نویسنده: خانم رادِن سیتی فطری کیرانا (رئیس مؤسسه حفاظت از زنان و کودکان - اندونزی)
۲۵ نوامبر به عنوان روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان توسط سازمان ملل متحد برگزیده شد. به گفته سازمان ملل متحد، زنان در جهان هر روز به صورت بی شماری مورد آزار و اذیت قرار می گیرند.
آمار بانک جهانی همچنین نشان می دهد که تجاوز و خشونت خانگی به زنان خطرناک تر از خطر ابتلا به سرطان، حوادث رانندگی، جنگی و مالاریا در جهان است.
خشونت خانگی شامل همه انواع خشونت هایی است که توسط یک زوج به دیگری یا توسط هر دو صورت گرفته است. اغلب مرتکبین خشونت خانگی از شوهران رخ می دهد، اما این بدان معنا نیست که آنها هرگز قربانی خشونت همسرشان نباشند.
با این وجود، آمارها حاکی است که در اکثر موارد، قربانیان خشونت خانگی زنان و کودکان هستند.
بسیاری از کارشناسان و روانشناسان و جامعه شناسان جهان معتقدند، ارتباط بسیار زیادی با تجربه زندگی عاطفی یک شخص در دوران کودکی و احتمال وقوع خشونت خانگی در آینده وجود دارد.
عامل دیگر، تجربه قربانی خشونت یا مشاهده خشونت رخ داده در بین والدین در دوران کودکی است. بچه ها در چنین خانواده ها معمولا تصور می کنند که تنها راه حل مشکل این است که مرتکبین یا قربانیان خشونت باشند.
عوامل خارجی مانند مشکلات اقتصادی، فشار روانشناختی، اعتیاد و مصرف الکل و مصرف مواد مخدر نیز باعث خشونت خانگی می شوند.
خشونت خانگی نه تنها خشونت و ضربات فیزیکی است. خشونت کلامی، رفتار یا موضع گیری تهاجمی و استفاده از کلمات کثیف یا خشونت روانی، از انواع خشونت های خانگی است. خشونت اقتصادی یکی از ابعادی است که اغلب در میان خانواده ها و زنان که از نظر مالی مستقل نیستند، یافت می شود.
در چنین خانواده ها معمولا مردی که امور مالی خانواده را کنترل می کند، همسرش را با عدم پرداخت هزینه ای برای صرف غذا در منزل یا نیازهای فرزندان خود، مجازات و تنبیه می کند.
خشونت خانگی به سن، قومیت، طبقه و گروه های اجتماعی یا فرهنگی خاص محدود نمی شود. این پدیده می تواند در میان تمام بخش های جامعه در کشورهای مختلف جهان یافت شود.
برخی از قربانیان خشونت خانگی، زنان با اعتماد به نفس کم هستند. آنها در خانواده خود بیشتر مورد سوال در خصوص توانایی های خود بودند تا از پدر و مادر خود از دوران کودکی ستایش شده باشند.
عوامل متعددی بر عمل تحمل نسبت به خشونت خانگی تأثیر می گذارند. گاهی اوقات، رفتارهای متفاوت شوهر در دوران مصالحه و توجه بیشتر به همسر به عنوان قربانی خشونت، همسر را وادار می کند در مورد شوهر خود به عنوان عامل خشونت، تجدید نظر داشته باشد.
در همین شرایط، قربانیان خشونت، خود را سرزنش می کنند و به تصمیمی برای جدایی و پایان دادن رابطه مجددا فکر کنند.
ناتوانی در حل مسائل، عدم اعتماد به نفس، عدم پذیرش شکست در روابط، یکی دیگر از دلایلی است که یک زن خشونت علیه خودش در خانواده را تحمل کند.
عدم استقلال مالی، نگرانی در مورد سرنوشت و آینده فرزندان، شرم، فقدان حمایت از خانواده و حمایت قانونی در برخی کشورها، موجب می شود که بسیاری از قربانیان خشونت در موقعیت های دردناک باقی بمانند.
برای پایان دادن چرخه خشونت، اولین قدم این است که سکوت را بشکنیم و کمک بخواهیم. ما باید سخنان قربانیان خشونت را بشنویم، آنچه که آنها تجربه می کنند باید اعتراف و شناخته شوند و احساس اشتباه خود باید لغو شود. یک عامل مهم که می تواند به این افراد کمک کند این است که از آنچه که تجربه کرده اند، درک و هضم کنیم.
در ارتباط با اندونزی چگونه است؟
بر اساس نتایج یک نظرسنجی ملی وزارت توانمندسازی زنان و حمایت از کودکان اندونزی در سال گذشته، اندونزی در معرض خشونت علیه زنان است. این نظرسنجی در حدود ۹۰۰۰ خانوار در ۸۳ شهر و ۲۴ استان انجام شد.
این نظر سنجی چهار نوع خشونت را بررسی کرد، یعنی جسمی، جنسی، احساسی و اقتصادی. یافته های مقدماتی منتشر شده نشان می دهد که دو نفر از پنج زن یا بیش از ۴۱ درصد حداقل یکی از چهار نوع خشونت را تجربه کرده اند.
در سال ۲۰۱۶، ۱۶ درصد از این نوع خشونت ها را تجربه کرده بودند. بیش از ۳۳ درصد از زنان ۱۵ تا ۶۴ ساله، در زندگی خود، خشونت فیزیکی و یا جنسی را تجربه کرده بودند.
این رقم با ارقام جهانی در مورد خشونت جنسیتی مطابقت دارد.
مطالعه دیگری از سوی بنیاد Thompson Reuters در مورد خطرناک ترین شهرهای بزرگ جهان برای زنان به این نتیجه رسید که جاکارتا در میان شهرهای خطرناک برای زنان در جهان در رتبه نهم قرار دارد.
این همه نشان می دهد که خشونت علیه زنان در اطراف ما اتفاق می افتد. پس چه باید کرد؟ حمایت، حفاظت، ارائه کمک حقوقی، کمک های پزشکی و کمک های مشاوره ای برای زنان در اندونزی باید افزایش یابد.
این تلاش ها باید با برنامه های توانمند سازی اقتصادی برای زنان با هدف ارتقای اعتماد به نفس و مهارت های آنان همراه باشد.
آموزش و غنی سازی دانش و آگاهی از مسائل جنسیتی و خشونتی نیز بخش مهمی در مبارزه با خشونت علیه زنان محسوب می شود.
علاوه بر اقدامات خوب و سازنده وزارت توانمندسازی زنان و حمایت از کودکان، اخیرا خبر خوبی برای زنان از بامبانگ سوساتیو، رئیس پارلمان آمده است که مجلس به زودی مباحث در مورد لایحه مبارزه با خشونت جنسی به اتمام می رساند تا مبنای قانونی برای دفاع از قربانیان خشونت جنسی باشد.
امید است با پایه قانونی روشن و قوی و همکاری خوب بین وزارت توانمندسازی زنان و حمایت از کودکان با ذینفعان مختلف، بتوانیم خشونت را در این کشور کاهش دهیم و حتی از بین ببریم.
نظر شما