دارالعلوم دیوبند / مدرسه علمیه اسلامی
پس از اینکه همۀ تلاشها برای رویارویی مستقیم با استعمار انگلیس که عامل اصلی زوال و نابودی حاکمیت مسلمانان در هند به شمار میرفت، در چندین مرحله با شکست مواجه شد و استعمار پیر توانست سیطرهاش را بر سراسر هند بگستراند، دولت انگلیس همۀ موقوفات، مستغلات و منابع درآمد مدارس اسلامی را مصادره کرد و برای نابودی این مراکز اصلاح، تفکر، دعوت (تبلیغ) و تعلیم و تربیت وارد عمل شد تا بدین ترتیب مسلمانان در گذر زمان، جاهل و ناآگاه بارآیند و سوگیری و گرایش آنان به مسیحیّتِ تحریف شده به آسانی انجام پذیرد.
هنگامی که فعالیتهای تبشیری با حمایت استعمار پیر و تبلیغات گستردۀ هندوها که بیشتر اوقات با تبشیریهای مسیحی همصدا بودند، علیه دین اسلام افزایش یافت، علما و سکان داران کشتی اسلام و مسلمین در هند، همۀ راهکارهایی را که به حفاظت از کیان اسلام و فرهنگ و عقیدۀ اصیل اسلامی در این کشور کمک می کرد، مورد بحث و بررسی قرار دادند. آنان سرانجام به این نتیجه رسیدند که تنها راه حل، راه اندازی مراکز و مدارس آموزش علوم اسلامی با حمایت و پشتیبانی توده مردم مسلمان است؛ زیرا با این شیوه، علوم کتاب و سنّت و معارف دینی انتشار یافته و مسلمانان بر دین و باورشان استوار خواهند ماند.
سرآمد این علما و بزرگ مردان، محمّدقاسم نانوتوی (درگذشته ۱۲۹۷ق. / ۱۸۷۹م.) بود که با همکاری و رایزنی دوستان خود مولانا رشیداحمد گنگوهی (درگذشته ۱۳۲۳ق. / ۱۹۰۵م.)، مولانا ذوالفقارعلی دیوبندی (درگذشته ۱۳۲۲ق. / ۱۹۰۴م.)، حاج سید محمدعابد دیوبندی (درگذشته ۱۳۳۱ق. / ۱۹۱۲م.)، مولانا یعقوب نانوتوی (درگذشته ۱۳۰۲ق. / ۱۸۸۴م.)، مولانا رفیع الدین (درگذشته ۱۳۰۸ق. / ۱۸۹۰م.)، مولانا فضل الرحمان عثمانی دیوبندی (درگذشته ۱۳۲۵ ق. / ۱۹۰۷م.)، روز چهارشنبه ۱۵ محرم الحرام سال ۱۲۸۳ق. / ۳۰ می ۱۸۶۶م. در مسجدی قدیمی به نام «مسجد چتّه» که در جنوب شرقی محوطۀ کنونی دارالعلوم دیوبند واقع است، اقدام به تأسیس مدرسه و مرکزی نمودند که هستۀ اولیّه آن با یک مدّرس به نام «محمود دیوبندی» و یک طلبه به نام «محمودالحسن» آغاز به کار کرد. بعدها همان طلبه به جایگاهی رسید که رهبری مسلمانان و مردم هند را در نهضت آزادی هند از استعمار انگلیس به عهده گرفت و به «شیخ الهند» معروف شد و سرانجام این نهضت به استقلال هند انجامید.
مولانا نانوتوی که روزی کار خود را با 15 نفر آغاز کرد، گمان نمی کرد که روزی (کمتر از چهل سال بعد) شمار دانشجویان از مرز هزار نفر بگذرد و این مدرسه در ردیف بزرگترین مراکز علمی آسیا قرار گیرد.
علمای دیوبند از همان ابتدا بر آن شدند تا مدارس وابسته به مدرسه مادر را در مناطق دیگر تأسیس کنند تا با این اقدام به ترویج بهتر دانش دینی و آموزش افراد علاقهمند به مشاغل مذهبی روی آورند. لذا به فاصله 6 ماه از تأسیس دارالعلوم دیوبند، مدرسه مظهرالعلوم در سهارنپور تأسیس شد که با همان الگوی دیوبند اداره میشد. و تا سال 1880 میلادی(کمتر از 15 سال)، بیش از 12 مدرسه دیگر راه اندازی شد. و تا آخر قرن نوزده میلادی به بیش از 40 مدرسه رسید.
دیوبند
این مدرسه در روستایی به نام دیوبند (Deoband) آغاز به کار کرد؛ منطقه ای که در آن زمان ویژگی خاصی نداشت، اما با وجود این مدرسه که در بدو تأسیس «مدرسه عربیه اسلامیه» نام داشت، توسعه و شهرت یافت. نام و آوازۀ دیوبند در مدت کوتاهی در اطراف واکناف شبه قاره هند و حتی فراتر از آن، در سرزمین های دیگر نیز منتشر شد. امروزه دیوبند از بسیاری از کلان شهرهای هند نیز شهرت بیشتری دارد. دیوبند در شهرستان سهارانپور، در ایالت اتراپرادش و در ۱۵۰ کیلومتری شمال دهلی پایتخت هند واقع است. رودخانة «گنگ» از شرق سهاران پور و رودخانة «جمنا» از غرب آن عبور می کند.
بنیانگذار دارالعلوم دیوبند
بنیانگذار دارالعلوم دیوبند، محمّد قاسم بن اسدعلی صدّیقی نانوتوی، از علمای ربّانی، مجدّد و متفکّر قرن سیزدهم هجری است. ایشان در سال ۱۲۴۸ق. در شهر نانوته از توابع شهرستان سهارانپور به دنیا آمد و در سال ۱۲۹۷ق. در ۴۹ سالگی در دیوبند وفات کرد و در همان جا به خاک سپرده شد.
وی برای فراگیری علوم اسلامی نزد مولانا مملوک علی نانوتوی (متوفای ۱۲۶۷ق.) شاگردی کرد و علوم حدیث را از مولانا عبدالغنی مجدّدی دهلوی (متوفای ۱۲۹۶ق.) و شیخ الحدیث مولانا احمدعلی سهارانپوری (متوفای ۱۲۹۷ق.) فرا گرفت.
نانوتوی، در آغاز سال ۱۸۵۷م. نهضت آزادی و انقلاب علیه استعمار بریتانیا را رهبری کرد و در جبهه «تهانه بَون» و «شاملی» فرمانده نیروهای مسلمان بود. آن گاه که این انقلاب به عللی دردآور شکست خورد و راهی برای حاکمیت دوباره اسلام و مسلمانان باقی نماند، محمّد قاسم نانوتوی با همکاری علمای دیگر در راستای نشر تعالیم دین و معارف اسلامی با بنیانگذاری دارالعلوم دیوبند و ایجاد شبکه ای از مدارس و مکاتب علوم اسلامی که با کمکهای توده مردم اداره می شدند، نهضت فراگیری را آغاز کرد. این مدارس، مراکزی برای رهبری ملت مسلمان هند بودند.
محمّد قاسم نانوتوی با این اقدام، پایه گذار حرکت پویا و فراگیرِ تأسیس مدارس و مکاتب اسلامی برای بقای اسلام و مسلمانان در سرزمین پهناور شبه قاره هند محسوب می شود.
اولین دانش آموخته دارالعلوم دیوبند
اولین دانش آموخته دارالعلوم دیوبند، علامه محمودالحسن دیوبندی، متولد سال ۱۲۶۸ق. / ۱۸۵۱م. و فرزند عالم، ادیب و شاعر برجسته، مولانا ذوالفقارعلی دیوبندی (متوفای ۱۳۲۳ق. / ۱۹۰۴م.) است. ایشان در سال ۱۲۹۰ق. / ۱۸۷۳م. از دارالعلوم فارغ التحصیل شد و در همان جا تدریس را آغاز کرد. سپس در سال ۱۳۰۸هـ/۱۸۹۰م. مدیر گروه تدریس شد.
پس از نانوتوی، مولانا محمودالحسن چهل سال زمام امور مدرسه را در دست داشت و توانست شبکه بزرگی از مدارس تابعه را گسترش دهد. مدرسه در سال 1931 م 949 نفر شاگرد داشت و در صدمین سال تأسیس خود، یعنی 1967 م، دارای 3795 فارغ التحصیل هندی، 3191 فارغ التحصیل پاکستانی و بنگلادشی و 431 فارغ التحصیل خارجی بود و افرادی از سراسر هند، پاکستان، چین، افغانستان، اروپا، آمریکا و ایران در آنجا تحصیل می کردند.
دارالعلوم دیوبند دانشگاهی با کمک های مردمی
دارالعلوم دیوبند اولین دانشگاه اسلامی در تاریخ سرزمین هند به شمار می آید که با کمک های مردمی پایه گذاری شده است. در دوران حاکمیت مسلمانان در هند، مدارس اسلامی و غیراسلامی با حمایت مالی دولت به فعالیت خود ادامه می دادند. دولت برای تأمین هزینههای آنها زمین، موقوفات و مستغلاتی را اختصاص می داد، اما با سقوط حکومت مسلمانان و حاکم شدن استعمار بریتانیا بر هند، شرایط به طور کلّی تغییر یافت و هیچ چشم اندازی برای کمک و همکاری همچون گذشته مشاهده نشد.
علمای اسلامی که میخواستند جان ملت مسلمان و دین آنان را از تعرض دشمن، مصون نگه دارند باید نسل جوان را با برنامه ای مستقل و دور از موج استعمار نوین، تربیت می کردند و تا با این تدبیر، روح دیانت و حس نفرت از استعمارگران را در آنها بدمند و آنان را از انحلال و استهلاک در فرهنگ غرب محفوظ بدارند. یگانه وسیله تأمین این منظور، آن بود که مدارسی مستقل و جدا از دستگاه حکومت و از کسانی که اندک ارتباطی با حکومت دارند مانند امراء و ثروتمندان تأسیس کنند.
بنابراین پایه گذاران دارالعلوم دیوبند به این نتیجه رسیدند که مدارسی با کمک های مالی ملت مسلمان تأسیس شوند. این تفکری عمیق و درست بود که اوضاع و تحولات بعد از استعمار نیز صحّت آن را تأیید کرد. پس از اخراج استعمارگران، شبه قاره هند به دو کشور هند و پاکستان تقسیم شد و در هند حکومت غیردینی و سکولاری روی کار آمد. در چنین شرایطی صاحبان هر دین و آیینی می بایست خودشان از باورهای دینی خود حراست کرده و برای تعلیم و تبلیغ آن تدابیری بیندیشند.
ترانه مکتب دیوبند (دانلود)
به دلیل همین عدم وابستگی به دولت ها بود که بین علمای اسلامی دارالعلوم دیوبند و جامعه مسلمان هند در آن روزگار پیوند استواری ایجاد شد که مردم در امور دینی و سیاسی اجتماعی چنان اعتمادی به دارالعلوم دیوبند کردند که هیچ مدرسه یا دانشگاه دیگری در هند از آن برخوردار نبود و همین اعتماد باعث پیشتاز بودن علمای هند در انقلاب ها و در نهایت به آزادی هند از استعمار انگلیس انجامید. و همچنان نیز دارالعلوم دیوبند به کار خود ادامه می دهد.
اهداف تأسیس دارالعلوم در اولین اساسنامه آن
۱ . آموزش قرآن و سنّت، تفسیر، عقاید ، علم کلام و سایر علومی که به عنوان ابزار و وسیله برای فهم قرآن و سنّت به شمار می روند؛
۲ . تربیت طلاب بر اساس اعمال و اخلاق اسلامی و دمیدن روح دین در زندگیشان؛
۳ . اقدام به تبلیغ دین و حفاظت و دفاع از آن با زبان و قلم، و ترویج و احیای اعمال و اخلاق و عواطف دینی در میان مسلمانان آن گونه که سلف صالح بر آن بودند؛
۴ . تلاش برای جلوگیری از دخالت حکومت در امور دینی و صیانت از آزادی و استقلال علم و اندیشه؛
۵ . تأسیس مدارس و مکاتب دینی در مکانهای مختلف با هدف نشر علوم اسلامی و ایجاد ارتباط بین آنها و دارالعلوم.
برنامه درسی و شیوه آموزشی
برنامه درسی این مدرسه ترکیبی از علوم نقلی و عقلی مانند: قرآن، حدیث، فقه، کلام، فلسفه و منطق است که با گرایشهای صوفیانه چشتیه و فقه حنفی پیوند دارد. در منشور این مدارس که به مسلک علمای دیوبندی شهرت یافته است مشی دینی و آموزشی آن براساس اندیشه های شاه ولی الله، مذهب سنت و جماعت، مبتنی بر حدیث، امر به معروف، پیروی از فقه حنفی و کلام ماتریدی، مبارزه با بدعت و انحراف و پیروی از سنت بنیانگذاران آن مولانا نانوتوی و مولانا کنکوهی ترسیم یافته است.
کارگزاران اصلی مدرسه مرکب از : هستۀ مدیریت، انجمن مشورتی و هیئت آموزشی بوده است که بعدها عنوان مفتی هم به به آن اضافه شد.
داوطلبان پس از نام نویسی باید افزون بر قرآن و عربی، زبان فارسی را تا سطح گلستان (سعدی) فرا میگرفتند تا در آزمون این مرحله نمره قبولی بگیرند.
سپس وارد برنامه شش ساله(که قبلا 10 سال بود) میشوند و 2 سال به صورت شفاهی با توجه به حدیث و سیره از بهترین استادان که شیخ الحدیث نام دارند، درس فرا می گیرند. در 4 سال بعد درسهایی از جمله ادبیات، حدیث، فقه اسلامی، منطق، فلسفه، تفسیر، کلام ، فقه و خوشنویسی را می گذرانند. سپس آمادۀ حضور در گرایش های تخصصی می شوند.
در کتاب مسلک علماء دیوبند نوشته شده : " بزرگان مدرسه دارالعلوم دیوبند، در اعتقادات، ماتریدی مذهب و در فقه، حنفی مذهب اند و اگرچه همۀ طریقتها سلسله های صوفیه آنها را قبول دارند، ولی طریقه چشتیه را طریقه خود قرار داده اند و به طریقتهای نقشبندیه، قادریه و سهروردیه ارادت دارند. آنان شاه ولی الله دهلوی را بزرگ طریقت خود می دانند و در اصول عقاید از شیخ محمد قاسم نانوتوی و درفروع از شیخ رشید احمد گنگوهی تقلید می کنند".
این مدرسه (مرکزی) اکنون دارای 8934 مدرسه وابسته است و دانشجویان در دوره های مقدماتی و عالی به تحصیل میپردازند. همچنین در رشتۀ تفسیر و حدیث، در دهلی، در رشتۀ فقه در لکهنو و در رشتۀ کلام در خیرآباد مدارس مستقلی وجود دارد.
منبع :http://www.darululoom-deoband.com/
بازبینی و ویرایش: محمد سعید معزالدین
نظر شما