نویسنده: دکتر سید محبوب پاکستان-اهل سنت
تحلیلگر فرهنگی و اقتصادی پاکستان
برای پاکستانی ها دلایل زیادی جهت تجلیل و دوست داشتن ایران وجود دارد که یکی از اینها این است که ایران یک کشور همسایه قابل اعتماد، یک دوست صمیمی و یک برادر مهربان و فداکار است. دلیل مهم دیگر برای عشق عمیق ما به ایران، واکنش های فرهنگی ادبی است که ایران ها نسبت به شاعر نامدار مشرق زمین، اندیشمند بزرگ شبه قاره علامه محمد اقبال نشان می دهند.
دکتر محبوب – تحلیلگر پاکستانی
جالب است که شعر فارسی علامه محمد اقبال نقش مهمی در بروز انقلاب اسلامی ایران داشته است. مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران سیدعلی حسینی خامنهای، عاشق بزرگ شعر و فلسفه علامه محمد اقبال هستند. ایشان یک بار گفتند: «اقبال مرشد من است» یعنی «اقبال استاد و راهنمای من است». بسیاری از رهبران برجسته جهان از جمله ژنرال حبیبی از کشور اندونزی، سیدگیلانی از کشمیر اشغالی هند و سیدعلی حسینی خامنه ای، رهبر ایران از اقبال الهام گرفتند. علامه محمد اقبال در 9 نوامبر1877 در سیالکوت یکی از مناطق ایالت پنجاب به دنیا آمد. وی به عنوان اولین کسی که تشکیل پاکستان را طراحِی نموده و در جنبش استقلال پاکستان با محمدعلی جناح رهبر و بنیانگذار پاکستان بسیار همکاری داشتند، از شهره زیادی برخوردار است.
آثار وی که شامل شعر فارسی و فلسفه است، به اندازهای تاثیرگذار بوده است که بسیاری از دانشمندان جهان از جمله دکتر حلیل توکار از ترکیه، سیدعلی گیلانی از کشمیر، دکتر علی شریعتی از ایران، دکتر لودمیلا واسیلیوا از روسیه و بسیاری محققان دیگر درباره آثار و دیدگاه های ایشان تحقیقات را انجام داده اند و در این باره تاکنون بیش از هفت هزار کتاب و بیست هزار پایان نامه توسط دانشمندان و پژوهشگران چندین کشور نوشته و منتشر شده است. دکتر محمد اقبال دکترای خود را در مورد متافزیک در دانشگاه مونیخ آلمان در سال 1907 به پایان رساند. عنوان پایان نامه دکترای وی "توسعه متافیزیک در ایران" بود. خانه ای که وی دوران تحصیلات در آلمان در آن اقامت داشت، از سوی دولت آلمان به عنوان یک مکان تاریخی فرهنگی اعلام شده است. در نزدیکی این خانه، رودخانه نکر جریان دارد و در جوار آن جاده ای هم هست که به اسم «اقبال اوفر» نامگذاری است. اقبال اشعار بسیاری و بویژه شعر معروف خود «یک شام» که توسط دانشمندان مختلف آلمانی به زبان آلمانی ترجمه شده است را در ساحل رودخانه نکر در هایدلبرگ آلمان سروده بود. اقبال با وجود گذراندن زمان زیادی در لندن و آلمان، منتقد سرسخت امپریالیسم غربی و فرهنگ غرب بود. وی در این مورد می گوید:
خِیرہ نہ کرسکا مجھے جلوۂ دانشِ فرنگ
سُرمہ ہے میری آنکھ کا خاکِ مدینہ و نجف
"درخشش علم و دانش غرب نتوانست چشمانم را خیره کند چون سرمه چشمانم گرد و غبار مدینه و نجف بوده است"
در مرکز تهران، یک خیابان کوچک اما بسیار شلوغ، بین دو بزرگراه اصلی به اسم علامه محمد اقبال نامگذاری شده است که نقاط مختلف شهر را به هم متصل می کند. خیابان اقبال لاهوری یکی از مکان های دیدنی پایتخت ایران، گواه عشق مردم ایران به علامه اقبال است. ایرانیان که در سراسر جهان به جهت ذوق شعری و ادبی خود شهرت دارند، ارادت خاصی به اشعار محمد اقبال دارند.
مردم ایران اسم دکتر محمد اقبال را با افتخار با شاعران اسطورهای فارسی چون حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی میچسبانند. اقبال تنها شاعر فارسی زبان غیر بومی است که با شعر فارسی خود تخیل ایرانیان را به تسخیر خود درآورده است.
سیدعلی خامنه ای رهبر انقلاب جمهوری اسلامی ایران، در یکی از سخنرانی های خودشان دکتر محمد اقبال را به عنوان «شاعر نابغه» توصیف نموده اند. سید علی خامنهای که خود را از شیفتگان و شاگردان اقبال میدانند، کتابی را با عنوان «اقبال تجلی روح اسلامی» تألیف نموده اند. رهبر معظم در یکی از سخنرانی های خود گفتند؛ اقبال با وجود اینکه در آغاز سالهای شکلگیری شخصیت خود زبان فارسی را دقیق و عمیق مطالعه نکرده بودند، این زبان را برای شعرگویی خود انتخاب نمودند، زیرا وی احساس میکرد که با قوت بیشتری میتواند خواسته های خود را به زبان فارسی به جای اردو بیان کند. با وجود اینکه اقبال هیچ وقت به ایران سفر نکرده بود، بیشترین اشعار خودشان از جمله "اسرار خودی" و "رموز بی خودی" را که از شاهکارهای ادبی عرفانی شناخته می شود، به زبان فارسی سروده است. در شهر مشهد، در دانشکده علوم اجتماعی، موسسه ای تحقیقاتی به نام «موسسه مطالعات عالی اقبال لاهوری» وجود دارد که زیر نظر وزارت آموزش و پرورش ایران فعالیت میکند.
دکتر شریعتی از شیفتگان علامه اقبال بود و کتابی درباره اقبال به نام «اقبال و ما» نوشته است. دکتر شریعتی عمیقاً تحت تأثیر شعر ارزشمند و انقلابی اقبال و روحیه اسلامی اصلاح طلبانه او قرار گرفته بود. شریعتی اقبال را شخصیتی چند وجهی معرفی می کند که در اندیشه های فلسفی خود به حدی می رسد که او را متفکر و فیلسوفی معاصر در رده هانری برگسون در غرب و در مقام امام غزالی در شرق می دانند.
علامه محمد اقبال میراث فرهنگی مشترک و سرمایه دو کشور برادر ایران و پاکستان است که مراسم سالگرد تولد وی با شور و اشتیاق فراوان در ایران برگزار شد. وی در سال 1915 اولین مجموعه شعر خود را به نام "اسرار خودی" به فارسی منتشر کرد که بسیاری از منتقدان این اثر را بهترین اثر شعری اقبال نامیدهاند. اقبال در"اسرار خودی" فلسفه خود را درباره «خود شناسی» یا «خودآگاهی» توضیح می دهد. استفاده از اصطلاح «خودی» در شعر اقبال مترادف با کلمه روح است که در قرآن برای جرقه ای الهی که در وجود هر انسانی وجود دارد به کار رفته است. عشق و علاقه وی به زبان فارسی در آثار و شعرهایش نمایان است. وی در یکی از اشعار خود در مورد اهمیت و جاذبیت زبان فارسی این چنین می سراید:
گرچه هندی در عذوبت شکر است
طرز گفتار دَری شیرین تر است
"اسرار خودی" و "بال جبرئیل" از آثار برجسته اقبال، در ایران محبوبیت خاصی دارند، در عین حال، بسیاری از محققان در ایران به شعر فارسی اقبال اهمیت زیادی داده اند. در اوایل نهضت انقلاب اسلامی، جمع شدن عدهای در پارک ها و خواندن شعر فارسی علامه اقبال، رایج بود، به همین دلیل است که مردم ایران، بویژه در عصر امروز حداقل با برخی از مجموعه اشعار وی، از قبیل زبور عجم بخوبی آشنا هستند.
رهبر معظم سیدعلی خامنهای در یکی از سخنرانی های خود گفتند: «ما در تاریخ ادبیات خود تعداد زیادی از شاعران غیر فارسیزبان داریم، اما نمیتوانم به هیچیک از آنها اشاره کنم که شعرشان ویژگیهای شعر فارسی اقبال را داشته باشد. اقبال با اصطلاحات رایج فارسی گفتاری درست آشنا نبود، چون در خانه به اردو صحبت میشد و با دوستانش نیز به اردو یا انگلیسی صحبت میکرد. او همچنین قواعد نثر نویسی فارسی را خوب نمیدانست و به این ترتیب زندگی ایرانیان را نیز با چشم خود ندیده بود، با این حال ظریفترین، لطیفترین و کاملاً جدیدترین مضامین فلسفی را با مهارت فراوان در قالب شعر فارسی میسرود که برخی از آنها هنوز شامل اشعار نمونه هستند. در دهه 1960، پایان نامه اقبال در مورد فلسفه عرفانی فارسی از انگلیسی به فارسی ترجمه شد. متفکران و رهبران کلیدی ایرانی که در جریان ظهور انقلاب ایران تحت تأثیر شعر اقبال قرار گرفتند عبارتند از رهبر معظم سیدعلی خامنه ای، دکتر علی شریعتی و دیگران.
رهبر انقلاب اسلامی سیدعلی خامنهای در سخنرانی افتتاحی اولین اجلاس بینالمللی علامه اقبال در سال 1365 اظهار داشتند: «ایران با اعتقاد به این که قرآن و اسلام اساس همه انقلابها و نهضتها قرار گیرد، دقیقاً مسیری را دنبال میکند که اقبال به ما نشان داد». سید علی خامنهای زمانی که رئیس جمهور ایران بودند، در تاریخ ۱۹ تا ۲۲ اسفند ۱۳۶۵ به مناسبت یکصد و هشتمین سالگرد ولادت علامه اقبال، اولین همایش بینالمللی اقبال، گفت: «با صراحت اعتراف میکنم که امروز که میبینم کشورمان در حال برگزاری سمیناری برای ادای احترام به عزیزترین شخصیتی است، احساس می کنم که این روز یکی از خاطره انگیزترین و هیجان انگیزترین روزهای زندگی من است. آن جرقه نورانی که (با شعر، سوز و آموزههایش) تاریکی روزهای خفقان و اختناق را از دل ما شسته بود و تصویر روشنی از آینده را در برابر چشمان ما به نمایش می گذاشت، اکنون به مشعلی روشن تبدیل شده است تا توجه مردم ما را به خود جلب کند. مردم ما که اولین مخاطب خارجی اقبال بودند، متاسفانه خیلی دیر او را شناختند. شرایط خاص کشور ما، به ویژه تسلط سیاسی قدرت های استعمارگر در سال های آخر عمر اقبال هرگز اجازه نداد که وی وارد کشور مورد علاقه شود. این شاعر بزرگ پارسی زبان که بیشتر شعر خود را بجای زبان مادری به زبان فارسی سروده است، هرگز نتوانست به اقلیم عزیز و مطلوب خود وارد شود و نفس بکشد. نه اینکه تنها اقبال به ایران نیامد، بلکه به دلیل همان سیاستی که اقبال در تمام عمر با آن در جنگ بود، هرگز نگذاشتند افکار، ایدئولوژی و آموزه هایش به گوش مردم ایران که همیشه مشتاق دریافت پیام او بودند برسد.
من برای این سوال پاسخ هایی دارم که چرا اقبال به ایران نیامد. در روزگاری که اقبال در تمام شبه قاره و حتی برخی از کشورهای جهان در اوج شهرت بود و همه روشنفکران برجسته جهان او را به عنوان یک متفکر، فیلسوف، محقق، انسان دوست و جامعه شناس بزرگ می شناختند (البته هیچ یک از این القاب آن چیزی نبود که اقبال برای خودش خواسته باشد)؛ در کشور ما چون سیاستمداران حاکم بر کشور به هیچ وجه نمی توانستند اقبال و عقاید و دیدگاه های او را تحمل کنند، به همین دلیل اقبال هرگز به ایران دعوت نشد و زمینه سفر او به این کشور فراهم نگردید. نه تنها هیچ یک از کتاب های او سال ها در ایران منتشر نشد، بلکه حتی عنوان کتاب هایش برای ما ناشناخته ماند. در روزهایی که آثار ادبی و فرهنگ بیگانه برای ایرانیان و مسلمانان همچون سیل ویرانگر این کشور را در برگرفته بود، حتی نگذاشته بودند که یک شعر یا اثر اقبال نظر مردم را جلب کند. این در حالی بود که اقبال از دست دادن هویت و فقر روحی مسلمانان را بزرگترین خطر برای وجودشان میدانست و با تمام توان تلاش میکرد تا این سرطان شوم را از روح آنان به طور کلی ریشه کن کند. او اگر امروز زنده بود، به عنوان یکی از شخصیت های مردم شناس شرق و به ویژه یکی از مسلمانان جهان، می توانست ملتی را با افتخار ببیند که روی پاهای خود ایستاده، با روح غنی اسلامی دمیده شده و از ذخایر پایان ناپذیر میراث اسلامی استفاده میکند، ملتی که به خودکفایی رسیده و تمام زینتهای پر زرق و برق غربی را دور ریخته و به سوی هویت خود با عشق علاقمندی حرکت میکند و پیش می رود و خود را از حصار و زندان ناسیونالیسم، سوسیالیسم و نژادپرستی، به خود باوری حرکت می کند. خوشحالم که این فرصت را دارم تا این شخصیت مهم، متفکر بزرگ، مصلح برجسته عصر ما، انقلابی و جنگجوی خستگی ناپذیر را به مردم خود معرفی کنم و همچنین خوشحالم که در این مراسم عاری از هرگونه تشریفات حضورم داشته باشم تا اولاً از این مراسم بزرگداشت با رضایت لذت ببرم و ثانیاً اجازه داشته باشم کسری از احساسات خود را در مورد اقبال در حضور حاضران ارایه دهم."
لینک:
https://www.thenewslark.com/wp-content/uploads/2025/03/Page-2-7.jpg
http//: www.thenewslark.com
نظر شما