در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، جنگ داخلی که از سال ۲۰۱۱ در سوریه در جریان است، به نقطه عطفی رسید. رژیم بشار اسد که ۲۴ سال قدرت را در سوریه در دست داشت، سقوط کرد. شورشیان دمشق را تصرف کردند و اسد به روسیه فرار کرد. این رویدادها چگونه میتوانند بر اقتصاد و وضعیت اجتماعی-سیاسی قزاقستان تاثیر بگذارند؟ بررسیها نشان میدهد که آیا دولت جدید سوریه قادر به از سرگیری استخراج و صادرات نفت خواهد بود یا نه؟ هنوز نمیتوان پیشبینی کرد. اما بازارهای جهانی واکنش نشان دادهاند و قیمت نفت پس از سقوط اسد افزایش یافته است. به نوشته نیوزویک، در روز دوشنبه، قیمت نفت برند ۶۹ سنت افزایش یافت و به ۷۱.۸۱ دلار برای هر بشکه رسید.
به نوشته نیوزویک "اگرچه خود سوریه از تولیدکنندگان بزرگ نفت نیست، موقعیت استراتژیک آن میتواند به برنامههای کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت مانند عراق، ایران، عربستان سعودی و ترکیه آسیب بزند. تشدید وضعیت در خاورمیانه میتواند موجب اختلال در فعالیتهای تولیدی یا مسیرهای حمل و نقل کلیدی، مانند تنگه هرمز شود که تقریباً یکپنجم عرضه نفت جهان از آنجا عبور میکند."
به نظر میرسد که برای قزاقستان، افزایش قیمت نفت خوب باشد: این کشور به شدت به قیمتهای نفتی وابسته است و این قیمتها بر تأمین بودجه و رشد تولید ناخالص داخلی تاثیر میگذارد. اما همهچیز به همین سادگی نیست. در سوریه، منافع بازیگران بزرگ بازار نفت، به ویژه عربستان سعودی که به طور غیررسمی اوپک+ را مدیریت میکند و ایران، در حال برخورد چالشی است. بنابراین قزاقستان باید با دقت تحولات خاورمیانه را زیر نظر داشته باشد.
آنوار باختیخانوف، تحلیلگر سیاسی میگوید؛" بیثباتی احتمالی در خاورمیانه میتواند بازارهای جهانی منابع انرژی را تحت تاثیر قرار دهد که این چالشی برای قزاقستان به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و گاز خواهد بود. این وضعیت ممکن است منجر به نیاز به تطبیق سیاستهای اقتصادی کشور شود."
دومین مشکلی که قزاقستان ممکن است به دلیل رویدادهای اخیر در سوریه با آن مواجه شود، افزایش تهدیدات تروریستی است. و این احتمالاً خطرناکتر از عدم قطعیت در بازار نفت است.
این که جنگ سوریه طی ۱۳ سال گذشته به نوعی «سوپاپ اطمینان» برای اسلامگرایان افراطی تبدیل شده بود که با اشتیاق به خاورمیانه میرفتند تا علیه رژیم اسد بجنگند، پنهان نیست. در طول جنگ داخلی، بیش از ۳۰۰ نفر از قزاقستان به سوریه رفتهاند. بسیاری از آنها در درگیریها در کنار گروه تروریستی داعش که در قزاقستان ممنوع فعالیت است، شرکت کردند و برخی از آنها از آن زمان به وطن خود بازگشتهاند.
علاوه بر این، مقامات قزاقستان به بازگرداندن خانوادههای جنگجویانی که پس از شکست داعش در سوریه باقی مانده بودند، کمک کردند. در چارچوب عملیات «ژوسان»، از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱، در مجموع ۶۰۷ قزاقستانی از سوریه نجات یافتند. از جمله ۳۷ مرد که بلافاصله پس از رسیدن به قزاقستان دستگیر شده و به جرم مشارکت در فعالیتهای تروریستی محاکمه شدند. با این حال، این امر مانع از ادامه تبلیغات برخی از افراطگرایان حتی در زندانها نشد.
علاوه بر این، «اپوزیسیون مسلحی» که رژیم اسد را سرنگون کرده و هماکنون بخش عمدهای از سوریه را کنترل میکند، لزوماً مبارزان نیکوکار برای آزادی نیستند. در میان گروههای مختلف شورشیان، گروه «هیات تحریر الشام» نقش اصلی را ایفا میکند که از رادیکالهای سلفی تشکیل شده است. نفرت آنها از اقلیتهای مذهبی سوریه (شیعیان، علویها، مسیحیان، یزیدیها و غیره) دلیل اصلی خصومت آنها با رژیم اسد بوده است، نه لزوماً تمایل به پایان دادن به دیکتاتوری. این سازمان بهطور رسمی در ایالات متحده، روسیه و ترکیه بهعنوان یک گروه افراطی شناخته شده است.
بولاتجان عالم دینی قزاقستان، اشاره میکند که تسلط «هیات تحریر الشام» بر سوریه «دومین پیشساز خطرناک» پس از افغانستان است، جایی که دوباره «طالبان» به قدرت بازگشته است.
بولاتجان اظهار میکند "در راس سوریه گروه "هیات تحریر الشام" قرار گرفته است. این گروه پیش تر شاخهای از "القاعده" بود که در قزاقستان ممنوع فعالیت است و اعضای آن از داعش و گروههای دیگر هم هستند. این ممکن است افراطگرایان را تشویق کند تا تجربیات خود را در کشورهای دیگر، از جمله قزاقستان، تکرار کنند. نقطه جاذبه جدیدی برای افراطگرایان ایجاد خواهد شد. این برای قزاقستان خطرناک است. از این نظر که افراطگرایان از طریق شبکههای جذب خود سعی خواهند کرد تا ایدئولوژی خود را در قلمرو کشورهای مشترکالمنافع ترویج کنند و شهروندان قزاق را به جنگ بکشانند. زیرا در سوریه هنوز یک قدرت واحد وجود ندارد و نیروهای مختلف متخاصم در آنجا حضور دارند. اینکه نیروهای "هیات تحریر الشام" کنترل بخش اصلی سوریه را به دست گرفتهاند، موقعیت آنها را تقویت میکند و ممکن است به صدور ایدئولوژی آنها به دیگر کشورها کمک کند."
عالم دینی تأکید میکند که در میان جنگجویان «هیات تحریر الشام»، افرادی روسزبان نیز حضور دارند، مانند فرخ فیضیماتوف، متولد تاجیکستان. آنها بهطور فعال از طریق شبکههای اجتماعی تبلیغات انجام میدهند و مخاطبان هدف آنها، ساکنان کشورهای سابق شوروی هستند.
با این حال، به گفته تحلیلگر سیاسی آنوار باختیخانوف، کمیته امنیت ملی قزاقستان آماده است تا به تهدید «صادرات» رادیکالیسم سوریه به قزاقستان واکنش نشان دهد.
این کارشناس بیان کرد: پس از پایان درگیریها، احتمال دارد که برخی از قزاقهایی که پیشتر به سوریه رفته بودند، تلاش کنند تا به کشور بازگردند. با این حال، کمیته امنیت ملی از تجربه کار در چنین شرایطی برخوردار است، بهویژه از طریق عملیاتهایی همچون "ژوسان" و آماده است تا با چنین چالشهایی مقابله کند.
فرآیند بینتیجه؟
سومین مشکلی که تحولات سوریه ممکن است برای قزاقستان به همراه داشته باشد، به طرز عجیبی مربوط به تصویر عمومی کشور است. کشور قزاقستان تلاشهای دیپلماتیک زیادی برای حل و فصل مسأله سوریه بهطور مسالمتآمیز از طریق روند آستانه انجام داده است. اکنون ممکن است این تصور ایجاد شود که بیش از بیست دیدار دیپلماتیک در پایتخت قزاقستان صرفاً هدر دادن وقت بوده است.
آخرین این دیدارها در نوامبر برگزار شد. در این نشست، ۱۱ هیئت از جمله نمایندگان ایران، روسیه، ترکیه، سازمان ملل و رژیم اسد حضور داشتند. اما وضعیت «در زمین» در سوریه اکنون توسط قدرتهای جهانی تعیین نمیشود، بلکه توسط گروههای مختلف شورشیان، رادیکالها و خودمختاران تعیین میشود که در هیچیک از مذاکرات سطح بالا شرکت نمیکنند. آستانه، با توجه به سیاست صلحجویانه قاسم جومات توقایف، سالها بهطور محترمانه فضای گفتگوهای بشردوستانه و تلاشها برای ایجاد گفتوگو در سوریه را فراهم کرد، اما در مقابل هیچ چیزی دریافت نکرد.
در حال حاضر، حتی وزارت امور خارجه قزاقستان نیز از ادامه روند آستانه اطمینان ندارد. وزارتخانه در حال پیگیری تحولات جاری است.
آنوار باختیخانوف، تحلیلگر سیاسی میگوید: علیرغم احتمال درک سقوط رژیم اسد به عنوان شکست روند آستانه، این موضوع تلاشهای قزاقستان را بیارزش نمیکند. واسطهگری قزاقستان به کاهش سطح خشونتها در منطقه کمک کرده و اعتبار کشور را به عنوان یک شریک بینالمللی قابل اعتماد تقویت کرده است. به طور کلی، اگرچه وضعیت ممکن است خطراتی را به همراه داشته باشد، قزاقستان تجربه و مکانیسمهای کافی برای مقابله با چالشهای احتمالی و ادامه فعالیتهای سازنده در عرصه سیاست خارجی را دارا است.
اگرچه رژیم اسد دیگر وجود ندارد، اما امیدها به صلح و آرامش در سوریه همچنان بسیار ضعیف است. بنابراین، احتمالاً تلاشهای دیپلماتیک آستانه همچنان میتواند مفید واقع شود.[۱]
نظر شما