از پیشنهاد رئیس جمهور چین آقای شی جین پینگ به ترتیب در سپتامبر و اکتبر ۲۰۱۳ طرح های "کمربند اقتصادی جاده ابریشم" و "جاده ابریشم دریایی قرن ۲۱" ، شش سال گذشته است. در طول این شش سال"یک کمربند و یک جاده" از ابتکار به مرحله اجرا در آمده و دستاوردهای بسیاری را به دست آورده است. نویسنده می خواهد در مورد درک ساخت و ساز "یک کمربند و یک جاده" از منظر "جریان فرهنگی" صحبت کند و عمدتاً در مورد سه جنبه زیر صحبت می کند.
جریان فرهنگی یک روش مهم برای ارتقاء پیشرفت تمدن جهان است.
اول، جریانهای فرهنگی موجب بقا و پیشرفت تمدن بشری شده است.
جهان پر از جریان است. اجرام آسمانی در عالم وسیع در جریان است، رودخانه ها، دریاچه ها، ابرها و جریان های هوایی که توسط زمین حمل می شود جریان دارد و حتی مواد به اندازه سلول ها و اتم ها به طور مداوم در حال حرکت هستند. در مورد جامعه بشری هم همینطور است، از زمان ظهور Homo sapiens مدرن، سابقه طولانی مهاجرت بین سرزمین اصلی و جزایر را تجربه کرده است و گونه هایی مانند گندم و ذرت، گاو و خوک نیز برای دستیابی به حرکت بین قاره ای از اقیانوس عبور کرده اند. با قضاوت از روند تمدن جهان، باید در نظر داشت که این موجب بقا و پیشرفت تمدن بشری می شود. به عنوان مثال، در اوایل قرن ۱۷، قاره آمریکای شمالی فقط سکونتگاه های پراکنده و جمعیت پراکنده ای داشت. برای سرخ پوستان محلی و اروپایی ها که به قاره آمریکای شمالی نقل مکان کردند، ظهور یک ملت متحد جدید آمریکای شمالی و شکل گیری یک فرهنگ منحصر به فرد آمریکای شمالی فراتر از تصور زمان بود. با این حال، عمل استعماری در پیشگام کردن قاره جدید، به طور عینی اختلافات نژاد، طبقه و فرهنگ در آمریکای شمالی را به بعد از تماس، درگیری و ادغام به ارزشهای مشترک فرهنگی تبدیل کرده و سرانجام ملت آمریکا و فرهنگ بی نظیر آمریکایی را به وجود آمد و نیروی بزرگی از جریان فرهنگی را نشان داد. از تبدیل فرهنگ اروپایی به فرهنگ آمریکای شمالی، می توانیم ببینیم که فرهنگ یک منطقه خاص در نقاط مختلف جهان رواج دارد و برای تولید شکل فرهنگی جدید، با فرهنگ محلی ترکیب می شود. اما جریان های فرهنگی در مکان های مختلف نقش های مختلفی را ایفا می کنند. به عنوان مثال، پس از ورود بودیسم از هند به چین، با ایده های سنتی چینی متحول شد و ادغام شد و پس از ۱۰۰۰ سال، سیستم جدیدی بی نظیر شکل گرفت؛ اما هنگامی وارد ژاپن شد، بودیسم با خصوصیات ملی یاماتو توسعه یافت.
دوم، جریان فرهنگی دارای خصلت منظم است و از دو جنبه منعکس می شود: جریان عمودی تاریخی و جریان افقی مکانی.
جریان عمودی به وضوح در تمدن چین منعکس شده است: با توجه به تقسیم جغرافیای طبیعی اوراسیای شرقی، تمدن چین فضای توسعه نسبتاً مستقلی را بدست آورده است. در مقایسه با جریان عمودی فرهنگ، جریان افقی فرهنگ قابل توجه تر است و معجزات تاریخی که ایجاد می کند ممکن است ما را بیشتر غافلگیر کند. مسیحیت که در اصل در دو حوزه رودخانه سرچشمه گرفته بود بعدها در اروپا و ایالات متحده آمریکا شکوفا شد. بودیسیم که از هند آمده اما در شرق آسیا و آسیای جنوب شرقی شکل گرفته است، تمدن چینی نیز دور و مسافت زیادی را طی کرده و به مناطق اطراف تابش کرده، کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و سنگابور را به سوی کشور سوق داده است.
سوم، عواملی مانند فرکانس جریان، جمعیت، حمل و نقل، وسایل ارتباطی و آگاهی فرهنگی بر اثر جریان فرهنگی تأثیر می گذارد.
اول فرکانس جریان است. اندازه فرکانس سرعت جریان فرهنگی را تعیین می کند و همچنین تأثیر جریان فرهنگی را تعیین می کند. نمونه بارز آن "جاده ابریشم" است که در سلسله هان شکل گرفت و در سلسلع تانگ رونق یافت. گرچه سلسله سونگ با ظهور امپراتوری عثمانی و نیروی های دیگری مسدود و قطع شد، اما در سلسله های یوان، مینگ و چینگ ترمیم و تغییر شدند. می توان گفت دو هزار سال پی در پی ادامه دارد. دوم گردش مردم است و مردم عامل اصلی فرهنگ هستند و هر جا افراد وجود دارد فرهنگ نیز وجود دارد، افراد متحرک حامل فرهنگ جاری و فعالترین عامل جریان فرهنگی هستند. علاوه بر این، حمل و نقل نیز یکی از بزرگترین عوامل جریان فرهنگی است، به عنوان مثال، باز شدن کانال بزرگ چینی موجب تبادل فرهنگی در شمال و جنوب، شرق و غرب چین شده است؛ ظهور مسیرهای جدید اقیانوس از قرن پانزدهم تا شانزدهم، عصر جدیدی از مبادلات جهانی سازی بشر را به وجود آورد؛ در عصر مدرن، با توسعه وسایل حمل و نقل، به ویژه علم و فناوری مدرن مانند ارتباطات صوتی و نوری، جریانهای فرهنگی بیشتر تسریع یافته اند، که این امر نیز امکان ظهور صنعت فرهنگی مدرن را فراهم کرده، و تأثیر جهانی آن حتی بی پایان است. سرانجام، می خواهم بر نقش آگاهی فرهنگی تأکید کنم: نتایج تاریخی ناشی از پذیرش فعال و پذیرش غیرفعال جریان های فرهنگی متفاوت است. به عنوان مثال، ژاپن و کره جنوبی به طور فعال فرهنگ چینی را در سلسله تانگ پذیرفتند و هرکدام چندین گروه از فرستاده ها را به شهر چانگ اَن (Chang an) و شهر لوء یانگ (Luo yang) و جاهای دیگر فرستادند تا پیشرفته ترین فرهنگ سلسله تانگ در آن زمان را بیاموزند و به سرعت سطح توسعه فرهنگی خود را به بالابرد. نگرش چین مدرن به تمدن مدرن غربی، همین یک روند از غیرفعال به فعال است. پس از گذشت چندین دهه از سیاست اصلاحات و درباز، چین ابتکار عمل را برای گشودن به دنیای خارج اتخاذ کرده است. دستاوردهای عظیم آن پایه و اساس جوانسازی بزرگ ملت چین را فراهم کرده است. این نشان دهنده اهمیت بسیار مهم آگاهی از جریان فرهنگی است.
به طور خلاصه، تحرک و جریان ، یک راه مهم برای تبادل تمدنهای جهان است، در عصر متغیر جهانی امروز، ما باید در مورد فرصت ها و چالش های جدید پیش روی توسعه جامعه بشری به طور عمیق و جامع فکر کنیم. برای درک و پاسخ به اوضاع و مشکلات جهان، کشور، منطقه و توسعه شهری ما باید نظریه جدیدی از جریان فرهنگی را پیشنهاد و ایجاد کنیم و از خرد خود در ساخت سرنوشت مشترک بشری استفاده کنیم.
سهم ویژه تاریخی "یک کمربند و یک جاده" در جریان فرهنگی
اول،"جاده برنز" و "جاده ابریشم" باعث شکل گیری فرهنگ اوراسیا و تبادل و تعامل تمدن بشری شد. به معنای وسیع، جاده ابریشم اصطلاح کلی برای مسیرهای تبادل فرهنگی و تجارت با مسافت طولانی در سراسر اوراسیا و حتی شمال و شرق آفریقا اشاره دارد. علاوه بر این، جاده ابریشم نه تنها شامل جاده دریایی ابریشم و جاده ابریشم شمال غربی است که در دوره سلسله های جنوبی و شمالی (از سال ۴۲۰ الی سال ۵۸۱ میلادی) شکل گرفته و نقش بزرگی در اواخر سلسله مینگ ایفاده کرده است، بلکه شامل جاده ابریشم جنوبی که جایگزین جاده ابریشم شمال غربی به عنوان کانال ارتباطی دریایی در اواخر سلسله یوان است. اما آنچه بسیاری از مردم ممکن است بدانند این نیست که مدت ها قبل از وجود "جاده ابریشم"، "جاده برنز" از غرب آسیای غربی، آسیای میانه تا چین شکل گرفته بود. در حقیقت، "جاده برنز" و "جاده ابریشم" یک رابطه متناوب تاریخی را ارائه می دهند. طبق اکتشافات باستان شناسی جهانی، ترکیه، عراق و سایر کشورهای آسیای غربی امروز، خرابه های ذوب مس از ۱۰ هزار سال قبل از میلاد تا ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ظاهر شدند. از آن زمان، تمدن برنز با محوریت این منطقه به سمت خارج گسترش یافته است. یکی از جهت ها ورود به شرق آسیا در امتداد "جاده علفزار" استپ اوراسیا (Eurasian Steppe) است، در حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد به سین کیانگ رسیده و در حدود ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد از کریدور حه شی (He xi) به دشت های مرکزی وارد شد. از این دیده می شود که باز شدن"جاده برنز"، پایه و اساس رشد و شکوفایی جاده ابریشم در سلسله هان، سلسله تانگ، سلسله سونگ و سلسلخ یوان را ایجاد کرد. "جاده برنز" ابتدا غرب آسیا، اروپا و شرق آسیا به هم پیوست و "جاده ابریشم" پیوند تاریخی این سه را بیشتر تقویت کرد. ترکیبی از آنها در درک ما از شکل گیری فرهنگی اوراسیا و تعامل تمدن بشری دری را برای ما باز کرد.
دوم، در مقایسه با ارزش اقتصادی، سهم فرهنگی "یک کمربند و یک جاده" بیشتر است.
تاریخ توضیح مفصلی داده است: سهم بلند مدت و بزرگ "یک کمربند و یک جاده" در مبادلات اقتصادی و تجاری و مبادلات فرهنگی بین چین و جهان بدون تردید است. این تجربه تاریخی همچنین الهام بخش کافی برای ما است که به تجدید نظر در اهمیت جهانی آن و ارزشهای فعلی و آینده بپردازیم. بدون "یک کمربند و یک جاده"، آسیا، اروپا و آفریقا، سه قاره بزرگ در این جهان، با جغرافیای طبیعی به جزایر تقسیم می شوند. همین این "یک کمربند و یک جاده" و روابط طولانی مدت تجارت و ارتباطات انسانی آن است که از موانع جغرافیایی منطقه عبور کرده است و در نتیجه ارتباط و تأثیر متقابل عناصر تمدن در آسیا و اروپا ، مراکز تمدنی متعدد همزیستی داشته اند: ابتدا تمدن آسیای غربی با محوریت دو رودخانه، عناصر تمدن را به خارج صادر می کرد و سپس در امتداد مشرق و مغرب مراکز تمدنی جدید مانند آسیای میانه، شرق آسیا و اروپا ایجاد می شد.
با این حال، در مقایسه با سهم اقتصادی، سهم فرهنگی جاده ابریشم از اقتصادی بیشتر است. سلسله یوان چین را به عنوان نمونه بررسی کنید، همانطور که امپراطوری مغول بر اوراسیا حکمرانی می کرد، خانات آن شرق آسیا، آسیای میانه، غرب آسیا و روسیه را پوشانده و یک سیستم امپراطوری عظیم را تشکیل می داد. این امر همچنین شرایط مناسب بی سابقه ای برای حمل و نقل، تبادل مواد و پرسنل در اوراسیا ایجاد کرده است. بر این اساس، محقق مشهور ژاپنی آقای سوگیاماما ماساکی اعتقاد داشت که "تاریخ جهان" واقعی از این رو گشوده شده است. در حقیقت، در دوره سلسله یوان بود که اختراعات چینی باروت، قطب نما و غیره از طریق جاده ابریشم به غرب آسیا و سپس به اروپا وارد شد. مردم سراسر غرب نیز فرهنگ بیزانس و عرب را از طریق این کانال بین المللی به شرق آوردند. مارکو پولو (Marco Polo) نیز در این دوره به چین آمد و پس از بازگشت به ایتالیا کتاب به نام « سفرنامه مارکوپولو» نوشت. می توان گفت وجود جاده ابریشم باعث ترویج مبادلات فرهنگی بین شرق و غرب و حتی جهان شده است و دوستی، برابری و متقابل صلح آمیز جهان را برای دستیابی به توسعه پایدار در این جاده فراهم کرده است.
سوم، فقدان آگاهی کافی فرهنگی در "یک کمربند و یک جاده" تاریخی، نقش آن را محدود کرده است.
اگرچه بسیاری از کشورها و مناطق درگیر در تاریخ جاده ابریشم هستند اما به دلیل محدودیت های تاریخی بویژه ابزارهای فنی همراه با شرایط سخت طبیعی و مسافت طولانی در طول مسیر باعث می شود هزینه حمل و نقل، تجارت و مبادلات فرهنگی در امتداد خط بسیار بالا باشد. همچنین این امر به طور واقعی مانع از رسیدن به نتایج بیشتر جاده ابریشم سنتی شده است. علاوه بر این، از نظر توسعه جریان های فرهنگی، جاده ابریشم در تاریخ چین صرفاً برای ارتقاء تجارت بین کشورهای خارجی و چین، علم و فناوری و مبادلات فرهنگی به منظور ترویج توسعه خود نیست. به عنوان مثال، ماموریت ژانگ جیان در سلسله هان غربی، اگرچه دوره جدیدی از مبادلات چین و خارجی را باز کرد، اما وی کاملاً از تجارت و مبادلات فرهنگی آگاهی نداشت. به همین ترتیب، مبادلات تجاری و فرهنگی بین شرق آسیا و جنوب شرقی آسیا مهمترین بخش از سیستم تجارت سنتی با محوریت چین است ... این عدم آگاهی در مبادلات برابری فرهنگی است که بر عمق و وسعت جریانهای فرهنگی چینی و خارجی تأثیر گذاشت. این نه تنها منجر به استکبار می شود، بلکه دستیابی به نتایج و توسعه بیشتر جاده ابریسم سنتی را دشوار کرد.
چگونه می توان به جریان فرهنگی؛ با کمک "یک کمربند و یک جاده" تسریع بخشید؟
نخست، باید به جایگاه و نقش مبادلات فرهنگی و همکاری در ساخت "یک کمربند و یک جاده" توجه زیادی داشت ، یک فرهنگ باز و فراگیر را حفظ کند و "یک کمربند و یک جاده" را به جاده تمدن و مبادله تبدیل کند.
ابتکار "یک کمربند و یک جاده" از زمان معرفی به عمل، به وضوح نشان می دهد که سیاست اصلاحات و درباز در چین، به ویژه امر اصلاحات و درباز به کشورهای خارجی، وارد مرحله جدید، قلمرو جدید و الگویی جدید است. ابتکار "یک کمربند و یک جاده" نه تنها شامل زمینه های اقتصادی مانند تجارت، سرمایه گذاری و حمل و نقل است بلکه جنبه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در بر می گیرد. این ابتکار، چارچوبی برای همکاری های اقتصادی منطقه ای مبتنی بر مفهوم رونق مشترک جهانی است و دستیابی به فرصتهای توسعه، هماهنگی سیاست و مزایای مکمل با کشورهای موجود در این مسیر است.
متفاوت از جاده سنتی ابریشم، ساخت و ساز "یک کمربند و یک جاده" امروز با کمک از اقتصاد، فن آوری و حمل و نقل مدرن و غیره، اتصال متقابل" زمینی، دریایی، آسمانی و آنلاین" را تحقق بخشیده است. این نه تنها پتانسیل تجاری سرمایه گذاری کشورهای در طول مسیر را گسترش داده، بلکه این یک جریان بی سابقه فرهنگ جهانی است. به عنوان چارچوبی برای همکاری های اقتصادی منطقه ای با نزدیک به ۷۰ کشور و جمعیتی ۴.۴ میلیارد نفر، "یک کمربند و یک جاده" بر اقتصاد و تجارت متمرکز شده و از طریق راه های تساوی حقوق و منافع مشترک، ساخت و ساز اشترک، به رشد و توسعه مشترک دستیابی می کند. اما در عین حال، ساخت و ساز "یک کمربند و یک جاده" نیز نیاز دارد تا به عنوان یکی از مهمترین اقدامات استراتژیک، مبادلات فرهنگی و همکاری را به طور فعال ارتقا بخشد. دلیل این امر این است که کشورهای در امتداد "یک کمربند و یک جاده" دارای شرایط ملی مختلف، فرهنگهای متنوع، جوامع پیچیده و خواستهای مختلف هستند. در عین حال اوضاع بین المللی دائماً در حال تغییر است. در روند ساخت "یک کمربند و یک جاده" خطرات و عوامل بالقوه زیادی وجود دارد، در حال حاضر برخی از آنها قابل ملاحظه نیستند، اما ممکن است در هر زمان و در هر مکان خود نمایی کند. بنابراین، چگونگی حل چنین خطرات و درگیری ها بسیار مهم است. "فرهنگ" خود ابزارهای مهمی برای رفع اختلافات و تقویت اعتماد متقابل دارد. بنابراین، باید به جایگاه و نقش مبادلات فرهنگی و همکاری در ساخت "یک کمربند و یک جاده" توجه زیادی داشته باشد، منش فرهنگی برابر، درباز و بخشنده و بزرگوار را حفظ کند، مبادلات فرهنگی با کشورهای در مسیر را تقویت کند و "یک کمربند و یک جاده" را به یک جاده متمدن و مبادله تبدیل کند.
ثانیاً، از شش جنبه شروع کند و جریان فرهنگی را به کمک "یک کمربند و یک جاده" تسریع کند.
یک، روابط اقتصادی و تجاری را تقویت کند و تحرک پرسنل را ارتقا دهد. به طور فعال باز کردن بازارهای مربوطه خود را ارتقاء دهد؛ با امضا کردن توافق نامه های سرمایه گذاری و توریستی چند جانبه و دو جانبه، با تضمین های نهاده ارتقاء مبادلات پرسنلی بین کشورها را فراهم کند، و قدرت اقتصادی تحرک فرهنگی را تقویت کند.
دو، کارکردها و نقش های بانگ سرمایه گذاری زیر ساخت های آسیا و صندوق جاده ابریشم را ایفاء کند. از طریق همکاری و سرمایه گذاری در ساخت راه آهن و بزرگراه های مرزی، باز کردن مسیرهای بین المللی بیشتر کشورها در طول مسیر، بهبود بخشیدن شبکه حمل و نقل بین المللی در طول مسیر و سایر راه ها، حمل و نقل مناسب برای ارتباطات افراد و جریان های فرهنگی فراهم کند.
سه، همکاری در علم و فناوری به ویژه در زمینه فرهنگ و فناوری را تقویت کند. علم و فناوری از زمان های بسیار قدیم نیروی محرک اصلی جریان فرهنگی بوده است و با کمک فن آوری های جدیدی از قبیل ۵G ، هوش مصنوعی و داده های بزرگ، موج توسعه رسانه های جدید، همکاری گسترده ای را در بین کشورها در زمینه های علم و فناوری به ویژه علم فرهنگی ایجاد کند، از جمله بهبود ساخت و ساز زیرساختهای فناوری اطلاعات نوین، تقویت توسعه و کاربرد نرم افزارهای رسانه ای جدید در بازار بین المللی و غیره، به گونه ای که "فرهنگ + فناوری" به بزرگترین تقویت کننده برای تسریع در جریان های فرهنگی تبدیل شود.
چهار، مبادله پروژه ها و محصولات در زمینه فرهنگی را تقویت کند. از طریق فعالیت های توسعه گردشگری فرهنگی "یک کمربند و یک جاده" و جشنواره فیلم بین المللی "یک کمربند و یک جاده"، فرهنگ چینی را برای جهانی شدن ترویج دهد؛ درک بین کشورها و مناطق در طول مسیر را بهبود بخشد، مبادلات فرهنگی و گردشگری و همکاری بین کشورها و مناطق مختلف ترویج کند، و درک و شناخت فرهنگ یکدیگر را تقویت کند؛ به طور مشترک فعالیتهای بین المللی مبادلات فرهنگی مانند موزه ها، هنرهای نمایشی و نمایش های غیر میراثی را برگزار کند و بی نظیرترین و برجسته ترین فرهنگ های ملی کشورهای مختلف را بشناسد و بداند؛ غرفه "یک کمربند و یک جاده" در "نمایشگاه فرهنگی" را به طور خوبی اجرا کند، توسعه تجارت بین المللی فرهنگی را ارتقا دهد و به طور مداوم فضای همکاری یکدیگر را در زمینه صنایع فرهنگی گسترش دهد.
پنج، مبادلات بین المللی را با شهرها به عنوان نهاد اصلی تقویت کند. شهر، فعال ترین قسمت اصلی توسعه فرهنگی و مبادلات فرهنگی خارجی است. به طور فعال نحوه تبادل شهری را با "شهرهای دوستی بین المللی " به عنوان شکل اصلی بررسی کند، همکاری گسترده ای را در زمینه های مختلفی از جمله سیاست، اقتصاد، علم و فناوری، آموزش، فرهنگ، بهداشت، ورزش، حفاظت از محیط زیست و مبادلات جوانان انجام می دهد؛ دوستی را ارتقا می بخشد و توسعه را با هم پیش ببرد و آن را به پیوندی برای ارتقاء جریان فرهنگی تبدیل کند.
شش، مهمترین مساله، درک و تقویت آگاهی از جریان و مبادلات فرهنگی است، به گونه ای که به یکی از اهداف نهایی ساخت "یک کمربند و یک جاده" و الگویی برای یادگیری متقابل و ادغام تمدن ها در سراسر جهان تبدیل شود.
وانگ جینگ شینگ (Wang jing sheng)
منبع : روزنامه فرهنگ چین، ۲۶ / ۱۲ / ۲۰۱۹
نظر شما