پاکستان محل نزاع بین دو برداشت از اسلام است. نگذارید نوای صوفی محو شود.
تنها سه روز از بمب گذاری انتحاری یک زن حامی داعش در یکی از زیارتگاه های صوفیان در شهر سهوان شریف می گذرد و این اتفاق آینده شومی را برای پاکستان رقم خواهد زد. تصوف و موسیقی جذاب صوفی، دو منبع برجسته صلح، رضایتمندی و شکیبایی در کشوری است که هر روز بیش از پیش درگیر خشونت و تفرقه می شود. در این بمب گذاری ۷۲ تن از صوفیان بیگناه کشته و ۱۵۰ نفر زخمی شده اند. داعش با کشتن ارادتمندان یکی از مشهورترین زیارتگاه های صوفی در کشور، درصدد است که حکومت تاریک اندیش خود را با ترس و رعب و خفقان به مخالفان خود تحمیل کند. همانگونه که در قلب مخالفان فرهنگی و مذهبی پاکستان رخنه کرده تا بتواند بخش های بزرگی از کشور حتی سند پایتخت "صوفیان" پاکستان را تصاحب کند. شهری که تا این اواخر هم در مقابل آنها مقاومت می کرد.
افزایش اسلام رادیکالی اغلب در واژه گان کاملاٌ سیاسی نمود پیدا می کند، اما چیزی که در هفته جاری در سهوان اتفاق افتاد یاد آور این است که قلب کشمکش کنونی بر دو شناخت کاملاٌ متفاوت از اسلام استوار است. بنیان گذاران وهابی ـ سلفی تندرو به سرعت در پاکستان پیشرفت کردند و علت آن تا حدودی به خاطر حمایت مالی سعودی ها از ساخت برخی مدارس بود که فضای خالی را که به واسطه فساد در آموزش و پرورش ایجاد شده بود پر می کرد. آنها به کل نسل پاکستان می آموزند که از اسلام آرام و همسان صوفی و موسیقی آن که قرن هاست حامل پیام سلطه آنها بر روی آسیای جنوبی است، بیزار باشند و به جای آنکه اسلام صوفی را در آغوش کشند، "سلفیسم سعودی" را جایگزین آن کنند.
در ورای این خشونت جنگ کلامی طولانی نهفته که دنیای اسلام را قرن هاست تقسیم کرده است. لال شهباز قلندر، همانند رومی و نظام الدین با شور و غیرت بر این باور بود که استفاده از موسیقی، شعر و رقص سنتی "شیویت دمل" به عنوان مسیری برای آمیختن فرد با الهیات و همچنین راهی برای گشودن دروازه های بهشت است. اما این استفاده از شعر ،موسیقی و ریتم در مراسم عبادی یکی از جنبه های عملی صوفی است که خشم و غضب اسلامگرایان مدرن را به خود جلب کرده است.
چند سال پیش، در آخرین دیدارم از سهوان، به نزاعی بین ۲ شکل رقابتی اسلام پی بردم. بزرگترین مدرسه دینی سهوان در یک ویلای قدیمی واقع شده بود که از زیارتگاه لال شهباز قلندر اندکی فاصله داشت و اخیراٌ با سنگ های مرمر براق بازسازی شده است. اما همچنان نیمه مبله بود. صالح مولا، که مدرسه را تاسیس کرده است جوانی تحصیلکرده و با استعداد است اما از دیدگاه برخی شدیداٌ خشکه مذهب است. برای صالح مولا، الهیات جنگ لفظی بین صوفی و ارتودوکس کاملاٌ ساده است :"ما نمی خواهیم زیارتگاه ها را عبادت کنیم قرآن در این باره به وضوح توضیح داده است و از طرفی دیگر اندیشمندان ترجیح می دهند از آن چشم پوشی کنند. ما نباید فردی را که در قید حیات نیست، عبادت کنیم و از او حاجت بخواهیم حتی اگر یک قدیس باشد. در اسلام ما اعتقاد داریم که هیچ قدرتی جزء خدا وجود ندارد. در ادامه افزود :"متاسفانه این شهر پر از قبرهایی است که پرستش می شوند." سپس دستی به ریش بلند و سیاه خود کشید و گفت:" مسئولیت همه اینها به خاطر تاثیر هندو ها است." پیش تر مردم این منطقه از لحاظ اقتصادی قدرتمند بودند و از آنجا که بت پرست بودند مسلمانان بیسواد تحت تاثیر اعمال آنها بودند. در سراسر پاکستان این مشکل وجود دارد ولی در سند اوضاع بسیار وخیم تر است. کار ما این است که کفر، بت پرستی و زیارت قبور را به طریقه صحیح شریعت باز گردانیم". صالح مولا تصریح کرد: "دوباره تکرار می کنم که شکل افراطی تر طالبان به پاکستان رسیده است. قطعاٌ چالش های بیشتری پیش روست. اما شرایط موجود در کشور بسیار بد است. مردم به شدت درمانده و ناامید هستند. آنها از روش های قدیمی، انحطاط و فساد خسته اند و خواستار تغییر افراط گرایی و برگشت به خلافت هستند.
پرسیدم :" پس نقش شما چیست؟"
"اکثر کارها توسط دولت و سازمان های اطلاعاتی انجام می شود. هر چیزی که آنها به آمریکایی ها می گویند، ما می دانیم که واقعا با ما هستند. اما نقش ما؟ نقش ما این است که به مردم بیاموزیم، تنها نظام اسلامی می تواند عدالتی را که در جستجوی آن هست برایشان مهیا کند. ما برای افراد بی بضاعت امکان تحصیل را فراهم می کنیم. ما به آنها اطلاع می دهیم که گروه های اسلامی در پاکستان روی کار آمده اند که این کشور را برای همیشه تغییر دهند، آنوقت شما می خواهید اینجا نزاعی بر سر زیارتگاه ها راه بیاندازید؟ در این زمان اندک، ما نمی توانیم مردم را مستقیما درمورد زیارتگاه ها به چالش بیاندازیم و تمایلی به استقبال از آشوب، یا جنگ نداریم. آنچه می توانیم انجام دهیم این است که با مردم دوست باشیم و راه راست و غلط را به آنها نشان دهیم. به فرزندانشان سواد بیاموزیم و به آرامی ذهنشان را تغییر دهیم. اگر بتوانیم کودکان را از خانه هایشان دور کنیم و نزد خود آوریم می توانیم کاملاٌ روی آنها نفوذ داشته باشیم. امیدواریم با آموزش بتوانیم شرک و تصوف را از بین ببریم تا دیگر نیازی به مجازات نباشد."
"اما اگر خلافت خود را در دست بگیرید چه؟" او گفت :"زمانی که خلافت آید در آن روز دیگر سوالی نمی ماند و این وظیفه ما خواهد بود که مزار ها و درگاه ها را تخریب کنیم که از زیارتگاه سهوان آغاز کردیم."
سازمان صالح مولا ۵۰۰۰ مدرسه را در سراسر پاکستان احداث کرده است و پروسه باز گشایی بیش از ۱۵۰۰ مدرسه را در سند در دستور کار دارد. این ارقام تنها ایستادن نوک کوه یخ است. طبق مطالعات اخیر، از سال ۱۹۴۷ تا کنون تعداد این مدارس ۲۷ برابر شده است و از ۲۴۵ مدرسه به ۸۰۰۰ مدرسه رسیده است. متقابلا ماهیت مذهبی افراط گرا شده است. در حال حاضر با افزایش روز افزون وهابیون سلفی تند رو و سیاسی، تعداد برلوی های مسلمان صوفی مسلک در کشور کمتر شده است. در سال های اخیر برخی مساجد و زیارتگاه های صوفیان مورد حمله قرار گرفته است. منجمله بمب گذاری زیارتگاه "داتا در بار" در لاهوربه سال ۲۰۱۰ که باعث کشته شدن بیش از ۴۰ نفر شد و ترور امجد صبری که یکی از بزرگترین مداحان آسیای جنوبی بود و در تابستان امسال اتفاق افتاد.
تصوف نه تنها موثر ترین پادزهر برای رادیکالیسم داعش است، بلکه با داشتن عمیق ترین ریشه ها در خاک آسیای جنوبی یک جنبش مقاومت بومی بر علیه تمام انواع بنیادگرایان محسوب می شود.
برای اهالی سند که در دامال سهوان حضور دارند ،آنها تنها بدعت گذارنیستند. بسیاری از مولاهای خشک و بی گذشت از اسلام محبوب صوفیان به عنوان شرک یا ارتداد یاد کرده و از آن انتقاد می کنند. درویش پیری در زیارتگاه می گفت :"این مولاها فقط منافق هستند ،آنها بدون محبت و عشق پیام راستین آموزه های پیامبر اسلام (ص) را تحریف می کنند.این منافقان آنجا می نشینند و کتب قانون را می خوانند و راجع به اندازه بلندی ریش خود بحث می کنند، پس موفق به درک پیام واقعی پیامبر نمی شوند. مولاها خود شیطانند."
این مقاومت یعنی چرا طالبان و داعش از تصوف متنفرند و تلاش می کنند آنها را سرکوب کنند. ای کاش دولت پاکستان می توانست به جای خرید ناوگان های جنگنده اف -۱۶ آمریکایی و تحویل آموزش و پرورش به عربستان سعودی به مدارس بودجه می داد؛ که به پاکستانی ها بیاموزد به سنت های مذهبی بومی و همتای خود احترام بگذارند. اما پاکستان همچنان شریک تجاری مهمی برای ابر قدرت های هندوستان به حساب می آید. کشوری که اهل تصوف می تواند آزادانه و با امنیت برنامه داشته باشد. در عوض پاکستان هر روز بیش از پیش شبیه تراژدی کلون ۱۱/۹ طالبان در افغانستان شده است.
نویسنده این مقاله ویلیام دالریمپل مورخ و نویسنده پر فروش ترین کتب است. وی مشاهدات خود را از سهوان در کتاب "نٌه زندگی " نوشته است. اخیراٌ نویسنده مشترک "کوه نور " هم بوده است.
توضیح: ایده های تند سلفی در کشورهای مختلف توسط احداث مدارس دینی به صورت گسترده نشر و گسترش می یابد و باید گفت که عربستان سعودی نیز با صرف هزینه هنگفت اینگونه مدارس را مورد حمایت خود قرار می دهد. پاکستان نمونه ای عالی از گسترش این مدارس به شمار می آید. دولت هند نیز نسبت به اینگونه مدارس بسیار حساس و نگران است و آنها را محل همجنسبازان و گسترش ایده های سلفی عنوان می کند و خواهان تغییر ساختار آموزشی آنها است.
روزنامه:ایندین اکسپرس مورخ: ۲۱ فوریه
سال ۱۳۹۶
نظر شما