فرهنگها در جامعۀ عراق و همۀ جوامع، مختلف و متنوّع هستند. بر برخی جوامع، فرهنگ ادبی، شامل شعر، قصّه، رمان و جز اینها حاکم است. بر برخی جوامع نیز، فرهنگهای اجتماعی مرتبط با رفتار افراد و جامعه حاکم است که شریعت یا قانون و یا آداب و رسوم، آنها را مشخّص میکند و در هر جامعهای و حتّی در داخل یک کشور یا شهر و در هر زمانی بر اساس عوامل تأثیرگذار خارجی و متغیّرها و شرایط، متفاوت از یکدیگر هستند.
اکنون، در این نوشته، دربارۀ فرهنگ سیاسی و تأثیرگذاری و حاکمیّت فرهنگ سیاسی انقلاب اسلامیِ امام خمینی(ره) بر جامعۀ عراقی با بخشهای گوناگون آن سخن گفته میشود. این موضوع، نیازمند توضیح و برجستهسازی نکات مهمّی است؛ از جمله:
1. در تاریخ عراق و بهویژه، از زمان سقوط امپراطوری عثمانی در سال 1914 م و شکلگیری حکومت پادشاهی عراق تحت سلطۀ بریتانیا در سال 1921 م، چندین فرهنگ سیاسی، از جمله اندیشۀ ملّیگرایی عربی، کمونیسم، سوسیالیسم و غربگرایی شروع به تهاجم به عرصۀ سیاسی و حاکمیّتی این جامعه کردهاند. این فرهنگها سلطۀ زیادی بر جامعۀ عراقی داشته و آنان شاهد کشمکش این فرهنگها میان هواداران کمونیسمِ متأثّر از اتّحاد جماهیر شوروی و میان خطّمشی ملّیگرایی عربی وابسته به غرب بودهاند. این واقعیّت تا زمان تأسیس حزب اسلامی «الدعوه» در سال 1958 م ادامه یافته و عالمانی همچون مرجع عالیقدر آیتاللّه سیّدمحسن الحکیم و شهید صدر اوّل و رهبران حزب الدعوه به نشر و گسترش اندیشۀ اسلامی اهتمام و مبادرت ورزیدهاند. شماری از عالمان و اندیشمندان عراقی و عرب، از جمله شهید صدر اوّل، شیخ محمّدمهدی آصفی، محمّدهادی السبیتی، عزّالدین سلیم، شیخ عبدالهادی فضلی، مرجع عالیقدر آیتاللّه سیّدمحمّدحسین فضلاللّه، شیخ الکورانی و دهها متفکّر دیگر، مجلّۀ «رسالتُنا» و مجموعهای از نشریّات و مکتوبات اسلامی را تولید و منتشر کردهاند. همچنین، آیتاللّه العظمی سیّدمحسن الحکیم اقدام به توسعۀ کتابخانهها در سراسر عراق کرده است. در نتیجۀ آن، طبقهای از فرهیختگان و اندیشمندان و نویسندگان، البتّه بهصورت محدود، به منصّۀ ظهور رسیدند. در کنار شکلگیری این طبقه، شیعیان عراقی کتابها و تألیفات فکری را چاپ و منتشر کردهاند. در آن دوران، کتابهای اخوان المسلمین نوشتۀ حسن البنّا، سیّد قطب و دیگران منتشر شد.
پس از آنکه آمریکا و بریتانیا از این نهضت و خیزش فکری در عراق احساس خطر کردند، به دستگیری، اعدام و تعقیب و پیگرد متفکّران عراقی و رهبران فکری و حصرِ مراجع و تبعید علما اقدام کردند. این جنبش فکری از میان رفت. مقامات حزب بعث اقدام به بستن کتابخانههای آیتاللّه سیّدمحسن الحکیم کردند و همۀ کتابهای فکری سوزانده شد. صدّام همچنین، دانشگاهها و بعثیها را تشویق کرد که کتابهای اندیشۀ ملّیگرایی حزب بعث را چاپ و منتشر کنند. صدّام بر این پروژه متمرکز بوده است. دانشنامۀ المرزوقی آمار بیش از سی هزار کتاب، مقاله و رسالۀ دانشگاهی را آورده، که بر ضدّ رویکرد انقلابی ایران نوشته شده، پس از آنکه صدّام فهمید فرهنگ جدید شیعیان عراق از رویکرد امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تأثیر پذیرفته است.
2. البتّه، عمدۀ محصولات فکری اسلامی در عراق در دوران گذشته، کتابهایی با موضوعات: اندیشه، اخلاق، تربیت قرآنی، تاریخ اسلام، ایدۀ جنبش و انقلاب و سازوکارهای آنها بوده است. برجستهترین این محصولات کتاب أسلوب الدعوة فی القرآن الکریم، نوشتۀ مرجع عالیقدر سیّدمحمّدحسین فضلاللّه(قدّس سرّه) است. کتابهایی در موضوع اقتصاد و فلسفه، همچون کتابهای شهید سیّدمحمّدباقر الصدر، شامل: فلسفتنا، اقتصادنا، فدک فی التاریخ، بحوث حول الإمام المهدیّ(عج) و جز اینها نیز، نوشته و منتشر شده؛ امّا اندیشۀ سیاسی، به دلیل نبود چنین کتابهایی در این حوزه، بهجز کتاب الحکومة الإسلامیّة نوشتۀ امام خمینی(ره)، به شکل عمیقی در عراق مطرح نشده است. برخی آثار منتشرشدۀ ویژه حزب الدعوه، در خصوص سازوکارها و شیوۀ فعّالیّت جنبشی و انقلابی و روشنگری دربارۀ تحلیل متغیّرها و رویدادهای سیاسی بینالمللی نیز، مخصوص خود حزب نوشته شده، نه برای آگاهی و مطالعۀ عموم مردم.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، سخنرانیها و بیانات ایشان و اظهارات مسئولان ایرانی، شروع به گسترش آگاهی و فرهنگ سیاسی در داخل عراق کرد. در چنین شرایطی، شیعیان عراق شاهد وضعیّت جدیدی در عرصۀ فکر و اندیشه بودند: گسترش فرهنگ سیاسی. مردمان عراق اصطلاحات و واژگان جدیدی را میشنیدند: 1. مفهوم انقلاب؛ 2. حکومت و حکمرانی؛ 3. مستضعفان؛ 4. بیداری؛ 5. بصیرت؛ 6. اهمّیّت مقابله با طاغوتها و استکبار؛ 7. اندیشۀ مقاومت؛ به همین دلیل، آنان شروع به فهم موضعگیریهای سیاسی منطقهای و بینالمللی پیرامون خودشان کردند. مردمان عراق، رهنمودهای گفتمان انقلاب اسلامی در ایران را پیگیری میکردند که امّت اسلامی را به مقابله با استکبار و دفاع از مسلمانان و حقوق آنان دعوت میکرد. شیعیان عراق بهصورت ویژه، پژوهش و جستوجو دربارۀ آیندۀ سیاسی خویش در نقشۀ عراق را شروع کردند و معنای اینکه آنان اکثریّت هستند و مفاهیم اقلّیّت و حقوق قانونی را فهمیدند. آنان با گفتمان انقلاب اسلامیِ مدافعِ فلسطین، لبنان، عراق و شیعیان کشورهای حوزۀ خلیج فارس و مقابلهکنندۀ با رژیم غاصب صهیونیستی تا به امروز، وارد تعامل و کنشگری متقابل شدهاند. آری، مردمان شیعۀ عراق، تحت تأثیر آنچه قرار گرفتهاند که این خلأ فکری و فرهنگی و آگاهیبخشی را پر میکند و آن، گفتمان جمهوری اسلامی ایران است.
3. پس از سقوط صدّام حسین و عبور شیعیان عراق از مرحلۀ انقلاب و مقاومت، درصد تأثیرپذیری ملّت عراق از اندیشه و فرهنگ سیاسی طرحشدۀ رهبران و مسئولان ایرانی و در صدر آنها خطابهها و بیانات امام خامنهای و شهید سلیمانی و دیگر رهبران و مسئولان جمهوری اسلامی افزایش یافته و قلمرو تأثیرپذیری شیعیان عراق از رویکرد و فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی و رهبران آن گسترش پیدا کرده و گفتمان نشأتگرفته از امام خمینی(ره) و امام خامنهای(حفظه اللّه) به گفتمانی مسلّط بر افکار عمومی عراق تبدیل شده است؛ گفتمانی که محافل عراقی آن را انتقال میدهند؛ بهویژه آنکه بیانات، کتابها، انتشارات و تألیفات امام خامنهای منبع و خاستگاه مهمّی برای مردم عراق در عرصۀ اندیشۀ سیاسی و فرهنگ عمومی است و رویکرد عراقیها را در مقابله با جنگ سخت و نرم و نفوذهای فرهنگی غرب تعیین میکند. همچنین، ملّت عراق از طریق موضعگیریهای جمهوری اسلامی و تأثیرگذاری عمیق گفتمان رویکرد انقلابی ایران در عراق، شروع به فهم عمقِ سرنوشت و آیندۀ خویش در سایۀ کشمکشها و منازعات بینالمللی و منطقهای کردند. آنان این کار را پس از تشخیص درستی و دقّت رهنمودهای جمهوری اسلامی ایران و تحلیلها و موضعگیریهای امام خامنهای، انجام دادند. امروز، الحمدللّه، پژوهشها، تألیفات و پایاننامهها و رسالهها در موضوع اندیشۀ سیاسی انقلابی ایران گسترش و فزونی یافته است. برای نمونه، کتاب جهاد تبیین به یکی از مهمّترین کتابهایی تبدیل شده که جوانان آن را مطالعه میکنند. علاوه بر اینها، تحلیلگران عراقی و روشنفکران و فرهیختگان و رهبران سیاسی شیعی و در رأس آنان شهید محراب، شهید سیّدمحمّدباقر الحکیم، و نویسندگان و شخصیّتهای آکادمیک رشد یافتهاند که این رویکرد را عمق بخشیده و میبخشند.
نتایج این رویکرد فکری بهصورت شفّاف در موضعگیری ملّت عراق در برابر جنایت قرآنسوزی در اروپا دیده شد و آنان در این موضوع، موضعگیری شرافتمندانهای داشتند. آنان در برابر قضایایی همچون تلاش غرب برای گسترش فرهنگ انحراف جنسی و همجنسگرایی و جنسیّت اجتماعی و در قضیّۀ فلسطین و دهها قضیّۀ دیگر نیز، موضعگیریهای شفّاف و مهمّی از خویش نشان دادند؛ تا آنجا که سبب شد آمریکا درک کند که ملّت عراق را از دست داده است؛ چراکه آنان تحت تأثیر فرهنگ سیاسی با رویکرد انقلابی جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند که امام خمینی و شهید صدر اوّل(قدّس سرّهما)، بنیانگذار آن بودهاند.
اندیشمندان عراقی و قلمهای آنان، امروز این رسالت را بر دوش دارند؛ پس با کمال افتخار و احترام باید در برابر آنان تعظیم کرد.
هنگامی که از پُل برمر، نمایندۀ تامّ الاختیار جرج بوشِ پسر در عراق، پرسیده شد: «چرا حکومت را به شیعیان واگذار کردید و مثل انگلیسیها آن را به اهلتسنّن ندادید؟»، پاسخ داد: «فرهنگ ملّت عراق تحت تأثیر فرهنگ حاکم بر ایران و سرنوشت و حقّ حاکمیّت آنان قرار دارد و در سال 1921 م اینگونه نبوده است!»
در اینجا، 5 پیشنهاد برای توسعۀ فرهنگ سیاسی اسلامی عراقِ متأثّر از ایران، ارائه میشود:
1. اختصاص کانال رسانهای برای گسترش فرهنگ سیاسی امام خامنهای؛
2. تأسیس مرکزی مختصّ به اندیشۀ سیاسی امام خمینی و امام خامنهای که وظیفهاش تألیف، تدریس و برگزاری دورههاست؛
3. ضرورت تربیت استادان ویژهای برای آموزش، تربیت، نگارش و نشر و گسترش اندیشۀ سیاسی و انقلابی امام خامنهای؛
4. مهمّتر از تربیت استادان، تهیّۀ برنامهها و روشهاست.
5. همچنین، مهمّ است که توسعۀ این فرهنگ سیاسی از نجف اشرف شروع شود. این مهمّ، میطلبد که نیروهایی تربیت شوند که توانایی نوشتن، سخنرانی و تدریس در موضوع اندیشۀ سیاسی اسلامی با رویکرد انقلابی را داشته باشند.
سیّدمحمّدصادق الهاشمی
نظر شما