۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۸

تا سال ۲۰۲۰، سریلانکا حدود سه میلیون مهاجر داشته است که یک میلیون نفر آنها به طور دائم در خارج از کشور مستقر شده اند که نسبت منحصر به فرد یک به بیست دیاسپورا به جمعیت را برای کشور ایجاد کرده است

ناسیونالیسم دور چیست؟

تا سال ۲۰۲۰، سریلانکا حدود سه میلیون مهاجر داشته است که یک میلیون نفر آنها به طور دائم در خارج از کشور مستقر شده اند که نسبت منحصر به فرد یک به بیست دیاسپورا به جمعیت را برای کشور ایجاد کرده است (جایاوردنا، ۲۰۲۰). با توجه به افزایش مهاجرت در طول بحران های مالی، این تعداد ممکن است در حال حاضر بیشتر باشد. یک مطالعه اخیر توسط مرکز شاخص های اجتماعی - مرکز سیاست های جایگزین نشان داد که ۶۷.۷٪ از سریلانکاها مایل به مهاجرت و زندگی در کشورهای دیگر هستند، درصدی که همچنان در حال افزایش است. با توجه به این روندها، انتظار می رود اهمیت مهاجران در سال های آینده افزایش یابد.

آینده ناسیونالیسم بودایی سینهالی

ناسیونالیسم دور به انواع تعهدات و فعالیت های هویتی اشاره دارد که افراد در مناطق جغرافیایی مختلف را به سرزمین اجدادی خود متصل می کند. این فعالیت ها از مشارکت سیاسی، مانند رای دادن و لابی گری تا کمک های مالی و بیان هنری را در بر می گیرد (شیلر، ۲۰۰۵). این گروه که معمولاً در گفتگوهای روزمره از آن به عنوان دیاسپورا یاد می شود، نقش مهمی در چشم انداز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی سریلانکا ایفا می کند. بر اساس مطالعه‌ای که توسط شورای ملی صلح با عنوان زبان صلح‌سازی در سریلانکا پس از جنگ انجام شد، اصطلاح تامیل‌های دیاسپورا از لحاظ تاریخی در میان سینهالی‌ها مفاهیم منفی داشته است. با توجه به موقعیت آنها به عنوان اکثریت جامعه قومی-دینی در کشور، مهم است که بر دیاسپورای سینهالی با نفوذ فزاینده تمرکز کنیم. قابل توجه است که دیاسپورای سینهالی به حامی مهمی برای هنرمندان، مشاغل، رسانه ها و سیاستمداران و همچنین معابد مدرن و راهبان با نفوذ تبدیل شده است. این مقاله به دنبال طرح سؤالات مرتبط در مورد تأثیر بالقوه این دیاسپورا بر آینده ناسیونالیسم بودایی سینهالی است.

ناسیونالیسم بودایی سینهالی: سلطه و تأثیر

ناسیونالیسم بودایی سینهالی یک ایدئولوژی سیاسی است که بر اهمیت فرهنگ و قومیت سینهالی تأکید می کند و عناصر هویت ملی و غرور را در هم می آمیزد. در ابتدا به عنوان بازتابی از حکومت استعماری بریتانیا در نظر گرفته شد، مسیحیت را ترویج کرد و تاکتیک های تفرقه افکنانه را به نفع اقلیت ها در مقابل بودایی ها اتخاذ کرد (DeVotta، ۲۰۰۷). این ایدئولوژی به تدریج برای ایجاد تبعیض علیه سایر گروه های اقلیت در کشور، به ویژه پس از استقلال سریلانکا، تکامل یافت.  یک اصل کلیدی ناسیونالیسم بودایی سینهالی این ایده است که سریلانکا تنها به دلیل تحمل بودایی به اقلیت بوداییان سینهالی تعلق دارد (Kapperer, ۱۹۸۸). این ایدئولوژی همچنین به شدت متکی بر تأثیر قابل توجهی است که در حوزه سیاسی توسط سانگها، جامعه ای از راهبان بودایی اعمال می شود. به طور گسترده ای شناخته شده است که راهبان بودایی توانایی ایجاد و انحلال دولت ها و اعمال فشار بر نمایندگان منتخب را دارند (Senaviratne, ۲۰۰۷).

ظهور ایدئولوژی ملی گرای بودایی سینهالی در دوران استعمار بریتانیا به طور قابل توجهی تحت تأثیر رهبری و ثروت روشنفکران، نخبگان و طبقات متوسط ​​بود. به ویژه، پیشرفت تحصیلی زنان بودایی به واسطه ثروت به دست آمده از صنایع مشروب و مزرعه انجام شد. این پیشرفت با هدف تربیت همسران بودایی تحصیل کرده بود. این به عنوان یک اقدام متقابل در برابر تهدید همسران مسیحی یا غیرسینهالی در نظر گرفته می شود و در نتیجه هویت بودایی سینهالی حفظ می شود. اعتقاد بر این بود که مادران تحصیل کرده در ایجاد نسل بعدی بوداییان سینهالی نقش اساسی دارند. این دیدگاه عمدتاً از تلاش‌های روشنفکران بودایی ملی‌گرا و اقشار میانی مغازه ‌داران و بازرگانان بودایی سینهالی سرچشمه می‌گیرد (جایاوردهانا، ۲۰۰۷). از سوی دیگر، مشارکت افرادی مانند آناکاریکا دارمپالا (Anagarika Dharmapala)، شخصیت برجسته در احیای بودایی در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، بویژه به دلیل پیشینه ثروتمند او قابل توجه بود (Roberts, ۱۹۹۷). دارماپالا در ایجاد مشارکت انجمن در فعالیت‌های سکولار، که به طور قابل‌توجهی به تکامل ناسیونالیسم بودایی سینهالی در سال‌های بعدی کمک کرد، نقش اساسی داشت (Senaviratne، ۲۰۰۷).

در طول دو دهه گذشته، افزایش قابل توجهی در فعالیت بودایی ها وجود داشته است که اغلب با کمک مالی دولت ها و شرکت های تجاری متوالی پشتیبانی می شود. این گرایش به نفوذ فراگیر بودیسم در حوزه عمومی و نظام سیاسی کمک کرد و اغلب جوامع دیگر را مورد تهاجم و به حاشیه راندن قرار داد (دواسیری، ۲۰۱۹). تلاش‌های اخیر برای بودایی‌سازی علاقه زیادی به کسب منافع سیاسی و تجاری نشان داده است. قابل توجه است که این مداخلات با زمان‌بندی رویدادهای مهمی مانند انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۹ و دوره‌های اوج کسب‌وکار در طول سال نو و کریسمس سینهالی-هندو همزمان است (MinorMatters، ۲۰۲۲).

مشکل ناسیونالیسم بودایی سینهالی در موقعیت مسلط آن نهفته است که علیرغم ریشه های تاریخی خود به عنوان پاسخی به حکومت استعماری بریتانیا، در طول زمان به طور فزاینده ای حقوق سایر اقلیت های قومی را کاهش داده است. این امر در اعمال مختلف دولت های متوالی، مانند اولویت دادن بودا به سایر ادیان، تسلط سیاسی راهبان بودایی و در برخی موارد، هدف قرار دادن خشونت علیه گروه های مذهبی اقلیت مشهود است. این تحولات بر چالش های پیچیده ناشی از تأثیر این ایدئولوژی بر چشم انداز سیاسی-اجتماعی سریلانکا تأکید می کند.

معابد مدرن و ناسیونالیسم دور

در این مقاله، معابد مدرن به معابدی اطلاق می‌شود که در سطح ملی عمل می‌کنند و در مقایسه با وظایف سنتی معابد روستا، نقش‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیچیده‌ تری را بر عهده می‌گیرند. در درجه اول در جشنواره های مذهبی محلی مانند پانکتارا (bangedara) ، پانسوکلایا تیما (pansukulaya deema)  و سایر رویدادهای مذهبی شرکت می کند. بسیاری از این معابد مدرن با درگیر شدن در سیاست های سطح ملی و با فرض این که بودایی ها باید استقلال بیشتری در حکومت داشته باشند، به طور فعال به ترویج ناسیونالیسم بودایی سینهالی کمک می کنند. دهکده جهانی بودایی اومانتاوا (Umandawa)  و چانداگیری ماها ویهارا  (Sandagiri Maha Viharaya) نمونه‌هایی از معابدی هستند که از دیاسپورای سینهالی بهره می‌برند.

از نظر اومانتاوا، معبد آشکارا خود را با برخی از شخصیت‌های سیاسی همسو می‌کند و در عین حال نارضایتی خود را با دیگران ابراز می‌کند. همچنین، از حمایت شرکت های با نفوذ برای تلاش های ساخت و ساز خود برخوردار شده است. این معابد فعالانه در انتقاد از سیاست های دولت و تأیید برنامه های سیاسی خاص شرکت می کنند. آنها از دسترسی گسترده خود در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی برای انتشار مؤثر دیدگاه ها و ایده های خود استفاده می کنند. به همین ترتیب، راهب مرتبط با چانداگیری سیا ، حمایت و وفاداری خود را به ایدئولوژی های سیاسی خاص نشان داده است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۴، او یک پیاده روی ۳۰ روزه را آغاز کرد تا رئیس جمهور وقت، ماهیندا راجاپاکسا و دولت او را به خاطر تلاش هایشان در شکست نیروهای ضد سریلانکا برکت دهد. این معبد در حال حاضر تحت حمایت دیلیت جایاویرا، تاجری که به سیاستمداری تبدیل شده و در چندین انتخابات در مبارزات سیاسی مختلف فعال بوده است، می شود. ذکر این نکته ضروری است که ساخت معبد در چانداگیری سیا  در زمین‌های دولتی در منطقه‌ای انجام شد که جامعه غالب آن تامیلی ها ی مهاجر با جمعیت کمتری از بودایی‌های سینهالی ساکن در همان منطقه هستند.

محبوبیت و جذابیت فزاینده این معابد مدرن، آنها را به عنوان دریافت کنندگان قابل اعتماد حمایت مالی از دیاسپورای سینهالی قرار داده است. این بودجه اغلب برای اهداف مختلف از جمله ساخت عبادتگاه ها، اجرای برنامه های آموزشی جوانان، مشارکت در طرح های رفاه اجتماعی و در برخی موارد استثنایی مانند اومانداوا، ایجاد بیمارستان ها اختصاص می یابد. به طور قابل توجهی، حتی زمانی که چندین پروژه ساختمانی در سراسر کشور در مراحل اولیه بحران مالی متوقف شد، این معابد بزرگ بدون هیچ مانعی به کار ساخت و ساز خود ادامه دادند. رسانه‌های اجتماعی نقش مهمی در کمک به این راهبان در ارتباط با دیاسپورا ایفا می‌کنند، در حالی که به اعضای دیاسپورایی که کمک مالی می‌کنند، این فرصت را می‌دهند تا ببینند حمایت مالی آنها از طریق این پلتفرم‌های آنلاین چگونه استفاده می‌شود. مشارکت در این معابد ارتباط بین اعضای دیاسپورا و کشورشان را تسهیل می‌کند و به آنها شناخت اجتماعی می‌دهد که به راحتی در کشورهای میزبانشان قابل دستیابی نیست. قابل ذکر است، این عمل فرصت هایی را برای افراد با پیشینه های مختلف، از کارگران غیر ماهر تا حرفه ای، ایجاد کرده است تا از این طرح ها حمایت مالی کنند.

در ویدیویی که اخیراً در یوتیوب منتشر شده است، سری سامانتاترا ساکن اوماندا بر توانایی خود برای دریافت حمایت مالی ضروری از دیاسپورا برای پروژه‌های خود در صورت تأیید طرح‌های او توسط دولت تأکید کرد. او به طور فعال در تورهای خارجی و جلسات با اعضای دیاسپورا شرکت می کند و حمایت آنها را از تلاش های خود تقویت می کند. در طول این بازدیدها، راهب از حمایت مردم دیاسپورا ابراز قدردانی می کند و با به نمایش گذاشتن این حامیان در ویدیوهای یوتیوب خود، به رسمیت شناختن اجتماعی کشور خود را تضمین می کند. به همین ترتیب، همانطور که در ویدیوهای منتشر شده توسط راهب گانگاسیریپورا دامالوکا (Gangasiripura Dhammaloka )  از  معبد چاندگیری (Sandagiri Maha Viharaya) از طریق صفحه فیس بوک خود مشاهده می شود. بدیهی است که جامعه بودایی سینهال برای پروژه های ساخت و ساز معبد و ابتکارات خدمات اجتماعی به رهبری راهب کمک مالی می کند. علاوه بر این، دیاسپورا برای افرادی که در فعالیت های معبد شرکت می کنند، غذا می دهند. همچنین قابل مشاهده است که این فعالیت های حمایت شده از دیاسپورا در بین جوانان شبکه های اجتماعی مختلف جذابیت خاصی دارد.

ناسیونالیسم  دور برای ناسیونالیسم بودایی سینهالی

در این زمینه، با توجه به نقش آن در تقویت نفوذ سیاسی اعمال شده توسط این معابد مدرن، می توان بودجه ای را که به معابد مدرن اختصاص می یابد به عنوان حمایت غیرمستقیم از ناسیونالیسم بودایی سینهالی تلقی کرد. با این حال، یک دیدگاه جایگزین ممکن است استدلال کند که حمایت دیاسپورا از معابد مدرن به منظور ترویج ناسیونالیسم بودایی سینهالی نبوده است. درگیر شدن در یک بحث عمیق‌تر می‌تواند شامل بررسی دلایلی باشد که چرا دیاسپورای سینهالی بودجه این معابد مدرن را انتخاب می‌کنند.

ناسیونالیسم دور اغلب در میان افرادی طنین انداز می شود که دور از کشور خود زندگی می کنند اما به دنبال ایجاد نوعی نفوذ سیاسی در کشور مبدا خود هستند (اسکربی، ۱۹۹۹ همانطور که در شیلر، ۲۰۰۵ ذکر شده است). این امر مستقیماً در مورد اکثریت دیاسپورای بودایی سینهالی که عمدتاً توسط آرزوهای رفاه مالی هدایت می شوند، صدق نمی کند. با این وجود، بسیاری از افرادی که به کشورهای توسعه‌یافته مهاجرت می‌کنند، با چالش‌هایی در ارتباط با تلقی شدن به عنوان "دیگران "  مواجه می‌شوند و بدون توجه به وضعیت شهروندی خود، با کاهش موقعیت اجتماعی در کشور میزبان مواجه می‌شوند. در نتیجه، آنها ممکن است انگیزه داشته باشند تا ارتباط خود را با وطن خود تقویت کنند تا عزت نفس خود را تقویت کنند (شیلر، ۲۰۰۵). این سناریو احتمالاً به طور قابل توجهی با دیاسپورای رو به رشد سینهالی که تعامل آنها با سریلانکا در آینده افزایش خواهد یافت، طنین انداز خواهد شد.

بدیهی است که مهاجران ممکن است از شیوه های ایدئولوژیک بودایی سینهالی با اشتیاق بیشتری نسبت به کسانی که در داخل وطن زندگی می کنند حمایت کنند. این مشاهدات در بحث قبلی پشتیبانی می شود. در آنجا دیاسپورا به اهمیت سرزمین خود پی می برند. در عین حال آنها جامعه میزبانی را رهبری می کنند که به طور کامل یکپارچه نیست.

مشارکت سینهالی های دیاسپورا در طول انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۹ شاهد بازگشت بسیاری از سینهالی های مقیم خارج از کشور برای حمایت از گوتابایا راجاپاکسا بود. این حرکت وزن ایدئولوژیک قابل توجهی داشت، به ویژه با توجه به کمپین ملی گرای بودایی سینهالی به رهبری گوتابایا راجاپاکسا. علاوه بر این، احزاب مختلف سیاسی همچنان از حمایت قابل توجهی از سینهالی های دیاسپورا برخوردار می شوند که نشان دهنده تعهد ایدئولوژیک این جامعه است. آنورا کومارا، که اخیراً از ایالات متحده بازدید کرده است، توسط فردی خواسته شد تا "از کشور محافظت کند" که بیشتر بر منافع ایدئولوژیک دیاسپورا تأکید می کند. بنابراین، می توان تصور کرد که کمک های سینهالی های دیاسپورا را می توان بیش از تأمین مالی معابد مدرن تفسیر کرد.

کمک های مالی دیاسپورای سینهالی برای معابد مدرن به طور قابل توجهی نقش سکولار سانگها را که جنبه جدایی ناپذیر ناسیونالیسم بودایی سینهالی است، افزایش داده است. حتی در مواقع بحران مالی، این حمایت به معابد مدرن کمک می کند تا حضور قوی داشته باشند. می توان از کارهای انجام شده توسط انجمن بر اساس مشارکت آنها در کارهای اجتماعی و سایر پروژه های ساختمانی قدردانی کرد. این سهم قابل توجه همچنین ممکن است پتانسیل ایجاد راهبان بودایی با نفوذی را داشته باشد که قادر به تأثیرگذاری بر رژیم در آینده باشند.

در نتیجه، انتظار می رود که بحث در مورد رابطه بین ناسیونالیسم دور و ناسیونالیسم بودایی سینهالی در آینده به طور فزاینده ای مرتبط باشد. با توجه به تأثیر افزایش مشارکت و کمک دیاسپورا بر پویایی قدرت و امیدهای آینده سریلانکا، هدف این مقاله برانگیختن بحث و تشویق خوانندگان به این است که چگونه نقش‌های در حال تحول دیاسپورا و معابد مدرن ممکن است چشم‌انداز اجتماعی و سیاسی کشور را در سال‌های آینده شکل دهد.

منابع

  1. Devotta, N. (۲۰۰۷). Sinhalese Buddhist Nationalist Ideology: Implications for Politics and Conflict Resolution in Sri Lanka. East-West Center Washingtonhttps://www.files.ethz.ch/isn/۴۵۶۳۴/ps۰۴۰.pdf
  2. Dewasiri, N. R. (۲۰۱۹). Lankawe Samakaaleena “Bauddhathwaya” Ha Ehi Ayithihaasikathwaya Pilibanda Wiwechanaathmaka Aawarjanayak. In Lankawe Ithihaasaya: Drushtiwaadi Wichaarayak. Vidarshana Publishers.
  3. Jayawardena, P. (۲۰۲۰). Sri Lankan Out-Migration: Five Key Waves Since Independence. University of Colombo Review (Series III), ۱(۱), ۱۰۱–۱۱۸.
  4. Jayawardena, K. (۲۰۰۷). White Women, Arrack Fortunes and Buddhist Girls Education. In Religion In Context: Buddhism and Socio-Political Change in Sri Lanka (pp. ۴۵–۵۵). Social Scientists’ Association.
  5. Kapferer, B. (۱۹۸۸). Legends of People, Myths of State. Smithsonian Institution Press.
  6. MinorMatters. (۲۰۲۲). A Review of the State of Religious Freedom in Sri Lanka. https://www.minormatters.org/storage/app/uploads/public/۶۳۲/ad۸/cad/۶۳۲ad۸cad۲ca۰۹۱۶۶۶۵۱۳۴.pdf
  7. Roberts, M. (۱۹۹۷). For Humanity. For the Sinhalese. Dharmapala as Crusading Bosat. The Journal of Asian Studies, ۵۶(۴), ۱۰۰۶–۱۰۳۲. https://doi.org/۱۰.۲۳۰۷/۲۶۵۸۲۹۷
  8. Schiller, N. G. (۲۰۰۵). Long-Distance Nationalism. Encyclopedia of Diasporas, ۵۷۰–۵۸۰. https://doi.org/۱۰.۱۰۰۷/۹۷۸-۰-۳۸۷-۲۹۹۰۴-۴_۵۹
  9. Seneviratne, H. L. (۲۰۰۷). Buddhist Monks and Ethnic Politics. In Religion in Context: Buddhism and Socio-Political Change in Sri Lanka (pp. ۸۸-۱۰۱). Social Scientists’ Association.

https://groundviews.org/۲۰۲۳/۱۱/۰۷/the-future-of-sinhala-buddhist-nationalism/

کد خبر 19446

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =