در مورد ماهیت سکولار جامعه قزاقستان در قانون اساسی به صراحت آمده است. با این حال، علیرغم چارچوب قانونی، برخی از شهروندان ممکن است در مورد ارزش های سکولار دوسوگرا باشند. بسیاری از ساکنان این کشور در سنت‌های سکولار بزرگ شده‌اند، اما بسیاری از آنها نیز پس از کسب حاکمیت قزاقستان در دوران رنسانس مذهبی متولد شده‌اند. جامعه و ایدئولوژی مردم در حال به روز شدن است، اما چه خطری برای قزاقستان وجود دارد؟

خلاصه

در مورد ماهیت سکولار جامعه قزاقستان در قانون اساسی به صراحت آمده است. با این حال، علیرغم چارچوب قانونی، برخی از شهروندان ممکن است در مورد ارزش های سکولار دوسوگرا باشند. بسیاری از ساکنان این کشور در سنت‌های سکولار بزرگ شده‌اند، اما بسیاری از آنها نیز پس از کسب حاکمیت قزاقستان در دوران رنسانس مذهبی متولد شده‌اند. جامعه و ایدئولوژی مردم در حال به روز شدن است، اما چه خطری برای قزاقستان وجود دارد؟

مقدمه

قزاقستان یک کشور چندملیتی است که در آن گروه‌های دینی و قومی مختلفی زندگی می‌کنند. با این وجود، این سوال که "آیا جمعیت قزاقستان سکولار است یا دیندار" همچنان بحث‌برانگیز است.

بر اساس آخرین داده‌ها، حدود 70 درصد از جمعیت قزاقستان خود را مسلمان می‌دانند، در حالی که 30 درصد باقی‌مانده را ارتدوکس‌ها، کاتولیک‌ها، پروتستان‌ها، بودایی‌ها، یهودی‌ها و پیروان سایر ادیان تشکیل می‌دهند. اگرچه، بسیاری از کسانی که خود را مسلمان می‌خوانند در واقعیت از بسیاری از موازین دینی پیروی نمی‌کنند.

گزارش

اگر به قانون اساسی جمهوری قزاقستان نگاه کنید، ماهیت سکولار جامعه ما به وضوح در آن نشان داده شده است. با این حال، گاهی اوقات اختلافاتی بین چارچوب قانونگذاری و زندگی واقعی وجود دارد. بنابراین، من می‌خواهم بدانم که ارزش‌های سکولار چگونه برای شهروندان قزاقستان مهم است.

من معتقدم که سکولارها جمعیت غالب کشور را تشکیل می‌دهند. به این دلیل که این جمعیت شامل افرادی است که دقیقاً در سنت‌های سکولار پرورش یافته‌اند. در عین حال، دینداران نسبت به کسانی که پس از به دست آمدن حاکمیت قزاقستان، در یک دوره‌ای خاص مثلاً یک رنسانس دینی، به دنیا آمده‌اند، رو به افزایش است.

به عنوان مثال اخیراً ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی با حضور دو امام با خطبه‌های بسیار خارق‌العاده، اگر نگوییم عجیب، منتشر شده است. یکی از آنها با این استدلال که چگونه می‌توان جشن‌های مدرن (عروسی، سالگرد) را حلال در نظر گرفت، قاطعانه اظهار داشت که تنها شرط آن است که در طول برگزاری این مراسم، زن و مرد در اتاق‌های جداگانه باشند. دومی حتی رادیکال‌تر بود. او معتقد بود که در مردها پوشیدن کت‌وشلوار کلاسیک (مردانه) نشان دهنده تعهد آنها به گرایش جنسی غیرسنتی است.

بارزترین چیز این است که هر دو روحانی از نظر ظاهری بسیار جوان به نظر می‌رسند. بر این اساس می‌توان فرض کرد که والدین آنها از نسلی هستند که در سنت‌های سکولار پرورش یافته‌اند. اما این جوانان به دلایلی به مسلمان افراطی محافظه‌کار تبدیل شده اند.

شاید مطالعات جامعه‌شناختی خاصی در این زمینه وجود داشته باشد، اما من با آنها آشنایی ندارم. بنابراین فقط می‌توانم نظر شخصی خود را بیان کنم. به نظر من علیرغم تداوم غلبه ارزش‎های سکولار در جامعه ما، اما مسئله به این سادگی‌ نیست، زیرا عوامل قومی بر آن تاثیرگذار است. به عنوان مثال، در میان نمایندگان اقوام ترک و قفقاز (به ویژه در بین جوانان)، تأثیر مولفه اسلامی کاملاً احساس می‌شود. در حالی که اسلاوها چنین شیفتگی به موضوعات دینی نشان نمی‌دهند. در هر صورت، عمق نفوذ آن در آگاهی توده‌ای این قوم به وضوح کمتر است.

در این راستا، این سوال مطرح می‌شود که ارزش‌های سکولار تا چه زمان همچنان جایگاه غالب خود را در جامعه ما حفظ خواهد کرد؟ آیا خود دولت که آنها را در قانون اساسی‌اش قرار داده قادر به حفظ این موقعیت می باشد؟

بازتولید بافت ارزشی سکولاریسم را می‌توان و باید وظیفه همه مردم و به ویژه کسانی که در حوزه انسان‌دوستانه ایدئولوژی، آموزش، علم، فرهنگ و هنر فعالیت می‌کنند، تلقی کرد. بالاخره در این حوزه‌های زندگی است که روح روشنگری شکل می‌گیرد؛ از مدرسه آغاز می‌شود و سپس در موسسات آموزش عالی تخصصی و متوسطه و در نهایت در راس هرم یعنی در مراکز علمی، بنیادی و کاربردی ادامه می‌یابد. ادبیات، موسیقی، هنرهای زیبا و به خصوص سینما را نباید نادیده گرفت. ما به یک "طوفان فکری" قدرتمند با مشارکت متخصصان شایسته نیاز داریم.

برای شروع، باید اذعان داشت که امروزه آگاهی توده‌ای جامعه قزاقستان به طور کلی و جامعه قزاقستان به طور خاص، به بیان مجازی، "اتمی" شده است. به عنوان مثال، در مسئله ملی، این دلبستگی برخی از به‌اصطلاح اینترناسیونالیسم‌ها و سقوط برخی دیگر به یک افراط دیگر مثلا ناسیونالیسم بدوی است. اما هر دو پدیده توسط منابع تقریباً یکسانی تغذیه می‌شوند که مبتنی بر نارضایتی‌های واقعی یا خیالی، ناامیدی‌ها و عقده حقارت هستند. و به طور متناقض، آنها ثمره عقب‌ماندگی و ناتوانی در درک و احساس عینی روابط علت و معلولی مشکلات اجتماعی هستند.

همین تصویر در سطح دیدگاه‌های مذهبی مشاهده می‌شود، زمانی که یک التقاط باور نکردنی و یک اختلاف فرهنگی کامل بین طرفداران اسلام سنتی، نمایندگان جنبش‌های رادیکال و طرفداران تنگریسم وجود دارد. در عین حال، هر سه بال، مدعی نوعی انحصار معنوی هستند که ظاهراً فقط به آنها تعلق دارد.

همه این گرایش‌ها نمی‌توانند برای آینده جامعه ما نگران نباشند، به ویژه هنگامی که مساله نیاز به تناسب با فرآیندهای جهانی‌سازی که به هر قیمتی در همه عرصه‌های زندگی نفوذ می‌کند، مطرح می‌شود. اگر با در نظر گرفتن ماهیت چندملیتی و چندمذهبی جامعه خود، نتوانیم در کوتاه‌ترین زمان ممکن ایده‌های ایدئولوژیک و فرهنگی را به وضوح تدوین کنیم، ممکن است که از فرآیندهای جهانی عقب بمانیم.

امروزه مسئله نقش ارزش‌های سکولار در سیستم آموزش و پرورش نسل جوان بسیار مهم شده است، زیرا آنها نقش کلیدی در آن دارند. اگر امروز آنها را در خط مقدم سیاست آموزشی و به ویژه تربیتی قرار ندهیم، ممکن است آینده دولت و جامعه ما در خطر باشد. فرسایش ارزش‌های سکولار در میان جوانان قزاق نگرانی خاصی دارد. در اینجا یک وضعیت متناقض وجود دارد. از یک سو شاهد رشد سریع خودآگاهی ملی و از سوی دیگر سنت‌گرایی رادیکال هستیم.

به طور خلاصه این را می گویم: "آینده برای کسانی نیست که به ساخت معابد مذهبی مبادرت می‌ورزند، بلکه برای کسانی است که کاخ‌های علم و روشنگری را می‌سازند ...". این یک حقیقت قدیمی ثابت شده و تایید شده در کل تاریخ بشریت است.

نتیجه‌گیری

بر اساس آنچه گفته شد، قزاقستان کشوری با سنت‌های فرهنگی، قومی و دینی فراوان است و بر همین اساس، مردم این کشور جهان‌بینی و دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به نقش دین در جامعه دارند.

اکثریت جمعیت قزاقستان مسلمان هستند، اما بسیاری از آنها طرفدار جدایی دین از سیاست هستند و از اصول سکولاریسم حمایت می‌کنند. در عین حال، کسانی هستند که از شیوه زندگی سنتی‌ نیز حمایت می‌کنند و از نقش فعال دین در زندگی عمومی استقبال می‌کنند.

انتخابات اخیر قزاقستان منعکس‌کننده این دیدگاه‌ها و نظرات متفاوت مردم بود. بنابراین، مهم است که احزاب سیاسی به نمایندگی از جهان‌بینی‌های مختلف، منافع هر قشر را در نظر بگیرند.

 در قزاقستان بین دولت و مردم گفتگو می‎شود و دولت نقش دین را در جامعه با اهمیت تلقی می کند. برای دولت مهم است که بین احترام به سنت‌های دینی و پایبندی به اصول ، یک دولت سکولار تعادل برقرار کند.

به طور کلی، انتخاب بین یک جامعه سکولار و یک جامعه مذهبی در قزاقستان به نظرات و دیدگاه‌

های مردم و همچنین به فرآیندهای سیاسی این کشور بستگی دارد. به نظر می رسد تا زمانی که موانع قانونی انتخاب مردم در جامعه قزاقستان برداشته نشود نمی توان اظهار نظر درستی در این خصوص نمود اگر چه بر اساس اطلاعات میدانی و تعامل با مردم در صورت برداشتن موانع قانونی سرعت گرایش و انتخاب به سمت و سوی دین و فعالیتهای مذهبی شتاب دو چندان خواهد گرفت.

تاریخ : 13/3/1402

منبع:

https://qmonitor.kz/society/4322

کد خبر 15739

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 5 =