فرار جوانان سرزمین های اشغالی از آسیب های روانی

فیلمی که روز پنج‌شنبه در سینماهای سراسر اسرائیل(رژیم صهیونیستی) اکران شد، به تلاش بسیاری از جوانان اسرائیلی برای مقابله با مشکلات و آسیب های روانی شان  مربوط است.

در نوامبر سالجاری موضوع حضور اشخاصی تحت عنوان گردشگر از اسرائیل (رژیم صهیونیستی) در خلیج آروگام در سواحل سریلانکا رسانه ای شد. اما به سابقه این حضور و دلایل آن پرداخته نشد.  فیلمی که اخیرا در سرزمینهای اشغالی نمایش داده شده در ارتباط با این موضوع می باشد.

اسرائیلی‌ها برای مقابله با آسیب های روانی به «خلیج آروگام» در سریلانکا می‌روند.

فیلمی که روز پنج‌شنبه در سینماهای سراسر اسرائیل(رژیم صهیونیستی) اکران شد، به تلاش بسیاری از جوانان اسرائیلی برای مقابله با مشکلات و آسیب های روانی شان  مربوط است.  

نویسنده: هانا براون

فیلم «خلیج آروگام» ساخته جدید مارکو کارمل درباره جوانان اسرائیلی است که با موج‌سواری در سریلانکا، تلاش می‌کنند با آسیب های روانی دوران جنگ کنار بیایند. این فیلم با نقل‌قولی تأثیرگذار آغاز می‌شود که در طول داستان نیز تکرار می‌شود: «در خلیج آروگام در مورد اسرائیلی ها گفته می‌شود که اسرائیلی‌ها فکر می‌کنند مستحق هر موجی هستند. در ۱۸ سالگی به این باور می رسند که در ارتش می‌میرند،  و وقتی ۲۲ ساله‌ می شوند از زنده بودن خود اطمینان حاصل می کنند.»  که بیانگر نوعی نگرانی و دیدگاه تلخ درباره آینده و خطراتی است که جوانان اسرائیلی درگیر آن‌ها هستند، به ویژه در زمینه خدمت در ارتش و چالش‌های ناشی از آن.

این فیلم که پنج‌شنبه در اسرائیل (رژیم صهیونیستی) اکران شد، کاملاً با مشکلات و آسیب های روحی روانی بسیاری از جوانان اسرائیلی که در حال حاضر با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مرتبط است.

چالش اندوه و احساس گناه

با وجود فاصله گرفتن از اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، شیاطینی که هر یک از شخصیت‌ها را آزار می‌دهند با مرگ یووال شدت می‌گیرند و تنش‌هایی میان سه دوست ایجاد می‌شود. آن‌ها با احساسات اندوه و گناه دست‌وپنجه نرم می‌کنند و نمی‌دانند چگونه به زندگی ادامه دهند. جذابیت میان شخصیت‌ها همه‌چیز را پیچیده‌تر می‌کند، زیرا احساس می‌کنند ابراز این احساسات خیانتی به یاد یووال خواهد بود.

مارکو کارمل، کارگردان می گوید این فیلم درباره این جنگ نیست، بلکه درباره چرخه‌های جنگ است که اینجا پایان نمی‌یابد.

مارکو کارمل، کارگردان فیلم که در اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  متولد و بخشی از دوران کودکی‌اش را در فرانسه گذرانده است، درباره زمان‌بندی اکران فیلم گفت: «این کنایه‌آمیز است، زیرا به نوعی این فیلم با دوره کنونی در گفت‌وگوست. مردم در مراسم افتتاحیه از من پرسیدند چه زمانی این فیلم را ساخته‌ام و وقتی گفتم در مه ۲۰۲۲ فیلم‌برداری تمام شد، باورشان نمی‌شد. آنچه در ۷ اکتبر اتفاق افتاد، بدون شک رویدادی شدید و وحشتناک بود، اما چرخه جنگ در اسرائیل (رژیم صهیونیستی) از سال ۱۹۸۲، زمانی که من در جنگ اول لبنان به ارتش پیوستم، ادامه دارد. این چرخه در جنگ‌های لبنان و غزه متوقف نشده است. این فیلم درباره این جنگ خاص نیست، بلکه درباره چرخه‌هایی است که پایان نمی‌پذیرند.»

این فیلم از چندین ایده الهام گرفته شده است، از جمله علاقه کارمل به موج‌سواری و داستانی درباره یک موج‌سوار جوان که پس از دوران خدمت در ارتش، یک سال ناپدید شد و با تخته موج‌سواری‌اش به سراسر جهان سفر کرد. کارمل همچنین از نقل‌قولی که در یکی از وب‌سایت‌های موج‌سواری یافت، الهام گرفت و گفت: «ما اینجا در خطر دائمی وجودی زندگی می‌کنیم و وقتی به تعطیلات می‌رویم، بخشی از این تنش به شیوه‌های مختلف از ما بروز می‌کند.»

در تمام فیلم‌های قبلی‌اش، مارکو کارمل به سراغ شخصیت‌هایی از حاشیه‌های جامعه رفته بود، مانند خانواده‌ای در فیلم نجیب وحشی که پسر نوجوانی مجبور است با مادری معتاد به مواد مخدر کنار بیاید. اما او تصمیم گرفت فیلمی بسازد درباره «آنچه به معنای اسرائیلی بودن است، بدون تعریف‌های اجتماعی-اقتصادی یا سیاسی؛ فقط درباره اسرائیلی بودن، و این را از طریق موج‌سواری نشان دهد.»

این فیلم همچنین نشان می‌دهد که چگونه هویت‌های ملی می‌توانند در جامعه موج‌سواری به حاشیه رانده شوند، مانند دوستی «گال» با یک موج‌سوار ایرانی که در آب‌ها ملاقات می‌کند. کارمل می‌گوید: «وقتی روی تخته موج‌سواری و با لباس شنا در آب هستید، بخشی از هویت خود را از دست می‌دهید.» او اشاره کرد که با موج‌سواران ایرانی و لبنانی در سراسر جهان دوست شده است. «وقتی بیش از حد نوشیدنی می‌خوردیم، شروع می‌کردیم به ناسزا گفتن به سیاستمداران خودمان.»

سرنوشت هر شخصیت فیلم نشان‌دهنده مسیرهای متفاوتی است که جوانان اسرائیلی طی می‌کنند: یکی در سریلانکا می‌ماند تا دور از فشار انتظارات جامعه اسرائیلی، برای دوست ازدست‌رفته‌اش سوگواری کند؛ دیگری به ارتش بازمی‌گردد؛ و یکی دیگر به اسرائیل بازمی‌گردد، اما هیچ مسیر روشنی پیش روی خود ندارد.

کارمل گفت: «بسیاری از اسرائیلی‌ها به خارج از کشور می‌روند و سال‌ها در آنجا می‌مانند. برخی به ارتش یا دانشگاه یا صنعت فناوری پیشرفته بازمی‌گردند و آسیب های روانی خود را در درون خود قفل می‌کنند تا روزی به نوعی سر باز کند، یا شاید هم هیچ‌گاه سر باز نکند. برخی نیز تمام عمر با مشکلات کنار آمدن با آن آسیب های روانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.»

یادین گلمان، که عضو یگان ویژه «Sayeret Matkal» است، در ۷ اکتبر به منطقه «بیئری» اعزام شد و در آنجا مجروح شد. یانیو هارلاپ، که نقش یووال را بازی کرده بود، به جنگ در لبنان پیوست. تکنسین صدای فیلم، لیور وایتزمن، در «سدروت» کشته شد.

کارمل گفت که تماشاگران با این فیلم ارتباط برقرار می‌کنند، زیرا در اسرائیل(رژیم صهیونیستی)   «همه ما از تروما پساجنگ رنج می‌بریم. اگر خدمت سربازی ما را در کنار پیشینه خانوادگی‌مان در نظر بگیرید، واقعاً نمی‌توانید یک انسان عادی باشید. اگر از پیشینه‌ای آفریقای شمالی، یک خانواده نظامی یا نسل دوم و سوم پس از هولوکاست باشید، همگی بارهای سنگینی بر دوش خود حمل می‌کنیم. این همان چیزی است که ما در اینجا با آن زندگی می‌کنیم.»

این کارگردان پس از بازگشت از سفرش گفت که هیچ احساس یا تهدید یهودستیزانه یا ضداسرائیلی را در آنجا تجربه نکرده است.

https://www.jpost.com/israel-news/culture/article-۸۳۳۲۱۳

کد خبر 22343

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =