۱۵ تیر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۳

رشد گروه های افراطی در مناطق مختلف که خود را از پیروان اصلی دین اسلام معرفی می کنند و حملات متعدد تروریستی آنها باعث شده است که وجهه ای نادرست به جهانیان معرفی گردد و به خاطر همین نما از یک سو بسیاری از تندرو های دیگر ادیان کمال استفاده را ببرند و از سوی دیگر مسلمانان سرخورده و به سوی دیگر مذاهب کشیده می شوند.

جهانیان باید از کسانی که از اصلاح در اسلام سخن می گویند حمایت کنند.

اصرار ورزیدن به اینکه تروریسم ربطی به اسلام ندارد آن هم پس از هر حمله جدید تروریست ها، دیگر چندان قابل دفاع و پذیرفتی نیست. زمانی که این عبارت کلیشه ای و به شکل گزارش ها تکرار می شود که این تروریست های مسلمان از دستورات دین اسلام تابعیت می کنند، نه تنها برای مسلمانان هند بلکه برای میلیون ها انسان در سراسر دنیا آزار دهنده خواهد بود.

پیروان ادیان اصلی به خاطر اعتقادات خود کشته شده اند (به تفضیل به آن خواهیم پرداخت). اما فرید زکریا به عنوان نویسنده و مجری تلویزیون می گوید: "دفعه بعد که در مورد یک حمله تروریستی چیزی شنیدید، تفاوتی ندارد که کجا و تحت چه شرایطی به وقوع پیوسته، حتما با خود می اندیشید دوباره مسلمان ها! و احتمالا درست حدس زده اید". به هر حال، اکثریت قریب به اتفاق ۱.۶ میلیاردی مسلمانان این قاتلان جهادی را جزء مذهب خود به حساب نمی آورند. آنها تاکید دارند که چنین قاتلانی اصل اساسی رحم و مشقت اسلام را نقض کرده اند. اکثر قربانیان تروریسم هم مسلمانان هستند. سیل حملات جهادی در خلال ماه مبارک رمضان در جنوب آسیا نیز به دلیل بی حرمتی به اعتقادات مسلمانان توسط آنها محکوم شد.

به استثنای چند مورد، اکثر رهبران جهانی با صدای بلند این احساسات را بیان می کنند. عرف کاری سیاست مداران در هر کجای دنیا اعلام عمومی این مطلب است که جهادیون نمایندگان مذهبی آنها نیستند. هنوز و با وجود انکار هر گونه ارتباطی با مذهب، تروریست ها شعارهای مذهبی را فریاد می زنند و زمان کشتن قربانیان خود از آنها آزمون قرآن شناسی می گیرند و این خشم عمومی را بیشتر بر می انگیزد.

یکی دیگر از موارد مشترک احتراز این است که تنها مسلمانان میانه رومی توانند به این چالش داخلی در اسلام پاسخ دهند. اما پس از پاسخگویی، اغلب با خصومت های افراطی نه تنها از جانب مسلمانان  بلکه به طور تکان دهنده ای از جانب سازمان های سکولار رسانه ها و دانشگاه ها مواجه می شوند. برخی موارد مستند از این قضیه حتی در آمریکا،کشور آزادی بیان نیز مشهود است.

برخی مسلمانان میانه رو سر خورده به خاطر ریسک بالا (از زمانی که جهادیون با خشونت، تعصب اسلام در مورد ارتداد را اعمال کردند)، یا دست از اعتقادات خود کشیدند و یا با سکوتشان خود را کنار کشیدند. این صدای آنهایی است که با اینکه سامریان خوبی هستند و با قربانیان همدردی می کنند، اما جسارت ندارند که به سمت اصلاحات مذهبی پیش بروند، آنها لایق حمایت کسانی هستند که به واقع سکولارند.

پس از بمب گذاری ماراتن بوستونپ، علی .آ .رضوی  نویسنده پاکستانی – کانادایی نوشت : تشکیلات  "تنها جهاد نه چیز دیگری" دوباره قدرت کامل خود را باز یافت. اگر عاملان چنین حملاتی بگویند که تحت تاثیر سیاست یا ناسیونالیسم قرار گرفته اند، ما به آنها ارزش می دهیم. اما زمانی که آنها مدام اعتقادات مذهبی خود را انگیزه اصلی کارهایشان ذکر می کنند، خود را باز پس می کشیم، به گونه خود سیلی می زنیم و گمان می کنیم مسئله مهم تری در میان است. آری یک "علت ریشه ای" که اغلب مذهب به خودی خود همین علت ریشه ای دانسته می شود.

این نوع صداقت در میان مفسران جریانات اصلی دنیای مدرن، لیبرال و دموکرات امروزی دیگر وجود ندارد. نام نهادن تروریسم جهادی و ترس از چسباندن القابی نظیر متعصب، اسلام هراس و یا حتی نژاد پرست ممنوع است.

متون مقدس کتب دینی کهن نظیر یهودیت، مسیحیت، اسلام و هندوئیسم از یک سو پیروان خود را به عشق، مهربانی و تحمل و از سوی دیگر به انتقام، زن ستیزی و خشونت دعوت می کنند. باراک اوباما به جهانیان یاد آورشد که در خلال جنگ های صلیبی و تفتیش عقاید مذهبی توسط کلیساها، مردم اعمال وحشتناکی را به نام مسیح انجام می دادند.

تقریبا در تمام مذاهب اصلی پیروان متعصب و قاتل وجود داشته اند. حتی در عصر مدرن هم همانند اسلام گرایان چندین نمونه از کشتارهای مذهبی وجود داشته است. به عنوان مثال کشتار توسط بودائیسم در سریلانکا و میانمار و کلینیک سقط جنین درآمریکا. سیک های افراطی نیز در هندوستان اقدام به حملات تروریستی می کنند. در میان هندوها "دارا سینگ" به خاطر کشتن مبلغ مذهبی استرالیایی و فرزندانش به حبس ابد محکوم شد. از دیگر نمونه های تروریسم در میان هندو ها می توان به پرونده سال های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ (سامجاتا ،مالگان ، اجمر) اشاره کرد که در حال رسیدگی در دادگاه است.

اما در مقیاس گسترده تر، تعداد حملات و تلفات تروریسم جهادی اسلامی بیشتر از بقیه گروه هاست. حتی افراط گرایان سنتی و غیر مذهبی جناح چپ مانند "بادر مین هوف" آلمان، بریگار دز سرخ ایتالیا، اف ای آر سی کلمبیا، راه درخشان پرو و ناکسالیت خودمان در حال حاضر یا منحل شده اند و یا دیگر در اوج نیستند.

حال نگاهی به اعداد و ارقام بیاندازیم. در سال ۲۰۱۵ "ای یان برمر" دانشمند علوم سیاسی در سایت آماری خود بزرگ ترین سازمان های تروریستی دنیا را معرفی کرد که به این شرح است: آی اس (۸۴۲۰ مرگ و میر)، بوکو حرام (۶۲۹۹)، طالبان (۵۲۱۵)، الشباب (۱۵۸۶). القاعده هیچ رتبه ای در این آمار به دست نیاورد که خود بیانگر رشد تصاعدی افراطیون اسلام گراست. «آیان حیرسی علی» نویسنده و پناهنده سومالیایی می گوید: "مسلمانان نمی توانند به سادگی ادعا کنند که افراطیون از دستورات دین آنها کمال سوء استفاده می کنند". قاتلان سازمان دولت اسلامی و بوکو حرام با استناد به همین متون دینی معتقدند که مسلمانان سراسر دنیا مقدس اند (حق دارند قربانی کنند) ... بزرگترین مانع در تغییر دنیای اسلام سرکوب تفکرات انتقادی است.

این طور نیست که سایر مذاهب، متون دینی خود را تصحیح می کنند. اما آنها بهتر از مسلمانان با مدرنیته کنار می آیند. همانگونه که زکریا تصریح می کند :"تروریست های اسلام گرا تنها از آمریکا و غربی ها تنفر ندارند. آنها از دنیای مدرن متنفرند." تروریست های جهادی باید فروکش کنند و این همان تغییر است.

آنچه امروز دنیا به آن نیاز دارد شعارهای کلیشه ای و تصحیح سیاسی نیست. ما نیازمند حمایت از کسانی هستیم که در خصوص اصلاحات سخن به میان می آورند تا با مدرنیته سازگار شوند. در غیر این صورت، از خود گذشتگی و ایثارمسلمانان شجاعی نظیر فراز حسین که در مقابل تروریسم ایستادگی کرده اند به هدر می رود. این مرد فقید در حمله "داکا " و به دلیل اجتناب از تسلیم دوستان خود کشته شد.

ملاحظه : رشد گروه های افراطی در مناطق مختلف که خود را از پیروان اصلی دین اسلام معرفی می کنند و حملات متعدد تروریستی آنها باعث شده است که وجهه ای نادرست به جهانیان معرفی گردد و به خاطر همین نما از یک سو بسیاری از تندرو های دیگر ادیان کمال استفاده را ببرند واز سوی دیگر مسلمانان سرخورده و به سوی دیگر مذاهب کشیده می شوند.

روزنامه: تایمز اف ایندیا    مورخ: ۶ ژولای

کد خبر 1892

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =