۱۲ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۴
تصوف و گسترش اسلام در سریلانکا

بسیاری از مردم حکیمان صوفی را فقط غیر دنیادار، غیر دلبسته به امور دنیا و خویشتن دار می بینند. با این حال، آنها بارهای سنگینی را به دوش کشیده اند و کارها و خدمات  اجتماعی  زیادی را انجام داده اند.

نقش تصوف در گسترش اسلام درسریلانکا[۱]

اسلام سبک زندگی است که خداوند به جامعه بشری داده است.  این آیین نامه زندگی همه زمینه های زندگی انسان را هدایت می کند. بهترین مردم نزد خداوند مردمی هستند که با این بهترین شیوه زندگی می کنند و از آن بهره می برند و تلاش می کنند تا کل جامعه بشری از نعمت های دنیا و آخرت خداوند برخوردار شود.

و خوش گفتارتر از کسی که به سوی خدا دعوت کند و کار شایسته انجام دهد و گوید: من از تسلیم شدگان در برابر فرمان ها و احکام خدا هستم، کیست؟ سوره فصلت : ۳۳

این کار بزرگ توسط افراد زیادی در دوره های مختلف جهان انجام شده است و از این نظر صوفیان برجسته ترین کسانی هستند که این کار را انجام داده اند. بسیاری از مردم حکیمان صوفی را فقط غیر دنیادار، غیر دلبسته به امور دنیا و خویشتن دار می بینند. با این حال، آنها بارهای سنگینی را به دوش کشیده اند و کارها و خدمات  اجتماعی  زیادی را انجام داده اند.

طریقت صوفیانه، منشأ و توسعه آن

شرح لفظ طریقت

طریقت در لغت به معنای راه، مسیر، مرحله و غیره است که در اصطلاح به مسیری اطلاق می شود که نفس عاقل برای رشد معنوی و تهذیب نفس با ذکر، صلوات و تلاوت و غیره طی می کند.

منشأ طریقت

تصوف تربیت جنبه معنوی اسلام است. پژوهشگران این حوزه زمانی که از بنیان این حوزه صحبت می کنند، با استفاده از حدیث قدسی ارتباط این حوزه را با بنیاد اسلام آشکار می کنند.   همچنین می گوید اصل تصوف از امام حسن بصری شروع می شود.

با این حال، دیدگاه های متفاوتی در مورد منشأ طریقت به عنوان یک نظم ساختاریافته وجود دارد. بر این اساس شیخ عبدالقادر گیلانی (ره) موسس طریقت گفته می شود.  برخی معتقدند محمد احمد میهامی معروف به ابوسعید که در ایران به دنیا آمد و در سال ۴۳۰ هجری قمری درگذشت، نخستین مؤسس طریقت ثابت بود. ابوسعید امام بزرگوار قصیری در سال ۳۵۷ هجری قمری متولد شد. امام قصیری در سال ۳۷۶ هجری قمری متولد شد و در سال ۴۶۵ هجری قمری درگذشت، شاگردان  ابوسعید، امام عبدالرحمن سلامی و ابوالعباس قصاب از وی آموختند. بعدها در قرن پنجم و ششم هجری قمری، نظام طریقه پدید آمد و گسترش یافت.

چند طریقت مهم

طریقت

موسس

مناطق اصلی تحت پوشش

 الطریقة القادریة

 عبد القادر الجیلانی

عراق، مصر، شرق آفریقا، اریتره

الطریقة السعدیة

سعد الدین الجبائی

سوریه

الطریقه الرفاعیه

احمد ین علی الرفاعی

عراق، مصر، غرب آسیا، سریلانکا

الطریقه الاحمدیه یا البدویه

احمد البدوی

مصر

الطریقه البقریه

محی الدین ابن عربی

مصر

طریقت سادات آل با علی

محمد این با علی

یمن، اندونزی، شرق آسیا، حجاز

الطریقه الشاذلیه

ابو الحسن الشاذلیه

مصر، مراکش، یمن، سوریه، اردن، سریلانکا، هند

گسترش اسلام در سریلانکا و نقش صوفیان

اسکان مسلمانان عرب در سریلانکا

مورخان در مورد زمان وقوع اولین اسکان مسلمانان در سریلانکا اختلاف نظر دارند. در قرن هشتم میلادی، دکتر شکری در پژوهشی با عنوان مسلمانان سیلان اشاره می‌کند که مورخ در کتب خود ثبت کرد که هفت بخش از خاندان بنی هاشم که مورد آزار و اذیت بنی امیه قرار گرفته بودند، آمدند و در سیلان ساکن شدند. تا اواسط قرن نهم پس از میلاد، مسلمانان در سواحل جنوب هند مستقر شده بودند و به عنوان یک جامعه با نفوذ تحت پادشاهی پاندیان زندگی می کردند.  از این دوره روابط تجاری و فرهنگی آنها با سریلانکا به سرعت افزایش یافت. بنابراین، می توان فرض کرد که مسلمانان سواحل جنوبی هند برای حفظ منافع تجاری خود و تقویت روابط فرهنگی به سریلانکا مهاجرت کردند.  توسعه تجارت آنها با سریلانکا، فاصله کوتاه بین دو ساحل، حضور مسلمانان در شهرهای بندری هر دو ساحل و حضور مسلمانان در شهرهای ساحلی هند، اسکان در سریلانکا را تسهیل کرد. به همین دلیل، مسلمانان همچنان از سواحل هند آمده و در سریلانکا ساکن شدند.  امین در اشاره به این موضوع در مجله نسان مسلم اشاره می کند:  ۱۲۰۰ سال پیش اعراب به سریلانکا آمدند و ساکن شدند و از گاله تا برووالا تجارت کردند.

به همین ترتیب، کمیسر دپارتمان کاوش‌های سریلانکا،  دکتر پالانیدی، می‌گوید: اعراب در ۲۰۰۰ سال گذشته در سریلانکا زندگی می کردند و جزو قبایل سریلانکا محسوب می شدند.

پلینی نویسنده باستانی در تأیید نظر فوق چنین نوشت: اعراب قبل از آغاز دوران مسیحیت در سیلان ساکن شدند. و ضمن اشاره به «دکتر آندرییز رل» اشاره می کند که در سال ۳۷۷ قبل از میلاد در انورادهاپورا پناهگاه جداگانه ای برای اعراب وجود داشته است. این دوره پادشاه پاندوگابایا بود. او خاطرنشان می کند که مهاوامسا می گوید مکان جداگانه ای برای بازرگانان در نظر گرفته شده بود. در دوره خلفاء الراشدین، اسلام به سرعت در سراسر عربستان و در مناطق فارس و کشورهای غرب آفریقا گسترش یافت. در نتیجه بسیاری از تجار عرب جذب اسلام شدند و به اسلام گرویدند و مردم منطقه ای که برای تجارت به آنجا می رفتند فرهنگ اسلامی تجار عرب را دیدند و بسیاری به اسلام گرویدند.

پروفسور ووهایالا یوچایدانا در کتاب خود ذکر می کند : در قرن دوم پس از میلاد تجارت با سریلانکا کاملاً در دست عرب‌ها بود. در آغاز قرن هفتم عصر مسیحیت، تجارت چین با سریلانکا اهمیت پیدا کرد. با این حال در اواسط قرن هشتم جمعیت عرب قابل توجهی در مناطق بندری سریلانکا وجود داشت. سکه های عربی متعلق به قرن های ۱۱، ۱۲ و ۱۳ میلادی در نگومبو، واتالا، کامپالا، ساباراگامووا و ولاژدارا یافت شده است.

اسکان مسلمانان در سریلانکا در قرن هشتم پس از میلاد را می توان به یک رویداد تاریخی که توسط مورخ عرب البالاسوری در سال ۸۹۲ پس از میلاد ثبت شده است، جستجو کرد. قبل از فتح مسلمانان بر منطقه سند در سال ۷۱۵ میلادی، پادشاه جزیره سیلان چند دختر یتیم را نزد حجاج بن یوسف فرستاد. وی در زمان امویان والی عراق بود. کشتی حامل این دختران یتیم در دبالا (کراچی کنونی) در هند مورد حمله دزدان دریایی قرار گرفت و دختران به اسارت درآمدند. در میان آنها زنی از گروه بنی یربو فریاد "یا حجاج! " سر داد. حجاج بن یوسف این را شنید و به طاهر حاکم سند پیام داد تا زنان اسیر را آزاد کند. با عدم پاسخگویی، چندین محاصره علیه حکومت او آغاز شد و سند در سال ۷۱۵ پس از میلاد تسخیر شد.  این واقعه ذکر شده در کتاب " بودوکول بولتان" نشان می دهد که سکونتگاه های عرب در سریلانکا در حدود قرن هشتم میلادی دیده شده است.

همچنین قبل از ورود پرتغالی ها در شهرهای بندری کلمبو، پوتالام، مانار و جافنا سکونت گاه های مسلمانان وجود داشت و با نفوذ در این شهرها زندگی می کردند. در دوره تامبادنیا و فورت در کلمبو و سایر مناطق بندری اسکان مسلمانان وجود داشت. قبل از ظهور پادشاهی فورت، برخی از شهرهای بندری تحت حکومت مسلمانان بودند و مسلمانان اجازه داشتند در پایتخت سینهال مدارس بسازند.

در قرن چهاردهم میلادی، مسلمانان سریلانکا جایگاه مهمی در این کشور داشتند. محل های سکونت مسلمانان قابل توجهی در سیلاپام، پوتالام، کلمبو، کالوتارا و ماتارا یافت شد. مسلمانان در مناطقی مانند سیلاپام، نایر، کلمبو و کلوتارا روسای روستاهای خود را داشتند. همچنین خیابان های موجود مانند خیابان سوناکای جدید و خیابان سوناکای قدیمی در کلمبو نشان می دهد که مسلمانان در آن زمان در آنجا زندگی می کردند.

از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۴۳، کوروناگالا پایتخت ۷ پادشاه کورالا، یعنی فووانکاپاگوی دوم، پاندیتا پاراکراماپاچو، سومین فووانکاپاگو، در دوران حکومت ویجایاباگوی پنجم و از سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۴۴۱ در دوره‌های چهارم بوبانه‌گاپاگو، سوم بووانگاپاگو و پنجمین امبووانگاپاگو از سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۴۴۱، سکونت‌گاه‌های مسلمانان زیادی وجود داشت. اگرچه این سکونتگاه‌های مسلمانان در ابتدا بسیار کوچک بودند، اما بیشتر آنها در ابتدا در کنار رودخانه‌ها و دریا ها قرار داشتند. در دوران حکومت اودو نووارا، کامپالا و ماوانلا نیز مسلمان نشین بودند.

در پی مهاجرت اعراب که از زمان خلیفه عمر (رض) به اسلام گرویدند، تعداد مسلمانان سریلانکا شروع به افزایش کرد. اعراب نه تنها در تجارت خارجی در سریلانکا مشارکت داشتند، بلکه بر تجارت داخلی نیز تمرکز داشتند. به همین دلیل بخشی از آنها مجبور به اقامت دائم در این کشور شدند، از این رو برای برپایی نماز در مناطقی که ساکن شدند، شروع به ساخت و ساز مساجد کردند. این شاهدی بر وجود سکونتگاه های مسلمانان در سریلانکا از دوران های قدیم است.

به همین ترتیب، پیدایش خط عربی حک شده به یاد خالد بن باگایا که در قبرستان مسلمانان کلمبو یافت شده، سال ۳۷۷ هجری قمری - اعتقاد بر این است که وی توسط خلیفه بغداد برای آموزش مسلمانان سریلانکا در زمانی که اعتقاد دینی آنها رو به افول بود فرستاده شده است – نشان می دهدکه مسلمانان از قرن هشتم میلادی در سریلانکا زندگی می کردند.

این اطلاعات همچنین منشأ مسلمانانی را که در سال ۴۰۲ هجری از عربستان مهاجرت کردند تعداد زیادی از آنها به برووالا رسیدند و در هاماندودا ساکن شدند را ثابت می کند. قابل توجه است که برووالا در حماسه های سینهالی که در قرن پانزدهم نوشته شده است از مسلمانان یاد می کند.

مساجد یافت شده در مناطقی مانند برووالا،  گاله،  ترینکومالی و پوتالام تاریخ مسلمانان سریلانکا را به عنوان اولین سکونتگاه های سریلانکا نشان می دهند.

به نظر می رسد، سکونتگاه های اولیه مسلمانان در بورولا واقع شده است. الکساندر جانستون که مسلمانی به نام میرالبی که در برووالا زندگی می کرد، به درخواست پادشاه سینهالی گروهی از متخصصان که هنر حکاکی ظریف را می دانستند از هند به سیلان آورد.

بنابراین وقتی در نظر می گیریم که ورود اعراب به سریلانکا به این دلیل است که سریلانکا در وسط جاده ابریشم قرار دارد. علاوه بر این، اعراب که به مدت شش ماه با استفاده از بادهای موسمی در حال تغییر دریانوردی کردند، توانستند نیازهای تعمیر و نگهداری کشتی های خود را برآورده کنند و امکانات لازم را در سریلانکا بیابند. بنابراین، اعراب که برای نیازهای خود در سریلانکا اقامت داشتند، فرصتی یافتند تا کالاهای تجاری خود را در این کشور بفروشند.   همچنین، فرصت هایی برای صادرات کالاهای یافت شده در سریلانکا وجود داشت، لذا آنها مجبور بودند در سریلانکا بمانند. بنابراین آنها در امتداد ساحل و در چند شهر داخلی سکونت گاه ایجاد کردند و با زنان بومی سریلانکایی ازدواج کردند.

طریقت صوفی در سریلانکا

طریقت های صوفی در سریلانکا کمک زیادی به گسترش اسلام کرده اند. در بسیاری از مناطق سریلانکا، طریقت های صوفی در مراحل مختلف معرفی شده و برای توسعه زندگی معنوی، آموزشی و اجتماعی مردم تلاش کرده اند. اینکه چه زمانی یک طریقت خاص در کدام منطقه از سریلانکا به وجود آمد؟ یا از آنجایی که نمی توان با مکان و زمان تشخیص داد کدامیک زودتر بوده است، می توان با تمرکز بر مناطق به آن اشاره کرد.

علویت القادریه

این اولین طریقه ای است که در درگا ناگار ظاهر می شود، جایی که نفوذ طریقت هنوز در مناطق ساحلی سریلانکا رواج دارد. این طریقت توسط شیخ حسن بن عثمال مختومی (ره) در شهر درگا ناگار معرفی شد. در اواخر قرن هجدهم، شیخ حسن بن عثمال مختومی (ره) در مدرسه ای واقع در کایلپاتنام در جنوب هند، تعلیمات دینی را فرا گرفت و از آن مدرسه به عنوان عالم فارغ التحصیل شد، وی در مسجد گاله  به عنوان امام جماعات خدمت کرد. در کنار آن خدمت،   حدیث  و فقه را آموزش داد. در این مدت الشیخ حسن العطاس بازی علوی (ره) از کشور عرب به شهر گاله آمد.  شیخ حسن بن عثمال مختومی (ره) با شنیدن تشریف فرمایی او  به دیدار وی رفت. آنها تعهد معنوی بستند و  با هم  دوست شدند. سید حسن العطاس علوی که  حکمت و معرفت دینی الشیخ حسن المختومی (ره) را دریافت، درباره طریقت علویه قادریه به او توضیحاتی ارائه کرد و او را به عنوان خلیفه خود در سریلانکا منصوب کرد.

وی همچنین راتب العطا را تحویل داد که امروز همچنان در مقام علیم صاحب اپا، محل مرکزی طریقت علویه القادریه در درگاه نگار تلاوت می شود. شیخ حسن المختومی (ره) در  معرفی این طریقت در میان مردم بسیار کوشید.

شیخ حسن مختومی (ره) گاله را ترک کرد و در نواحی ولیکامام، ماتارا، هامپاتوتا مشغول به تبلیغ شد و سپس در مسجد میراماخان کندی به عنوان امام جماعات به  انجام وظیفه پرداخت. سپس به ماوانالایی آمد و در خلوت (تعلیم) در گاندانایی ماند و به عبادت مشغول شد. پس از سالها کسب قرب الهی، در شهرهای کلمبو، کالوتورای، ماکونای و بروولا به کار دعوت مشغول بود. علی صاحب در میان مردم به ابا معروف بود. سپس به ماوانالایی آمد و به خلوت (یک نوع اعتکاف خصوصی برای صوفان) در گاندانایی مشغول شد. سرانجام زادگاه پدری اش ماکون را ترک کرد و به شهر درگا که بستگانش در آنجا اقامت داشتند رفت. همه شیوخ صوفی در این مکان کندوری (اطعام) را برای بزرگداشت روز وفات شیخ الزیاد سیکو بن محمد جبرئیل علوی در  هشتم ذی القعده شروع کردند. ای قندوری تا امروز در اینجا برگزار می شود. وی  پس از مدتی دامادش شیخ عبدالقادر  را به خلافت منصوب کرد.  او ابتدا با امتناع از قبول این امر، به بدولا رفت و پس از مدتی مشغول به خلوت، به ترگا ناگر آمد و در منزل خطیب محلم محمد لبی با شیخ حسن محتومی (ره) ملاقات کرد و منصب خلافت را پذیرفت.

مدت کوتاهی به عنوان خلیفه خدمت کرد و در تکیه (مسجد کوچک) در کنار مدرسه خیابانی به خاک سپرده شد. او نه تنها یک عالم بزرگ بلکه  مبلغ قادری  نیز بود. پس از او اطلاعات اینکه چه کسانی خلیفه بودند در دست نیست. اما گفته اند، الشیخ احمد عبدالله حاجیار به عنوان خلیفه خدمت کرد و پس از مرگ وی، پسرش الشیخ حمزه عالم بن احمد عبدالله حاجیار مدت زیادی به عنوان خلیفه خدمت کرد که اخیراً  دعوت حق را لبیک گفت.

طریقت قادریه محی الدین قادری

حاجی شیخ محی الدین قادری (ره) از نوادگان خلیفه ابوبکر صدیق (رض) است، اولین بار در سال ۱۸۴۰ میلادی به سریلانکا آمد. الشیخ محمد رجب القادری، برادر  شیخ محی الدین القادری، که وارث طریقت قادریه که توسط محی الدین عبدالقادر گیلانی (ره) به ارث رسیده بود، اولین کسی بود که این طریقت را در گاله معرفی کرد. مریدان وی  با محبت او را "راجبو آپا" صدا می زدند.  وی در ترویج طریقت قادریه در بسیاری از مناطق سریلانکا مشارکت داشت و در ساخت بیش از صد تکیه و بیش از پنجاه مدرسه در سریلانکا نقش داشت. این طریقت در سال ۱۳۰۸ هجری قمری (۱۸۹۱ م) در گاله توسط آنان آغاز شد. این طریقه ممکن است در همان دوره در درگا ناگار معرفی شده باشد. بعد از وفاتش، پسرش از خانم هندی وی  ، مولوی الحاج الشیخش شیخ سلیمان القادری (ره) به درگا نگر آمد و به راه تبلیغ پدرش ادامه داد.  وی برای انجام تبلیغ به مناطق مختلف کشور رفته است. پس از وفات او، الحافظ الشیخ محمد هبة الکریم القادری در درگا نگر مسئولیت تبلیغ را به عهده گرفت. الشیخ محمد رجب القادری همراه او در حدود سالهای ۱۹۱۸-۱۹۲۰ میلادی به درگا نگار آمد و با بازسازی تکیه گاه محی الدین  درگا نگر  به تبلیغ طریقت پرداخت. اکنون الحاج مولوی هبة الکریم عنوان خلیفه را برعهده دارد.

طریقت شاذلیه

حدود ۲۲ سال پس از رحلت محی الدین عبدالقادر گیلانی (ره)، امام ابوالحسن شاذلی (ره) در مراکش متولد شد. او برای تحصیل به تونس رفت و در آنجا زندگی کرد. در آنجا طریقت شاذلیه را تأسیس کرد. این دومین طریقتی است که ظاهر شد. این طریقت در مراکش، تونس و مصر گسترش یافت. پس از امام ابوالحسن شاذلی (ره)، الشیخ محمد بن عبدالرحمن البازی که در مراکش به دنیا آمد، اصلاحاتی در طریقت الشاذلیه انجام داد که بعدها طریقت البازیت الشاذلیه نام گرفت. پس از این، این طریقت به هند گسترش یافت. محمد صالح مولانا از مالابار هند در حدود سال ۱۸۵۰ م به سریلانکا آمد و طریقه الشاذلیه را معرفی کرد. پس از ورود او، ساویه ها در سواحل غربی سریلانکا به عنوان پناهگاه مرکزی طریقت الشاذلیه تأسیس شدند. اولین ساویه ای که در کلمبو راه اندازی شد به نام ساویه اوال شناخته می شود. در سال ۱۸۵۵، اولین ساویه درگا نگار در نزدیکی مسجد خیابانی ساخته شد. این ساویه در سال ۱۹۲۸ بازنگری شد و به عنوان ساویه جدید تأسیس شد. پس از آن ساویه در والیپیتی ایمریپنی ساخته شد. ساویه مکانی برای خلوت است.  مراسم عبادت طریقت الشاذلوی در اینجا انجام می شود. مریدین این طریقت به برادران اخوان معروفند. مولوی زین العابدین از سوی شیوخ شاذلیه که در آن روز بودند، به عنوان خلیفه منصوب شد. جانشین او احمد عالم شد که سالها به عنوان خلیفه خدمت کرد. پس از مرگ وی، پسرش مولوی مازا حاجیار به عنوان خلیفه خدمت می کند.

بدیع مولانا

بدیع مولانا که پس از مدتی اقامت در سریلانکا در سال ۱۸۸۰ از سریلانکا  به یمن بازگشت.  او در سال ۱۸۵۸ به سریلانکا بازگشت و تا زمان مرگش در سال ۱۸۹۲ به فعالیت معنوی خود پرداخت. بخش عمده ای از کار دانشی او در اطراف روستای مادولپووا در هماتاکامای در استان مرکزی متمرکز بود. در سال ۱۸۴۴ میلادی بود که اولین خوزه دینی راه اندازی شد. وجود مسجد جامع در مادولپووا باعث شد عبدالله البدیع یمانی برای اقامت مادولپووا را انتخاب کند.  وی مسجد مادولپووا را مرکز قرار داد و در جهت افزایش دانش و عبادت دینی در میان مسلمانان منطقه گام برداشت. به عنوان بخشی از آن، وی از هر پنج روستا یکی را انتخاب کرد و آنها را به عنوان نماینده خود منصوب کرد.  در این دوره طریقت نفوذ زیادی پیدا کرد.

گسترش طریقت نقشبندی در سریلانکا

طریقت نقشبندی فرقه محمد بهاءالدین نقشبندی (۱۳۸۹-۱۳۱۷ م) است که در بخارا زندگی می کرد. محمد الخراسانی (۱۹۰۸ میلادی) این طریقت را به سریلانکا معرفی کرد.

فعالیتهای طریقت در سریلانکا

طریقت بسیاری از فعالیتهای اجتماعی معنوی و فکری را در سراسر جهان انجام داده است. به همین دلیل، طریقت ها در بسیاری از مناطق در سریلانکا گسترش یافت و تلاش های مختلفی برای آموزش مردم سریلانکا و تبدیل آنها به شهروندان بهتر، متخلق و دارای فرهنگی پیشرفته انجام داد.

روشهای ذکر گفتن طریقتها

همانطور که آرمان طریقت ایجاد اندیشه الهی در انسان است، همه طریقت ها به ذکر اهمیت می دهند. با این حال، بین طریقت در تلاوت ذکر و روش های تلاوت که توسط شیوخ هر طریقت برای رسیدن به اهداف خود استفاده می شود، تفاوت هایی وجود دارد. طریقت نقشبندی اعضای خود را به  گفتن ذکر به صورت فردی و جمعی تشویق کرده است. حداقل هفته ای یک بار عبادت گروهی در مسجد یا توسط در خانه ی یکی از اعضا تحت رهبری مرشد که به روش های آموزش دینی و عبادی به خوبی آشناست، انجام می شود. در این گونه عبادات، ذکرها به ترتیب زیر بعد از سخنرانی مرشد انجام می شود.

برخی از قوانین اساسی توسط طریقت شاذلیه به مریدانی که برای رشد معنوی به ذکر گفتن می پردازند، داده شده است. آنها باید آن اذکار را در تمام رویداد های زندگی خود محافظت کنند. قوانین اساسی به شرح زیر است.

۱. ترس از خدا در امور شخصی و عمومی.

۲. حفظ شریعت در گفتار و عمل.

۳. اولویت دادن به خداوند در هر شرایطی اعم از مال و فقر و بی اعتنایی به مادیات.

۴. زمانی که نعمت های خداوند به طور کامل یا کمتر داده می شود، باید  قضا و قدر  الهی را بصورت کامل قبول کرد.

۵. توسل و رجوع به خدا همراه با اعتقاد به اینکه خوشبختی و رنج بر اساس خواست خداست.

نقش طریقت ها در گسترش دانش

شیوخ طریقت عده ای از شاگردان خود را به مدارس دولت های خود اعزام کردند. آنها در آنجا تحصیل کردند و به سریلانکا بازگشتند تا طریقت را در بین مردم تبلیغ کنند. در سال ۱۸۷۰ حوزه قادریه در گاله بر اساس طریقت شاذلیه راه اندازی شد. ماپیلای لبی عالم  طریقت القادریه در سال ۱۸۴۹ مدرسه باری را در ولیکامات تأسیس کرد و او در سال ۱۸۹۸ طریقه شاذلیه را در گاله تأسیس کرد. در سال ۱۸۹۸ مدرسه بهجت الابراهیمیه بر اساس طریقت شاذلیه در گاله راه اندازی شد. در همین دوره، مدرسه قاسمیه در پوتالام و مدرسه سعدیه در کنیا راه اندازی شد. علما و شیوخی که در این مدارس تحصیل کرده، فارغ التحصیل شدند،  نیز مسلمانان را بر اساس طریقت خود هدایت می کردند.

فاتب مولانا که در سال ۱۸۸۰ وارد سریلانکا شد، پس از مدتی اقامت در سریلانکا به یمن بازگشت. او در سال ۱۸۵۸ به سریلانکا بازگشت و تا زمان مرگش در سال ۱۸۹۲ به فعالیت معنوی خود ادامه داد. بخش عمده ای از کار فکری آنها در اطراف روستای مادولپووا در هماتاکامای در استان مرکزی متمرکز بود.   وی در  کار احیای آموزشی آقایان عربی پاشا و سیتیلوای در سریلانکا بسیار نقش داشت. در اواخر عمر به روستای کاهاتوویتا رسید و سکوی مرکزی در نزدیکی مسجد ایجاد کرد و مردم را در مسیر معنوی راهنمایی کرد و با تأسیس مدرسه تامیلی برای اولین بار در روستای کهاتوویتا در کارهای آموزشی مشارکت داشت.

نتیجه گیری

صوفیان و نهادهای مختلف در تاریخ اسلام خدمات بزرگی به تبلیغ اسلامی و توسعه دینی و اجتماعی کرده اند. به خاطر فداکاری آنها بود که اسلام در همه جهان گسترش یافته است. لذا جوامع در سایه عدالت و برابری زندگی می کنند. طریقت ها مهمترین واحد این ماشین تحول اجتماعی هستند. این طریقت ها به گوشه و کنار کشور رفته اند و برای همه اقشار جامعه  تبلیغ دینی و فعالیت معنوی را  انجام داده اند و از لحاظ آموزشی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کمک های بسیاری کرده اند. بنابراین، تاریخ و آثار صوفیان این گونه طریقت ها باید حفظ شود و به عنوان یک الگوی اخلاقی به نسل بعد منتقل شود. روش هایی که آنها در کار تحولات اجتماعی به کار می برند باید دوباره مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و روش هایی که مناسب زمان ما هستند، باید اتخاذ شود تا به راه درست هدایت شوند.

منابع

۱. அமீன் M.I.M. இலங்கை மஸ்லிம்களின்

۲. ரிஸ்வி M.N.M. வரலாற்றுப் பார்வையில் இலங்கை முஸ்லிம்களும் மஸ்ஜிதுகளும்

۳. ஷுக்ரி  M.A.M.இலங்கை முஸ்லிம்கள் தொன்மைக்கான வரலாற்றுப் பாதை  

۴. கலாநிதி அனஸ் M.S.M. .கண்டி மாவட்ட முஸ்லிம்கள்

۵. தஸப்வுபிகதும், தரீக்காக்களினதும் சமூக மேம்பாட்டு அறிவுப்பங்களிப்பு – கலாநிதி ஆ.யு.ஆ.சுக்ரி

۶. رباینة لا رهبانیة – مولانا أبو الحسن علی الندوی 

۷. تاریخ الإسلام فی الهند الدکتور عبد المنعم النمر 

۸. الدعوة إلی الإسلام  بحث فی تاریخ نشر العقیدة الإسلامیة – سیر توماس. و.أرنولد – ترجمة – الدکتور حسن إبراهیم حسن 

۹.  https://alwafd.news/%D۸%AF%D۹%۸۶    

۱۰. http://www.aljazeera.net/programs/religionandlife/        

۱۱. http://www.khayma.com/kshf/m/suofyah.htm       

۱۲. http://www.dinamalar.com/news_detail.asp?id=۲۱۴۰۳&Print=۱       

۱۳. April ۱۸, ۲۰۱۲ / rahmathfarook     

کد خبر 21605

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =