عضویت در کلیسای دون بوسکو به معنای پیوستن به یک جماعت کاتولیک از افرادی است که تمام زندگی خود را از طریق خدمت سخاوتمندانه به جوانان، به ویژه فقیرترین و محرومترین افراد، وقف خدا میکنند. فرد با ادای نذورات مذهبی، زندگی در اجتماع و آموزش و تبلیغ دین به جوانان با الگو قرار دادن سنت جیووانی بوسکو (یک قدیس ایتالیایی قرن نوزدهم) وارد این سبک زندگی میشود.
پسرانش او را دون بوسکو Don Bosco مینامیدند و «دون» در ایتالیایی به معنای «کشیش» است و او تا به امروز نیز به همین نام خوانده میشود. او جماعتی را تأسیس کرد که هدف آن مراقبت از نوجوانان و جوانان، به ویژه فقیرترین افراد بود. او کسانی را که «میخواستند از او پیروی کنند» سالیزین نامید، نامی که از سنت فرانچسکو دی سالس، یک قدیس بسیار محبوب در شمال ایتالیا، جایی که دون بوسکو متولد شد، گرفته شده است. او سنت فرانچسکو دی سالس را به عنوان شفیع یا قدیس حامی patron saint انجمن خود انتخاب کرد و از همکارانش خواست تا از انسانیت والای او تقلید کنند. «مبلغان سالیزین دون بوسکو» یک جماعت غیرانتفاعی هستند که در 128 کشور در سراسر جهان حضور دارند. در حال حاضر، حدود 17 هزار سالیزین در بیش از ۲۰۰۰ موسسه در زمینه امور جوانان فعال هستند.
دیدار پدر تیتزیانو در کنار رایزن فرهنگی ج.ا.ا در ایتالیا در بلونو
در کتاب «مبلغی در میان مایاها»، که توسط انتشارات موناری به ایتالیایی در سال ۲۰۲۴ منتشر شد، نویسنده جیانا سالوستیو، یک عمر تلاش تبلیغی پدر تیتزیانو سوفیا را در آمریکای مرکزی دنبال میکند. دون تیتزیانو در واقع یک مبلغ مذهبی سالزین است که چهل و پنج سال سابقه فعالیت تبلیغی در بسیاری از کشورهای جهان از جمله لبنان، ایران، گواتمالا، برزیل، اکوادور، نیکاراگوئه و جمهوری دموکراتیک کنگو دارد. در لبنان و ایران، او مدیر و معلم تاریخ و فلسفه بود؛ در گواتمالا، او بهبودهایی را در سیستم کشت ایجاد کرد که منجر به افزایش قابل توجه تولید شد؛ در جمهوری دموکراتیک کنگو که مانند برخی کشورها بحران سرویس های بهداشتی داشتند، او ساخت توالتهای سیار را پیگیری کرد. کتاب در ابتدا به شرح تولد پدر تیتزیانو و شکلگیری حرفه تبلیغی او میپردازد و سپس بر تجربه آمریکای مرکزی این کشیش تمرکز میکند که از سال ۱۹۸۴ در گواتمالا آغاز میشود، جایی که دولت ارتجاعی چهل کشیش و بسیاری از طلاب داوطلب را به اتهام ترغیب مردم به همدردی با چریکهای مخالف دولت قتل عام کرده بود. در این دوره، پدر تیتزیانو لقب «پدر راهزن» (El Padre Bandido) را به دست آورد، که هم به معنای فردی تحت تعقیب برای دستگیری یا حذف است و هم به معنای کسی که همه به دنبال کمک او بودند: او دارو، ابزار کار و وسایل کمک آموزشی را در بین فقرا توزیع میکرد و بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۲ مورد سوء قصدهای متعددی قرار گرفت.
پدر تیتزیانو که به طور فزایندهای توسط مقامات مذهبی محلی که مخفیانه توسط مقامات سیاسی ترغیب میشدند، طرد شده بود ، از انجام کارش منع شد و در سال ۱۹۹۱ دستگیر و بعداً مجبور به تبعید شد.

این کتاب همچنین شامل زندگینامه ای جذاب در قالب بیوگرافی دیگرنوشت با پدر تیزیانو است که در آن وی به عنوان یک سالیزین انگیزههای پشت ماموریت خود را توضیح میدهد، سفرهای خود را از نزدیک بازگو میکند، حکایات و کنجکاویها را به اشتراک میگذارد، گذشته خود را مرور میکند و آشنایان و دوستیهای قدیمی که در طول سفرهایش شکل گرفته را به یاد میآورد. کتاب با مجموعهای از عکسها به پایان میرسد که پدر تیتزیانو صوفیا را در سفرهای متعددش به تصویر میکشد، غرق در فقر اما همیشه آماده کمک به دیگران، آماده برای ساخت خانه و بیمارستان، شلخته در گل و لای در کنار فقیرترینها، و همیشه در محاصره کودکان.

نظر شما