۱ . مقدمه
خانواده اساس جامعه انسانی است. اگرچه ماهیت و ساختار خانواده از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت دارد، اما هیچ جامعهای بدون خانواده شناختهشده نیست. روابط بین اعضای خانواده عمدتاً بر پایه ازدواج و نسلها شکل میگیرد و اعضا توسط مجموعهای از قوانین و هنجارها، حقوق و وظایف به هم مرتبط میشوند. این روابط میانفردی خانواده را به یک واحد اجتماعی پایدار تبدیل میکند و به عنوان گروهی اساسی، پایهی تصور ما از جامعه است. در جوامع سادهتر، اعضای خانواده معمولاً در یک خانه زندگی میکنند؛ در حالی که در جوامع پیچیدهتر ممکن است برخی از اعضا به دلایل مختلف جدا از هم زندگی کنند. خانواده نه تنها یک گروه اجتماعی بنیادی است، بلکه به عنوان قدیمیترین نهاد بشری نیز شناخته میشود که قادر به مقاومت در برابر تغییرات اجتماعی بوده است .
۲. ویژگی خانواده در زیمبابوه و سنتهای آن
ازدواج ویژگی مرکزی جامعه سنتی شونا در زیمبابوه است و همواره به عنوان یک وظیفه اجتماعی در هر جامعه در آفریقا تلقی میشود. در جامعه شونا، ازدواج هدفی است که هر کس باید در زندگی به آن دست یابد و اگر فردی در دستیابی به این هدف ناکام بماند، فشار اجتماعی تا زمانی که هدف تحقق یابد، ادامه مییابد. در جامعه زیمبابوه و شاید در اکثر جوامع آفریقایی، ازدواج به عنوان کار اصلی زندگی فردی شناخته میشود.
فرآیند ازدواج در زیمبابوه از قرار ملاقات آغاز میشود و اگر نشانهای از قرار ملاقات دیده نشود، بهطور سنتی ابروها بالا میرود و «نامهای زشت» به «افراد منحرف» اطلاق میشود. ازدواج در اقتصاد سنتی زیمبابوه به خانوادههای بزرگ نیاز داشت که کارگرهای زیادی را تامین کنند (واینریچ، ۱۹۷۸: ۲۷). در زمینه زیمبابوه، ایوانسون بهطور واضح ساختار خانواده را توصیف کرده و به این نکته اشاره کرده است که «سنت خانواده» به یک شبکه خویشاوندی وسیع اشاره دارد. با این حال ایوانسون نشان میدهد که این شبکهها ممکن است در فرم سنتی خود ادامه نیابند، اما روابط خانوادههای گسترده همچنان نزدیک و مهم در زندگی فرد باقی میماند. ایوانسون همچنین ذکر میکند که در فرهنگ زیمبابوه چیزی به نام «دخترعمو و پسر عمو» وجود ندارد. دخترعمو و پسر عمو به عنوان برادران و خواهران یک فرد تصور میشوند. گاهی اوقات، حتی دوستیها میتوانند به اندازه برادری یا خواهری قوی باشند. با این حال، ایوانسون از دیدگاه دیگری به این موضوع مینگرد و بیان میکند که شهرنشینی رو به رشد، مسیحیت و تأثیرات استعمار اروپایی به روندی به سمت خانوادههای هستهای[1]، ازدواجهای تکهمسری و فردگرایی در شهرها کمک کردهاند. ایوانسون تأکید میکند که واحدهای خانوادههای گسترده شامل چندین نسل هنوز در مناطق روستایی قابل مشاهده هستند، در حالی که خانوادههای نزدیک معمولاً در مناطق شهری به تنهایی زندگی میکنند. با این حال، حتی در خانوادههای هستهای، فرد همچنان دارای ارتباطات عمیق و تعهدات به سایر خویشاوندان، بهویژه در زمان نیاز است.
برای مثال، اگر بزرگترها بیمار شوند، آنها به خانواده منتقل میشوند تا از آنها مراقبت شود. ایوانسون همچنین میافزاید که اگر خویشاوندان به تازگی به شهر منتقل شده باشند، خانواده اجازه میدهد تا آنها در خانه زندگی کنند تا زمانی که ترتیبات مناسبی پیدا کنند. خانواده گسترده و جامعه همچنین میتوانند نقش بزرگی در تربیت و مراقبت از کودکان، بهویژه در مناطق روستایی ایفا کنند. یک ضربالمثل شونا میگوید: «شما فرزند خود را تنها برای خود آموزش نمیدهید؛ آموزش برای جامعه و از سوی جامعه است». این به طبیعت جمعگرایانه فرهنگ و رویکرد به تربیت اشاره دارد. رفتار یک فرد به عنوان مسئول در برابر جامعه و خود او دیده میشود. در زیمبابوه، نسبت به افرادی که تمایلی به ازدواج یا فرزندآوری ندارند، نارضایتی قوی وجود دارد. انتخاب نداشتن فرزند برای بسیاری غیرقابل درک است، در حالی که افرادی که نمیتوانند باردار شوند معمولاً به عنوان بیارزش و ناکافی تلقی میشوند. در مناطق روستایی، داشتن تعداد بیشتری فرزند به عنوان یک نکته مثبت دیده میشودو زیرا آنها میتوانند در انجام کارهای خانه در هنگام پیری والدین کمک کنند. بهطور سنتی، مردم شونا، ندبله، شانگانی و وندا دارای گروههای خانوادگی و پدری هستند. زنان پس از ازدواج به خانه خانواده شوهرشان منتقل میشوند؛ نسل و نسب نیز از سمت مرد خانواده منتقل میشود. با این حال، استثنایی در میان مردم شانگانی وجود دارد. برخی از گروهها بهطور سنتی سازمان اجتماعی مادری را دنبال میکنند و شوهر در زمان ازدواج به خانه همسرش منتقل میشود.
از موارد فوق مشخص است که جامعه زیمبابوه بهطور کلی بسیار پدرسالارانه است. ایوانسون تأکید میکند که در حالی که برخی از گروههای قبیلهای اقلیت دارای ویژگیهای مادر محور هستند، مردان معمولاً قدرت تصمیمگیری بیشتری دارند. در درون خانواده، مرد بزرگتر (معمولاً پدر) نقش پدرسالاری دارد و انتظار میرود نانآور کل خانواده باشد. برادر بزرگتر/پسر بزرگتر نیز به عنوان پدر دوم در نظر گرفته میشود. معمولاً از زنان انتظار میرود که از شوهر خود اطاعت کنند و نظر او را زیر سؤال نبرند. یک زن ممکن است بر اعضایی از خانواده، که شوهرش نیستند، قدرت بیشتری داشته باشد. به عنوان مثال، یک عمه (تتِه) قدرت بیشتری برای انتقاد علنی و ریاست بر اختلافات خانوادگی دارد. با این حال، بهطور کلی مردان در حوزه عمومی غالب هستند و رهبری آنان غالب است . از منظر ایوانسون زنانی که تحصیل کرده و مشغول به کار هستند، قدرت تصمیمگیری بیشتری دارند. در حال حاضر، قوانین سنتی مبتنی بر رسوم فرهنگی، به حقوق آنها در کار پارهوقت و ارثیه تبعیض اعمال میکنند. بهطور سنتی، زنان زیمبابوه در بسیاری از کارها و کشاورزی که برای عملیات روزمره لازم است، مشارکت دارند. فعالیتهای اقتصادی سنتی آنها شامل باغبانی، پرورش طیور و نانوایی برای تأمین کالاها و درآمد اضافی خانوار است. بسیاری از مردان به مراکز شهری برای کار مهاجرت کردهاند و در نتیجه، سرپرستی زنان بر خانواده افزایش یافتهاند و زنان باید از همه اعضای خانواده مراقبت کنند.
۳. نمای کلی از زندگی سنتی در زیمبابوه
یکی از سنتهای قدیمی در زیمبابوه، استفاده از توتمها است. این توتمها که بهعنوان «میتوپو» شناخته میشوند، توسط مردم ماشونا برای شناسایی قبیلههای مختلف که از تمدنهای باستانی تشکیل شدهاند، استفاده میشود. این نمادها معمولاً با نامهای حیوانی مرتبط هستند و هویت اجتماعی قبیله را ارائه میدهند. به عنوان مثال، سُوکو(میمون)، شُمبا (شیر)، امبیزی(گورخر) و غیره.
در جامعه معاصر ماشونا، حداقل ۲۵ توتم قابل شناسایی و ۶۰ نام اصلی (زوداوو) وجود دارد. هر قبیله ماشونا با یک توتم خاص و یک نام اصلی شناسایی میشود و افرادی که توتم مشابه دارند اما از قبیلههای مختلف هستند، با قسمت دوم نام از یکدیگر متمایز میشوند. مانند سُوکو موکانی، یا سُوکو موریهوا. افرادی که همان توتم را دارند، نسلهای یک جد مشترک هستند و مردم ماشونا این وحدت توتم را حتی در سراسر مرزهای قبیلهای شناسایی میکنند. هویت توتم در مراسم سنتی بسیار مهم است. به عنوان مثال، یک فرد با همان توتم، حتی اگر از قبیلهای متفاوت باشد، میتواند مراسم دفن متوفی را آغاز کند. اما فردی از توتم دیگر نمیتواند مراسم تدفین را آغاز کند و اگر این کار را کند، ممکن است جریمه سنگینی به خانواده متوفی پرداخت کند.
۴. سه ارزش زیمبابوهای
ارزشهای فرهنگی زیمبابوه، مانند بسیاری از جوامع دیگر، به طور عمیق تحت تأثیر تاریخ، سنتها و شرایط اجتماعی قرار دارند. در ادامه به توضیح بیشتر درباره این سه ارزش میپردازیم:
- احترام به خانواده: خانواده در فرهنگ زیمبابوه بسیار مهم است و به عنوان پایه و اساس جامعه شناخته میشود. اعضای خانواده به یکدیگر کمک میکنند و در سختیها و خوشیها کنار هم هستند. خانوادههای گسترده (شامل نسلهای مختلف) نیز رایج هستند و این ارتباطات قوی به تقویت هویت و حمایت اجتماعی کمک میکند.
- احترام به جامعه: افراد در زیمبابوه به خوبی میدانند که رفتارهایشان بر روی جامعه تأثیر میگذارد. به همین دلیل، احترام به دیگران و مشارکت فعال در امور اجتماعی از ارزشهای اساسی جامعه سنتی محسوب میشود. برگزاری مراسم و جشنهای محلی، همکاری در کشاورزی و دیگر فعالیتهای اجتماعی نمونههایی از این احترام به جامعه است.
- احترام به سنت: سنتها و آداب و رسوم در زیمبابوه نقش مهمی در شکلدهی به زندگی روزمره دارند. از برگزاری جشنها و مراسمهای خاص تا حفظ زبانها و هنرهای محلی، این ارزشها در فرهنگ زیمبابوه به عنوان هویتی قابل احترام دیده میشوند. بزرگترها معمولاً به عنوان حافظان این سنتها شناخته میشوند و احترام به آنها یک بخش اساسی از فرهنگ زیمبابوه است. در فرهنگ زیمبابوه، احترام به بزرگترها و مقامات اجتماعی یک اصل مهم است. بزرگترها به عنوان مشاوران و راهنمایان نسل جوان شناخته میشوند و احترام به آنها نه تنها نشانهای از ادب و تربیت است، بلکه به حفظ هارمونی و نظم اجتماعی نیز کمک میکند.
منابع:
Evason, N. (2017) https://culturalatlas.sbs.com.au/zimbabwean-culture/zimbabwean-culture-family
Ray, I.B. Anthropology the Study of Man
Chand & Company LTD Ram Nagar, New Delhi
Weinrich, A.K.H. (1982) African Marriage in Zimbabwe, Mambo Press: Gweru
[1] مفهوم خانوادههای هستهای به نوعی از ساختار خانواده اشاره دارد که در آن تنها پدر، مادر و فرزندان در یک واحد خانوادگی زندگی میکنند. این نوع خانواده برعکس خانوادههای گسترده است که در آن علاوه بر والدین و فرزندان، سایر خویشاوندان مانند پدربزرگ، مادربزرگ، عموها، عمهها و دیگر بستگان نیز میتوانند حضور داشته باشند.
نظر شما