زمینه تاریخی: تنگریگرایی و ورود اسلام به قزاقستان
تنگریگرایی دین کهن اقوام ترک و مغول است که بر پرستش "تنگری" (خدای آسمان)، ارواح طبیعت و اجداد استوار بود. این دین در میان اقوام کوچنشین آسیای مرکزی شکل گرفت و برای قرنها نظام معنوی اصلی قبایل استپی محسوب میشد. اعتقاد به تنگری بهشدت با آیینهای شمنباوری، پرستش اجداد و تقدیس طبیعت درآمیخته بود.
با ورود اسلام به منطقه از قرن هشتم و بهویژه با گسترش تصوف در قرون سیزدهم تا پانزدهم، روند اسلامیشدن اقوام ترک آغاز شد. با این حال، این فرایند بهصورت رادیکال رخ نداد. اسلام نهتنها تنگریگرایی را کاملاً از میان نبرد، بلکه خود را با سنتهای محلی تطبیق داده و عناصر باورهای کهن را در خود جذب کرد.
پایهی فکری تنگریگرایی بر نگرشی طبیعتگرایانه استوار است که در آن اشیاء و پدیدههای جهان بهعنوان موجوداتی جاندار درک میشوند. این نگرش، در نهایت، مبنای اصلی این آموزهی همهخدایی (پانتهایسم) را تشکیل داده است.
تنگری بهعنوان تکیهگاه کیهان و درخت جهانی درک میشد. "خان تنگری" نام قلهای در رشتهکوه آلاتائوی جونغار است، "تانگارا" نام یکی از کوههای جزیرهی جاوه و یکی از خدایان اصلی اساطیر پلینزیایی است، و "دینگیر" خدای برتر سومریان باستان بهشمار میرفت.
با نگاهی به آسمان، ترکهای باستانی نگرش جهانبینی خود را در قالب مفهومی عمودی از واقعیت بیان میکردند. آنها این محور عمودی را به دو بخش تقسیم میکردند: دنیای بالایی که به تنگری (آسمان) تعلق داشت و دنیای میانی که شامل زمین (جر) و آب (سو) بود. این دو عنصر، یعنی زمین و آب، در مجموع منابع اصلی حیات محسوب میشدند. تنگری نه تنها آسمانی مقدس، نه فقط یک ایزد، بلکه مبدأ آفرینش در باورهای دینی اولیهی قزاقها بود.
ظهور پرستش آسمان و زمین-آب با میل ذاتی انسان به سپاسگزاری از نیروهای خیرخواهی که در دوران سختی او را حمایت میکردند، ارتباط دارد. تنگریگرایی بهطور خاص متعلق به اقوام ترکتبار است و به همین دلیل، نزد ترکهای باستان، بلندترین قلهی جهان که در باورهایشان جایگاه والایی داشت، "خان تنگری" نامیده شد.
در تصویر آسمان، سهگانگی خاصی نهفته است: از یکسو، واقعیتی تجربی است زیرا قابل مشاهده است؛ از سوی دیگر، نمادگرایی معنوی دارد، چراکه تنگری بهعنوان یک ایزد در نظر گرفته میشود؛ و در نهایت، در جلوههای گوناگونی عمل میکند. تنگری وحدتی از واقعیت و نماد را در کارکرد خود به نمایش میگذارد.
عناصر تنگریگرایی در اسلام قزاقی:
اسلام در قزاقستان دارای ویژگیهایی است که میتوان آنها را تأثیرپذیری از سنتهای تنگریگرایی دانست:
- احترام به اجداد
در اسلام کلاسیک، پرستش مردگان ممنوع است، اما در میان قزاقها احترام به اجداد که از اصول تنگریگرایی است، همچنان حفظ شده است. زیارت آرامگاههای بزرگان و قدیسان مانند احمد یسوی به بخش مهمی از آیین دینی تبدیل شده است. مردم با دعا به ارواح این بزرگان، از آنها طلب شفاعت میکنند که این رفتار یادآور آیینهای شمنی ارتباط با ارواح است.
- عناصر شمنباوری
با وجود اینکه اسلام دین یکتاپرستی است، سنتهای دینی قزاقی شامل عناصر شمنباوری نیز میشود. برای مثال، همچنان آیینهایی مانند فالگیری، جنگیری (اخراج ارواح پلید)، استفاده از تعویذ (تومار) رواج دارد که ریشه در آیینهای شمنی و تنگریگرایی دارد.
- نیروهای مقدس طبیعت
در تنگریگرایی، آسمان، زمین، آب و آتش مقدس شمرده میشدند. در اسلام قزاقی نیز بازتاب این باورها را میتوان مشاهده کرد. به عنوان مثال، برخی از ممنوعیتهای مربوط به آلودگی آب و خاک، یادآور ارزشهای تنگریگرایی در احترام به طبیعت است.
- تصوف و سنتهای ترکتبار
طریقتهای صوفی، بهویژه طریقت یسویه، نقش مهمی در تطبیق اسلام با سنتهای تنگریگرایی داشتند. تصوف، با آیینهای عرفانی و اعتقاد به راهنمایان روحانی (شیوخ)، پلی میان اسلام و باورهای سنتی کوچنشینان ایجاد کرد.
چگونه این ترکیب بر هویت قزاقی تأثیر گذاشت
ترکیب سنتهای تنگریگرایی و اسلامی به شکلگیری فرهنگ دینی منحصربهفرد قزاقی کمک کرده است. برخلاف اسلام ارتدوکس، اسلام قزاقی با روحیه تحملپذیری بیشتر، احترام به سنتهای مردمی و حفظ آیینهای کهن شناخته میشود.
این تلفیق فرهنگی-دینی، نهتنها اسلام را در زندگی قزاقها نهادینه کرد، بلکه به حفظ و انتقال میراث فرهنگی آنها نیز کمک نمود.
- انعطافپذیری هنجارهای دینی
در جامعه قزاقستان، اسلام هرگز بهطور سختگیرانهای دگماتیک نبوده است. بهعنوانمثال، بسیاری از قزاقها بهطور سنتی جشن نوروز را برگزار میکنند، جشنی که ریشههایی در آیین زرتشتی و تنگریگرایی دارد، درحالیکه در اسلام ارتدوکس این سنتها بهعنوان شرک تلقی میشوند.
- نقش بیها و آقسقالها
در سنت تنگریگرایی، ریشسفیدان و شمنها نقش مهمی ایفا میکردند. در جامعه قزاقی، این سنت به نهاد بیها و آقسقالها تبدیل شد که مسئولیت حل اختلافات و ارائه راهنماییهای اخلاقی را بر عهده داشتند. این ساختار نیز در شیوه اداره جامعه اسلامی تأثیر گذاشت.
- پیوند با هویت ملی
برای قزاقها، اسلام از فرهنگ ملی آنها جدا نیست، اما همچنان روح تنگریگرایی در آن احساس میشود. این تأثیر در احترام به شخصیتهای تاریخی، پایبندی به آدابورسوم سنتی، حفظ عناصر شمنیسم و باور به قدرت طبیعت مشهود است.
دوران معاصر: بازگشت به سنتهای تنگریگرایی؟
در دهههای اخیر، علاقه به میراث تنگریگرایی در قزاقستان افزایش یافته است. در شرایط جهانیشدن و احیای هویت ملی، بسیاری از قزاقها در جستجوی ریشههای سنتهای معنوی خود هستند.
نقش ناسیونالیسم
قزاقستان بهعنوان یک کشور مستقل، ایدئولوژی ملی خود را بهطور فعال شکل میدهد. در این زمینه، تنگریگرایی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی کهن در نظر گرفته میشود و عناصر آن در نمادهای رسمی کشور بهکار میروند (برای مثال، تصویر "آسمان الهی" در نشان ملی قزاقستان).
گسترش ایدههای نئوشمنیسم
در میان جوانان، علاقه به احیای تنگریگرایی بهعنوان یک نظام معنوی جایگزین رو به افزایش است. هرچند این جنبش هنوز در حاشیه است، اما نشاندهنده تمایل به یافتن ریشههای اصیل فرهنگی است.
تسامح دینی
قزاقستان همچنان یک کشور سکولار باقی مانده است، و تأثیر عناصر تنگریگرایی بر اسلام به حفظ تساهل دینی کمک میکند. برخلاف جریانهای افراطی اسلامی، اسلام سنتی قزاقی پذیرای تأثیرات فرهنگی و دینی متنوعی است.
نکته:
تنگریگرایی تأثیر زیادی بر اسلام در قزاقستان داشته و ویژگیهای منحصر به فردی به آن بخشیده است. بسیاری از سنتهای قدیمی از بین نرفتهاند، بلکه بخشی از زندگی دینی شدهاند. این تأثیر را میتوان در احترام به نیاکان، آیینهای شَمَنی، تقدیس طبیعت و سنتهای صوفیانه مشاهده کرد.
امروزه، با افزایش توجه به فرهنگ ملی، علاقه به تنگریگرایی نیز بیشتر شده است. با این حال، اسلام همچنان دین اصلی در قزاقستان باقی مانده و تنگریگرایی بیشتر به عنوان میراث فرهنگی در نظر گرفته میشود تا یک دین مستقل.
این نشان میدهد که ادیان هرگز بهصورت جداگانه وجود ندارند، بلکه همیشه با فرهنگ و سنتهای مردمانی که آنها را پذیرفتهاند، در ارتباط هستند.
آستانه قزاقستان
منبع:
https://e-history.kz/ru/news/show/32224
https://islam.kz/ru/news/kazahstan/tengrianstvo-produkt-borby-s-islamom-v-stepi-12838/
نظر شما