۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۵

نازک الملائکه  را باید شاعری با اصالت ایرانی نگریست که از  مادر و پدری  دارای ریشه های ایرانی زاده شد.دایی وی عبدالصاحب  به زبان های عربی و فارسی شعر می سرود.همان گونه که بیان شد نازک الملائکه باور داشت که جریان شعر نو در زبان عربی از عراق آغاز شده است . این امر در پی پیوستگی جغرافیایی و هم چنین پیوندهای فرهنگی و ادبی میان دو کشور ایران و عراق رقم خورده است .

معرفی

بغداد چند روز پیش میزبان مراسم صدمین زاد روز شاعری تاثیرگذار در شعر معاصر عرب به نام نازک الملائکه بود. شاعری که از وی  در کنار دیگر شاعران جهان عرب به عنوان پایه گذاران شعر نو در زبان عربی نام برده می شود. نازک الملائکه را در ایران از لحاظ ابداع شعر نو در برابر افرادی همچون نیما یوشیج و از لحاظ مضامین و احساسات شاعرانه در برابر فروغ فرخزاد قرار می دهند.

نازک الملائکه در خانواده فرهیخته و ادیب شیعی در سال 1923  میلادی در بغداد به دنیا آمد. گفته می‌شود که نام «نازک» را پدربزرگ وی به علت علاقه‌اش به نازک عباد شخصیت زن انقلابی سوری برگزید.پدرش به شعر و زبان عربی عشق می ورزید او آثار زیادی از خود به جا گذاشت که دایرة‌المعارف «الناس» در بیست جلد از مهم‌ترین آن‌هاست و مادرش سلمی عبدالرزاق شیفته شعر عاشقانه بود و دفتر شعری با عنوان انشودة المجد (سرود سرفرازی) از او به چاپ رسیده است.

نازک تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در بغداد در سال ١٩٣٩ به پایان رساند. وی پس از اتمام دوران دبیرستان در رشته ادبیات عرب در دانشسرای عالی بغداد به تحصیل مشغول شد و پس از اتمام تحصیلات خود در این مقطع، برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد و در رشته زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی ادامه تحصیل داد.

دوران تحصیل وی در آمریکا موجب شد که وی با ادبیات جهانی آشنا شود .نازک پس از بازگشت از آمریکا در سال1957 در دانشکده تربیت معلم بغداد مشغول به تدریس شد، اما پس از آن برای اقامت دو ساله در بیروت، عراق را ترک کرد. پس از آن برای بار سوم به عراق بازگشت و در دانشگاه بصره و موصل، مدرس زبان و ادبیات عرب شد. نازک الملائکه در سال 1970 پس از به قدرت رسیدن حزب بعث، عراق را با شوهر خود دکتر عبدالهادی محبوبه ترک کرد و به کویت رفت. وی تا سال 1990 که صدام به کویت حمله نمود، در کویت ساکن بود. پس از آن با خانواده اش راهی قاهره گردید و تا پایان عمرش در آنجا ماند. نازک از 1990 تا پایان عمرش را در قاهره در عزلت بسر برد و در سال 2007 در سن 85 سالگی پس از یک دوره ابتلا به بیماری پارکینسون، در قاهره درگذشت و در آنجا به خاک سپرده شد.

آثار

 نازک الملائکة از سال ۱۹۴۱میلادی  که دانشجو بود، به طور جدی به شعر روی آورد و  در سال 1947میلادی نخستین دفتر شعر او به نام «عاشقة اللیل» منتشر شد.در همان سال بود که جریان شعر آزاد با شعر وی به نام الکولیرا (وبا)آغاز شد. او این شعر را پس از شنیدن خبر مرگ هزار مصری بر اثر شیوع بیماری وبا سرود. این اثر برخلاف شعر کلاسیک عرب، مصراع‌های کوتاه و بلند داشت. با این که پدر نازک الملائکه با آن مخالفت کرد اما وی این شیوه را از آن پس سرمشق خود قرار داد. برخی پژوهشگران بر این نظرند که پیدایش شعر نو در جهان عرب پس از ظهور این قالب شعری در ایران و زبان فارسی رخ داده است. بر همین مبنا می‌توان گفت که نازک الملائکه از علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج پدر شعر نو ایران تأثیر پذیرفته است به ویژه آن که او و پدرش به جهت نسب ایرانی، با زبان و ادبیات فارسی و آثار شاعران معاصر ایران آشنا بوده‌اند.

بعد از آن در سال (1949میلادی) دومین مجموعه ی شعر او به نام "شظایا و رماد" انتشار یافت و در آن دعوت عمومی خود را برای پیوستن به جریان شعر آزاد اعلام کرد. در مقدمه ی این کتاب  وی بیان می دارد: به نظر من امروز، شعر عرب در آستانه ی یک دگرگونی خانمان برانداز و طوفانی قرار دارد. از الگوهای گذشته چیزی باقی نخواهد ماند و پایه ی تمام اوزان، قافیه و الگوهای گذشته و مکتب ها همه و همه دچار لرزش و واژگونی خواهد شد.

نازک الملائکه با به هم ریختن قالب و قافیه شعرها، طرحی نو در شعر عربی ایجاد کرد. به همین جهت در سال ۱۹۹۶م موفق به دریافت جایزه نوآوری در شعر شد. آثار نازک الملائکة تصویر درخشانی برای بیان احساسات او و آشکارکردن درون مضطرب و سرگردانش است. آثار او به دو دسته ی ادبی و نقدی تقسیم می شود. مجموعه های شعری او شامل:

1.         عاشقة اللیل در سال 1947

2.         شظایا و رماد در سال 1949

3.         قرار الموجة در سال 1957

4.         شجرة القمر در سال 1968

5.         مأساة الحیاة و اغنیة للانسان(1945-1965م)

6.         یغیّر الوانه البحر در سال 1977

7.         للصلاة و الثورة در سال 1978

آثار نثری و نقدی او:

1.         کتاب قضایا الشعر المعاصر در سال 1962

2.         الصومعة والشرفة الحمراء در سال 1965

3.         سیکولوجیة الشعر در سال 1993

4.         التجزیئیّة فی المجتمع العراقی

نازک الملائکه:شاعری با اصالت و ریشه های ایرانی

نازک الملائکه  را باید شاعری با اصالت ایرانی نگریست که از  مادر و پدری  دارای ریشه های ایرانی زاده شد.دایی وی عبدالصاحب  به زبان های عربی و فارسی شعر می سرود.همان گونه که بیان شد نازک الملائکه باور داشت که جریان شعر نو در زبان عربی از عراق آغاز شده است . این امر در پی پیوستگی جغرافیایی و هم چنین پیوندهای فرهنگی و ادبی میان دو کشور ایران و عراق رقم خورده است .پیدایش شعر نو در جهان عرب پس از ظهور این قالب نو شعری در ایران و در زبان فارسی رخ داد  و دلال عباس، استاد زبان فارسی دانشگاه لبنان  در این زمینه اعتقاد دارد که پیشگامان شعر نو عرب از شاعران معاصر ایرانی به‌ویژه نیما یوشیج تاثیر پذیرفته‌اند و پدر نازک الملائکه هم با زبان فارسی و آثار شاعران معاصر فارسی‌زبان آشنا بوده است.

استاد عبدالحسین شهیدی صالحی (درگذشت ۱۳۹۳ش) درباره ریشه و اصالت ایرانی نازک الملائکه  بیان می دارد: «شیخ محمدجعفر فرشته ملقب به ملائکه متوفی سنه ۱۱۳۳ق از نوابغ فلاسفه و مجتهدین عصر خود کرسی تدریس را در کربلا و قزوین به خود اختصاص داد و دارای چند فرزند بود. یکی از شاخه‌های این سلسله، کاظمین را مسکن خویش قرار دادند و تا عصر حاضر به خاندان ملائکه معروف هستند و جماعتی از ادبا و شعرا از این شاخه ظهور کردند که مشهورترین آنها نازک الملائکه است.»

پدر نازک الملائکه، ابونزار صادق الملائکه بغدادی فرزند جواد فرزند عبدالرزاق کاظمی از نوادگان شیخ محمدجعفر فرشته ملقب به ملائکه است.از این خاندان، پیکر شیخ محمد ملائکه برغانی (درگذشت ۱۲۰۰ق) رهبر اصولیون قزوین و نوه شیخ محمدجعفر فرشته در روستای برغان در استان البرز در نزدیکی تهران مدفون است.

نگاهی به شعر من

یکی از اشعار نازک الملائکه  که دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب خود با عنوان شعر معاصر عرب بیان داشته است شعر انا است.  این شعر از شعرهای معروف نازک الملائکه  است که بیش ازدیگر شعرهای وی جنبه وجودی دارد. شاعر در این شعر به پاسخ‌های متعددی که پدیده‌هایی چون شب، باد، روزگار و خویشتنِ آدمی درباره «من» را در برمی گیرد، می‌پردازد.

من کیستم؟

شب از من می‌پرسد کیستم؟

من همان راز ژرفای سیاهی‌های اویم

من همان سکوت طغیانگر اویم

اعماق درونم را به عدم نقاب بستم

و دلم را با گمان گره بستم

و حال من شتری گم‌گشته در این بیابان

خیره گشته‌ام و می‌پرسند از من اعصار

من کیستم؟

آن اویم در فراموشی زمان

من همچو اویم فاقد ‌مکان

هماره می‌رویم و پایانی نیست

می‌گذریم و ماندنی نیست

چون به آن بلندی رسیم

پندار که پایان رنج‌هاست

آن فضا!

روزگار نیز می‌پرسد کیستم؟

من بسانش سخت در پیچش اعصار

و در بازگشت رستاخیز زمان‌ها

آن گذشته دور را من می‌آفرینم

از درون فتنه‌های دلنشین آرزوها

و دوباره من آن را در گور می‌کنم

تا که دیروزی نو برایم بسازم

دیروزی که فردای سخت آن در پیش است

خود نیز می‌پرسم کیستم؟

من همانندش غرق در حیرت و خیره در تاریکی

نیست چیزی که از آن آرامش ارمغان گیرم

و چنان هماره در پرسش و پاسخم

پاسخی در زیر پوشش سراب

پندار که می‌شود نزدیک

اما چون رسد هیچ است

پنهان و ناپیدا و نیست است

کد خبر 17523

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 5 =