تا به حال بزرگ نشده است و این به عنوان یک خیانت ملی تلقی شد. بنابراین، رضا پهلوی در ایران مدرن و حتی در میان مهاجران خارج از کشور نیز محبوبیت زیادی ندارد.
-دیمیتری بونِویچ: به نظر میرسد که آنها روی او شرط میبندند، حتی بیانیه رهبری اسرائیل مبنی بر اینکه به ظاهر هیچ دشمنی با مردم ایران ندارند و دوران شاه را به یاد دارند که بین ایران و اسرائیل همکاری وجود داشت، و حتی دوران کوروش کبیر را به یاد دارند که یهودیان را نجات داد.
- ماریانا باکونینا: بزرگترین جامعه یهودی خارج از اسرائیل در خاورمیانه بویژه در ایران زندگی میکند. این شرطبندی مدتهاست که انجام شده است، از سال ۲۰۱۸، هم ایالات متحده و هم اسرائیل سعی در متحد کردن اپوزیسیون نسبتا ناهمگون ایرانی داشتهاند، زیرا در آنجا فیلسوفان مذهبی، ملیگرایان، جداییطلبان، مارکسیستهای چپگرا وجود دارند و بر این اساس، متحد کردن آنها بسیار دشوار است. من نمیدانم که آیا او بود که آنها را متقاعد کرد که میتواند آنها را متحد کند یا خیر، زیرا او محبوب نیست، فارسی صحبت میکند، اما سخنانش غنی نیست، ایرانیان عاشق سخنرانیهای تشریفاتی زیبا هستند و او تسلط کمی بر آن دارد.
- دیمیتری بونِویچ: تا آنجا که من متوجه شدهام، در فرهنگ ایرانی به طورکلی به ادبیات توجه زیادی میشود، حتی در برخی از مناسبتها رسم است که شاهنامه را با صدای بلند بخوانند، اشعار حافظ را بخوانند، این عنصری از نوعی هویت محسوب میشود؟
- ماریانا باکونینا: بله، این به شکلی دقیق همان چیزی است که فضای وحدتبخش، تاریخ، فرهنگ و تداوم همه اینها را تشکیل میدهد، هر کسی که در مورد فروپاشی ایران صحبت میکند فراموش میکند که از زمان هخامنشیان ایران در این مرزها بوده است، بله، کوچک و بزرگ شده است، اما این هسته همیشه وجود داشته است. این ارزیابیهای کارشناسی و بر این اساس، تصمیمات سیاسی گرفته شده بر مبنای آنها بسیار عجیب است. اکنون خود ایرانیان در مورد وحدت باورنکردنی و کمک متقابل نشان داده شده توسط افرادی که خود را زیر بمباران یافتند، صحبت میکنند. رئیس آتشنشانی مصاحبهای انجام داد که: نیازی به تماس با کسی نبود، همه کارمندان خودشان به سر کار آمدند و هنگام پاکسازی آوار، مردم فرشهایی پهن میکردند تا آنها بتوانند استراحت کنند، یعنی حمایت و کمک متقابل باورنکردنی و حتی خود دشمنان ایران نیز این را اعتراف کردند.
- دیمیتری بونِویچ: اما در مورد پایههای میهنپرستی و هویت ایرانی، چه ارکانی را میتوان مشخص کرد، چه چیزی را میتوان نام برد؟ ما جوامعی را میشناسیم که چند قومیتی هستند، اما به طور معمول نوعی عناصر پیونددهنده دارند: دین، زبان مشترک، گذشتهای باشکوه. اگر در مورد جامعه ایران صحبت کنیم، چه قدرتی مردم را بر اساس آن به هم پیوند میدهد؟
- ماریانا باکونینا: به شکلی دقیق هر چیزی که فهرست کردید شامل مردم ایران میشود. مثلا زبان فارسی که زبان دولتی است، اگرچه یک داستان مسخره وجود دارد که صحبت کردن به همه زبانهای دیگر، به جز کردی و ترکی ممنوع است. این درست نیست. شما میتوانید به هر زبان ]محلی[ صحبت کنید، میتوانید کتاب منتشر کنید، حتی اخیرا جایزه ادبی ایران برای بهترین کتاب به زبان کردی تأسیس شده است. بنابراین زبان یک عامل بسیار وحدتبخش است، زبان ادبی به شکلی که اکنون وجود دارد، در زمان شاهنامه و فردوسی پدید آمده است، که در هزاره اول میلادی نوشته شده است، یعنی قبل از «داستان لشکرکشی ایگور» که ما نمیتوانیم آن را بدون مترجم بخوانیم، اما هر ایرانی میتواند به راحتی شاهنامه را بخواند و هیچ کلمهای برای او نامفهوم نخواهد بود.
- دیمیتری بونِویچ: ادعا میشود زبانی که شاهنامه به آن نوشته شده، حتی یک کلمه عربی هم ندارد. این درست است؟
- ماریانا باکونینا: خب، او یک ملیگرای ایرانی بود، البته در آن زمان زبان علم و ادبیات، عربی بود و فارسی یکی از معدود زبانهایی است که توانست از فتح اعراب و اسلامی شدن خود را حفظ کند و بازگشت به ادبیات، علم و فرهنگ، در این زبان باقی ماند. افتخار ایرانیان به علم و فرهنگشان با چنین واقعیتی اثبات میشود، برای مثال در زمان محمدرضا پهلوی، سفیر ایران در عربستان سعودی، پس از انتشار یک اثر علمی در آنجا که در مورد دانشمندان بیرونی و ابن سینا به عنوان دانشمندان عرب بحث میکرد، نامهای به وزارت امور خارجه عربستان سعودی نوشت که اگر این ایرانیان بزرگ را در تحقیقات علمی خود دانشمندان بزرگ مسلمان بنامید، ایران اعتراضی نخواهد داشت. چنین غروری وجود دارد که آنها نه تنها به فرهنگ ایران، بلکه به فرهنگ عمومی مسلمانان نیز کمک بزرگی کردهاند و ما رباعی عمر خیام را میشناسیم که اگر کسی با موفقیت رباعی او را نقل کند، مردم برای گوش دادن هجوم میآورند تا آن را به خاطر بسپارند و سپس آن را نقل کنند. البته، این یک افتخار مشترک در تاریخ است و از آنجایی که صفحات درخشان کمتری در تاریخ ایران، به ویژه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، زمانی که دو بار اشغال شد، وجود داشته است. همچنین اکنون این فراخوان رضا پهلوی برای شورش علیه دولت است، به طور کامل مانند رفتار پدرش شاه، که با سرنیزه بیگانگان به قدرت بازگشت، درک شد. او پس از عملیات معروف آژاکس به ایران بازگشت، زمانی که سیا و ام آی سیکس توطئهای را ترتیب دادند و دولت دموکراتیک دکتر مصدق را که اتفاقا از خانواده قاجار بود، سرنگون کردند.
- دیمیتری بونِویچ: تا جایی که من به یاد دارم، در مورد میهنپرستی، چنین هسته ضداستعماری وجود دارد، اگرچه ایران هرگز به طور مستقیم مستعمره کشورهای خارجی نبوده است، اما داستان مصدق هم همین است، همه چیز حول یک شرکت نفتی میچرخید؟
- ماریانا باکونینا: این موضوع با ملی شدن نفت ایران مرتبط است، در واقع توسط بریتانیاییها و سپس توسط آمریکاییها کنترل میشد، زمانی که آنها با زیرکی برادران بریتانیایی را فریب دادند. یک مناسبت به عنوان روز تعطیل وجود دارد، روز نفت. رفتار رضا پهلوی دقیقا به عنوان تلاشی برای به دست گرفتن قدرت تلقی میشد، اگرچه او با دقت میگوید که آماده رهبری یک دولت انتقالی است، اما مردم ایران خود مسیری را برای دموکراسی به شکل سلطنت یا جمهوری انتخاب خواهند کرد. در واقع، او دیگر یک مرد جوان نیست.
- دیمیتری بونِویچ: دخترش گویا با یک یهودی ازدواج کرده است؟
- ماریانا باکونینا: با یک اسرائیلی ازدواج کرده است، اما مشروعیت این ازدواج چیست؟ در واقع، ازدواج در سنت شیعه، حکم میکند یک زن مسلمان نباید با نماینده دین دیگری ازدواج کند. یک مرد مسلمان میتواند، اما یک زن مسلمان نمیتواند.
- دیمیتری بونِویچ: تعداد زیادی از ایرانیان خارج از کشور وجود دارند، چه آنهایی که به دلایل سیاسی کشور را ترک کردهاند و چه آنهایی که به دلایل تجاری و شخصی در خارج از کشور حضور دارند، چگونه چنین جمعیت متنوع خارجی از کشور خود حمایت نمودند؟
- ماریانا باکونینا: میتوانم بگویم که در بخش فارسی زبان شبکههای اجتماعی هیچ سخنی علیه جمهوری اسلامی وجود نداشت، و آنهایی که توسط افرادی برای گرفتن پول کار میکردند، آنها باید برای دریافت حقوقشان علیه جمهوری اسلامی بجنگند، اینها نمایندگان جنبش مجاهدین خلق، کارمندان انواع و اقسام رسانههای خارجی فارسی زبان هستند که توسط USAID،[2] تأمین مالی میشوند. باید گفت که یکی از سرسختترین منتقدان مسیح علینژاد، در پشت صحنه اعتراف کرد که تغییر رژیم 20 سال به تعویق افتاده است. یک بازیکن مشهور فوتبال ایرانی در خارج از کشور که از رهبری ایران انتقاد کرده بود، اکنون میگوید من طرفدار میهن هستم، از ایران حمایت میکنم، این یک تجاوز بوده است. یعنی حتی چنین چهرههای نمادین منتقد نظام اسلامی، نیز با همه متحد شدند.
- دیمیتری بونِویچ: نمیتوانم از یادآوری این نکته خودداری کنم که وقتی اخبار مربوط به کشته شدن رهبران عالیرتبه نظامی شروع شد، و ما شاهد جایگزینی آنها بودیم، شاهد آماده شدن مردم برای این امر بودیم و حتی وقتی اظهارات بیسابقهای در مورد این واقعیت مطرح شد که مشخص نیست رهبران ارشد کجا هستند، بر علیه بالاترین مقام در کشور تهدیدهایی وجود داشت، اما آن زمان هم او به عنوان نمادی از وحدت ملت نیز تلقی میشد، این تهدیدها چگونه درک میشدند؟
- ماریانا باکونینا: به شکلی منفی. این حذف هدفمند، همانطور که آنها نامیدهاند، شامل ۹۳۵ کشته است که در میان آنها ۹ فرمانده سپاه پاسداران، ۷ دانشمند و بقیه کودکان زنان و مردم عادی هستند؛ کسانی که در فعالیتهای نظامی یا هستهای دخیل نیستند. بنابراین، نمیتوان گفت که این یک پاکسازی هدفمند است. ضربه بسیار سنگین بود، در همان ضربه اول، خائنینی از طرف ایران وجود داشتند، ایرانیها بیش از ۱۰۰۰ مظنون به همکاری با اسرائیل را دستگیر کردند و اسرائیل اذعان میکند که از سال ۲۰۰۲ در حال جذب نیرو بوده و بیش از ۲۰ سال است که آماده میشوند، میگوید ما دستگاههای تشخیص ارسال کردیم و دهها نفر را ردیابی کردیم. آنها آشکارا این را اعتراف میکنند. ایرانیها انتظار نداشتند که مقیاس این عملیات تا این حد باشد، اما آنها به سرعت دور هم جمع شدند، رهبران دیگری را انتخاب کردند که همه آنها معاون قبلیها بودند. و چیزی که اسرائیلیها روی آن حساب میکردند، اینکه فلج کامل قدرت وجود داشته باشد، نشد. یک عملیات روانی نیز وجود داشت، آنها با تهدید و درخواست فرار، سایر نمایندگان رهبری را فراخواندند. انتظار این بود که دولت فلج شود و سپس درخواستهایی برای سرنگونی مطرح شود. اما این اتفاق نیفتاد، تا زمانی که ایران پاسخ داد، تا جایی که یک کشور معمولی میتوانست، زیرا اسرائیل توسط قدرتمندترین ارتش جهان پشتیبانی میشد. ایرانیان پاسخی شایسته دادند، موضع وزارت امور خارجه گفته شد: به محض اینکه اسرائیل حمله به ما را متوقف کند، ما حمله را متوقف خواهیم کرد. اسرائیل حمله را متوقف کرد، در ایران آنها این را به عنوان یک شکست، به عنوان یک عقبنشینی تلقی میکردند. شما حمله کردید و حالا خزیدید و رفتید.
- دیمیتری بونِویچ: نمیتوانم از پرسیدن یک سوال خودداری کنم، زیرا منطقی که در این حمله و بحران سیاسی داخلی وجود داشته باشد، در مورد صدام حسین نیز صدق میکرد، وقتی که به ایران حمله کرد، او همچنین روی قبایل عرب ساکن ایران برای حمایت از تهاجم حساب میکرد، این اتفاق نیفتاد و قربانیان اصلی گلولهباران صدام شهرهای عربنشین بودند. این جنگ حدود 10 سال طول کشید، بسیار خونین اما ایرانیها از استقلال خود دفاع کردند. صدام با وجود حمایتی که بسیاری از کشورها از او کردند، در هیچ کاری موفق نشد.
- ماریانا باکونینا: در واقع، همه کشورهای جهان حمایت کردند، ایران در آن زمان هیچ متحدی جز قذافی، حافظ اسد و اندکی از سمت کره شمالی نداشت. کار به جایی رسید که در فرانسه، هواپیماهای جنگی از خدمت خارج شدند تا به کمک صدام اعزام شوند.
- دیمیتری بونِویچ: با داشتن چنین تجربهای از جنگ و دانستن اینکه بسیاری از پرسنل نظامی ایران، جانبازان این جنگ هستند، هرکسی که در ایران بود، دید که پلاکهایی با نام شهدا بر سردر خانهها وجود دارد، کسانی که به این میهنپرستی ایرانی اعتقاد نداشتند، چگونه میتوانستند روی آن حساب کنند؟ اینکه کشور در مدت فشار شدید خارجی اینطور تثبیت شده است.
- ماریانا باکونینا: در واقع به راحتی میتوان خیالپردازی را به عنوان واقعیت جا زد، ایران کشور بزرگی است که 40 سال است از جریان اصلی لیبرال دموکراسی پیروی نکرده است. چنین خصومت و نفرتی از کجا میآید؟ من یک نظریه دارم، کودتا برای سرنگونی مصدق به پایگاهی برای سیا تبدیل شد، سپس تمام کودتاها در گواتمالا، در شیلی طبق این سناریو انجام شدند. اولین عبارت، اختصاص 30 هزار دلار به ژنرال زاهدی بود. او همچنین یک میهنپرست ایرانی بود و توطئهای علیه مصدق رهبری کرد، زیرا معتقد بود که مصدق کشور را در جهت اشتباه هدایت میکند. پسرش داماد شاه بود. او سفیر ایالات متحده بود، سعی کرد شاه را نجات دهد، به او پناهندگی بدهد، اما آمریکاییها آن را نپذیرفتند و بعد از آن، نگرش او نسبت به ایالات متحده به طور اساسی تغییر کرد، او به سوئیس رفت و تا پایان عمرش در آنجا زندگی کرد و هرگز حرف بدی در مورد ایران نزد و وقتی پس از قتل ]سردار[ سلیمانی با او مصاحبه شد، گفت که این افراد به قرآن سوگند یاد کردهاند که از ایران محافظت کنند و این کار را انجام میدهند، برخلاف کسانی که برای پول غرب به میهن خود آسیب میرسانند. این پسر همان ژنرالی است که در عملیات آژاکس در کنار آمریکاییها شرکت داشت. این همچنین در مورد ماهیت میهنپرستی ایرانیان نیز صدق میکند.
- دیمیتری بونِویچ: من میخواهم این موضوع را مطرح کنم که اخیرا خیلی در مورد آن بحث شده است، این مشکلی مربوط به حجاب است، اینکه جوانانی وجود دارند که احساس ناراحتی میکنند، این گروههایی از مردم که مخالفان جمهوری اسلامی میتوانند به آنها تکیه کنند تا چه حد امکان دارد به آنها تکیه کنند، آنها چگونه به تجاوز واکنش نشان دادند؟
- ماریانا باکونینا: کسانی که در جنبش «زندگی، زن، آزادی» شرکت داشتند، همگی در کمک متقابل، همبستگی و حمایت هم شرکت کردند. در مورد مسئله حجاب، وقتی اولین شاه سلسله پهلوی حجاب را ممنوع کرد، حدود ۵۰۰۰ زن حجاب را کنار گذاشتند، در آن زمان ایران حدود ۱۳ میلیون نفر جمعیت داشت. بنابراین، اکنون مسئله حجاب به این شکل بسیار محدود است، یک لایه بسیار کوچک از جوانان مترقی شهری، آنها همان ۵۰۰۰ زنی هستند که در آن زمان حجاب خود را برداشتند. اینها خاطراتی از مادرانشان دارند که در یک نمایش مد در تخت جمشید لباسهای بدننما میپوشید، اما در آن زمان در جنوب ایران سیستم فاضلاب هم وجود نداشت و اکنون در شیراز مترو وجود دارد. یعنی مشکل حجاب، از جمله برای زنان ایرانی، به هیچ وجه در رتبه اول قرار ندارد.
- دیمیتری بونِویچ: طبق آمار، اکثر دانشجویان دانشگاه دختر هستند.
- ماریانا باکونینا: بله، تا ۶۵ درصد. تعداد زنان شاغل کم است، حدود ۱۵ درصد، اما این بیشتر به سنتهای کشورهای اسلامی مربوط میشود، جایی که یک دختر درس میخواند، سپس با یک مرد ثروتمند ازدواج میکند و کار نمیکند. ایرانیها این را یک مشکل میدانند، تحصیلکرده هستند، اما کار نمیکنند. آمار جمعیتی ایران بد است، مردان دیر ازدواج میکنند، این مربوط به مشکلات اقتصادی است، تعداد فقرا در حال افزایش است، اما حجابی که از آن صحبت میکنند مسئله اصلی محسوب نمیشود.
- دیمیتری بونِویچ: تنها اگر کارشناسان غربی را هم در نظر بگیرید، این مشکل در وهله اول قرار خواهد گرفت و این احساس را ایجاد میکند که اگر کمی فشار بیاورید، این زنان به ظاهر شکنجهشده بیرون میآیند و شروع به تخریب خیابانها میکنند.
- ماریانا باکونینا: اینچنین عدم تناسبی از رویکردها، تمایل به جا زدن افکار واهی به عنوان واقعیت، گرایش به بازسازی کشور و فرهنگ دیگر طبق الگوهای خودشان و سپس انتقاد از آن است. در واقع، مشکلات زیادی در ایران وجود دارد، اکنون اصلاح قیمت سوخت وجود دارد و چند هفته قبل از این وقایع، رانندگان کامیون در اعتصاب بودند، آنها به محض شروع حملات به عنوان میهنپرستی به سرکار خود برگشتند.
- دیمیتری بونِویچ: آخرین سوال مربوط به میهنپرستی در میان اقلیتهای مذهبی است، زیرا نام جمهوری اسلامی، به نام شیعه شناخته میشود، میهنپرستی آن دسته از شهروندانی که دین دیگری را قبول دارند، چه مسلمانان سنی، چه مسیحیان ارمنی یا زرتشتیان، یهودیان، چگونه آشکار میشود، زیرا ممکن است به نظر برسد که آنها میتوانند احساس کنند که کمتر به حساب آمدهاند.
- ماریانا باکونینا: ببینید ما باید اقلیتها را از هم تفکیک کنیم مثلا سنیها، آنها در میان اقلیتها قرار میگیرند اما در مناطق خاصی اکثریت هستند، مثل کردستان و بلوچستان. کارشناسان دوست دارند بگویند که آنها اقلیتی مظلوم هستند، که حتی سهمیهای در مجلس هم ندارند درحالی که آنها یک فراکسیون بزرگ سنی دارند، سنیها در انتخابات نیز پیروز میشوند. در مورد اقلیتها سهمیهای برای آنها در نظر گرفته شده است: یک نامزد از جامعه یهودیان، دو نامزد از جامعه زرتشتیان، دو نامزد از جامعه ارامنه و دو نامزد از جامعه آشوریان و یک نامزد دیگر از جامعه مسیحی. اینها نیز انتخابات رقابتی دارند، یعنی خود جامعه نامزدها را معرفی میکند، آنها توسط شورای نگهبان تأیید میشوند، چندین نفر شایسته انتخاب میشوند و جامعه به یکی از آنها رأی میدهد. در مورد موضع جامعه یهودیان، روزنامه ایران، یک روزنامه رسمی دولتی، با یکی از اعضای مجلس جامعه یهودیان در مورد چهار یهودی که به جرم جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شدهاند مصاحبه کرد. او گفت بله، چهار نفر دستگیر شدهاند، آنها قبل از شروع این وقایع دستگیر شده بودند، همسایگانشان از اوباشیگری شکایت داشتند، آنها به زودی آزاد خواهند شد و در مورد اینکه ما اینجا بد زندگی میکنیم، ۱۵ سال پیش اسرائیل برنامهای برای جابجایی ما راهاندازی کرد، آنها به ما خانههایی در اسرائیل پیشنهاد دادند، اما ما به وطن خود که ۲۷۰۰ سال است وطن ما بوده خیانت نخواهیم کرد. این موضع جامعه یهودیان ایران است. میتوان گفت که آنها میهنپرستتر هستند، زیرا آنها فرصت رفتن دارند، اما آنجا را ترک نمیکنند.
- دیمیتری بونِویچ: آنطور که من متوجه شدم، به طور کلی، در ایران، رفتن از کشور کاملا آزاد است، اگر شخصی نیاز به رفتن یا تحصیل یا گردشگری داشته باشد، میتواند به راحتی برود.
- ماریانا باکونینا: درست است، هزینهای البته برای سفر وجود دارد، اگرچه پول زیادی نیست.
منبع:
https://riss.ru/news/videocomment/osnovy-patriotizma-v-irane/
نظر شما