یکشنبه ۲۱ بهمن 1403، نهمین روز از دهه فجر، به نام انقلاب اسلامی؛ وحدت اقوام و ادیان الهی، امید به آینده نامیده شده است، به همین بهانه به نمودی از هموندی و همزیستی مسیحیان در ایران که در موسیقی قومی ارامنه و موسیقی ملی ایران تجلی یافته است، مروری هرچند کوتاه خواهیم داشت.نکته جالب این است که شعار محوری سال مقدس میلادی یعنی امسال: 2025 نیز، امید اعلام شده و از زمینه های سرمایه ساز امید، دوستی، انسجام و هموندی و همزیستی بوده و هست.
از گذشته و آغاز بشریت تا در عصر حاضر جهان از طریق ارتباط درک میشود و هنرِ موسیقی یکی از مهمترین رسانه های ارتباط و پاسخ و مواجهه با دنیای بیرون و درون انسان محسوب گشته و میگردد. 7000 سال قبل از میلاد بود که ارامنه در ارتفاعات شرقی آناتولی، سرزمینی حوزه جغرافیایی کوههای آرارات، ساکن شدند.آنها با تکلم به زبان هند-اروپاییِ خود و پیروی از سنتهای مذهبی، فرهنگ منحصربهفردی را شکل دادند. ارمنستان که بین امپراتوریهای یونانی-رومی و ایران در دوره کلاسیک و امپراتوریهای عثمانی و روسیه در دوره مدرن قرار گرفته بود،برای سالها یک مسیر تجاری ارزشمند در جاده ابریشم بود.
ارمنیان در جذب و تغییر سنتهای همسایه، تحت تاثیر از زرتشتیان ایرانی در حوزه فرهنگ و تفکر و عقیده گرفته تا بوروکراسی رومی و آلات موسیقی آسیای مرکزی و خاورمیانه و آمیزش با فرهنگ درونی خود مهارت داشتند.
خودمختاری فرهنگی ارمنیان در منطقه توسط الهیات و سواد نوشتاری تقویت شد، آنها مسیحیت را در همان ابتدای قرن چهارم پس از میلاد و الفبای خود را در سال 406 پذیرفتند، که منجر به فرهنگ رهبانی خارقالعادهای شد که دستنوشتههای بیشماری را تولید کرد، بسیاری از آنها با شکوه و جلال خاصی تذهیب شدند، و میراث کلاسیک را حفظ کردند
موسیقی محلی ارمنی یکی از غنیترین سنتهای موسیقی جهان است که با مجموعهای از ملودیها و ژانرها و کارگان های خارقالعاده همراه میشود.ارمنستان کشوری تاثیر گرفته از خاورمیانه و غرب است. بنابراین، خود موسیقی تا حد زیادی بازتاب این تأثیرات است. شما میتوانید تأثیرات ترکی و عربیِ زیادی بر موسیقی محلی ارمنی تا حوزه موسیقی مقامی و ردیفی در فلات ایران را بیابید
فرهنگ موسیقی ارمنی همانطور که مورخان ارمنی گواهی میدهند از هزاره دوم پیش از میلاد سرچشمه میگیرد،. از سال 301 پس از میلاد، با پذیرش مسیحیت به عنوان یک دین رسمی، کلیسا به تدریج شروع به توسعه موسیقی معنوی کرد. و در توسعه موسیقی مقدس، ایجاد الفبای ارمنی در سال 406 نقش پر رنگی ایفا کرد.
پس از گذشت ۴۰۰ سال از حضور ارامنه در قلب فلات مرکزی ایران، دستاوردهای بسیاری در تعاملات و تبادلات فرهنگی هنری ارامنه ایرانی و دیگر اقوام ایرانی و بالاخص در بخش موسیقی با موسیقی ملی ایران شکل گرفته است.موسیقی ارامنه را در عین استقلال، نمی توان از موسیقی شناسی ایران فرهنگی حذف نمود و فهم ایران فرهنگی، بدون جلفا و حوزه های مشترک با فرهنگ قفقاز، میسور و متصور نیست.
در حوزه سازی نیز سازهای مشترک بسیار و مهمی در بخش موسیقی سنتی وجود دارد، استادی مانند استاد یحیی تار ساز از جمله مثال های مهم از ارامنه ایرانی موثر در موسیقی ملی ایران در حدود یک قرن میباشد و چهره های بسیار دیگری در ژانرهای مختلف چون کلاسیک و پاپ و سنتی تا کارکردهایی چون نوازنده،خواننده،آهنگساز و تنظیم کننده و ...
در حوزه اشتراکی موسیقی قومی نیز اشتراکات بسیار و ویژه ای با اقوام ایرانی وجود دارد که به مورد مهمی چون موسیقی عاشوق ها یا آشیقلر میتوان اشاره کرد.رپرتوار وسیعی که در ایران ارامنه با قشقایی ها تا ترکمن ها یا شاهسون ها و اقوام آذری و خلج ها و مردمان شمال خراسان غرابت بسیاری وجود دارد و در حوزه فرهنگ موسیقایی ارامنه بسیار نیز گسترده میباشد و در حوزه فرهنگ موسیقایی ارامنه به مکاتب مختلفی تقسیم میگردد مکاتبی چون:
مکتب تفلیس (تفلیس پایتخت گرجستان امروزی). از عاشوقهای این مکتب میتوان به سایاتنووا، ناقاش هووناتان، شامچی ملکوم و … اشاره کرد.
مکتب ایروان (ایروان پایتخت ارمنستان امروزی). از عاشوقهای این مکتب میتوان به باقراغلی، غول آرزرونی، غول سارکیس، سپان آغلی و .. اشاره کرد.
مکتب آلکساندراپل (گیومری کنونی در ارمنستان). از عاشوقهای این مکتب میتوان به شیرین، نیرانی و … اشاره…
شواهد مربوط به قرن پنجم حاکی از وجود گوسانرها یا همان گوسان ها است.گوسانرها در حوزه فرهنگ ارامنه و گوسان پارسی در فرهنگ موسیقایی ایرانیان پارس زبان وجود دارد. گوسانرها نوازندگان حرفهای بودند که با بازگویی اسطورهها و حماسههای ملی در کلام و آواز از اهمیت و اعتبار خاصی در جامعه ارمنی برخوردار بودند. گوسانرها در جشنها برای سرگرمی اجرا میکردند، اما در عروسیها، تشییع جنازه و مراسم دیگر نیز شرکت میکردند.
اگرچه سنت گوسانر پیوندهای نزدیکی با موسیقی فولکلور دارد، با این وجود ویژگیهای حرفهای خود را حفظ کرده است. استادان، سبکِ اجرای خود را به شاگردان آموزش میدادند، به این معنی که هنر گوسانر به تدریج سنت خاص خود را به دست آورد. ملودی در موسیقی گوسانر، در روح قهرمانانهی آن تعریف میشود.
ورود مسیحیت به تدریج ایدئولوژی گوسانها را تغییر داد، که موسیقی آنها شروع به تغییر از سکولار به مقدس کرد. گوسانها در حدود قرن شانزدهم توسط خنیاگران نیمه حرفهای به نام عاشوق که سازهای زهی مانند کمانچه مینواختند، جانشین شدند. با این حال این دودوک، ساز بادی چوبی باستانی ساخته شده از چوب زردآلو بود که قلب مردم را ربود و بر موسیقی ارمنی تسلط یافت. دودوک حداقل از قرن پانزدهم وجود داشته است، اگرچه برخی از محققان ارمنی معتقدند که قدمت آن بسیار بیشتر است. دودوک اکنون ساز ملی ارمنستان است و به عنوان شاهکار میراث ناملموس بشریت در یونسکو ثبت شده است.
در کنار موسیقی قدرتمند کلاسیک و حتی جاز در موسیقی ارامنه آنها در حوزه موسیقی فولکلور آنها مانند بسیاری اقوام ایرانی رپرتوارهای گسترده ای چون موسیقی کار،شادیانه ها،عاشوق ها و ...و وسعت کثیری در موسیقی مادرانه و لالایی ها دارند.
امروزه، موسیقی ارامنه ایران می تواند یکی از بهترین شاخه های دیپلماسی فرهنگی ایران با اروپا و کشورهای مسیحی باشد چه آنکه اشتراکات مسیحیت و اسلام و ایران، بیشمارند و عمق هموندی و همدلی مسیحیان و مسلمانان را می توان در رخسار ارامنه ایران دید که قرن ها همزیستی و همراهی داشته و دارند.
دودوک، ساز ثبت شده در میراث فرهنگی ناملموس یونسکو یا همان بالابان، ساز مشترک حوزه فرهنگی قفقاز و شمال غربی ایران است
منابع:
عهدین،
کتاب حماسه کوراوغلو، مجموعه مقالات گوسان پارسی و مجموعه مقالات صفحه ایران موزیکولوژی
نظر شما