آموزش علمای دینی و مشکلات آن در قزاقستان

حوزه مذهب در قزاقستان بسیار حساس و سیاسی است و همیشه بحث‌های زیادی را در فضای عمومی به دنبال دارد. برای تدوین سیاست‌های کافی در حوزه حساسی نظیر دین، به اساتید بسیار مجرب و ماهر نیاز است و این امر به نوبه خود به تحصیل افراد در دانشگاه‌هایی بستگی دارد که علمای دینی آینده در آن تربیت می‌شوند. آیان اورینتای استاد سابق دانشکده علوم دینی در دانشگاه ملی اوراسیا، از وضعیت مطالعات دینی به عنوان یک علم در قزاقستان و آموزش دانشمندان آگاه است. به اعتقاد او بعضی از مشکلات این حوزه بیشتر جنبه فلسفی و روش‌شناختی دارد، مثلاً جدایی علوم دینی از الهیات. او همچنین در مورد خطرات دریافت آموزش دینی در برخی از کشورهای عربی و اینکه چه نکات ظریفی در پس آموزش رایگان پنهان است و موسسات آموزش عالی برای جذب دانشجویان از قزاقستان به چه مواردی مراجعه می‌کنند، صحبت می‌کند.

اداره دینی مسلمانان قزاقستان دریافت آموزش دینی ابتدایی در داخل و پس از آن سفر به خارج از کشور برای تعمیق دانش الهیات را اکیداً توصیه می‌کند. علاوه‌ بر آن، شش دانشگاه در این کشور متخصصانی را با گرایش مطالعات دینی تربیت می‌کنند که از آن جمله دانشگاه ملی فارابی قزاقستان، دانشگاه ملی اوراسیا به نام گومیلیوف، دانشگاه بوکتوف کاراگاندا، دانشگاه بین‌المللی قزاق-ترکی یسوی و دانشگاه زبان‌های خارجی و مشاغل تجاری هستند. تمام برنامه‌های آموزشی در این موسسات آموزشی با الزامات وزارت آموزش و علوم جمهوری قزاقستان مطابقت دارد و ترکیبی از هر دو رشته سکولار و مذهبی است. در استان ترکستان، در دانشگاه بین‌المللی قزاقی-ترکی به نام خواجه احمد یسوی، اساتید خارجی نیز تدریس می‌کنند. این دانشگاه بیش از 200 کمک بلاعوض برای تربیت دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در علوم اسلامی اختصاص می‌دهد. به لطف اقدامات انجام‌شده توسط دولت جهت افزایش آگاهی، تعداد قزاقستانی‌هایی که برای دریافت آموزش‌های دینی به طور غیرقابل کنترلی به خارج از کشور سفر می‌کنند به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

مشکل حوزه بین این دو رشته هنوز حتی در محافل دانشگاهی غربی که تاریخچه عینی غنی‌تری از تکامل این رشته‌ها وجود دارد، حل نشده است. با ‌این ‌حال، در علوم دینی در قزاقستان وضعیت بسیار بدتر است؛ برنامه‌های آموزشی در علوم دینی، مطالعات اسلامی و الهیات مشابه هستند و از یکدیگر کپی می‌کنند، هیچ تمایز واضحی بین موضوعات تدریس شده در سطوح کارشناسی و دکترا وجود ندارد.

در کشور قزاقستان یک عالم اسلامی خود را عالم دینی، یک عالم دینی خود را متکلم و یک متکلم خود را عالم اسلامی می‌نامد. به طور خلاصه، یک عالم دینی دانشمندی است که ادیان را به عنوان پدیده‌ای از جامعه/روانشناسی/فرهنگ مطالعه می‌کند. اسلام‌شناس، محققی است که به مطالعه اسلام می‌پردازد. متکلم، فردی است که پیرو دینی است که مطالعه می‌کند، شاید بتوان گفت که دین خاصی را «از درون» مطالعه می‌کند. اگر در دانشگاه‌های غربی یک عالم اسلامی می‌تواند یک فرد سکولار، یک مسیحی یا هر فردی باشد که به اسلام به عنوان یک پدیده فرهنگی علاقه‌مند است، در قزاقستان اینها قاعدتاً مؤمنان مسلمانی هستند که غرق در دین و پیروی از دستورات آن هستند. سخت است بگوییم این خوب است یا بد.

مشکلات زمانی به وجود می‌آید که علمای اسلامی شروع به تدریس علوم دینی می‌کنند. عالم اسلامی حق دارد در گروه علوم دینی کار کند، اما وقتی صحبت از تدریس دروس صرفاً دینی مانند پدیدارشناسی دین می‌شود، مشکل ذهنیت و عدم صلاحیت پیش می‌آید.  

به عبارت دیگر، در حال حاضر در قزاقستان، معارف اسلامی به عنوان یک علم با یک رویکرد سکولار و علمی به مطالعه اسلام مشکل حاد دارد. اما تعداد زیادی از علمای اسلام در گروه‌های علوم دینی کار می‌کنند و این بر تحصیل علمای دینی آینده تأثیر می‌گذارد. نمی‌خواهم اهمیت مطالعات اسلامی را کم کنم، این یک علم مهم برای جامعه قزاقستان است، اما در برنامه‌های آموزشی مطالعات اسلامی نیز لازم است جهت‌گیری سکولار و علمی موضوعات افزایش یابد.

افزون بر این، می‌خواهم به مشکلات عملی تربیت دینی در کشور نیز بپردازم. مسائل کلی مانند فشار بیش از حد هئیت علمی با کارهای اداری (رفتن به اجرا، کنسرت، کنفرانس، پر کردن یک سری مقالات غیر ضروری، چک و ...) را مطرح نخواهم کرد، فقط به نکاتی می‌پردازم که مستقیماً بر روند آموزشی تأثیر می‌گذارد.

 اولین مورد هنگام درخواست مدرک کارشناسی در رشته علوم دینی است که متقاضیان ملزم به قبولی در آزمون خلاق هستند. معرفی یک آزمون خلاقانه به جای در نظر گرفتن نمرات UNT (تست ملی یکپارچه) به نظر من یک اشتباه مهلک است. علیرغم استدلال‌های مدافعان این آزمون در امتداد این جمله که "شما می‌توانید بلافاصله کسانی را که برای مطالعه شرکت می‌کنند و میزان دانش و سختکوشی آنها را ببینید"، من معایب بسیار بیشتری را می‌بینم.

اکنون فارغ‌التحصیلان مدرسه در قزاقستان برای پذیرش در موسسات آموزش عالی، UNT می‌گذرانند. UNT از پنج موضوع مطالعه تشکیل‌شده است: سه موضوع اجباری و دو موضوع تخصصی (مرتبط با حرفه آینده). متقاضیان ثبت‌نام در رشته علوم دینی به جای دروس تخصصی در دو آزمون خلاق شرکت می‌کنند. یعنی نمرات دو رشته تخصصی UNT توسط دانشگاه‌های تدریس‌کننده علمای دینی لحاظ نمی‌شود.

متقاضیانی که در پنج رشته نمرات پایینی دارند برای مطالعات دینی اقدام می‌کنند، زیرا در آنجا می‌توانند نتایج خود را از طریق امتحانات خلاق "تقویت" کنند و کمک‌هزینه دولتی بگیرند. هر دانشگاه حداکثر امتیاز را در آزمون‌های خلاقانه تقریباً به همه می‌دهد تا در رقابت دانشجویانی که کمک‌های دولتی را به دانشگاه می‌آورند برنده شوند. با این حساب، انتخاب متقاضیان بر اساس شایستگی حرفه‌ای آنها نیست.

دومین مشکل حاد، اولویت دادن به مطالعه اسلام در چارچوب مطالعات دینی است. این امر برای مطالعات اسلامی یا حتی الهیات خوب است، اما مطالعات دینی داخلی از این موضوع آسیب می‌بیند. به طور کلی در دنیا علوم دینی یک علم نسبتاً جدید است که حتی روش‌های علمی خاص خود را ندارد (از تخصص‌های مرتبط عاریت گرفته شده است). در قزاقستان فقدان موضوعاتی که مبانی روش‌شناسی علمی و رویکرد علمی به مطالعه دین را آموزش می‌دهند، تشدید می‌شود. اما این اساس علوم دینی است.

بنابراین، در تعدادی از دانشگاه‌ها بیش از یک چهارم رشته‌های تحصیلی در رشته «مطالعات دینی» مربوط به اسلام است. برخی از این رشته ها ماهیت کاملاً کلامی دارند - مطالعه روش‌های تفسیر (تفسیر قرآن)، مطالعات حدیث، مبانی کلام (تفسیر اصول اسلام) و مبانی عبادت اسلامی. چنین توزیع ناهمواری مستقیماً بر مطالعات دینی به عنوان یک علم و متخصصان آینده که در مطالعه این یا آن پدیده در حوزه دینی با مبانی رویکردهای علمی آشنایی ندارند، تأثیر می‌گذارد.

سوم، هنگام درخواست برای تحصیل در مقطع دکتری، هیچ الزامی برای نوشتن توجیه علمی وجود ندارد. Research Proposal یک چیز فوق‌العاده مهم در همه دانشگاه‌های مدرن است. رقابت برای دریافت کمک‌هزینه در میان متقاضیان نباید بر اساس آزمون‌های آزمایشی باشد - این در سطح کارشناسی یا حداکثر در مقطع کارشناسی ارشد است. در مطالعات دکترا، به نظر من، کمک‌هزینه‌ها باید فقط به موضوعات و پروژه‌های مرتبط اختصاص داده شود که به توسعه علم قزاقستان و توسعه جامعه کمک می‌کند. حالا کار به نقطه‌ای می‌رسد که خنده‌دار است؛ دانشجویانی که وارد مقطع دکترا می‌شوند نمی‌دانند در مورد چه چیزی تحقیق خواهند کرد و در مورد چه چیزی خواهند نوشت و در طول ترم اول به شکلی آشفته مصمم هستند.

به دلیل این مشکلات (و نه فقط اینها)، طبق مشاهدات خود بنده، کیفیت کلی آموزش علوم دینی سال به سال در حال کاهش است. اما جنبه‌های مثبتی هم دارد. به عنوان یک استاد در گروه، من یک روند بسیار جالب و دلگرم‌کننده را مشاهده کردم؛ گروه‌های قزاق از نظر دانش و تمایل به یادگیری بسیار جلوتر از روسی‌زبانان بودند. وقتی خودم مطالعه کردم، به نظرم رسید که برعکس است. این در حالی است که دانش‌آموزان قزاقی‌زبان هنوز موانع دیگری دارند، از جمله کمبود کتاب به زبان قزاقی؛ تقریباً کل فضای اینترنت در حوزه مطالعات دینی به زبان روسی یا انگلیسی و غیره است.

کاش می‌توانستیم «گرایش اسلامی» را در میان اساتید قزاقی‌زبان از بین ببریم و به مؤلفه علمی و روش‌شناختی آن بیشتر توجه کنیم!

خطرات دریافت آموزش دینی در خارج از کشور

مدینه سالپنووا کارشناس ارشد حقوق در مصاحبه با پورتال Kazislam.kz گفت که دریافت آموزش دینی در خارج از کشور چه خطراتی را به همراه دارد.

قزاقستان از زمان استقلال در سال 1991 شروع به ایجاد همکاری‌های بین‌المللی در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کرد. به همین دلیل بسیاری از شهروندان کشورمان برای تحصیل در مؤسسات آموزشی دینی به خارج از کشور سفر کردند. آموزش الهیات در خارج از کشور با مشکلات زیادی همراه است. جوانان ناآگاه موسسات آموزشی الهیات معنوی را که نه تنها در قزاقستان بلکه در سایر کشورها رسمی نیستند، ترجیح می‌دهند. با این حال، بسیاری از آنها غیرقانونی کار می‌کنند.

پرسش: مدینه میرامونا، چه چیزی قزاقستانی‌ها را جذب مؤسسات الهیات خارجی می‌کند؟

پاسخ: پذیرش در این نوع موسسات آموزشی مذهبی مشکوک نیازی به آزمون ورودی و جمع‌آوری مدارک لازم ندارد و همین امر به دلیل بی‌تجربگی و به دلایل اقتصادی باعث جذب همشهریان می‌شود. اما پنیر مجانی فقط در تله موش پیدا می‌شود. در پس چنین دعوت ساده و نابی به دانش، خطرات بسیاری نهفته است. روشن است که فکر جوانان پاک است. آنها تجربه کافی از زندگی ندارند و بنابراین در برابر دستکاری‌های مختلف آسیب‌پذیر هستند.

پرسش: امروزه چند قزاقستانی در موسسات الهیات خارج از کشور تحصیل می‌کنند؟

پاسخ: امروزه حدود 300 قزاقستانی در موسسات آموزشی الهیات خارج از کشور هستند. اینها عمدتاً مصر و عربستان سعودی هستند. برخی از شهروندان در نتیجه کار توضیحی انجام‌شده با آنها بازگشتند. دریافت معارف دینی در خارج از کشور و تبدیل شدن به یک روحانی واقعی که مؤمنان را به درستی آموزش دهد و به درستی بر جهان‌بینی و اخلاق و ارزش‌های اخلاقی آنان تأثیر بگذارد، کار آسانی نیست. اتباع دارای دیپلم‌های خارجی در فرهنگ متفاوت و در محیط زبانی متفاوت تحصیل می‌کنند و بنابراین همیشه نمی‌توانند مشکلات مؤمنان را در کشور خود به اندازه کافی حل کنند.

پرسش: خود مراکز معنوی چه هدفی را دنبال می‌کنند؟

پاسخ: چنین نهادهایی مشابه برده‌داری هستند. به هر حال دانشجو موظف است با گسترش ایدئولوژی کانون، منابعی را که برای او خرج شده است، جبران کند. کارشناسان توصیه‌های متعددی می‌کنند که یکی از اصلی‌ترین آن‌ها این است: ”اگر شرایطی به شما داده می‌شود که خانواده‌تان یا ارزش‌های اخلاقی‌تان را رها کنید یا نیاز دارید که قصدتان را تا زمانی که به خارج از کشور بروید از نزدیکانتان پنهان کنید، پس باید مراقب باشید“. اغلب دستورالعمل‌‎های چنین مراکزی حاوی توصیه‌هایی در مورد ثبت‌نام اجباری در سفارت یا کنسولگری پس از ورود به یک کشور خارجی نیست، وب‌سایت رسمی موسسه وجود ندارد، نام دوره‌ها گزارش نمی‌شود و اسامی اساتید ذکر نمی‌شود.

پرسش: خطرات دریافت تحصیلات الهیات مشکوک خارجی چیست؟

پاسخ: جوانانی که برای تحصیل دینی به خارج از کشور می‌روند، تحت تأثیر ایدئولوگ‌های جنبش‌های رادیکال قرار می‌گیرند. واعظان خارجی با سوء استفاده از ناآگاهی از حقایق ساده در مسائل دینی، اغلب عقاید مذهبی را به دانشجویان جدید خود تحمیل می‌کنند که در تضاد با اصول پذیرفته‌شده اجتماعی و دولتی است. پس از آموزش در چنین مراکزی، مبلغان "آغشته" به افکار افراطی و رادیکال به کشور باز می‌گردند. درک این نکته ضروری است که آنها با تحصیل در چنین جوامعی، ایدئولوژی مذهبی بیگانه و غیرسنتی را که در تضاد با ارزش‌های معنوی ملی است، به میهن خود می‌آورند. متعاقباً همانطور که رویه سال‌‎های اخیر نشان می‌دهد، این امر منجر به انشعاب در صفوف شهروندان مؤمن کشور، نقض وحدت معنوی مردم و بروز تقابل و درگیری ایدئولوژیک بین گروه‌های فردی از مردم می‌شود. قبلاً در قزاقستان هیچ مؤسسه آموزشی الهیاتی وجود نداشت، بنابراین بسیاری از جوانان در جستجوی دانش دینی به خارج از کشور می‌رفتند. این کار هم منافع و هم معایبی داشت، زیرا زمان تغییر می‌کند و آنچه زمانی یک ضرورت بود می‌تواند عواقب منفی در زمان حال داشته باشد.

پرسش: شرایط دریافت آموزش دینی در قزاقستان چیست؟

پاسخ: امروزه کشور همه شرایط را برای تحصیلات دینی تمام عیار و باکیفیت ایجاد کرده است. دانشگاه فرهنگ اسلامی مصر "نور مبارک" و 9 مدرسه اسلامی، یک مدرسه علمیه ارتدکس و یک مدرسه علمیه کاتولیک در قزاقستان فعالیت می‌کنند. "نور مبارک" در آلماتی علمای اسلامی، عالمان دینی و فیلولوژیست تربیت می‌کند. رشته‌های تدریس‌شده مطابق با برنامه درسی و رشته‌های دانشگاه مشهور جهان، ”الازهر“ است. همچنین، توسط اساتید مجرب مصری و داخلی تدریس می‌شود.

آنچه می‌توان از این مطلب نتیجه گرفت آن است که تقویت بنیه مادی و فنی و ارتقای کیفیت دانش ارائه‌شده در موسسات آموزشی دینی داخلی این امکان را برای شهروندان این کشور فراهم می‌کند تا بدون خروج از کشور آموزش‌های دینی دریافت کنند. امنیت معنوی و دینی مردم با امنیت ملی نسبت مستقیم دارد. بنابراین، والدینی که فرزندانشان تربیت دینی را انتخاب کرده‌اند، باید به تحصیل آنها در مراکز آموزشی داخلی توجه ویژه‌ای داشته باشند، چرا که اولویت‌ها، معرفت دینی و ویژگی‌های ملی است. با تحقیقات میدانی به عمل آمده ملاحظه می‌شود که رشد قابل توجهی در بین جوانان این کشور نسبت به گرایش به سمت فعالیتهای دینی وجود دارد و این امر در برنامه‌های مختلف ماه مبارک رمضان و به ویژه مراسم شب قدر در مساجد این کشور و به ویژه مساجد شهر آستانه متجلی بود.

منبع:

https://cabar.asia/ru/kazahstan-kakie-problemy-est-v-obrazovanii-religiovedov

https://www.gov.kz/memleket/entities/karaganda-din/press/article/details/131818?lang=ru

کد خبر 19111

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =