مسلمانان در هند دارای مشکلات عدیده ای هستند. یکی از مشکلات آنها بحران هویت است، هندوها به دید یک وطن پرست به آنها نمی نگرند و این باعث می گردد که مسلمانان به صورت یک جماعت ایزوله در هند زندگی کنند. مسلمانان تا می توانند خود را از فعالیت اجتماعی دور نگه می دارند و در برخی از موارد علما واندیشمندان به تقبیح بعضی از مراسم هندوها می پردازند.

بازی شاهرخ خان در نقش مسلمان در سه فیلم متوالی دوره احمقانه دیگری از تنازعات فرهنگی هندوستان را در پی داشت.

شاهرخ خان در فیلم اخیر خود در نقش مسلمانی قدرتمند ظاهر شد (حتی در سکانس ماه محرم، وی با زنجیر تیغ دار، شوریده حال و خون آلود زنجیر  می زد.) او با این فیلم با بحث های ناخوشایندی مواجه و متهم به استفاده از فیلم برای به رخ کشیدن هویت مسلمان خود شد.

معمولا هنرپیشگان به تصاحب هویت های فرهنگی سایرین متهم می شوند. به عنوان مثال، هنرپیشگان سفید پوست نقش سیاه پوستان را بازی می کنند. اما او متهم است که هویت خود را بازی کرده است: "مسلمانان" ! همه در پی این هستند که چه چیزی او را ترغیب به بازی در نقش یک مسلمان کرده است؟ آیا او عمدا یا سهوا از مرز جنگ های فرهنگی هندوستان گذشته است؟

این بحث بیان گر مشکل بزرگتری است: مسلمانان هندوستان به مخمصه ای گرفتار شده اند که با هویت مذهبی آنها در مقابل هویت ملی شان ارتباط دارد. گویا یک کد نانوشته رفتاری وجود دارد که از مسلمانان انتظار دارد طوری رفتار کنند که با تحمل و مدارا یک شهروند وفادار هندوستانی به نظر آیند. ادعا می شود شاهرخ خان در فیلم رئیس از این حد تجاوز کرده است. ظاهرا اتهام فوق با این واقعیت تلفیق شده که او در سه فیلم متوالی "مشکل دلم " ، "زندگی  عزیز " و "رئیس" در نقش مسلمان ظاهر شده است.

شخصیت پردازی او در دو فیلم اول، یک مسلمان عادی با محدودیت های قابل قبول "کد" مذکور است. هیچ اشاره ای هم به ایمان او نشده است. منتقدان مدعی هستند او از مصلحت اندیشی سابق خود دست کشیده و در فیلم رئیس یک مونتی کامل است.حتی گفته شده است که این دو فیلم با دقت برای فیلم سوم ساخته شده است .فیلمی که درآن شاهرخ در نهایت  نقاب خود را  کنار می زند.

نقل است این پسر عاشق پیشه لیبرال که در مناسک مذهبی خود افراط نداشت سایه ها را کنار نهاد و در فیلم رئیس، اسلام خود را با این تکیه کلام تبلیغ کرد: "شجاعت و ریسک پذیری مسلمان و عقل خواربار فروش" که برخی آن را تمسخری سبک به هندوها تلقی کردند. کلیشه ای از یک مسلمان شجاع گوشت خوار و هندوی گیاه خوار بی دست و پا که زود تسلیم می شود.

اگر چنین است این تنها یک تمسخر سبک نیست بلکه کاملا مبتذل است و باید محکوم شود. اما شاهرخ خان می توانست بگوید که در واقع به هوش و ذکاوت خوار بارفروش اذعان داشته است و با خطاب کردن  مسلمانان به عنوان  "میان بایا" او از اصطلاحی تحقیر آمیز استفاده کرده که با  آن مسلمانان را تحقیر می کنند.(برخی هندو ها، مسلمانان را میان بایا خطاب می کنند نه مسلمان)

این بحثی احمقانه است. واقعیت تصدیق شده این است که شاهرخ با بازی در سه فیلم متوالی به عنوان مسلمان "پیام شجاعانه" ای را به همگان داد و مورد تحسین قرار گرفت. رعنا عیوب منتقد سینما در این باره می نویسد :"در کشوری که به ندرت مسلمانان یا مسیحیان در نقش های اصلی فیلم های سینمایی ظاهر می شوند و اغلب یا کلیشه اند یا کاریکاتور، این واقعیت که بزرگ ترین ستاره سینمای بالیوود در سه فیلم، همزمان نقش مسلمان را ایفا کرده است پیامی رسا به کشور دارد، شورش و تمردی که باید مورد تحسین و توجه قرار گیرد."

شورش؟ شورش بر علیه چه ؟ اولا این اولین فیلم در سینمای هندوستان نیست که در آن نقش اول فیلم مسلمان است. با نگاهی به تاریخ سینمای هندوستان در می یابیم که اکثر کارکتر های ماندگار سینمای هندوستان مسلمان بوده اند حتی اگر نقش آنها را یک مسلمان بازی نکرده بود. دهه ۶۰ و۷۰  تحت سلطه  به اصلاح "جمعیت مسلمانان" بود که شامل برخی آمار و ارقام محکم تاریخی می شود.

دیدگاه عیوب ملال آور است، زیرا حاکی از این بود که هنرپیشه مسلمان می بایست تصمیم خود را برای بازی در نقش یک مسلمان توجیه کند، حال آنکه هنرپیشه هندی نیازی به توجیه ایفای نقش هندو ندارد.ما باید به دقت به تحریکات جناح راست واکنش نشان دهیم تا دیگر بازیچه دست آنها نشویم.

شاهرخ خان به درستی این عقیده را که او با شجاعت چنین تصمیمی را برای انتخاب فیلم های مذکور گرفت مسخره کرد.او خطاب به خبرنگاران اظهار داشت: "در فیلم "مشکل دلم" من حتی نمی دانستم نامم چه خواهد بود. فقط برای دو ساعت رفتم ،چند سکانس گرفتم و با دوستانم خوش گذراندم."مردم فراموش کرده اند که شاهرخ خان در ۵۵ فیلم ایفاگر نقش یک هندو بوده است.

در جناح راست همواره حس توجیه کردن هر چیز وجود دارد. آنها می گویند: یک مسلمان خواه لیبرال باشد یا سکولار باز هم یک مسلمان است. اما متاسفانه این نقطه نظر تنگ نظرانه و با تعصب، تنها به جناح راست هندو محدود نمی شود.

این عقیده که مسلمانان اولویت خود را به هویت مذهبی شان می دهند، حتی در نخبگان لیبرال هم رخنه کرده است. در تلویزیون بارها دیده ام که مجری های لیبرال و حرفه ای در آن از مسلمانان پرسیده اند:شما اول خود را "هندوستانی" می نامید یا "مسلمان"؟ این سوال حتی به عنوان یک پرسش بی محتوا که هدف آن تنها جذب بیننده است هم توهین آمیز است.(اخیرا یکی از رهبران مسلمان در پاسخ به این سوال رسانه گفت: "من اول میهن پرست هستم." پس از آنکه مقاله ای را در خصوص محدودیت انتخاب نمایندگان قابل اعتماد برای مسلمانان در انتخابات مجلس نوشتم، بسیاری منجمله دوستان جناح چپی من، مرا متهم کردند که چرا به جای اینکه همانند یک رای دهنده هندی رفتار کنم مثل مسلمانان رفتار می کنم.

 با نگاهی ریزبینانه تر به بحث موجود بر سر فیلم "رئیس "شاهرخ خان در می یابیم که چگونه مسلمانان هند بین مسلمان بودن و هندوستانی بودن گیر کرده اند. برای من هم این قضیه از ایفای نقش شاهرخ در یک فیلم، غم انگیزتر است.

ملاحظه: مسلمانان در هند دارای مشکلات عدیده ای هستند. یکی از مشکلات آنها بحران هویت است، هندوها به دید یک وطن پرست به آنها نمی نگرند و این باعث می گردد که مسلمانان به صورت یک جماعت ایزوله در هند زندگی کنند. مسلمانان تا می توانند خود را از فعالیت اجتماعی دور نگه می دارند و در برخی از موارد علما واندیشمندان به تقبیح بعضی از مراسم هندوها می پردازند. مسلمانان به خاطر ایزوله شدن و انجام ندادن فعالیت های اقتصادی مناسب دارای بدنه ضعیف هستند.

روزنامه:ایندین اکسپرس  مورخ: ۸ فبریه

سال ۱۳۹۶

کد خبر 1909

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 11 =