پیامدهای پیروزی دونالد ترامپ برای زیمبابوه

روابط زیمبابوه و ایالات متحده، اغلب به دلیل نگرانی‌های مربوط به حقوق بشر، تحریم‌های اعمال‌شده و اتهامات فساد در رهبری زیمبابوه، در سطح محدودی باقی مانده است. در این شرایط، زیمبابوه با نزدیک شدن به چین، که به عنوان "دوست همه‌جانبه" این کشور شناخته می‌شود، روابط اقتصادی و طرح های توسعه‌ای خود را گسترش داده است.

بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید بحث‌هایی را در سراسر جهان به‌ویژه در آفریقا برانگیخته است. برای زیمبابوه، پیروزی بالقوه ترامپ در انتخابات ایالات متحده پیامدهای مهمی دارد. در دوره قبلی، سیاست های ترامپ در قبال آفریقا عمدتاً با تعامل محدود مشخص می شد که بر چشم انداز اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک زیمبابوه تأثیر گذاشت. از آنجایی که زیمبابوه با مجموعه ای از چالش های مداوم (بی ثباتی اقتصادی، اختلافات سیاسی و نیاز به سرمایه گذاری خارجی) مواجه است پیروزی ترامپ روابط این کشور با ایالات متحده را تقویت یا تغییر می دهد. در اینجا مقاله تحلیلی از چگونگی تاثیر پیروزی ترامپ بر زیمبابوه، آمده است.

تعامل دیپلماتیک محدود و کاهش کمک ها

سیاست خارجی ترامپ با تمرکز بر عمل‌گرایی و منافع مستقیم ایالات متحده، تحت شعار "اول آمریکا"، شناخته می‌شود. در دوره قبلی ریاست جمهوری او، دولتش علاقه کمی به تعامل عمیق با کشورهای آفریقایی، از جمله زیمبابوه، نشان داد مگر اینکه منافع فوری و مستقیم برای ایالات متحده در میان باشد. اگر ترامپ بار دیگر به قدرت برسد، این رویکرد احتمالاً ادامه خواهد یافت و به معنای کاهش تعامل دیپلماتیک با زیمبابوه خواهد بود. در مقابل، دولت بایدن تاکنون سیاستی متفاوت را دنبال کرده و با حفظ گفت‌وگوهای دیپلماتیک و ارائه برخی کمک‌های توسعه‌ای، از جمله در زمینه‌هایی چون بهداشت، آموزش و زیرساخت‌ها، روابط خود با زیمبابوه را تقویت کرده است. بازگشت ترامپ به قدرت می‌تواند دسترسی زیمبابوه به این نوع حمایت‌ها و کمک‌های ایالات متحده را محدود کند و تأثیر منفی بر توسعه این کشور بگذارد.

اگر سیاست ترامپ بدون تغییر باقی بماند، زیمبابوه ناچار خواهد شد راهکارهای جدیدی برای مقابله با چالش‌های اقتصادی خود پیدا کند. این ممکن است به معنای تقویت روابط با شرکای جایگزین مانند چین، اتحادیه اروپا یا حتی سایر کشورهای آفریقایی باشد. کاهش حضور و حمایت ایالات متحده می‌تواند فشارهای جدیدی بر بخش‌های حیاتی این کشور، از جمله بهداشت عمومی، ایجاد کند. در سال‌های گذشته، کمک‌های ایالات متحده نقش مهمی در حمایت از برنامه‌های مرتبط با HIV، مالاریا و سلامت مادران در زیمبابوه ایفا کرده است. کاهش یا قطع این کمک‌ها می‌تواند منابع موجود را تحت فشار قرار دهد و زیمبابوه را مجبور به جستجوی منابع مالی از طریق همکاری‌های منطقه‌ای، نهادهای غیرسنتی یا سرمایه‌گذاری‌های مستقیم خارجی کند. این تغییر ممکن است موجب بازنگری در سیاست‌های اقتصادی و بهداشتی زیمبابوه شود و نیاز به ابتکارات جدید برای جبران کمبودها را تقویت کند.

رقابت آمریکا و چین: فرصتی برای زیمبابوه؟

روابط زیمبابوه و ایالات متحده، اغلب به دلیل نگرانی‌های مربوط به حقوق بشر، تحریم‌های اعمال‌شده و اتهامات فساد در رهبری زیمبابوه، در سطح محدودی باقی مانده است. در این شرایط، زیمبابوه با نزدیک شدن به چین، که به عنوان "دوست همه‌جانبه" این کشور شناخته می‌شود، روابط اقتصادی و توسعه‌ای خود را گسترش داده است. چین از طریق سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، تجارت و ارائه حمایت‌های توسعه‌ای نقش قابل توجهی در اقتصاد زیمبابوه ایفا می‌کند. رویکرد تند ترامپ نسبت به چین، در صورت بازگشت او به قدرت، می‌تواند رقابت میان ایالات متحده و چین در آفریقا را افزایش دهد. اگر دولت ترامپ تصمیم بگیرد که نفوذ چین در منطقه را مهار کند، ممکن است سیاست‌های جدیدی برای تعادل‌سازی قدرت در آفریقا اتخاذ شود. با این حال، در صورت ادامه رویکرد غیرمداخله‌گرایانه ترامپ و تمرکز کمتر بر آفریقا، زیمبابوه احتمالاً روابط خود را با چین بیشتر تقویت خواهد کرد. این امر می‌تواند تنوع دیپلماتیک زیمبابوه را محدود کرده و وابستگی بیشتری به چین ایجاد کند. رقابت آمریکا و چین ممکن است فرصتی استراتژیک برای زیمبابوه ایجاد کند تا از موقعیت ژئوپلیتیکی خود استفاده کند. زیمبابوه با ایجاد تعادل در روابط با هر دو ابرقدرت، می‌تواند سرمایه‌گذاری هر دو کشور را تضمین کند و به طور بالقوه توسعه زیرساخت‌ها، پروژه‌های معدنی و ایجاد شغل را تقویت کند. با این حال، این استراتژی مستلزم دیپلماسی دقیق است، زیرا بیگانگی هر یک از این دو قدرت می تواند عواقب اقتصادی داشته باشد. رهبران زیمبابوه باید اهداف توسعه بلندمدت این کشور را ارزیابی کنند و انتخاب های حساب شده ای داشته باشند که با چه کسی و چه زمانی همسو شوند.

تحریم های اقتصادی و موضع حقوق بشر

ایالات متحده از اوایل دهه 2000 تحریم‌های هدفمند علیه زیمبابوه را به دلیل نقض حقوق بشر، دستکاری در انتخابات و فساد اعمال کرده و این تحریم‌ها را تاکنون حفظ کرده است. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، هیچ تمایل جدی برای بازبینی یا اصلاح این تحریم‌ها مشاهده نشد، و شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد در صورت بازگشت او به قدرت، این رویکرد تغییر خواهد کرد. رویکرد ترامپ که بر ناسیونالیسم و تمرکز بر اولویت‌های داخلی آمریکا تأکید دارد، احتمالاً به معنای حفظ یا حتی تشدید سیاست تحریمی خواهد بود. این موضع می‌تواند با کاهش تعامل ایالات متحده در زمینه اصلاحات سیاسی یا ارائه کمک‌های توسعه‌ای به زیمبابوه همراه باشد. در چنین شرایطی، زیمبابوه ممکن است با دشواری بیشتری در جذب حمایت‌های بین‌المللی و اصلاح روابط خود با غرب مواجه شود و مجبور به اتکا به شرکای جایگزین، به ویژه چین، شود.

برای زیمبابوه، این بدان معناست که مسیر حذف تحریم‌ها همچنان پر فراز و نشیب است، زیرا دولت ترامپ بعید است روند اصلاحات زیمبابوه را در اولویت قرار دهد. این موضع می‌تواند مانع رشد اقتصادی شود، زیرا تحریم‌ها همچنان دسترسی زیمبابوه به بازارهای مالی جهانی را محدود کرده و تلاش‌های این کشور برای تضمین سرمایه‌گذاری را متوقف می‌کند. رهبران زیمبابوه ممکن است با تشدید اصلاحات اقتصادی داخلی برای جذب سرمایه‌گذاری از مناطق دیگر، یا با تقویت اتحاد با کشورهایی مانند روسیه و کشورهای خاورمیانه که محدودیت‌های مشابهی اعمال نمی‌کنند، پاسخ دهند. با این حال، این راه ممکن است زیمبابوه را بیشتر از دسترسی به اقتصاد غربی منزوی کند.

تأثیر بر بخش کشاورزی و تجارت زیمبابوه

در دولت قبلی ترامپ، سیاست‌های تجاری در درجه اول به نفع صنایع و کشاورزان ایالات متحده بود. دولت او به ندرت صادرات محصولات کشاورزی آفریقا را در اولویت قرار می داد یا به دنبال توسعه قانون رشد و فرصت آمریکا-آفریقا (AGOA) بود که امکان دسترسی بدون عوارض گمرکی را برای برخی کالاهای آفریقایی به بازار ایالات متحده فراهم می کرد. اگر ترامپ AGOA را تمدید نکند یا علاقه چندانی به فرصت های تجاری با زیمبابوه نشان ندهد، زیمبابوه، با اقتصاد کشاورزی خود، ممکن است از عدم تعامل در این زمینه رنج ببرد. اگر ترامپ به توافقات تجاری که به نفع کشورهای آفریقایی است بی علاقه باقی بماند، زیمبابوه ممکن است برای یافتن بازارهای رقابتی برای صادرات محصولات کشاورزی خود دچار مشکل شود. این امر می تواند زیمبابوه را به دنبال شراکت های تجاری جایگزین در آفریقا یا نگاه به بازارهای آسیایی برای جبران فرصت های از دست رفته سوق دهد. با این حال، این تغییر مستلزم سرمایه گذاری در کشاورزی زیمبابوه برای برآورده کردن استانداردها و تقاضاهای این بازارهای جدید است. همچنین می تواند زیمبابوه را برای تسریع ادغام منطقه ای اقتصادهای آفریقا تحریک کند و منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا (AfCFTA) را به عنوان ابزاری کلیدی برای تنوع تجاری قرار دهد.

سیاست های تغییر اقلیم و اثرات زیست محیطی

زیمبابوه به شدت در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب‌پذیر است، به‌ویژه با توجه به خشکسالی‌های مکرر که تأثیر زیادی بر بهره‌وری کشاورزی و دسترسی به منابع آب سالم دارد. در دوران ریاست جمهوری بایدن، ایالات متحده مجدداً به توافقنامه پاریس پیوست و به تأمین مالی جهانی در زمینه تغییرات آب و هوا کمک کرد. این کمک‌ها شامل حمایت از کشورهای آفریقایی مانند زیمبابوه برای تأمین مالی استراتژی‌های سازگاری با تغییرات آب و هوا و کاهش اثرات آن می‌شد. با بازگشت ترامپ به قدرت، احتمالاً تعهدات ایالات متحده در زمینه تغییرات آب و هوا کاهش خواهد یافت. این تغییر می‌تواند پیامدهای جدی برای کشورهایی مانند زیمبابوه داشته باشد که به‌طور نامتناسبی تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار دارند و برای مقابله با آن به حمایت‌های بین‌المللی متکی هستند. کاهش تعهدات ایالات متحده می‌تواند به معنای کاهش کمک‌های مالی، کاهش سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سازگاری با تغییرات آب و هوا و محدود شدن حمایت از استراتژی‌های کاهش گازهای گلخانه‌ای باشد که زیمبابوه را با چالش‌های بیشتری در این زمینه مواجه خواهد کرد.

اگر ترامپ از دخالت ایالات متحده در اقدامات بین‌المللی تغییرات آب و هوا کاسته و تعهدات خود را کاهش دهد، زیمبابوه ممکن است دسترسی به بودجه و منابع ضروری برای توسعه پایدار را از دست بدهد. این امر می‌تواند چالش‌های زیست‌محیطی کشور را تشدید کرده و توانایی آن را در پذیرش راه‌حل‌های انرژی تجدیدپذیر یا مقابله با جنگل‌زدایی محدود کند. با این حال، این شرایط ممکن است زیمبابوه را ترغیب کند که مشارکت‌های خود را با اروپا و سایر کشورهای متحد در زمینه محیط زیست تقویت کند. از سوی دیگر، در صورت کاهش حمایت‌های بین‌المللی، زیمبابوه ممکن است مجبور شود بیشتر بر سیاست‌های داخلی خود تمرکز کند تا کشاورزی پایدار و انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات آب و هوایی را ترویج دهد. این چالشی است که با توجه به منابع محدود زیمبابوه، دشوار به نظر می‌رسد، اما در عین حال می‌تواند منجر به نوآوری‌های محلی و تقویت سازگاری در سطح داخلی شود.

سوابق توسعه دموکراتیک و حقوق بشر زیمبابوه

دولت ترامپ تأکید محدودی بر ارتقای دموکراسی و حقوق بشر در آفریقا داشت و اغلب به جای تمرکز بر اصلاحات دموکراتیک، ثبات و منافع اقتصادی را در اولویت قرار می‌داد. برای دولت زیمبابوه، که به دلیل رفتارهای انتخاباتی، سانسور رسانه‌ها و اتهامات نقض حقوق بشر تحت انتقاد قرار دارد، فقدان نظارت ایالات متحده می‌تواند دو اثر متناقض داشته باشد. از یک سو، فشار کمتر ممکن است به دولت زیمبابوه اجازه دهد تا بدون مداخله خارجی حکومت کند. از سوی دیگر، این وضعیت می‌تواند به شیوه‌هایی که موجب توقف پیشرفت‌های دموکراتیک می‌شود، جسارت بدهد.

اگرچه رویکرد ترامپ ممکن است تسکین کوتاه‌مدت از نظارت خارجی فراهم کند، اما در بلندمدت ممکن است این پیام را به جامعه بین‌المللی منتقل کند که مسائل حاکمیتی زیمبابوه نادیده گرفته می‌شود. این می‌تواند تأثیر منفی بر توسعه زیمبابوه بگذارد و باعث شود سرمایه‌گذاران غربی که نگران استانداردهای حاکمیتی و حقوق بشر هستند، از سرمایه‌گذاری در این کشور خودداری کنند و توانایی زیمبابوه برای جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی محدود شود. از سوی دیگر، بدون دخالت ایالات متحده، زیمبابوه ممکن است از این فرصت برای تمرکز بر آشتی داخلی و اصلاحات استفاده کند. با این حال، دستیابی به این اهداف بدون نظارت و پاسخگویی بین‌المللی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و امکان تحقق آنها را محدود کند.

پیمایش در یک مسیر نامشخص

دولت دوم ترامپ می‌تواند زیمبابوه را مجبور کند که در روابط خود با ایالات متحده تجدید نظر کند و به بررسی شراکت‌های جدید بپردازد. در حالی که کاهش حضور ایالات متحده ممکن است به زیمبابوه خودمختاری بیشتری بدهد، اما چالش‌هایی در تأمین منابع حیاتی برای توسعه، تجارت و انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات آب و هوا به وجود خواهد آمد. رهبران زیمبابوه باید رویکردی استراتژیک و منعطف برای مقابله با این چشم‌انداز در حال تغییر اتخاذ کنند و از شراکت‌های جهانی جایگزین برای جبران کمبود حمایت ایالات متحده استفاده کنند. زیمبابوه هم‌اکنون با اهداف گسترده‌تر آفریقایی خوداتکایی همسو است، که در ابتکاراتی مانند AfCFTA (منطقه تجارت آزاد قاره‌ای آفریقا) دیده می‌شود. بازگشت ترامپ می‌تواند این حرکت را تسریع کرده و زیمبابوه و همسایگانش را به سمت تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و توسعه خودپایدار سوق دهد. با این حال، تأثیر نهایی پیروزی ترامپ به توانایی زیمبابوه در بهره‌برداری مؤثر از اتحادهای خود، اجرای اصلاحات اقتصادی مناسب و رسیدگی به مسائل حاکمیتی بستگی دارد که در غیر این صورت می‌تواند سرمایه‌گذاری خارجی را محدود کند. برای زیمبابوه، پیروزی ترامپ هم به معنای یک آزمون و هم یک فرصت است. فرصتی که نیازمند دیپلماسی ماهرانه، همبستگی منطقه‌ای و تعهد به توسعه پایدار است تا بتواند در دنیای در حال تغییر با اتحادهای نوظهور و چالش‌های جدید به‌طور مؤثر عمل کند

https://www.thezimbabwemail.com/opinion/what-a-donald-trump-election-win-could-mean-for-zimbabwe/

کد خبر 21824

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 7 =