درآمد
در جهان معاصر، فرهنگ و هنر نه تنها بازتابدهنده هویت تاریخی و اجتماعی جوامع هستند، بلکه به عنوان عوامل کلیدی در اقتصاد خلاق و توسعه پایدار اقتصادی، نقش بسزایی ایفا میکنند. مفهوم اقتصاد فرهنگ، که بر ارزشگذاری کالاها و خدمات فرهنگی و هنری مبتنی است، در دهههای اخیر توجه محققان و سیاستگذاران را به خود جلب کرده است. این شاخه از اقتصاد، شامل تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدماتی است که ماهیت آنها فرهنگی، هنری یا خلاقانه است و توان بالقوهای برای ایجاد درآمد، اشتغال و توسعه صادراتی دارد.
با توجه به رشد جهانی اقتصاد فرهنگ و افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات فرهنگی در سطح بینالمللی، کشورهای در حال توسعه مانند ایران، نیازمند توسعه استراتژیهای هوشمندانه برای ورود به بازارهای هدف و افزایش سهم صادرات فرهنگی هستند. در این راستا، دادهکاوی در حوزه فرهنگی و هنری به عنوان ابزاری نوین و علمی، امکان تحلیل دادههای کمی و کیفی را فراهم میآورد تا رفتار مصرفکننده، ذائقه مخاطب، روندهای بازار و ظرفیتهای بالقوه صادراتی شناسایی شود. بهرهگیری از تکنیکهای دادهکاوی مانند خوشهبندی مخاطبان، تحلیل الگوهای مصرف، و پیشبینی تقاضا، میتواند فرآیند تصمیمگیری در سیاستگذاری فرهنگی و برنامهریزی صادراتی را بهبود بخشد و ریسکهای تجاری را کاهش دهد.
کشور غنا، با تنوع فرهنگی گسترده، تاریخچه غنی هنر و صنایع دستی و سهم قابل توجه اقتصاد فرهنگ از تولید ناخالص داخلی، به عنوان یک بازار هدف مناسب برای توسعه همکاریهای فرهنگی بینالمللی شناخته میشود. تحلیل وضعیت اقتصاد فرهنگ در غنا، از جمله سهم صنایع فرهنگی از اقتصاد کل کشور، سهم این اقتصاد از بازار جهانی، و شناسایی کالاها و خدمات فرهنگی با بیشترین تقاضا، میتواند زمینهساز ایجاد فرصتهای استراتژیک برای تولید مشترک و صادرات کالاهای فرهنگی ایرانی باشد.
علاوه بر این، بررسی قوانین و مقررات واردات محصولات فرهنگی، فرآیندهای مجوزدهی، حقوق مالکیت فکری، و تسهیلات مالی و حمایتی در غنا، به تحلیل توانمندیها و محدودیتهای ورود کالاها و خدمات فرهنگی کمک میکند و سیاستگذاران را در تدوین راهبردهای کارآمد یاری میدهد. شناخت دقیق کانالهای عرضه و فروش، سکوهای دیجیتال، نمایشگاهها و دروازهبانهای ورود به بازار نیز از جمله عوامل تعیینکننده موفقیت صادرات فرهنگی است که با استفاده از دادهکاوی قابل رصد و تحلیل است.
این تحقیق با هدف دادهکاوی برای شناخت بازار فرهنگی غنا طراحی شده است. تمرکز اصلی این مجموعه گزارش بر تحلیل بازار، شناسایی نیاز و ذائقه مخاطب، بررسی چارچوب قانونی و فرآیندهای تجاری، و ارائه پیشنهادهای سیاستی برای توسعه صادرات فرهنگی ایران است. به بیان دیگر، این پروژه تلاش دارد با بهرهگیری از رویکردهای علمی و دادهمحور، تصویری شفاف و عملیاتی از وضعیت فعلی و فرصتهای آتی بازار فرهنگی غنا ارائه دهد و به سیاستگذاران و فعالان اقتصادی فرهنگی، ابزارهای تصمیمگیری دقیق و راهبردی ارائه کند.
در نهایت، ترکیب دادهکاوی با تحلیل اقتصادی و فرهنگی، امکان پیشبینی روندهای بازار، اولویتبندی کالاها و خدمات صادراتی، و تدوین سیاستهای توسعه صادرات فرهنگی ایران به غنا را فراهم میآورد و میتواند به توسعه پایدار و تقویت جایگاه ایران در اقتصاد فرهنگ جهانی کمک شایانی نماید.
فصل اول:
معرفی کشور غنا و چارچوب فرهنگی-اقتصادی آن
مقدمه
در فصل نخست این پژوهش، تلاش شده است تا با رویکردی جامع و علمی، زمینههای فرهنگی و اقتصادی کشور غنا مورد بررسی قرار گیرد. شناخت مختصات جغرافیایی و جمعیتی این کشور، پیششرطی ضروری برای درک رفتارها و گرایشهای فرهنگی و هنری جامعه است؛ چرا که ویژگیهای جغرافیایی و پراکندگی جمعیتی میتوانند نقش تعیینکنندهای در دسترسی به منابع فرهنگی، الگوهای مصرف و تعاملات اجتماعی ایفا کنند. ساختار سیاسی و فرهنگی کشور غنا نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا نظام حکومتی، چارچوبهای قانونی و سازوکارهای تصمیمگیری، به طور مستقیم بر نحوه شکلگیری سیاستهای فرهنگی و تعیین اولویتهای هنری تأثیرگذار است. در همین راستا، مرجع اصلی تقنین و سیاستگذاری فرهنگی، با تعیین قوانین و خطمشیها، نقش کلیدی در هدایت جریانهای فرهنگی و حمایت از تولید و توزیع کالاهای هنری ایفا میکند. اصول اساسی سیاستهای فرهنگی، اعم از حفظ هویت ملی، ارتقاء تنوع فرهنگی و تشویق مشارکت فعال جامعه، به عنوان مبنایی برای تحلیل و ارزیابی اقدامات اجرایی در این حوزه، مد نظر قرار میگیرد. از سوی دیگر، تحلیل ذائقه و نیاز مخاطبان کالاهای فرهنگی و هنری، به منظور شناخت بهتر تقاضا و الگوهای مصرف، از اهمیت بالایی برخوردار است. این تحلیل شامل بررسی نوع، جنس و اندازه کالاها، شمولیت سنی و جنسی مخاطبان و نیز گرایش آنها به کالاهای کاربردی یا تزئینی میشود. در مجموع، این فصل تلاش دارد تا با ارائه تصویری منسجم و علمی از بستر جغرافیایی، جمعیتی، سیاسی و فرهنگی غنا و با تمرکز بر نیازها و ترجیحات مخاطبان، پایهای محکم برای مطالعات بعدی در زمینه توسعه و ترویج فرهنگ و هنر در این کشور فراهم آورد.
1-1. مختصات جغرافیایی و جمعیتی
جمهوری غنا، کشوری در غرب قاره آفریقا، نخستین دولت جنوب صحرای آفریقاست که در سال ۱۹۵۷ میلادی با رهایی از استعمار بریتانیا به استقلال دست یافت. این رخداد نقطه عطفی در تاریخ قاره به شمار میآید و غنا را به پیشگام جنبشهای استقلالطلبانه آفریقا بدل ساخت. غنا از یک سو، منابع طبیعی غنا ـ بهویژه طلا، کاکائو و اخیرا نفت داراست که نقش تعیینکنندهای در اقتصاد ملی و جایگاه بینالمللی آن ایفا کردهاند و از سوی دیگر، تنوع قومی و فرهنگی، ساختارهای سیاسی نوین، و موقعیت ژئوپولیتیکی این کشور در غرب آفریقا، غنا را به نمونهای برجسته برای مطالعه تعامل میان ظرفیتهای داخلی و نظام بینالملل در جنوب جهانی تبدیل کرده است. بدینسان، بررسی جامع این کشور میتواند به غنای ادبیات پژوهشی در حوزه مطالعات منطقهای و سیاستگذاری کلان آفریقا یاری رساند.
- موقعیت جغرافیایی
غنا در غرب آفریقا واقع شده و از شمال و شمالغربی با بورکینافاسو، از شرق با توگو، از غرب با ساحل عاج و از جنوب با خلیج گینه هممرز است. این سرزمین که در دوره استعمار بریتانیا «ساحل طلا» نامیده میشد، در سال ۱۹۵۷ میلادی بهعنوان نخستین کشور آفریقایی جنوب صحرا به استقلال رسید.
مساحت غنا ۲۳۸٬۵۳۷ کیلومتر مربع (۹۲٬۱۰۰ مایل مربع) است. این کشور در نزدیکی خط استوا و بین طولهای جغرافیایی ۵٫۴ درجه شرقی تا ۱٫۵ درجه غربی و عرض ۱۱ درجه شمالی قرار دارد. غنا دارای ۵۶۰ کیلومتر خط ساحلی در امتداد خلیج گینه است. بخش عمده جغرافیای آن را جلگهها و فلاتهای کمارتفاع تشکیل میدهد و حوضه عظیم دریاچه ولتا در مرکز کشور واقع است.
بلندترین نقطه غنا، قله آفادجاتو با ارتفاع ۸۷۲ متر از سطح دریاست. رود ولتا مهمترین رودخانه کشور است که پس از تقسیم به دو شاخه، به خلیج گینه میریزد. ساخت سد آکوسومبو در مسیر این رود به ایجاد دریاچه ولتا انجامید که منبع اصلی انرژی برقآبی کشور محسوب میشود. افزون بر ولتا، رودهای پرا و تانو نیز از منابع آبی مهم هستند. رشتهکوههای آکواپیم–توگو در شرق، کوهستانهای کواهو در آشانتی و ارتفاعات گامباگا در شمال از برجستهترین عوارض کوهستانی کشورند.
- اقلیم و آبوهوا
غنا دارای اقلیم نیمهاستوایی گرم و مرطوب است. تابستانها پرباران و زمستانها خشکاند. میزان بارندگی از جنوب به شمال کاهش مییابد؛ در نتیجه، جنگلهای بارانی متراکم در جنوب و اراضی نسبتاً خشک در شمال شکل گرفتهاند.
- پایتخت و شهرهای مهم
آکرا، پایتخت و بزرگترین شهر غنا، در جنوبشرقی کشور و در کرانه خلیج گینه قرار دارد. این شهر قطب مهم تجاری، صنعتی و ارتباطی کشور است و با برخورداری از فرودگاه بینالمللی و اتصال ریلی به بندر تِما، نقشی محوری در اقتصاد غنا ایفا میکند. صنایع فعال آن شامل خودروسازی، پالایش نفت، تولید مواد غذایی، منسوجات، صنایع فلزی، پلاستیک و داروسازی است.
دیگر شهرهای مهم عبارتند از: کوماسی، تماله: مرکز منطقه شمالی و قطب اصلی دامداری، کشاورزی و کشت پنبه.
تِما: بندر اصلی کشور در نزدیکی آکرا، سکُندی–تاکورادی: در جنوبغربی، بندر مهم و مرکز استان غربی، کیپکُوست، کوفوریدوا و همچنین شهرهای سونیانی، هو و بولگاتانگا از دیگر مراکز شهری مهم هستند.
- منابع طبیعی
غنا از نظر منابع طبیعی کشوری غنی است. معادن طلا، که دلیل نامگذاری تاریخی آن به «ساحل طلا» بوده، همچنان مهمترین منبع معدنی کشورند. ذخایر قابل توجه مس، بوکسیت، الماس و منگنز نیز وجود دارد. منابع جنگلی گسترده و رودخانههای متعدد نیز در اقتصاد و صادرات غنا سهم مهمی دارند.
- جمعیت
جمعیت غنا در سال ۱۹۸۴ حدود ۱۲٬۲۹۶٬۰۸۱ نفر بود. بر اساس برآورد سال ۲۰۲۲ این رقم به ۳۲٬۱۰۳٬۰۴۲ نفر رسید و در ژوئیه همان سال به ۳۳٬۱۰۷٬۲۹۵ نفر افزایش یافت.
حدود ۵۷٪ جمعیت غنا زیر ۲۵ سال دارند. نرخ باروری که در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ کاهش یافت، در سالهای اخیر به حدود چهار فرزند بهازای هر زن رسیده است. امید به زندگی افزایش یافته و سهم سالمندان بیشتر شده است. با این حال، شمال کشور همچنان با فقر، بیسوادی و کمبود زیرساختهای آموزشی و بهداشتی روبهروست.
غنا ابتدا مقصد مهاجران کارگر، بهویژه نیجریهایها بود، اما در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ با بحرانهای اقتصادی و خشکسالی به کشور مهاجرفرست بدل شد. از دهه ۱۹۹۰ مهاجرت نیروهای متخصص به اروپا و آمریکای شمالی، کمبود نیروی ماهر در کشور ایجاد کرد. همچنین مهاجرت داخلی از شمال به جنوب به دلیل نابرابری اقتصادی همچنان ادامه دارد. نرخ رشد جمعیت در ژوئیه ۲۰۲۲ به ۲٫۲۳٪ کاهش یافته است.
- زبان و خط
زبان رسمی غنا انگلیسی است که میراث استعمار بریتانیاست. علاوه بر آن، بیش از ۷۵ زبان و گویش محلی وجود دارد. دولت از سال ۱۹۶۲، ۹ زبان محلی را برای آموزش و رسانهها در کنار انگلیسی به رسمیت شناخت: آکواپیم-چویی، آسانته-چویی، داگبانی، دانگبه، اوه، فانتی، گا، کاسم و نیزیما. رسانههای ملی به این زبانها نیز برنامه پخش میکنند.
1-2. ساختار سیاسی-فرهنگی
در ادبیات توسعه، فرهنگ نه یک حوزه جانبی یا نمادین، بلکه یک زیرساخت نرم و حیاتی برای شکلدهی سرمایه انسانی، انسجام اجتماعی و خلق ارزش اقتصادی به شمار میآید. نظریه «توانمندیها» (Capabilities Approach) آمارتیا سن تأکید میکند که فرهنگ دامنه انتخابهای معنادار شهروندان را گسترش داده و امکان تحقق شکوفایی فردی و جمعی را فراهم میآورد. از سوی دیگر، مفاهیم «سرمایه فرهنگی» و «سرمایه اجتماعی» نشان میدهند که فرهنگ میتواند شبکههای اعتماد، همکاری، هویت مشترک و حس تعلق را تقویت کرده و پیششرط حکمرانی دموکراتیک و رشد پایدار باشد. بر همین اساس، فرهنگ هنگامی که با آموزش، فناوری، نوآوری، گردشگری و دیپلماسی عمومی تلفیق میشود، به یک موتور میانبخشی توسعه ملی بدل خواهد شد. در غنا نیز بازنگری سیاست فرهنگی (۲۰۲۳–۲۰۲۵) با حمایت یونسکو دقیقاً با چنین رویکردی در حال پیگیری است؛ فرآیندی که نه فقط محصول تصمیمگیری دولت، بلکه برآمده از مشورتهای استانی و مشارکت جامعه مدنی، نهادهای سنتی و بخش خصوصی است.
فرهنگ در غنا بهویژه در حوزه انسجام اجتماعی و ملتسازی نقشی بنیادین دارد. جشنوارههای قومی و شهری مانند Homowo، Aboakyir، PANAFEST و Chale Wote، صرفا رخدادهای آیینی یا تفریحی نیستند، بلکه بهمثابه فضاهای بیننسلی برای بازآفرینی هویت و گفتوگوی میان قومی عمل میکنند. پژوهشهای دانشگاهی درباره Chale Wote نشان دادهاند که هنرهای خیابانی در این جشنواره علاوه بر بعد هنری، به بازآفرینی شهری، توسعه گردشگری فرهنگی و تقویت حس مالکیت شهروندان نسبت به فضاهای عمومی یاری رساندهاند. همچنین میراث تاریخی غنا – بهویژه مجموعه دژهای ساحلی Cape Coast و Elmina که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند – نه فقط یادگار گذشته تلخ تجارت بردهاند، بلکه به بستری برای گفتوگوی انتقادی، آموزش تاریخی و تقویت همبستگی فراملی با دیاسپورای آفریقایی تبدیل شدهاند. در سطح نهادی نیز، «خانه ملی رؤسای قبایل» بهعنوان یکی از ستونهای حکمرانی عرفی، نقشی مهم در حل منازعات محلی، مشاوره به دولت و مدیریت اختلافات قومی ایفا میکند؛ نقشی که به رسمیت شناختن آن در قانون اساسی ۱۹۹۲ و قانون ریاستهای سنتی ۲۰۰۸، نشانگر جایگاه ساختاری فرهنگ در ثبات سیاسی غناست.
از منظر اقتصاد خلاق، تجربه غنا در سالهای اخیر در سطح قاره آفریقا نمونهای شاخص به شمار میرود. ابتکار «سال بازگشت ۲۰۱۹» (Year of Return) یک نقطه عطف در پیوند دیاسپورای آفریقایی با ریشههای قاره بود که پیامدهای آن صرفاً به گردشگری محدود نماند. این برنامه موجب رشد حدود ۱۸ درصدی ورود گردشگران بینالمللی شد و بیش از یک میلیون بازدیدکننده را جذب کرد. تداوم این روند با برنامه «فراتر از بازگشت» (Beyond the Return 2020–2030) تضمین گردید که در قالب هفت رکن راهبردی، هم تجربه فرهنگی و هم سرمایهگذاری اقتصادی دیاسپورا را ساختارمند کرده است. در این چارچوب، پلتفرم «دسامبر در غنا» نیز از سال ۲۰۲۰ بهعنوان یک برند ملی شکل گرفت و مجموعهای از جشنوارهها، کنسرتها، بازارچههای صنایعدستی و نمایشگاههای میراثی را در تقویم پایان سال متمرکز کرده است. این سیاست نه تنها به همافزایی صنعت گردشگری و بخش خلاق انجامیده بلکه اثرات ضربتی آن بر اشتغال فصلی، مصرف داخلی و هزینهکرد بازدیدکنندگان در اقتصاد شهری مشهود است.
زیرساختهای فرهنگی نیز همگام با این تحولات تقویت شدهاند. بازگشایی موزه ملی غنا در سال ۲۰۲۲، نوسازی پارک یادبود دکتر نکرومه (۲۰۲۳) و موزه مانحیای آشانتی (۲۰۲۴) ظرفیت روایتگری ملی و آموزش عمومی را ارتقا داده و شبکهای از جاذبههای فرهنگی را برای نسل جدید فراهم آوردهاند. با وجود این دستاوردها، هنوز نیاز مبرمی به برآورد دقیق سهم صنایع خلاق از تولید ناخالص داخلی از طریق «حسابهای اقماری فرهنگ» وجود دارد؛ چراکه بدون دادههای جامع، امکان ارزیابی تأثیر واقعی این بخش بر اشتغال، سرمایهگذاری و صادرات خدمات فرهنگی فراهم نمیشود.
فرهنگ در غنا نه فقط پیشران اقتصاد داخلی بلکه ابزاری برای دیپلماسی فرهنگی در سطح جهانی است. «سال بازگشت» و «فراتر از بازگشت» توانستهاند شبکهسازی کارآفرینان آفریقاییتبار، جذب سرمایههای خرد و متوسط، توسعه بازارهای هنری منطقهای و ارتقای تصویر کشور را محقق کنند. این تجربه نمونهای روشن از دیپلماسی فرهنگی ارزشمحور است که بر قدرت نرم تکیه دارد و غنا را به بازیگری فعال در قاره آفریقا و فراتر از آن بدل کرده است.
از منظر حقوقی و نهادی، غنا مجموعهای از قوانین و ساختارهای پشتیبان فرهنگ را تثبیت کرده است: قانون آژانس صنایع خلاق ۲۰۲۰ (Act 1048)، قانون توسعه و ردهبندی فیلم ۲۰۱۶ (Act 935)، قانون موزه ملی ۱۹۶۹ (Act 387)، قانون کپیرایت ۲۰۰۵ (Act 690) و ساختارهای سنتی مبتنی بر قانون اساسی ۱۹۹۲. این چارچوب قانونی از یکسو بستر حقوق مالکیت فکری و حفاظت میراث را فراهم میکند و از سوی دیگر امکان جذب سرمایهگذاری خارجی و تولیدات بینالمللی (مانند برنامه «Shoot in Ghana») را مهیا میسازد.
با این حال، مسیر توسعه فرهنگی در غنا با چالشهایی نیز روبهروست. تمرکز منافع در کلانشهر آکرا و فصلی بودن درآمدها (بهویژه در دوره دسامبر) موجب نابرابری جغرافیایی و فشار بر زیرساختهای شهری شده است. بخشی از فعالیتهای خلاق همچنان در بخش غیررسمی جریان دارد و ضعف در اجرای قوانین کپیرایت میتواند انگیزه تولیدکنندگان را کاهش دهد. زیرساختهای حفاظتی میراث نیز تحت فشار گردشگری انبوه و کمبود منابع مالی فرسوده شدهاند. برای غلبه بر این چالشها، سیاستگذاری باید بر توزیع زمانی و مکانی رویدادها، دیجیتالیسازی میراث، ایجاد صندوقهای مالی ترکیبی و تقویت حکمرانی دادهمحور تمرکز کند.
در سطح آیندهنگر، ایجاد «رصدخانه اقتصاد خلاق» برای گردآوری و انتشار دادههای معتبر، پیادهسازی شاخصهای Culture|2030 یونسکو در ارزیابی ملی و محلی، و استانداردسازی آموزش و مهارتآموزی در زنجیره ارزش صنایع خلاق میتواند بنیان توسعهای پایدارتر فراهم آورد. همچنین دیجیتالسازی فرهنگ – از آرشیو موزهای گرفته تا پلتفرمهای توزیع محتوای بومی – فرصتهای تازهای برای حضور غنا در بازار منطقهای و جهانی ایجاد خواهد کرد.
بهطور کلی، غنا نشان داده است که فرهنگ میتواند از یک «حوزه نمادین» به یک «سیاست عمومی میانبخشی» ارتقا یابد: ابزاری برای انسجام ملی، صلح اجتماعی، پیشران اقتصاد خلاق، عامل جذب سرمایهگذاری، و نهایتا رکن دیپلماسی فرهنگی. تجربه رشد ورود گردشگران در ۲۰۱۹، تثبیت برنامههای Beyond the Return و December in GH، بازگشاییهای موزهای و اصلاحات قانونی اخیر همه گواه این ظرفیتاند. اکنون چالش اصلی، گذار از موفقیتهای مقطعی به حکمرانی دادهمحور، تأمین مالی هوشمند، و توسعه متوازن منطقهای است؛ مسیری که در صورت تحقق میتواند غنا را به یکی از الگوهای برتر پیوند فرهنگ و توسعه پایدار در آفریقا و جهان بدل کند.
1-3. مرجع اصلی تقنین و سیاستگذاری فرهنگی
- وزارت گردشگری، هنر و فرهنگ (MoTAC) مرجع عالی سیاستگذاری در قلمرو فرهنگ و صنایع خلاق، وزارت گردشگری، هنر و فرهنگ است. صفحه رسمی وزارت، شبکه سازمانهای تابعه را فهرست میکند: «سازمان گردشگری غنا»، «هیئت موزهها و بناهای تاریخی غنا (GMMB)»، «تئاتر ملی غنا»، «کمیسیون ملی فرهنگ (NCC)»، «شرکت توسعه گردشگری»، «پارک یادبود نکرومه»، «مرکز W.E.B. Du Bois»، «مؤسسه آموزش هتلداری (HOTCATT)»، «اداره زبانهای غنا (BGL)»، «هیئت ملی فولکلور (NFB)»، «انجمن نویسندگان پانآفریقا (PAWA)«، « ملی فیلم/مرجع ملی فیلم (NFA)» و «آژانس هنرهای خلاق (CAA)». این چیدمان نشان میدهد که سیاست فرهنگی در غنا «میانبخشی» و از طریق شبکهای از آژانسهای تخصصی اجرا میشود.
- کمیسیون ملی فرهنگ (NCC) بنیاد حقوقی و مأموریتNCC در قانون ۱۹۹۰ PNDC 238 آمده است: ایجاد مراکز فرهنگ ملی (CNCs) در سطح منطقه/ناحیه، پیشبرد هویت فرهنگی ملی، نظارت بر اجرای «سیاست فرهنگ غنا»، و ادغام فرهنگ در توسعه اجتماعی–اقتصادی. متن قانون و وبگاه رسمی کمیسیون بر مسئولیت «اجرای سیاست فرهنگ» تأکید دارند.
- هیئت موزهها و بناهای تاریخی (GMMB). «قانون موزه ملی ۱۹۶۹، NLCD 387 )اکنون Act 387» اختیارات GMMB را برای حفاظت از آثار عتیقه، ثبت و ممنوعیت خروج غیرمجاز اشیای فرهنگی، اعلام «یادمانهای ملی» و مدیریت موزهها و محوطههای میراثی مقرر میکند. متن قانون و خلاصه مقررات در پرتالهای حقوقی و وبگاه رسمی GMMB موجود است.
- اداره زبانهای غنا (BGL). این اداره دولتی مأمور «حفظ و ترویج زبانهای غنایی» از طریق نشر، ترجمه و گواهیگذاری است و برای ۱۵ زبانِ آموزشی–امتحانی تولید محتوا میکند.
- هیئت ملی فولکلور (NFB) و حقوق فرهنگ سنتی. قانون کپیرایت ۲۰۰۵، Act 690 سازوکار ویژهای برای «بیانهای فولکلور/بیانهای فرهنگی سنتی» مقرر کرده، «هیئت ملی فولکلور» را تأسیس میکند و استفاده تجاری از فولکلور (نمادها، نقوشی مانند کندۀ کِنتِه و آدینکرا، ترانهها و قصههای عامیانه) را منوط به اخذ مجوز و پرداخت هزینه/حقالسهم میداند؛ عواید این مجوزها صرف صیانت و ترویج فولکلور میشود. این ترتیبات در متن قانون، پرتال سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO Lex) و وبگاه رسمی NFB تصریح شده است.
سیاست فرهنگی و روزآمدسازی آن «سیاست فرهنگی غنا (۲۰۰۴)» چارچوبی برای حفاظت از میراث، آموزش فرهنگی و حمایت از هنرها فراهم کرد. در سالهای اخیر، MoTAC با پشتیبانی یونسکو و «صندوق بینالمللی تنوع فرهنگی» (IFCD) فرآیند بازنگری سیاست ۲۰۰۴ را با برگزاری مشورتهای گسترده منطقهای و بهرهگیری از شاخصهای Culture|2030 برای سنجش سهم فرهنگ در توسعه آغاز کرده است. گزارشهای بینالمللی و منطقهای (IFACCA و یونسکو) این حرکت را ثبت کردهاند.
دیگر نهادهای هنری–میراثی. «تئاتر ملی غنا» بهعنوان نهاد تولید و نمایش هنرهای نمایشی، و «مرجع ملی فیلم (NFA)» (مستند به قانون فیلم ۲۰۱۶، Act 935) برای تنظیمگری و توسعه صنعت سینما فعالیت میکنند. (قوانین بخشی مصوب و ساختار آژانسها در فهرست آژانسهای MoTAC آمده است).
1-4. اصول اساسی سیاستهای فرهنگی
سیاست فرهنگی غنا مبتنی بر «سیاست ۲۰۰۴»، قوانین حمایتی شامل Act 387 درباره میراث ملموس و Act 690 درباره فولکلور، و برنامههای روزآمدسازی سیاست است. این چارچوب، اصول و اهداف سیاست فرهنگی کشور را به شکل زیر سازماندهی و هدایت میکند:
- صیانت از میراث ملموس و ناملموس
میراث ملموس: سازمان GMMB (Ghana Museums and Monuments Board) مسئول اعلام و حفاظت از «یادمانهای ملی» و نظارت بر جابهجایی آثار عتیقه است.
میراث ناملموس و حقوق فکری: Act 690 مالکیت عمومی را به وکالت ریاستجمهوری بر بیانهای سنتی تثبیت میکند و استفاده تجاری را مشروط به مجوز قانونی مینماید. ترکیب حقوقی میراث ملموس و ناملموس به ویژه در حوزه منسوجات، نقوش سنتی و صنایع دستی، هم امکان بازدارندگی قانونی و هم فرصتهای بهرهبرداری اقتصادی پایدار را فراهم میآورد.
- تقویت اقتصاد خلاق و اشتغال فرهنگی: مأموریتهای NCC و آژانسهای تابعه شامل مراکز فرهنگ ملی، NFA و CAA، توسعه هنرهای نمایشی، صنایع دستی، موسیقی، فیلم و گردشگری فرهنگی را هدایت میکنند. هدف، افزایش سهم فرهنگ در تولید ناخالص داخلی، ایجاد اشتغال، ارتقای ظرفیتهای اقتصادی و افزایش ارزآوری از طریق گردشگری فرهنگی و صادرات آثار هنری است.
- آموزش و سواد فرهنگی–زبانی: BGL با تولید کتب درسی و نشر ادبیات بومی و NCC از طریق برنامههای «CNC»، انتقال میاننسلی میراث و سواد فرهنگی را تقویت میکنند. ادغام برنامههای رسمی آموزشی با رویدادهای هنری و فرهنگی محلی، یادگیری عملی و مشارکتی و آشنایی نسلهای جوان با فرهنگ و زبان بومی را ممکن میسازد.
- حکمرانی چندسطحی و مشارکتی: قانون اساسی نهاد چفتنسی (Chieftaincy) و «خانه ملی رؤسای قبایل» ظرفیت مشورتی و داوری عرفی را در کنار ساختار دولت مدرن فراهم میکند. این سازوکار به ویژه در سیاستگذاریهای حساس فرهنگی-از جمله مدیریت آیینها، حفاظت از حقوق عرفی، تعیین موقعیت و نگهداری اماکن مقدس و حل و فصل اختلافات فرهنگی-نقش حیاتی دارد. تلفیق تجارب عرفی و چارچوبهای قانونی مدرن موجب افزایش مشروعیت تصمیمات، ارتقای هماهنگی بین سطوح محلی و ملی و تقویت مشارکت عمومی در فرآیندهای حکمرانی میشود.
- دیپلماسی فرهنگی و ارزیابی اثرات: استفاده از Culture|2030 Indicators و همکاری با یونسکو و IFCD، امکان سنجش اثرات فرهنگی و اقتصادی و بینالمللیسازی تولیدات خلاق را فراهم میآورد. این رویکرد به بازخورد مستمر در سیاستگذاری و ارتقای جایگاه فرهنگی غنا در عرصه جهانی کمک میکند.
توسعه پایدار و همآهنگی بینبخشی: سیاست فرهنگی غنا با رویکرد یکپارچه، فرهنگ را در فرآیند توسعه ملی و منطقهای ادغام میکند و زمینه همافزایی میان میراث فرهنگی، اقتصاد خلاق، آموزش، گردشگری و حکمرانی را ایجاد مینماید. این همآهنگی بینبخشی نقش فرهنگ را به عنوان عامل پایدار توسعه اجتماعی، اقتصادی و هویتی تقویت کرده و مشارکت عمومی و سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه فرهنگ را تشویق میکند.
1-5. تحلیل ذائقه و نیاز مخاطب کالاهای فرهنگی و هنری
غنا، با تاریخچهای غنی و تنوع فرهنگی بالا، یکی از کشورهای پیشرو در حوزه هنر و صنایع دستی در غرب آفریقا به شمار میرود. محصولات فرهنگی و هنری این کشور، از جمله پارچههای سنتی کنت (Kente)، نمادهای آدینکرا (Adinkra)، مجسمههای چوبی و صنایع دستی دیگر، نه تنها نمایانگر هویت فرهنگی مردم غنا هستند، بلکه به عنوان کالاهای مصرفی در بازار داخلی و بینالمللی عرضه میشوند. درک دقیق از ذائقه و نیازهای مخاطبان این کالاها، میتواند به تولیدکنندگان و طراحان کمک کند تا محصولات خود را متناسب با خواستهها و ترجیحات مصرفکنندگان ارائه دهند.
الف) نوع کالا، جنس و اندازه کالا
محصولات فرهنگی و هنری غنا در دستههای مختلفی قرار میگیرند:
- پارچههای کنت (Kente): این پارچههای رنگارنگ و بافتنی، نماد هویت و تاریخ غنا هستند و در مراسمهای رسمی و جشنها مورد استفاده قرار میگیرند.
- نمادهای آدینکرا (Adinkra): این نمادها که بر روی پارچهها، سفالها و جواهرات نقش میبندند، مفاهیم فلسفی و اخلاقی را منتقل میکنند و در فرهنگ غنا جایگاه ویژهای دارند..
- مجسمههای چوبی: این مجسمهها که معمولا بهصورت دستساز تولید میشوند، نمایانگر اسطورهها، تاریخ و باورهای مذهبی مردم غنا هستند.
تحقیقات نشان میدهند که مصرفکنندگان غنایی تمایل دارند تا کالاهای هنری را بهعنوان تزئینات منزل یا نمادهای فرهنگی خریداری کنند. با این حال، در برخی موارد، محصولات هنری کاربردی مانند پوشاک سنتی نیز مورد توجه قرار میگیرند. این گرایشها نشاندهنده ترکیبی از علاقه به زیباییشناسی و کاربرد در انتخاب محصولات هنری است.
ب) شمولیت سنی و جنسی مخاطبان کالاهای فرهنگی و هنری در غنا
مصرف کالاهای فرهنگی و هنری در غنا تحت تأثیر مجموعهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد که شکلگیری ذائقه و نیاز مخاطب را تعیین میکند. یکی از مهمترین ابعاد این موضوع، تنوع سنی و جنسیتی مخاطبان است. تحقیقات میدانی نشان میدهند که مصرفکنندگان این محصولات نه تنها به گروههای سنی مختلف تعلق دارند، بلکه زنان و مردان هر دو به میزان قابل توجهی در بازار هنر و صنایع دستی مشارکت میکنند. این امر نشاندهنده آن است که کالاهای فرهنگی و هنری در غنا به لحاظ جذابیت، محدود به یک گروه خاص نیست و میتواند مخاطب وسیعی را در بر گیرد.
از منظر سنی، مخاطبان را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
- جوانان (۱۸ تا ۳۵ سال): این گروه غالباً به دنبال نوآوری، ترکیب سنت و مدرنیته و همچنین کالاهایی هستند که قابلیت استفاده روزمره یا هویتبخشی فرهنگی داشته باشد. جوانان بیشتر تحت تأثیر رسانههای اجتماعی و جریانهای جهانی هنر قرار دارند و به خرید کالاهایی تمایل دارند که علاوه بر زیبایی، نشاندهنده هویت فردی و تعلق فرهنگی آنان باشد.
- میانسالان (۳۶ تا ۵۵ سال): این گروه معمولاً به دنبال کالاهایی هستند که ارزش فرهنگی و هنری بالایی دارند و میتوانند به عنوان سرمایهگذاری یا ارث فرهنگی برای نسلهای بعدی استفاده شوند. گرایش آنها بیشتر به خرید آثار اصیل سنتی است و توجه ویژهای به کیفیت، اصالت و محتوای نمادین محصولات دارند.
- سالمندان (۵۶ سال به بالا): این گروه بیشتر بر روی ارزشهای معنوی و نمادین کالاهای هنری تمرکز میکند. برای سالمندان، خرید کالاهای فرهنگی و هنری نه صرفاً یک رفتار مصرفی، بلکه راهی برای حفظ هویت فرهنگی و انتقال سنتها به نسلهای بعدی است.
از نظر جنسیتی، تفاوتهای جالبی در مصرف مشاهده میشود:
- زنان: معمولا نقش پررنگتری در خرید کالاهای هنری برای منزل و خانواده دارند. آنها بیشتر به جنبه تزئینی و زیباییشناسی محصولات توجه میکنند و اغلب در خریدهایی که با دکوراسیون منزل، پوشاک سنتی یا هدیهدهی مرتبط است، فعال هستند.
- مردان: گرایش مردان بیشتر به خرید کالاهایی است که نشاندهنده جایگاه اجتماعی، سرمایه فرهنگی یا نمادهای قدرت و هویت قومی باشد. همچنین مردان در خرید آثار هنری کاربردی و نمادین برای مراسم رسمی یا فرهنگی نقش فعالی دارند.
عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز نقش تعیینکنندهای در این الگو دارند. برای مثال، در برخی قبایل و مناطق غنا، سنتها و آداب فرهنگی مشخص میکنند که چه نوع کالاهایی برای چه گروه سنی و جنسی مناسب است. علاوه بر این، سطح تحصیلات و تجربه قبلی مخاطب با هنر و فرهنگ میتواند تأثیر مستقیمی بر انتخاب نوع، کیفیت و کاربرد کالاهای هنری داشته باشد.
به طور کلی، میتوان گفت که مخاطبان کالاهای فرهنگی و هنری در غنا ترکیبی از گروههای سنی و جنسیتی متنوع هستند و هر گروه با توجه به ویژگیهای روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازها و ترجیحات متفاوتی در مصرف این کالاها دارد. شناخت دقیق این تنوع میتواند به تولیدکنندگان و بازاریابان کمک کند تا محصولات خود را بهگونهای طراحی و ارائه کنند که با ذائقه و انتظارات همه گروههای مخاطب هماهنگ باشد.
ج) گرایش به کالاهای کاربردی یا تزئینی در غنا
مصرف کالاهای فرهنگی و هنری در غنا تحت تأثیر مجموعهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل میگیرد و یکی از شاخصهای مهم آن تمایل مخاطبان به کالاهای تزئینی یا کاربردی است. بررسیها نشان میدهد که این گرایشها نه تنها بیانگر ذائقه و سلیقه هنری مخاطب هستند، بلکه انعکاسی از ارزشهای فرهنگی، هویت قومی و سبک زندگی مردم غنا نیز محسوب میشوند.
- کالاهای تزئینی: بخش قابل توجهی از بازار هنر در غنا به کالاهای تزئینی اختصاص دارد. این کالاها شامل تابلوهای نقاشی، مجسمههای چوبی، پارچههای آدینکرا و سایر صنایع دستی هستند که عمدتاً برای زیباسازی فضاهای داخلی خانه، دفاتر و فضاهای عمومی استفاده میشوند. این نوع کالاها معمولاً از نظر بصری جذاب و رنگارنگ هستند و دارای نمادها و پیامهای فرهنگی عمیقی هستند که هویت و تاریخ غنا را بازتاب میدهند. مخاطبان اصلی کالاهای تزئینی شامل خانوادهها، مجموعهداران هنر و افرادی هستند که علاقهمند به نمایش هویت فرهنگی خود در محیط زندگی یا کار هستند.
- کالاهای کاربردی: در کنار محصولات تزئینی، کالاهای کاربردی با ارزش هنری و فرهنگی نیز در غنا محبوبیت دارند. این دسته شامل پوشاک سنتی (مانند لباسهای کنت)، کیفها، جواهرات و ابزارهای روزمرهای است که دارای نقوش یا طراحی هنری هستند. کالاهای کاربردی علاوه بر زیبایی، کارکرد عملی دارند و مصرفکنندگان میتوانند همزمان از آنها در زندگی روزمره بهرهمند شوند. این ترکیب کاربرد و هنر باعث میشود که کالاهای کاربردی برای جوانان و گروههای فعال در جامعه جذابتر باشند. گروههایی که به دنبال ترکیب هویت فرهنگی با زندگی مدرن هستند، غالباً گرایش به خرید کالاهای کاربردی دارند. این کالاها میتوانند نمایانگر تعلق فرهنگی، سبک زندگی و حتی جایگاه اجتماعی فرد باشند.
- ترکیب زیباییشناسی و کاربرد: تحلیل بازار نشان میدهد که در غنا، تقابل میان کالاهای تزئینی و کاربردی چندان جدی نیست؛ بسیاری از مصرفکنندگان به دنبال ترکیبی از زیباییشناسی و کاربرد هستند. به عبارت دیگر، مصرفکنندگان تمایل دارند کالاهایی را انتخاب کنند که هم ارزش هنری و فرهنگی داشته باشند و هم در زندگی روزمره قابل استفاده باشند.
این گرایش باعث شده است که تولیدکنندگان غنایی به طراحی محصولاتی بپردازند که هم نماد فرهنگی باشند و هم کاربردی. به عنوان مثال، پارچههای کنت با نقوش سنتی علاوه بر استفاده در مراسم رسمی، به شکل مدرن در پوشاک روزمره و لوازم دکوری نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
در مجموع، میتوان گفت که مصرفکنندگان غنایی به هر دو نوع کالا، یعنی تزئینی و کاربردی، گرایش دارند و این انتخابها به شدت تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و هویتی است. شناخت دقیق این گرایشها برای طراحان، تولیدکنندگان و بازاریابان اهمیت ویژهای دارد، زیرا امکان ارائه محصولاتی هماهنگ با خواستههای متنوع مخاطب را فراهم میکند و باعث افزایش جذابیت و پایداری بازار هنر در غنا میشود.
پایان فصل اول
نظر شما