هنگامی که یک رهبر مدافع عدالت اجتماعی در جنوب جهان میمیرد، رسانههای غربی اغلب تلاش میکنند تا از او یک شخصیت شیطانی بسازند. اکنون در جنوب جهان روشن شده است که غرب از یک خط مشی ثابت برای شیطان جلوه دادن رهبران جنوب استفاده میکند و فقط حقایق، آمار، تصاویر و ارقام را تغییر میدهد. این رویکرد قدیمی در مورد رئیسجمهور فقید ایران، دکتر ابراهیم رئیسی، و همچنین در مورد هوگو چاوز از ونزوئلا، فیدل کاسترو از کوبا و رابرت گابریل موگابه از زیمبابوه به کار گرفته شده است. آنچه این چهار نفر را برجسته کرد، ایستادگی بر اصول عدم مداخله، حاکمیت ملی و برابری میان ملتها بود. بسیاری از سوءتفاهمات غرب درباره جنوب جهان وجود دارد و این توضیح میدهد که چرا ایران، کوبا، ونزوئلا و زیمبابوه توسط رسانههای غربی و نخبگان کوچک شمرده شدهاند.
وقتی کشوری با به اصطلاح «جامعه بینالمللی» مشکل دارد، به این معنی است که مشکل با ایالات متحده، متحدانش و شاید چند دولت همسو با آنها است. بنابراین، برای مثال وقتی گفته میشود «جامعه بینالمللی» به نیات واقعی ایران در مورد برنامه هستهایاش مشکوک است، در واقع به این معناست که آمریکا و متحدان غربیاش با ایران مشکل دارند. به عبارت دیگر، جهان اغلب از دیدگاه یورو-آمریکایی نگریسته میشود، شرایطی که قرنها در اروپا و بعدها در ایالات متحده وجود داشته است. این چنین بود که غرب میخواست بقیه جهان، رئیسجمهور رئیسی را ببینند. درگذشت دکتر رئیسی نشان داد که جمهوری اسلامی ایران کشوری بسیار قدرتمند است. این کشور از نظر نظامی، نهادی و اجتماعی-اقتصادی قدرتمند است و مدتهاست توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. جامعه ایران در طول یک قرن گذشته توانسته است هویت ملی خود را شکل دهد و نقش مردم خود را در تعیین خطوط آن هویت برجسته کند. این هویت است که شخصیت مردمی و استوار شهید رئیسی و هموطنانش را در سقوط هلیکوپتر در ۲۹ اردیبهشت شکل داد. به این دلیل است که میگویند کسانی که دوستشان داریم خیلی زود میمیرند و خیلی زود میروند.
در حالی که غرب تلاش کرد هویت او را بازسازی کند، جنوب جهانی و مردم ایران چون قهرمانان خود را میشناسند، در همبستگی به پاسداری از آثار بزرگ شهید رئیسی ایستادند. میراثی که رئیسجمهور فقید رئیسی ساخت، در غرب اشتباه خوانده شده است، اما در جنوب جهانی درک شده است. یکی از چشمگیرترین دستاوردهای رئیسجمهور رئیسی برای ایران، تعاملات سیاست خارجی بود. او برای بهبود روابط با سایر کشورها، به ویژه در منطقه، اعتبار دارد و رویکرد دیپلماتیکی به روابط بینالملل در پیش گرفت. ایالات متحده برای چندین دهه تلاش کرد ایران را منزوی کند. در زمان باراک اوباما، رئیسجمهور سابق، «تحریمهای فشار حداکثری» وضع شد. این تحریمها در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و جو بایدن نیز ادامه یافت.
ایالات متحده از رویکردی سهجانبه استفاده میکند که شامل اعمال فشار برای وادار کردن ایران به سازش، تشویق تغییر رژیم از طریق قیامهای داخلی، و کاهش منابع برای تضعیف دولت ایران است. اما ایران در آستانه فروپاشی نیست و فعالیتهای منطقهای و جهانی خود را برای تقویت همکاریها متوقف نکرده است. در زمانی که آمریکا تمام تلاش خود را برای منزوی نگه داشتن ایران و متحدانش انجام داد، شهید رئیسی سبک رهبری قاطع و محکمی را ارائه کرد که به ثبات کشور در مواجهه با چنین فشارهایی کمک کرد. همچنین باید به خاطر داشت که وقتی آمریکا در سال ۲۰۰۱ افغانستان و در سال ۲۰۰۳ عراق را اشغال کرد، ایران از نظر نظامی و اقتصادی محاصره شده بود. با این حال، تحت رهبری رئیسجمهور رئیسی، ایران به سازمان همکاری شانگهای پیوست و کشور را به سمت یکپارچگی بیشتر آسیایی سوق داد.
در زمان او، ایران از طریق وزیر امور خارجه فقید، دکتر حسین امیرعبداللهیان، سیاست روابط بهتر با همسایگان را دنبال کرد. نزدیکی با عربستان سعودی و بهبود روابط با مصر نیز در این دوره اتفاق افتاد. جهان شاهد پیوستن ایران به بلوک بریکس در ژانویه ۲۰۲۴ بود. این امر کلیدی بود زیرا ایران در مبارزه برای ایجاد یک ابزار مستقل تجارت، سرمایهگذاری و تجارت که تحت کنترل موسسات مالی غربی نباشد، نقش داشت. بنابراین، در طول سه سال قدرت او، تغییرات عظیمی در سراسر جهان رخ داد و ایران در همه بخشهای این تغییر نقش کلیدی داشت که به رهبری رئیسجمهور رئیسی مربوط میشد.
نویسنده: گیبسون نیامودزا، خبرنگار معروف زیمبابوه ای
https://www.herald.co.zw/keeping-martyr-raisis-legacy-alive/
نظر شما