باز تولید ارزشهای ملی گرایی افراطی که به ویژه در سالهای اخیر در عراق تقویت شده است می تواند در راستای به چالش کشیدن بازیگری به نام جمهوری اسلامی ایران و هم چنین ظهور و بروز گرایش های ایران ستیزانه در میان جوانان عراق که آینده ساز این کشور هستند عمل کند

مرور شبکه های اجتماعی و بررسی محتوای آنها بیانگر شمار زیادی از مطالبی است که در راستای مدح و تمجید از دوران گذشته عراق منتشر می گردد. عکس هایی از دوران گذشته عراق،عمران و آبادانی در دوران پادشاهی،وضعیت معیشت مردم و تصاویری از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی عراق که همگی در بهترین حالت  بازنمایی از دوران طلایی گذشته عراق در نزد افکار عمومی مردم عراق است . تصاویری که در درون خود دربردانده نوعی حسرت نسبت به دهه های گذشته عراق بوده و نوعی سرپوش گذاشتن بر چالش ها و مشکلات کنونی است.در گفتار مردم نیز پدیده گذشته گرایی  تقریبا نمود داشته و اقشار مختلف مردم به صورت نسبی از دوران گذشته عراق به نیکی یاد کرده و فارغ از چالش ها و مشکلات موجود در آن دوران صحبت می کنند.این پدیده  به ویژه در میان جوانان که بخش اعظم هرم جمعیتی جامعه عراق را تشکیل می دهند مشاهده می شود. رواج پدیده گذشته گرایی در عراق به ویژه طی سالیان اخیر و به ویژه در میان جوانان معلول وضعیت عراق پس از سال ۲۰۰۳ و اشغال نظامی این کشور است.دورانی که مشخصه های اصلی آن  را می توان در مواردی  چون فقدان خدمات اساسی،اشغال نظامی ،فقدان زیر ساخت های اساسی و نابودی آنها،بحران های ناشی از جنگ های متوالی،سهمیه بندی حزبی  و گروهی،فساد گسترده اداری و مالی و هم چنین ناکارآمدی حکومت های محلی و دولت مرکزی  و در کنار این موارد فقر،بیکاری گسترده در میان فارغ تحصیلان  دانشگاهی خلاصه کرده مواردی که موجب ایجاد نوعی فضای سرخوردگی و یاس نسبت به آینده  نامعلوم و مبهم در میان جوانان عراقی شده است.در این میان حاملان فکری گفتمان های گذشته چون نخبگان بعثی و نخبگان طرفدار نظام پادشاهی با انتشار گسترده مطالب و تصاویر مربوط به دوران گذشته عراق و مقایسه آن با وضعیت کنونی  به تعمیق پدیده گذشته گرایی در جامعه عراق دامن می زنند به گونه ای که در میان بخشی از اقشار مختلف مردم و به ویژه جوانان آرزوی بازگشت به دوران گذشته و رهایی از وضعیت کنونی نگریسته می شود. در پدیده گذشته گرایی جامعه بجای امروز و آینده بیشتر در گذشته زندگی می کند.  جامعه ای که در آن یا بر گذشتگان می گرید و یا به شکوه گذشتگان افتخار می کند. از این رو  در چنین جامعه  ای هیچ وقت به حال و امروز خود نمی اندیشد و در نتیجه آینده ای هم پیش رو نخواهد داشت. در واقع جوان عراقی با متوسل شدن به پدیده گذشته گرایی در پی ارائه تعریفی مطلوب از خود بوده و تلاش می کند این مولفه را به عنوان مولفه اصلی هویتی خود تعریف کرده و با کمک طلبیدن از این پدیده از ناکامی ها و  هم چنین کمبودهای کنونی خود  عبور کند.مخاطب اصلی این پدیده اکثر جوانانی هستند که پس از سقوط صدام متولد شده و هیچ گونه درک و برداشتی از وضعیت عراق در آن دوران ندارند.وضعیتی اسف بار که در قالب تحریم های طاقت فرسا و هم چنین دوران استبداد و دیکتاتوری و هم چنین دوران کودتاهای متعدد خلاصه می شود. گذشته گرایی را می توان تا حدی گرایش به ارج نهادن به آنچه به صورتی دلخواهانه و آمرانه، «گذشته» نامیده شده و عموما ترکیبی بسیار مغشوش از واقعیت و خیال و حتی دستکاری هایی خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه در رخدادها و ذهنیت های گذشته است، دانست. این امر با قصد ویرانگری دستاوردهای زمان حال و به خصوص به قصد تاثیر گذاشتن بر فرآیندهای آینده ساز یک فرهنگ انجام می گیرد تا آنها را به سوی شکل گرفتن در قالب های یک ایدئولوژی خاص، سوق داد.

پدیده گذشته گرایی را می توان در قالب ۳ مدل اصلی طبقه بندی و تقسیم بندی نمود.۳ دسته اصلی پدیده گذشته گرایی را می توان در قالب ملی گرایی افراطی،باستان گرایی و  سلفی گرایی افراطی – تکفیری طبقه بندی نمود.

در گونه ملی گرایی افراطی عناصر چون پان عربیسم،باور به هویت عربی و هم چنین بازگشت به دوران عظمت و ابهت عراق در روابط خارجی و در فضای منطقه ای،غالب بودن گفتمان لیبرال  و سکولار و دوری از دین و هم چنین ضدیت با همسایه شرقی به نام ایران نگریسته می شود.این نگاه افراطی که توسط حاملان گفتمان بعث در عراق به شدت ترویج گشته و این نخبگان فکری در حال ایجاد تصویری از صدام و نظام حاکمیتی وی به عنوان نظامی موفق  و با ارائه تصویری سفید هستند که در مقایسه با حکومت هایی که بعد از اشغال نظامی عراق در سال ۲۰۰۳ در عراق شکل گرفتند کارآمدتر  و هم چنین موفق تر عمل کرده است.اما موضوعی که در این میان ناگفته می ماند نقش صدام و نظام حاکمیتی وی در ایجاد وضعیت کنونی عراق است.در واقع عراق امروز میراث دار بحران های متوالی است که از زمان  به حاکمیت رسیدن حزب بعث در پی کودتا در سال ۱۹۶۸ آغاز شده و طی ۴ دهه  این بحران تشدید می گردد.

نکته ای که باید به آن اشاره کرد تفاوت میان گذشته گرایی  و افتخار به پیشینه تمدنی است.در گذشته گرایی نوع نگاه انفعالی وجود دارد و تعریف فرد از خود از در چارچوب گذشته صورت می گیرد  اما در موضوع پیشینه تمدنی ضمن افتخار به گذشته تمدنی ،این نگاه به گذشته در راستای بهره برداری در آینده است و نگاه فعال است.در واقع بالیدن  و افتخار به پیشینه تمدنی امری مذموم نبوده و بالعکس می تواند مولفه ای مثبت و سازنده تلقی گردد.

گونه دیگری پدیده گذشته گرایی ،باستان گرایی است.باستان گرایی یعنی بازگشت به گذشته و تعریف خود در چارچوب آداب و رسوم و هم چنین میراث باستان است.در کشورهایی که دارای سابقه تمدنی چند هزار ساله هستند این امر به خوبی مشهود است .در ایران نیز این امر در زمینه احیای میراث پیشینینان و همچنین بالیدن به ارزشهای گذشته چون گرامی داشتن یاد و نام پادشاهان گذشته و هم چنین انتشار موارد مربوط به نحوه حمکرانی  و .... .... نمود می یابد.عراق نیز با سابقه تمدنی بین النهرین و هم چنین به عنوان مهد بسیاری از پیامبران الهی از جایگاه ویژه ای در این زمینه برخوردار است.در خلال معاشرت با اقشار مختلف مردم عراق می توان به وجود  نوعی باستان گراییبه صورت نسبی مختلف پی برد.هم چنین در فرهنگ عامه مردم افسانه ها و اسطوره هایی چون گلگامش بسیار مطرح است که این امر نیز در زمینه باستان گرایی مطرح می شود. در واقع عراقی می کوشد تا با مطرح کردن سابقه ۷ هزار ساله تمدنی گذشته دستاویزی برای تعریف خود و هم چنین موضوعی که به آن بالیده و میاه فخر و مدح دیگران است بیابد.

اما گونه سوم گذشته گرایی ، سلفی گری افراطی است . در واقع سلفیت که به معنای بازگشت به سلف صالح است نیز در راستای همین پدیده مطرح می شود.سلفی گری افراطی با اشاره به گذشته در پی استقرار مبادی و ارزشهای پیشینیان صالح است که این امر حتی می تواند به تکفیر  پیروان دیگر مذاهب اسلامی منجر شود.جنبش اخوان المسلمین مصر و شاخه های آن در کشورهای عربی و هم چنین جریانات سلفی – تکفیری جریاناتی هستند که گذشته گرا هستند و در این قالب تعریف می شوند.مضوعی که باید به آن اشاره کرد آن است که بستر شکل گیری و ترویج گفتمان سلفیت با بافت و شاکله جامعه اهل سنت عراق همخوانی نداشته و وجود  ارزشها و مبادی تصوف و هم چنین فرق صوفیه نمایانگر این موضوع است.

 سوالی که در این زمینه مطرح است آن است که آیا این «گذشته گرایی»، موثر، پویا و سازنده است؟! باید گفت آنچه در این فضا وجود دارد، تنها حسرتی انفعالی است که نه نسبتی با حقیقتِ گذشته و تاریخِ پشت سر نهاده شده دارد و نه توانِ برقراری ارتباط با آینده و زمانی که در راه است.در واقع هدف اصلی گذشته گرایی دستیابی به گذشته و در بهترین حالت حفظ گذشته است. در این پدیده رفع شکاف و اختلاف بین حال و گذشته و بازسازی گذشته  مد نظر است.تمرکز بر روی اصالت ها ست.افراد در مقابل تغییرات مقاومت نشان داده و بلکه تلاش کرده تغییرات قبلی را نیز خنثی کرده و به موقعیت گذشته باز گردند.

آنچه که باید در زمینه پدیده گذشته گرایی در جامعه عراق به آن اشاره کرد ناکارآمدی نهادهای آموزشی در تمامی سطوح از مدرسه تا دانشگاه را در بر می گیرد.متاسفانه نظام آموزشی عراق نیز خود درگیر گذشته است و نتوانمسته پس از چند دهه و حتی در طی ۱۸ سال گذشته پس از سقوط صدام در  راستای بروز رسانی خود مبتنی بر متقضیات روز حرکت کند و این امر در روند تربیت و پرورش کودکان و جوانان عراقی تاثیر گذار است.

در کنار آن نقش رسانه در ایجاد فضای مملو از امید به آینده و در راستای استفاده از ظرفیت جوانان برای عمران و آبادانی کشورشان فوق العاده حساس و تاثیر گذار است . در این زمینه نیز متاسفانه  برخی رسانه های عراقی بیشتر به پدیده گذشته گرایی دامن زده و تا حدی در راستای پخش عظمت و ابهت عراق در دوران گذشته حرکت می کنند.

در پایان باید به این نکته اشاره کرد که  باز تولید ارزشهای ملی گرایی افراطی که به ویژه در سالهای اخیر در عراق تقویت شده است می تواند در راستای به چالش کشیدن بازیگری به نام جمهوری اسلامی ایران و هم چنین ظهور و بروز گرایش های ایران ستیزانه در میان جوانان عراق که آینده ساز این کشور هستند عمل کند.در این زمینه باید به آن نیمه پنهان که به طور معمول توسط حاملان این گفتمان فکری بیان نمی گردد اشاره دقیق شود تا ارزیابی دقیقی نسبت به پیامدهای این نوع نگاه در دوران گذشته عراق آشکار شود.نقش نخبگان عراقی در راستای مقابله فکری با گفتمان ملی گرایی افراطی نیز تاثیرگذار و کارآمد خواهد بود.

کد خبر 4160

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =