آموزش راهبان بودایی در سریلانکا

ما اغلب فرض می‌کنیم که گسترش جهانی سیستم‌های آموزشی مدرن منجر به افزایش دانش، مهارت‌های انتقادی بیشتر، و شاید حتی تحمل و درک بیشتر شود. با استفاده از تغییر روشی که برای آموزش راهبان بودایی در سریلانکا استفاده می شود، می توانم بگویم که سیستم آموزشی مدرن یک شمشیر دولبه است.

چکیده :

آموزش راهبان بودایی به طور سنتی موضوع تحصیل در نزد راهبان محقق مشهور بوده است. با این حال، در طول دوره استعمار، صومعه ها به عنوان مراکزی برای آموزش راهبان به تدریج با موسسات آموزشی خصوصی جدید جایگزین شدند. این مؤسسات به تدریج در قرن نوزدهم و بیستم گسترده شدند، زیرا برنامه های درسی و امتحانات رسمی را با همکاری رهبران ایجاد کردند. در همان زمان، رشد جنبش ملی گرایانه در میان بوداییان سینهالی مشروعیت جدیدی به درک تاریخ سریلانکا به عنوان سفری از خاستگاه بودایی سینهالی داد. این مقاله چندین تلاش برای اصلاح برنامه های درسی اثبات شده و آنها را شناسایی می کند.

این مقاله از طریق تجزیه و تحلیل کتب درسی تاریخ مورد استفاده در سطح اول آموزش بیروانا در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، به این نتیجه می رسد که آموزش ارائه شده به راهبان بودایی جدید، سهم اقلیت های قومی و دینی در تاریخ سریلانکا را دست کم می گیرد. استدلال می‌شود که همراه با عوامل دیگری مانند آموزش بهتر معلمان، توسعه یک برنامه درسی تاریخ فراگیرتر برای آموزش رهبانی به راهبان بودایی کمک می‌کند تا نقش مؤثرتری در کشور متنوعی که به عنوان سریلانکا امروز ظهور کرده است، ایفا کنند.

کلیدواژه: آموزش، برنامه درسی، ملی گرایی، شمول، تأثیر استعماری

ما اغلب فرض می‌کنیم که گسترش جهانی سیستم‌های آموزشی مدرن منجر به افزایش دانش، مهارت‌های انتقادی بیشتر، و شاید حتی تحمل و درک بیشتر شود. با استفاده از تغییر روشی که برای آموزش راهبان بودایی در سریلانکا استفاده می شود، می توانم بگویم که سیستم آموزشی مدرن یک شمشیر دولبه است.

من استدلال می کنم که تغییرات ایجاد شده در این مورد،   توسط یک قدرت استعماری غربی ایجاد شده و توسط یک دولت مستقل پسااستعماری ادامه یافته است، می تواند منجر به پیامدهای غیرمنتظره و از برخی جهات نامطلوب شود.   من یک دهه پس از پایان جنگ داخلی در سریلانکا می نویسم، جنگی که تقریباً سه دهه به طول انجامید و هزاران نفر را گرفت[۱] .

ما در محیطی زندگی می‌کنیم که در آن بسیاری از راهبان بودایی در سریلانکا به‌عنوان موضعی سخت در برابر خواست‌های خودمختاری گروه‌های ملی‌گرای تامیل و عدم تحمل سایر گروه‌های دینی دیده می‌شوند[۲] . من با این دیدگاه موافقم که بسیاری در سانگها جهان بینی دارند که گذشته ای اسطوره ای و ایده آل را رمانتیک می کند که سریلانکا یک کشور بودایی-سینهالی است[۳] . و این برداشت علاوه بر تصور تهدید کشورهای غربی مسیحی و اقلیت های غیر بودایی به ویژه تامیل ها است. این دیدگاه، همراه با درگیری های قومی اخیر، بسیاری از راهبان بودایی را نسبت به سیاست غیرمتمرکز مشکوک و دشمنی با اقلیت های قومی و دینی در سریلانکا کرده است[۴] .

در این مقاله به دنبال توضیحی برای غلبه این جهان بینی در میان راهبان بودایی هستم. برای انجام این کار، من استدلال می‌کنم که در حالی که فرهنگ سیاسی یک گروه توسط تأثیرات مختلفی از جمله رسانه‌ها شکل می‌گیرد، بیشتر اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم اغلب از طریق چارچوب‌های مفهومی توسعه‌یافته در اوایل زندگی پردازش و تحلیل می‌شوند. بنابراین، سیستم‌های آموزشی، محتوای برنامه‌های درسی و طرح‌ها در مراحل اولیه آموزش در ایجاد نگرش‌هایی که تأثیر مادام‌العمر دارند، حیاتی هستند[۵] .

نظام آموزشی راهبان بودایی در قرن نوزدهم و بیستم به چه شکلی تغییر کرد؟ به نظر من دو تغییر مهم رخ داد. اولین مورد شامل تغییرات در برنامه درسی، یکنواختی جدید در ساختار آموزش و پرورش که تحت تأثیر یا بهتر است بگوییم از احکام و مقررات دولتی تحمیل شده بود، بود. این تغییرات در اوایل قرن بیستم توسط یک دولت استعماری متمرکز متاثر از اندیشه‌های شرق‌شناسی ایجاد شد و همانطور که قبلاً اشاره شد، توسط دولت تازه استقلال یافته سریلانکا در نیمه دوم آن قرن ادامه یافت. سطوح آموزشی با موفقیت در امتحانات استاندارد سنجیده شد.   تغییرات بیشتر در اواخر قرن بیستم به طور فزاینده ای به اعتبار سیستم آموزشی رهبانی برای دستیابی به برابری با گزینه های جدید سکولار بستگی داشت. این تغییرات درسی و نهادی به دلیل ارزیابی مجدد نقش خود توسط راهبان، مهم‌تر شد، ارزیابی‌هایی که حداقل از قرن هفدهم آغاز شد. اما در قرن نوزدهم و بیستم اهمیت یافت[۶] .

تغییر دوم مربوط به تغییر ضوابط احراز تحصیل راهبان است. توجیه اولیه برای آموزش راهبان، پیشبرد هدف دینی آنها بود. اما این امر به تدریج تحت الشعاع نقش آنها در حفظ میراث ملی قرار گرفت. زیرا این امر برای تقویت یادگیری شرقی برای نخبگان استعماری بود.

اجازه دهید ابتدا به طور مختصر مؤسسات آموزشی بودایی باستانی را که در سریلانکا توسعه یافته اند، بررسی کنیم. مؤسساتی برای آموزش راهبان بودایی از زمان های بسیار قدیم وجود داشته است. ما به موسسات آموزشی بودایی در نالاندا، تکشاسیلا و دیگر مراکز در هند در دوران پیش از مسیحیت اشاره می کنیم. در سریلانکا، مراکز یادگیری در مراکز صومعه‌ای بزرگ مانند ماها ویهارا، دوپارامایا و  شتیا ویهارا  توسعه یافتند. با گذشت زمان، بسیاری از مراکز آموزشی افزایش یافتند. همه آنها مؤسسات آموزشی مستقل بودند، اما، حداقل از قرن هفتم عصر مسیحیت تا حدود قرن پانزدهم، هر مرکز متعلق به یکی از سنت های فکری متعددی بود که از طریق مؤسسات اصلی مولایدانا (mulāyatana ) تأسیس شده بود[۷] .

شواهد جمع آوری شده به طور غیرمستقیم از تواریخ و منابع دیگر نشان می دهد که در این دوره، محتوای درسی آموزش رهبانی دستخوش تغییراتی شده است. بنابراین، به عنوان مثال، در قرن چهاردهم، تامیل به زبان سینهالی، پالی و سانسکریت به عنوان موضوعی که در بسیاری از مؤسسات آموزشی برای راهبان تدریس می شد، اضافه شد[۸] . با این حال، هدف اصلی آموزش رهبانی، تربیت راهبان برای رشد معنوی خود و ارائه خدمات بهتر به مردم عادی بود. سیستم آموزشی نیز تغییر کرد. در قرن پانزدهم، اصطلاح پیروانا  برای اولین بار برای اشاره به اتاق یا محل سکونت یک راهب استفاده شد[۹] و شروع به اشاره به یک موسسه آموزشی تخصصی کرد. اراضی به پیرواناها اهدا شد، بنابراین آنها را از نظر نگهداری آنها نهادهای خودمختار کرد. با این حال، تحصیل راهبان همچنان باید زیر نظر راهبان دانشمندان مشهور تحصیل شود. علاوه بر این، دولت و دیگر نهادهای سکولار، جدای از تکریم گهگاهی راهبان دانش‌آموز و اعطای زمین به پیروانا، ارتباط چندانی با آموزش راهبان نداشتند.

نشانه هایی از قرن پانزدهم و شانزدهم نشان می دهد که این پیروانا ویژگی های مشترکی داشته است. ایلانگاسینگار پس از مطالعه گسترده شواهد مربوط به این دوره، استدلال می کند که پیروانا ها راهبان و دانشجویان غیر روحانی در صومعه وجود داشته باشند[۱۰] . همه راهبان جدید متون مربوط به نظم وینایا و عناصر دستور زبانی را به وضوح مطالعه کردند[۱۱] . پس از انتصاب، راهبان به مطالعه Abhidhamma (اینها متون بودایی باستانی هستند)  پرداختند و در نهایت، هر راهب در یک زمینه از آموزه بودایی متخصص شد. اما به نظر می رسد در تربیت راهبان تأکید بیشتر بر احکام اخلاقی و موعظه بوده است[۱۲] .

از سوی دیگر، هنگام مقایسه دو بخش اصلی، تفاوت های قابل توجهی در موضوعات تدریس شده مشاهده می شود. ایلانگاسینگار خاطرنشان می کند: اگرچه پیروانای پادماوادی دانش آموزان خود را از تحصیل در سیاست منع می کرد، دانش آموزان پیروانای ویجایاپاهو این موضوع را آموزش می دادند[۱۳] . به نظر می رسد مطالعه ادیان دیگر در پیروانای ویجایاپاهو از ارزش بیشتری نسبت به پیروانای پادماوادی  داشته باشد، و این ممکن است به توسعه برخی از عناصر تلفیق دینی در اولی منجر شده باشد[۱۴] . بنابراین، پیرواناها مؤسسات مستقلی بودند که از نظر برنامه درسی دارای تنوع بودند.

پیرواناها احیا شده پس از اختلالات ناشی از نفوذ نفوذ استعمار پرتغال در محیطی متفاوت متولد شدند[۱۵] .  پس از یک دوره طولانی سلطه هلندی ها در مناطق پست، انگلیسی ها پادشاهی داخلی کندی را فتح کردند و آن را اشغال کردند[۱۶] . حکومت استعماری به مسیحیت (کاتولیک رومی در زمان پرتغالی ها، کالوینیسم تحت هلندی ها و کلیسای انگلیکن در زمان بریتانیا) امتیازات مشخصی داده بود[۱۷] . در واقع، اگرچه احیای آموزش بودایی در پادشاهی کندیان در اواخر قرن هجدهم تأثیری در مناطق پست تحت حاکمیت استعماری داشت، راهبان بودایی دریافتند که دین و فرهنگ سینهالی خود به دلیل موفقیت استعمار به حاشیه رانده شده است[۱۸] .  مبلغان مسیحی، با حمایت قدرت های غربی حاکم بر مناطق ساحلی، به تمسخر بودیسم به عنوان خرافات ادامه دادند[۱۹] . این محیط تغییر یافته بود که منجر به پیروانای نیاماکاندا سامانائرا پاریونا شد که در دهه ۱۷۳۰ پدیدار شد و به جای اینکه به عنوان نهادی که نظم و انضباط و آموزش راهبان را ترویج می کند، به عنوان نهادی برای تولید فکری تلقی شود[۲۰] . با این حال، در اکثر قرون هجدهم و نوزدهم، تداوم زیادی از نظر تعلیم و تربیت راهبان وجود داشت. زیرا بیشتر آموزش ها در صومعه های منفرد به جای شوراهای خصوصی و متون انضباطی تخصصی ادامه یافت، و آموزش موعظه و تلاوت پریث بیشتر مراحل اولیه آموزش را به خود اختصاص داد[۲۱] .

پس از سال ۱۷۵۳، جانشینان نیاماکاندا، معروف به مادیاستانام و ویدیاستانام در سراسر مناطق کاندیان و جنوب غربی تحت سلطه هلند گسترش یافتند. با این حال، علیرغم ادعای هواواسام مبنی بر اینکه این مؤسسات در جنوب غربی تحصیلات عالی ارائه می‌دادند، تنها تعداد کمی از راهبان ممکن است فراتر از آموزه‌هایی که در معابد خود دریافت کرده‌اند، تحصیل کرده باشند[۲۲] . هیچ امتحان رسمی وجود نداشت[۲۳] .  با این حال، برای اولین بار از اوایل قرن شانزدهم - یک سیستم آموزشی متمرکز اکنون ظهور کرده است که راهبان را در یک برنامه درسی مشترک تربیت می کند[۲۴] .

تغییری که می‌خواهم روی آن تمرکز کنم در اواخر قرن نوزدهم شروع شد و تا قرن بیستم ادامه یافت. به عنوان نشانه ای از این تغییر، صومعه ها به تدریج با پیرواناهای آموزشی جدید به عنوان مراکز تربیت راهبان جایگزین شدند. این پیرواناها، اگرچه اغلب در مجموعه های رهبانی قرار داشتند، به تدریج از آنها متمایز شدند. آغاز این فرآیند را می توان به ظهور یک پیروانا در بلمادولا تحت نظارت راهب کالی مدانگارا  در اوایل قرن نوزدهم ردیابی کرد.

چند دهه بعد، در سال ۱۸۵۸، والان سری سیدارتا موسسه مشابهی را در راتمالانا تأسیس کرد. قبل از تأسیس پیروانای ویدیودایا توسط سری سومانگالا مالیکاکاندا در سال ۱۸۷۳ و  پیروانای ویدیالانکارا توسط سری دامالوکا در سال ۱۸۷۵، پیرواناهای دیگری در پنهارا، بیگالا و پانادورا تأسیس شده بودند. گسترش آهسته اما پیوسته بود. تا سال ۱۹۱۷، ۶۲ پیروانا وجود داشت. تا پایان حکومت بریتانیا در سال ۱۹۴۸، ۱۲۹ موسسه با ۳۷۶۸ دانش آموز و ۳۷۲ مربی وجود داشت[۲۵] .  این توسعه پیروانا از اواخر قرن نوزدهم به بعد در دوره ای رخ داد که در طی آن چهار جریان با نتایج سرنوشت ساز در هم تنیده شدند.

اولین مورد از این گرایش ها همان چیزی است که آقای دارماداسا آن را ظهور وفاداری به زبان سینهالی می نامد. دانشمندان سینهالی مانند جیمز دالویس با الهام از نوشته‌های زبان‌شناسان اروپایی، تحت تأثیر تحقیر سینهالی توسط برخی از مقامات بریتانیایی، و با الهام از نوشته‌های زبان‌شناسان اروپایی، و حذف افراد محلی از قدرت سیاسی، شروع به دفاع فعال از زبان و فرهنگ سینهالی کردند[۲۶] . دومی شامل احیای آئین بودایی بود که به دلیل مناقشات و بحث‌ها (به ویژه بحث با مبلغان مسیحی در سال‌های ۱۸۶۴-۱۸۷۳[۲۷] )، توسعه مجلات به زبان سینهالی[۲۸] ، و سرانجام، در سال‌های اولیه قرن جدید، استفاده از زبان سینهالی. رمان ها و نمایشنامه هایی برای ترویج هویت سینهالی-بودایی[۲۹] . سومین گرایش، امتیاز دادن به دیدگاه خاصی از گذشته سریلانکا بود که با علاقه فزاینده به منابع تاریخی توسط محققان شرق شناس غربی و نخبگان تحصیل کرده در سریلانکا تقویت شده است. مجله اصلی بودایی سینهالی، مهاوامسا، به ترجمه انگلیسی در اوایل دهه ۱۸۳۰ منتشر شد[۳۰] . شعبه سیلان انجمن سلطنتی آسیایی در سال ۱۸۴۵ تأسیس شد. در سال ۱۸۹۰، دولت استعماری بریتانیا یک دپارتمان باستان شناسی را برای حفظ و مطالعه شهرهای باستانی تأسیس کرد. درک تاریخ سریلانکا به عنوان سفری از خاستگاه سینهالی شروع به کسب مشروعیت جدیدی کرد. سرانجام، تغییرات در سیاست آموزشی در انگلستان این ایده را ایجاد کرد که دولت استعماری مسئول گسترش آموزش شد. دولت استعماری بریتانیا از ابتدا از سازمان های مبلغ مسیحی حمایت می کرد که از آموزش ابتدایی به عنوان وسیله ای برای تغییر دین استفاده می کردند[۳۱] . در سال ۱۸۶۹، در نتیجه توصیه کمیته ویژه شورای قانونگذاری، دولت یک اداره آموزش عمومی را زیر نظر یک مدیر راه اندازی کرد و این ایده را پذیرفت که دولت با مشارکت سازمان های دینی برای بهبود بیشتر آموزش عمومی همکاری کند[۳۲] . از سال ۱۸۷۰، دولت استعماری شروع به کمک به سازمان های دینی (مسیحی) با بودجه دولتی کرد. این مرحله جدیدی در روندی بود که در آن مدارس به تدریج تحت کنترل و نظارت دولتی قرار گرفتند[۳۳] .

در هم تنیدگی این چهار گرایش به شناسایی بیشتر بودیسم و ‌تلاقی علاقه به فرهنگ و سنت بودایی سینهالی در میان شرق شناسان غربی، دولت استعماری و رهبران رهبانی کمک کرد. نمونه خوبی از این همگرایی را می توان در انتشار ترجمه سینهالی ماهاوامسا در سال ۱۸۷۷ مشاهده کرد[۳۴] . یک راهب بودایی که رهبری یک پیروانا را بر عهده داشت، با یک محقق سینهالی برای ترجمه تاریخ کار کرد و توسط فرماندار بریتانیایی مستعمره، سر ویلیام گریگوری (۱۸۷۲-۱۸۷۷)، برای انتشار ترجمه تشویق شد و بودجه دولتی به او اعطا شد[۳۵] .

البته گروه هایی که برای این پروژه گرد هم آمدند اهداف متفاوتی داشتند. از دیدگاه مستشرقان، پرورش و حفظ دانش ادبی سنتی پالی، سانسکریت و سینهالی ممکن است مهمتر از آموزش راهبان بودایی باشد، اگرچه، این دو به هم مرتبط بودند. تأمین مالی این پروژه توسط دولت بریتانیا تا حدی مبتنی بر امید به افزایش حمایت مردمی از حکومت آنها بود، اما انگلیسی ها انگیزه های دیگری نیز داشتند. اگرچه پیروانا ها هنوز تعداد کمی داشتند، در سال ۱۸۸۸ دولت وجود ۱۷۶۹ مدرسه معبد را برای کودکان عادی ثبت کرد. مقامات بریتانیایی تحت تأثیر این مدارس معبد قرار نگرفتند. در عوض، آنها آنها را به عنوان مکان هایی می دیدند که دانش آموزان آموزش های بی فایده ای دریافت می کردند و آثاری را به زبان پالی حفظ می کردند که آنها نمی فهمیدند. آنها نگران این بودند که چگونه آموزش ارائه شده در چنین مدارسی را گسترش دهند، و یکی از راه های انجام این کار، ایجاد تغییراتی در آموزش ارائه شده در پیروانا بود. از نظر بسیاری از راهبان و بودایی‌های تحصیلکرده، حمایت دولت به عنوان نشانه‌ای از نگرانی مجدد دولت برای رفاه دینی اکثریت جمعیت مورد استقبال قرار گرفت[۳۶] . با این حال، علاقه آنها نه تنها در تربیت راهبان، بلکه در توسعه مؤسسات آموزشی بود که یادگیری را در زمینه هایی مانند طالع بینی، طب سنتی و تاریخ تقویت می کردند[۳۷] . همه این ایده ها به حمایت از تغییر در آموزش پیروانا کمک کردند.

آنچه باید به آن علاقه مند باشیم، نتایج ملموس این تغییر است. اولین مورد مربوط به تغییرات در برنامه درسی است. در سال ۱۸۷۸، در عرض چند سال پس از تأسیس پیروانای ویدیودایا، دولت استعماری بریتانیا کمک مالی سالانه ۶۰۰ روپیه را برای حمایت از این موسسه ارائه کرد. با این حال، مقامات آموزش و پرورش بریتانیا از اینکه جغرافیا و حساب در برنامه درسی نبود ابراز ناامیدی کردند. سال بعد، حسابی اضافه شد و چند سال بعد کمک هزینه سالانه به ۱۰۰۰ روپیه در سال افزایش یافت[۳۸] . این به خودی خود نسبتاً بی ضرر بود،  اما با کمک های دولتی نظارت دولتی و ایجاد یک سیستم امتحانی منظم انجام شد. قبل از آمدن کمک های دولتی، امتحاناتی در پیروانای ویدیودایا وجود داشت. اما به نظر می رسد که چنین امتحاناتی عمدتاً شفاهی بوده است، اگرچه در گزارش سال ۱۸۷۵ اشاره ای به اوراق امتحانی وجود دارد[۳۹] . تغییر قابل توجهی بعدا رخ داد.   در سال ۱۹۰۲، مدیر آموزش باروز جلسه ای را برای بحث در مورد راه های کمک و تقویت یادگیری شرقی تشکیل داد. کمیته شرق شناسی که او در ۲۴ ژوئیه ۱۹۰۲ تشکیل داد، متشکل از ۲۳ نفر از جمله او، شش راهب بودایی، دو کشیش مسیحی، پنج سردبیر روزنامه های سینهال، مترجم دولتی مودالیار و هفت دانشمند غیر روحانی دیگر بود. این گروه در نهایت به پراسینا باسوپاکارا ساماگاما (یا انجمن ترویج زبان های شرقی) تبدیل شد. اولین کمیته اجرایی پراسینا باسوپاکارا ساماگاما که به تازگی تشکیل شد شامل مدیر دانشگاهی جدید هاروارد،  مترجم مودالیار گوناوردهانا، راهب هیکادووا سری سومانگالا، راهب راتمالان سری دارماما، راهب  واسکاتوه سری سابهوتی، دکتر جایاتیلکه و یک وکیل رناسینگا بود. با توجه به این رهبری برجسته، پراسینا باسوپاکارا ساماگاما توانست مقبولیت گسترده ای در میان سانگها به دست آورد. عملکرد اصلی پراسینا باسوپاکارا ساماگاما این بود که امتحانات را به صورت سیستماتیک انجام دهد.

پس از سال ۱۹۰۳، پراسینا باسوپاکارا ساماگاما از طریق امتحانات پراسینا (مقدماتی، متوسط ‌و نهایی) تأثیر قابل توجهی بر برنامه درسی پیروانا گذاشت. در سال ۱۹۱۰، موضوعات اصلی برای امتحانات پراسینا شامل موضوعات جدیدی مانند تاریخ و باستان شناسی سریلانکا، پالی و سینهال کتیبه ای بود[۴۰] . بسیاری از محققان به کار پراسینا باسوپاکارا ساماگاما با دیدی بسیار مثبت نگریسته اند. به عنوان مثال، دارماداسا اشاره کرد: این کمیته توانست نظام‌مندی و یکپارچه‌سازی آموزش پیروانا را به انجام برساند و به نظر می‌رسید که تأسیس آن مهر بسیار مورد نیازی را به فعالیت‌های فکری باسوادان بودایی بدهد[۴۱] .

آن بلکبرن قویاً استدلال می کند که پیروانای ویدیودایا تحت مدیریت هیکادووا سری سومانگالا در برابر فشار دولت استعماری برای آموزش معلمان و تدریس ریاضیات به جای ریاضی مقاومت کرد[۴۲] . با این حال، تغییر رخنه کرد. درست است که نگارش تاریخی از دیرباز در صومعه های بودایی رواج داشته است. اکنون، برای اولین بار، یادگیری در مورد تاریخ سریلانکا و باستان شناسی به بخشی جدایی ناپذیر از آموزش عالی همه راهبان تبدیل شده است، و این در زمانی اتفاق می افتد که تاریخ سریلانکا با اصطلاحات ملی گرایانه تفسیر می شد. بنابراین، آناگاریکا دارماپالا در سال ۱۹۰۳ می توانست ادعا کند: جزیره سریلانکا متعلق به سینهالی های بودایی است. ۲۴۵۵ سال زادگاه سینهالی ها بوده است. گونه های دیگر برای ادامه فعالیت های تجاری خود به اینجا آمده اند. برای اروپایی ها جدا از این سرزمین باید به کانادا، استرالیا، آفریقای جنوبی، انگلیس و آمریکا بروند. جنوب هند برای تامیل ها، هلندی ها می توانند به هلند بروند... اما برای سینهالی ها، این تنها جزیره ای است که دارند[۴۳] . پیرواناها به عنوان مراکزی شروع شد که در آن راهبان بودایی می توانستند بینشی از گذشته خود کسب کنند، که این ایده را تقویت کرد که سریلانکا یک کشور بودایی سینهالی است. این دیدگاه با نظریاتی که در این دوره به وجود آمد، تقویت شد، مانند نظریه هایی در مورد منشاء آریایی سینهالی ها در مقایسه با منشاء دراویدی تامیل ها[۴۴] . به نظر می رسد برنامه درسی تاریخ مورد استفاده در پیروانا این ایده را منعکس می کند که تمدن سینهالی-بودایی توسط تهاجمات تامیل به جنوب هند نابود شده است[۴۵] . البته تغییرات دیگری هم داشت. جغرافیا، روانشناسی و سلامت به برنامه درسی وارد شد. تامیل در سال ۱۹۴۶ به عنوان یک موضوع اختیاری، هندی در سال ۱۹۴۹ و انگلیسی و حساب به عنوان یک موضوع اختیاری در سال ۱۹۵۴ انتخاب شد. قرار بود تغییرات بیشتری در برنامه درسی اتفاق بیفتد، و برای درک اینکه آنها چه هستند، باید دومین پیامد عمده تغییرات ایجاد شده توسط فعالیت های پراسینا باسوپاکارا ساماگام را بررسی کنیم.

به طور خلاصه، این تغییر این بود که اساس مشروعیت برای به رسمیت شناختن دانش علمی در میان راهبان از دست راهبان دانشور به نهادهای سکولار مانند پراسینا باشوپاکارا ساماگاما و در نهایت به دست دولت تبدیل شد.

در واقع، در سال ۱۹۴۵، اداره آموزش و پرورش  برگزاری امتحانات پراسینا را پذیرفت. مقررات مفصلی در مورد کتابخانه و سایر امکانات لازم و اسنادی که باید نگهداری شود وضع شد.   در سال ۱۹۴۷، مقرر شد که اگر یک پیروانا تحت حمایت دولت بخواهد فردی را که شرایط استاندارد را ندارد به عنوان مربی منصوب کند، باید مجوز مدیر آموزش را کسب کند. به عنوان یک نتیجه غیرمستقیم افزایش قدرت دولتی، مدارک تحصیلی راهبان شروع به ارزش گذاری برابر با امتحانات سکولار برای ارزش خود کردند. این روند از اوایل سال ۱۹۰۶ آغاز شد، زمانی که کسانی که امتحان پراسینا را تکمیل کردند، از امتحان سینهالی برای سردفتران معاف شدند[۴۶] .

در اواسط قرن، برخی از پیرواناها دانش‌آموزان را برای امتحان گواهینامه دبیرستان آماده می‌کردند، امتحان عمومی که در پایان دوره راهنمایی برگزار می‌شد. اندکی پس از آن، در سال ۱۹۵۹، وزیر آموزش، داهانایاکه، ۱۳۵ نفر را که امتحانات پراسینارا با موفقیت به پایان رسانده بودند، به عنوان مربی برای پیرواناها با حقوقی معادل فارغ التحصیلان دانشگاه منصوب کرد. در واقع، تغییرات دیگری که توسط وزیر داهانایاکه در سال‌های ۱۹۵۸-۱۹۵۹ انجام شد، تأثیر زیادی بر آموزش پیروانا گذاشت. پیروانا ها از دو لایه مولیکا (پایه) و اوپاریما (پیشرفته) به سه لایه کانیشتها (جوان)، جیششتها (ارشد) و ویشواویدیالایا (دانشگاه) مجدداً طبقه بندی شدند.

این بخش‌ها اجازه داشتند دانش‌آموزان خود را برای امتحانات سراسری سکولار، عمومی آموزش (سطح عادی) و عمومی آموزش (سطح پیشرفته) که توسط اداره امتحانات دولتی برگزار می‌شد، شرکت کنند. این حق به آنها داده شد که در صورت شناخت دانش‌آموزان برای امتحانات دانشگاهی، به آنها آموزش دهند[۴۷] . این در زمانی اتفاق افتاد که زبان آموزشی در سطح دانشگاه از انگلیسی به سینهالی و تامیلی تغییر یافت، بنابراین، هزاران دانش آموز عادی به پیروانا آمدند تا در این امتحانات خوب عمل کنند و فرصتی برای پیوستن به دانشگاه پیدا کنند. به همین دلیل است که ثبت نام در این پیروانا ها در عرض یک دهه ۱۹۵۸  سه برابر شد. تا سال ۱۹۶۸، بیش از ۲۴۰۰۰ دانشجو به این پیروانا پیوسته بودند[۴۸] . پیروانا بخشی از آموزش بوده است از زمانی که ما داده هایی برای چنین موسساتی داشته ایم. اما در دهه ۱۹۶۰، پیروانا تقریباً به مؤسساتی تبدیل شده بود که در برخی موارد، اکثریت دانشجویان آن دانشجویان عادی و غیر روحانی  بودند. برخی از پیروانا ‌ها به مؤسسات وابسته به دانشگاه‌های جدید ویدیودایا و ویدیالانکارا (تاسیس شده در سال ۱۹۵۸) تبدیل شدند و دانشجویان را برای امتحانات دانشگاه آماده می‌کردند. تأثیر این تحولات بر رشته‌های سنتی مطالعات پیروانا، مانند پالی و سانسکریت، ویرانگر بود. تعداد دانش آموزانی که از طریق پیروانا برای همان امتحانات پراسینا حاضر می شدند کاهش یافت[۴۹] .  مدارس پیروانا به سادگی نسخه‌های فقیرتر و مجهزتر مدارس دولتی شدند و وظیفه اصلی آنها آماده کردن دانش‌آموزان برای امتحانات دولتی بود. تنها مؤسساتی که به طور سنتی برای راهبان بودایی آموزش می‌دادند، اولویت‌های جدیدی را توسعه دادند.


[۱]  The literature on the conflict is extensive. For slightly different interpretations of the origins of the conflict see, Wilson, A. Jeyaratnam. Sri Lankan Tamil Nationalism: Its Origins and Development in the ۱۹th and ۲۰th Centuries. London: C. Hurst, ۲۰۰۰ and de Silva, K. M. Managing Ethnic Tensions in Multi-ethnic Societies: Sri Lanka ۱۸۸۰-۱۹۸۵. Lanham: University Press of America, ۱۹۸۶. K. M. de Silva’s Sri Lanka and the Defeat of the LTTE. Colombo: Vijitha Yapa, ۲۰۱۲ provides a readable account of the course of the civil war.

[۲]  , de Silva, Chandra R and Tessa Bartholomeusz. The Sangha and the Reconciliation Process in Sri Lanka. Colombo: Marga Institute, ۲۰۰۱ and de Silva, Chandra R. “Buddhist Monks and Peace in Sri Lanka.” Buddhism, Conflict and Violence in Modern Sri Lanka, ed. Mahinda Deegalle, New York: Routledge, ۲۰۰۶, pp. ۲۰۲-۲۰۹. For examples of differing attitudes among contemporary monks see de Silva, Chandra R.“The Plurality of Buddhist Fundamentalism: An Inquiry into Views Among Buddhist Monks in Sri Lanka.” In Buddhist Fundamentalism and Minority Identities in Sri Lanka, edited by Tessa Bartholomeusz and Chandra R. de Silva, Albany: State University of New York Press, ۱۹۹۸, pp. ۵۳-۷۳.

[۳] The Mahanayake of Kotte Chapter the Most Ven. Ittepane Darmalankara Thera stated in May ۲۰۱۹, “During the history that I know of, no Buddhist or any nonBuddhist had ever said that Sri Lanka is not a Sinhala Buddhist country.. . .In this backdrop, if anyone says that Sri Lanka is not a country of Sinhala Buddhists, such people are not fit to be in the country.” See http://www.dailymirror.lk/breaking_news/Those-say-SL-not-a-Sinhala-country-notfit-to-be-in-it:-Darmalankara-Thera/۱۰۸-۱۶۷۰۲۹ Accessed July ۱۷, ۲۰۱۹.

[۴] The opposition of prominent Buddhist monks to the idea of a federal state compelled the Sri Lankan government in power to proclaim in ۲۰۱۸ that the constitution being proposed would be unitary in nature. On June ۱۵, ۲۰۱۹, some two months after the Muslim terrorist attacks on hotels and churches in Sri Lanka, the Chief Prelate of the Asigiri Chapter of the Siyam Nikaya, Ven. Warakagoda Sri Gnanarathana called for a boycott of Muslim-owned shops. https://www.youtube.com/watch?time_continue=۶۱&v=P۷AVLSm۲I_A Accessed July ۱۸, ۲۰۱۹.

[۵] For a broader survey on the relationship between education and violence in Sri Lanka see, de Silva, Chandra R. “The Role of Education in Ameliorating Political Violence in Sri Lanka.” Creating Peace in Sri Lanka: Civil War and Reconciliation. edited by Robert I. Rothberg, World Peace Foundation, ۱۹۹۹, pp. ۱۰۹-۱۲۹.

[۶] For a discussion of some of these re-evaluations see Seneviratne, H. L. The Work of Kings: The New Buddhism in Sri Lanka. Chicago: University of Chicago Press, ۱۹۹۹ and de Silva and Bartholameusz. The Sangha and the Reconciliation Process. pp. ۴- ۱۲.

[۷] Adhikari, Abhayaratna. Sri Lankāvē Sambhāvya Adhyāpanaya hā Mahasan̆gana. Colombo: S. Godage and Sons, ۱۹۹۱, pp.۱۱-۳۸, ۵۷-۷۲; Ilangasinha, Mangala. “Piriven Adhyāpanaya: Itihāsaya, Aramuṇu hā Navīkaraṇaya.” Sambhāṣā ۱۴, ۲۰۰۶, pp. ۲۱۲-۲۳۴.

[۸]  Girā Sandeśaya, edited by Munidasa Kumaratunga, Colombo: ۱۹۵۵, stanza ۲۲۷.

[۹] Rahula, Walpola. History of Buddhism in Ceylon: The Anuradhapura Period, ۳rd Century BC-۱۰th Century AC. Colombo: Gunasena, ۱۹۵۶, p. ۱۳۲; Ilangasinha, Mangala. Buddhism in Medieval Sri Lanka. Delhi: Sri Satguru Publications, ۱۹۹۲, pp. ۱۳۳-۱۳۵; Adhikari, Abhayaratna. “۱۹۴۷, ۱۹۵۹ Piriven Vyavasthā, ۱۹۶۴ Aṅka ۶۴ Daraṇa Piriven Adhyāpana Panata Hā Niyōga Mālā.” Sambhāṣā, ۱۴, ۲۰۰۶, pp. ۱۹۴- ۱۹۵.

[۱۰]  Ilangasinha, Mangala. Buddhism. p. ۱۴۲. The Girā Sandeśaya stanzas ۲۱۹-۲۳۰ on the Vijayaba Piriveṇa at Totagamuva mentions lay students and monks in contrast to the Haṃsa Sandeśaya edited by C. E. Godakumbura, Colombo: ۱۹۵۳, stanzas ۱۶۹-۱۷۳ which mentions only monks as students at the Padmavati Piriveṇa at Karagala.

[۱۱] Haṃsa Sandeśaya. stanza ۱۰۹; Girā Sandeśaya. stanza ۲۲۲.

[۱۲] Haṃsa Sandeśaya. stanza ۱۷۴-۱۷۶; Girā Sandeśaya. stanza ۲۲۹. Monks were also taught languages including Sanskrit, Pali and Tamil. See Ilangasinha, Mangala. Buddhism. pp. ۱۴۷-۱۴۸; Mirando, A. H. Buddhism in the ۱۷th and ۱۸th Centuries with Special Reference to Sinhalese Literary Sources. Dehiwala: Tisara Prakasakayo, ۱۹۸۵, p. ۱۰.  

[۱۳] Ilangasinghe, Mangala. Buddhism. p. ۱۵۰

[۱۴] Mirando, A. H. pp. ۸-۱۹

[۱۵] Anne Blackburn correctly points out that between the end of the seventeenth century and the nineteenth century, there were no piriven where monks from different monasteries congregated for training. Monastic learning took place largely in individual monasteries. Blackburn, Ann M. Buddhist Learning and Textual Practice in Eighteenth-Century Lankan Monastic Culture. Princeton: Princeton University Press, ۲۰۰۱, p. ۴۴.

[۱۶] For details see, the University of Peradeniya. History of Sri Lanka, Vol. II edited by K. M. de Silva, Peradeniya: University of Peradeniya, ۱۹۹۵.

[۱۷] See, Jayasuriya, J. E. Educational Policies and Progress During British Rule in Ceylon (Sri Lanka) ۱۷۹۶-۱۹۴۸. Colombo: Associated Educational Publishers, ۱۹۷?, pp. ۵۷ff

[۱۸] Hewawasam, P. B. J. Mātara Yugayē Sāhityadharayan hā Sāhitya Nibandhana. Colombo: Ministry of Cultural Affairs, ۱۹۶۶.

[۱۹] For almost a century, Roman Catholic missionaries found refuge from Dutch Calvinist persecution in the Kandyan kingdom. See Dewaraja, L. S. “Religion and the State in the Kandyan Kingdom: The ۱۷th and ۱۸th Centuries.” University of Peradeniya, History of Sri Lanka, Vol. II, edited by K. M. de Silva. pp. ۴۶۸-۴۶۹ and for the ۱۹th century see, J. E. Jayasuriya, Educational Policies. pp. ۷۷ff

[۲۰] Blackburn, Ann M. Buddhist Learning. pp. ۴۹-۵۰,۱۱۶-۱۲۵.

[۲۱] Saṅgharāja Sādhucariyāva, edited by N. Pannasena and P. B. Sannasgala, Colombo: ۱۹۴۷, pp. ۵, ۹; Adhikari, Abhayaratna. Śrī Laṃkave Sambhāvya Adhyāpanaya. pp. ۲۴۱-۲۴۷; Ruberu, Ranjith. Education in Colonial Ceylon. Kandy, ۱۹۶۲, p. ۲۴۱ states that ۹۴ Buddhist schools were reported to the Colebrooke Commission but also states ‘Probably the Buddhist schools were really classes conducted by Buddhist priests in their temples.’ It is likely that this represented significant under-reporting. The first official count of temple schools made in the Ceylon Sessional Paper in ۱۸۹۷ entitled ‘An Account of the System of Education Existing in Ceylon’ reported ۱۵۱۶ temple schools. See Wickremaratne, Ananda. The Roots of Nationalism: Sri Lanka. Colombo: Karunaratna & Sons, ۱۹۹۵?, p. ۱۰۶.

[۲۲] Blackburn, Ann M. Buddhist Learning. p. ۵۳; Hewawasam, P. B. J. Mātara Yugayē. pp.۱۶-۱۷.

[۲۳] Blackburn, Ann M. Buddhist Learning. p. ۵۹.

[۲۴] Blackburn, Ann M. Buddhist Learning. pp. ۵۹-۷۵.

[۲۵] Adhikari, Abhayaratna. Śrī Laṃkāve. pp. ۲۵۶, ۳۰۰-۳۰۱; Dharmadasa, K. N. O. Language, Religion and Ethnic Assertiveness: The Growth of Sinhalese Nationalism in Sri Lanka. Ann Arbor: University of Michigan Press, ۱۹۹۲, p. ۱۱۱.

[۲۶] Dharmadasa, K. N. O. Language, Religion and Ethnic Assertiveness. pp. ۲۷-۸۵.

[۲۷] Dharmadasa, K. N. O. Language, Religion and Ethnic Assertiveness. pp. ۸۹-۱۰۳.

[۲۸] The first Buddhist newspaper in Sinhala, the Lakmiṇipahana (established in ۱۸۶۲) had a brief existence in the ۱۸۶۰s and was followed by the Satya Mārgaya (۱۸۶۷- early ۱۸۷۰s). More influential was the Sarasavi San̆daræsa set up in ۱۸۸۰. See, Wickremeratne, Ananda. The Roots of Nationalism: Sri Lanka. pp. ۳۱, ۲۷۷-۲۷۸ and Dharmadasa, K. N. O. Language, Religion and Ethnic Assertiveness. pp. ۱۱۷- ۱۲۵.

[۲۹] Dharmadasa, K. N. O. Language, Religion and Ethnic Assertiveness. pp. ۱۲۶-۱۲۹.

[۳۰] Mahāvaṃso, edited by George Turnour, Cotta: Ceylon Mission Press, ۱۸۳۷. There was an earlier translation of the Mahāvaṃsa published in ۱۸۳۳ as The Mahavamsi, the Rajaratnacari and the Raja-Vali Forming the Sacred and Historical Books of Ceylon. edited by Edward Upham, London: Parbury Allen, ۱۸۳۳, but it had some errors. See, Kemper, Steven. The Presence of the Past: Chronicles, Politics and Culture in Sinhala Life. Ithaca: Cornell University Press, ۱۹۹۱, pp. ۸۶-۸۷.

[۳۱] Jayasekera, P. V. J. Confrontations with Colonialism: Resistance, Revivalism and Reform under British Rule in Colonial Sri Lanka, ۱۷۹۶-۱۹۲۰, Vol. I. Colombo: Vijitha Yapa, ۲۰۱۷, pp. ۲۳۵-۲۴۶

[۳۲] Jayasuriya, J. E. Educational Policies. pp. ۲۰۴-۲۱۷, ۲۳۳-۲۳۴.

[۳۳] Jayasuriya, J. E. Educational Policies. pp. ۲۵۶-۲۷۵

[۳۴] Mahāvaṃsa, translated by Sumangala, Hikkaduwe and Pandit Batuvantudawe. Colombo: Government Press, ۱۸۷۷. Before ۱۸۷۷, the Mahāvaṃsa was available only in its original Pali verse text and (since the ۱۸۳۰s) in English translation. However, stories from the Mahāvaṃsa seem to have been known in Sri Lanka probably through sermons of Buddhist monks who read the Pali text.

[۳۵] For a good analysis of how the monk, Hikkaduwe Sri Sumangala and Pandit Batuvantudawe achieved their own objectives while being in partnership with the British Governor, see Blackburn, Anne M. Locations of Buddhism: Colonialism and Modernity in Sri Lanka. Colombo, Social Scientists Association, ۲۰۱۰, pp. ۷۰-۷۸. For a questioning of the idea of local agency in colonial times see, Abeysekera, Ananda. “Protestant Buddhism and “Influence”: The Temporality of a Concept.” Qui Parle, Vol. ۲۸ (۱) , June ۲۰۱۹, pp. ۱-۷۵, esp. pp. ۲۲-۲۷.

[۳۶] Dharmadasa, K. N. O. Language, Religion and Ethnic Assertiveness. p.۱۸۰.

[۳۷] Blackburn, Ann M. Locations. pp. ۴۰-۴۵.

[۳۸] Blackburn, Ann M. Locations. pp. ۵۴-۵۷: Jayasuriya, J. E. Educational Policies. p. ۲۲۸. This amount was raised to Rs. ۲,۰۰۰ in ۱۹۱۹. See Adhikari, Abhayaratna. Śrī Laṃkāve. pp. ۲۶۷-۲۶۸.

[۳۹] Blackburn, Locations, op. cit. p. ۴۹.

[۴۰] Adhikari, Abhayaratna. Śrī Laṃkāve. pp. ۲۶۰-۲۶۳; Blackburn, Ann M. Locations. pp. ۵۱-۵۲.

[۴۱]  Dharmadasa, K. N. O. Language, Religion and Ethnic Assertiveness. p. ۱۸۶. Ilangasinghe, H. B. M. “Piriven Adhyapanaya.” p. ۲۳۲ is more critical.

[۴۲] Blackburn, Anne E. Locations. pp. ۵۷-۶۸.

[۴۳] Sinhala Bauddhaya, January ۲۰, ۱۹۱۲ quoted in Dharmadasa, K. N. O. Language, Religion and Ethnic Assertiveness.p. ۱۸۶.

[۴۴] Gunawardana, R. A. L. H. “The People of the Lion: The Sinhala Identity and Ideology in History and Historiography.” The Sri Lanka Journal of the Humanities, Vol. V (۱&۲) ۱۹۷۹, pp. ۱-۳۶.

[۴۵] Thus, for example, the syllabus for history in the first year of a mūlika piriveṇa in ۱۹۴۷ included topics such as The Aryans, Hinayana Buddhism, Hinduism, Agriculture and Irrigation, Foreign Trade, Relations with North India and South Indian Invasions.

[۴۶] Adhikari, Abhayaratna. Śrī Laṃkāve. pp. ۲۶۱.

[۴۷] See Section ۱۳(۱) of the regulations enacted by the Minister of Education on July ۳۱, ۱۹۵۹.

[۴۸] For statistics on the number of piriven, teachers and students from ۱۹۴۷ to ۱۹۶۸ see Jothipala, Gonahene. “Piriven Adhyāpanayē Siyavasaka Maga Salakuṇu.” Sambhāṣā,۱۴, ۲۰۰۶, pp. ۲۵۵, ۲۵۹.

[۴۹] At the same time, interest in Pali and Sanskrit in universities also fell sharply.

کد خبر 23168

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 5 =