سیاست های اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر اصول بودایی اساس صلح و رفاه در سریلانکا باستان بود. بررسی دقیق تر این بنیاد بودایی بار دیگر به دستیابی به هدف ارزشمند صلح و شکوفایی اقتصادی کمک خواهد کرد.
قبل از نفوذ غرب، نظریههای اقتصادی و سیاسی مبتنی بر دو متن باستانی معروف به نامهای آرتاساسترای کاوتیلیا و آرتاساسترای بریهاسپاتی بود. آنها در یک چیز مشترک بودند و آن اینکه، تحت عنوان آرتاساترا، هر دو نویسنده در مورد سیاست و اقتصاد نوشتند و مهمترین عنصر برای هر فرآیند تکاملی، یعنی رشد ذهنی و معنوی انسان را کنار گذاشتند.
به طور کلی، کلمه "بهزیستی" به جنبه های مختلف توسعه اجتماعی-اقتصادی انسان - رفاه اقتصادی، حکمرانی خوب، آموزش، سبک زندگی سالم، حاکمیت قانون و اخلاق اشاره دارد. منظور از پیشرفت اجتماعی به دلیل ادغام هماهنگ همه عوامل فوق است که به سعادت و همزیستی مسالمت آمیز مردم کمک می کند. یک سیستم اجتماعی-اقتصادی مبتنی بر اصول و شیوه های بودایی به راحتی می تواند با جامعه مترقی مدرن امروزی سازگار شود.
اندیشه اقتصادی کنونی اساساً مبتنی بر آثار آدام اسمیت و کارل مارکس، پدران نظریههای سرمایهگذاری آزاد و سوسیالیسم است. هر دوی این نظام ها رشد درونی انسان را جزء مهمی در پیشرفت جامعه نمی دانند. از این رو در جوامعی که از این سیستم ها پیروی می کنند، ارزش های انسانی و معیارهای رفتاری به سرعت کاهش یافته است. بنابراین، آنچه که جهان امروز به آن نیاز دارد، یک نظام اقتصادی با ثبات اجتماعی است که بالاترین جایگاه را به رشد اخلاقی انسان و رشد ارزشهای انسانی بدهد.
بودا در جامعهای زندگی میکرد که شصت و دو عقیده متفاوت درگیر و گیج شده بودند. بودا اهمیت محیط خارجی ایجاد شده توسط قوانین یک کشور و غیره را در کمک به تلاش های مردم در جهت رفاه اجتماعی-اقتصادی پی برد. بنابراین بودا گفتارهای زیادی در مورد چگونگی دستیابی به رفاه انسان از طریق صلح و رفاه ارائه کرد. گودانتا سوتا دیکا نیکایا یکی از این موارد است. بودا اهمیت توزیع برابر ثروت بین مردم و ارضای نیازهای اساسی مردم را برای دستیابی یک کشور به صلح و رفاه و رهایی از جنایت توضیح داد. به طور خاص نشان می دهد که چگونه دولت می تواند به مردم سوتا در مراحل مختلف آنها کمک کند.
بنا به قولی (پادشاه ماها ویجیتا) راهب برهمن را فراخواند و گفت: ای برهمن! من آرزو می کنم برای خاطر من و برای رفاه خود روزهای زیادی قربانی بزرگی انجام دهم. آن بزرگوار به من راهنمائی فرمایند.
سپس برهمن که راهب بود به شاه گفت: در کشور پادشاه، آزار و اذیت است، دزدانی در خارج از کشور هستند که روستاها و کشتیهای شهر را غارت میکنند و راهها را ناامن میکنند. اگر پادشاه مالیات جدیدی را تحمیل کند، اعلیحضرت اشتباه می کند، اما اعلیحضرت ممکن است فکر کند: با تحقیر و تبعید، جریمه، قید و بند و مرگ به زودی به اقدامات این افراد رذل پایان خواهم داد!. اما فعالیت آنها را نمی توان به طور رضایت بخشی متوقف کرد. کسانی که مجازات نشوند همچنان امپراتوری را گرفتار خواهند کرد.
اکنون راهی برای پایان دادن به این اختلال وجود دارد. هر که در زمان پادشاهی به دامداری و زراعت می پردازد، اعلیحضرت به او غذا و دانه ذرت بدهد. پادشاه به کسانی که در زمان پادشاهی به تجارت مشغولند، سرمایه بدهد. اعلیحضرت به کسانی که در قلمرو پادشاهی هستند و خود را وقف خدمت به پادشاهی می کنند، مزد و غذا بدهد. سپس آن مردان، که هر کدام به دنبال کار خود هستند، پادشاهی را دچار مشکل نخواهند کرد. درآمد پادشاه افزایش می یابد و کشور آرام خواهد بود. و مردم با شادی و نشاط با یکدیگر، در حالی که فرزندان خود را در آغوش می گیرند وزندگی خواهند کرد.
سپس پادشاه ماها ویجیتا، سخن گوی خود را پذیرفت و همانطور که او گفت عمل کرد. و هر یک از آن مردان کار خود را دنبال کرد و پادشاهی را به دردسر نینداخت و درآمد پادشاه افزایش یافت. و کشور آرام تر و ساکت تر شد. و مردم، از یکدیگر راضی و خوشحال، با گرفتن فرزندان خود در آغوش، در فضایی باز ساکن شدند.
بنابراین، پادشاه ماها ویجیتا با راهب خود تماس گرفت و گفت: آشفتگی تمام شده است. کشور صلح آمیز است.
بودا تولید ثروت را از طریق ابزارهای درست تشویق کرد. طبق متون بودایی پنج تجارت ممنوع وجود دارد و پادشاهان باستانی سریلانکا در برنامه ریزی اقتصادی خود از آنها اجتناب می کردند. تجارت ممنوعه عبارتند از تجارت اسلحه، تجارت موجودات زنده (بردگی، فحشا)، تجارت گوشت، تجارت مواد مخدر و مواد اعتیادآور و تجارت سم بود.
حتی در زمان بودا، کشاورزی فعالیت اصلی اقتصادی بود. از این رو در گفتارها به کشاورزی اشاره شده است. به عنوان مثال در سادا پانجا پاواندانا سوتا (Sadā Puñña Pavaḍḍhana Sutta) ذکر شده است که ارائه تسهیلات آبیاری مزایای افزایشی و مستمر خواهد داشت. در گفتاری دیگر آمده است که بزرگترین سرمایه برای کشاورزی دام است که انسان از آن شیر، ماست، کشک، کره که بهترین دوستان یک کشور است به دست می آورد. در کشورهای در حال توسعه، نیروی خشکسالی که توسط دام و آب تأمین می شد، مبنای کشاورزی محسوب می شد. دامداری برای حفظ سطح تغذیه جمعیت تشویق شد. پس پادشاهان قدیم ما ذبح گاو را تحت هر شرایطی ممنوع می دانستند.
خوشبختی یک انسان معمولی، چه در داخل و چه در غیر آن، (کاهاپاتی سوتا) در درجه اول به رضایتی اطلاق می شود که یک انسان عادی از طریق ثروت به دست آمده از راه درست (آتی سوخا) به دست می آورد. با این حال، بودا جامعه را از تمایل به برده شدن برای جمع آوری ثروت به خاطر خود هشدار می دهد. می تواند منجر به رنج جسمی و روحی شود. از سوی دیگر، معیشت کافی برای تأمین معاش خود و خانواده، کمک به خویشاوندان و دوستان و توزیع بین نیازمندان و مستحقان، موجب خشنودی و رضایت درونی می شود. دومی مبنای رشد اخلاقی و معنوی انسان را تشکیل می دهد که برای خیر اجتماعی بیشتر ضروری است.
آنچه در عدالت به دست می آید باید از سرقت، آتش سوزی، سیل، مصادره و غیره محفوظ بماند. این آراکا سامپادا است. بودا فضیلت پس انداز شخصی را تمجید کرد. بنابراین بخشی از آراکا یا حفاظت است.
حتی در زمان بودا، قرض گرفتن پول رواج داشت. افرادی مانند آناتاپندیکا بانکداران آن روز بودند. در متون بودایی به مواردی اشاره شده است که وی به دولت و مردم عادی وام می دهد. با این حال، بودیسم قرض گرفتن بیش از حد را تایید نمی کند. بودا از یک زندگی عاری از بدهی (آنا سوخا) به عنوان مساعد کننده برای خوشبختی یک انسان عادی حمایت می کند. این حتی در مورد یک کشور نیز صدق می کند.
گفتارهای بودا جزئیات استفاده صحیح از درآمدهای خود را شرح می دهد. در سیگالووادا سوتا، او به سیگالا توصیه میکند که درآمد خود را به چهار قسمت تقسیم کند، یک قسمت برای نگهداری روزانه خود و خانوادهاش، دو سهم برای سرمایهگذاری در کسبوکارش و قسمت چهارم برای هر شرایط اضطراری ذخیره شود.
سومین اصل از چهار اصل اساسی برای ثبات و رفاه اقتصادی، زندگی در حد توان فرد است. انسان باید متناسب با درآمدش خرج کند، نه بیشتر و نه کمتر. در گفتار خوشبختی یک خانواده (کاهاپاتی سوتا)، بهره مندی صحیح و عاقلانه از درآمد (بوکا سوخام) به عنوان یکی از چهار عامل مساعد برای خوشبختی عمومی ذکر شده است.
بودا تمجید می کرد که یک زندگی ساده برای رشد ذهنی فرد بسیار مساعد است. یک جامعه به اندازه ای پیشرفت می کند که ذهن فرد رشد کند. اداره چنین جامعه ای با برقراری نظم و قانون آسان تر می شود. پادشاهان باستانی سریلانکا با دانستن این موضوع، محتوای آریا وامسا سوترا را تبلیغ کردند. در این سکته که بودا به نفع راهب موعظه می کند، به آنها توصیه می شود که به لباس، صدقه و سرپناهی که دریافت می کنند بسنده کنند و از طریق مراقبه ذهن را پرورش دهند.
کالیانا میتها آخرین اصل از چهار اصل رفاه اقتصادی و اجتماعی است: همنشینی یا معاشرت با افراد خوب و نیکوکار. چنین شخص یا مجموعه ای از افراد همیشه در امور تجارت دولتی یا زندگی شخصی مشاوره و توصیه های خوبی می دهند. پادشاه ویجیتا، به قول امروزی، یک تاماشا می خواست تا پیروزی ها و دستاوردهای خود را جشن بگیرد. راهب او را به راه راست هدایت کرد و با شکوفایی اقتصادی، آرامش و شادی واقعی را برای مردم سرزمینش به ارمغان آورد. پادشاه همچنین آنقدر متواضع بود که وقتی به او توصیه می شد به توصیه های خوب گوش می داد.
با حمایت از رضایت از افزایش بهره وری و توزیع برابر ثروت، می توان ناآرامی های اقتصادی را کاهش داد. در عین حال، چنین عملی به تلقین ارزش و عادت یک زندگی ساده کمک می کند. از طریق مدیتیشن ذهن انسان می تواند از نظر اخلاقی و معنوی پیشرفت کند. این امر منجر به کاهش ناهماهنگی و شورش اجتماعی می شود که ابتدا در ذهن افراد پدید می آید و سپس در خارج ظاهر می شود. صلح و رفاه یک کشور تضمین خواهد شد. در این روند، همه از بالاترین تا پایینترین سرزمین نقشی خواهند داشت و در صلح و پیشرفت شریک خواهند شد.
منبع: https://island.lk/buddhist-way-to-peace-and-prosperity-۲/
نظر شما