چگونه زنان شجاع قزاقستان با سیستم توتالیتر مبارزه کردند؟

رژیم توتالیتر یا توتالیتاریسم شکلی از حکومت است که در آن دولت تمام جنبه‌های زندگی مردم را کنترل می‌کند. افرادی که تحت حکومت این نوع رژیم زندگی می‌کنند نیز عموماً به دلیل تبلیغات، ایدئولوژی یا ترس، از آن حمایت می‌کنند.

مادربزرگ آهنی

در اواخر دهه 90 و اوایل دهه 2000، نام ایرینا ساووستینا عملاً نام خانوادگی بود. این به معنای امید برای نمایندگان آن نسلی بود که وحشت‌های جنگ بزرگ میهنی را به یاد می‌آوردند و تا قبل از "دوران تغییر" اواخر قرن بیستم خود را بی‌دفاع می‌دیدند. کسانی که با الهام از روحیه ایدئولوژیک این زن بی‌باک آماده بودند تا او را تا اقصی نقاط جهان دنبال کنند، حتی تا جنبش «نسل». علاوه‌براین، در آن دوره از هرج و مرج و بی‌ثباتی، تنها "نسل" به رهبری پیشوای بی‌قرار خود ایرینا ساووستینا، مشکل بازنشستگان را مطرح کرد.

اما مشکلات بسیار زیاد بود. در آن زمان حقوق بازنشستگی اکثر سالمندان ناچیز بود و حتی آن‌ مقدار نیز با تاخیر پرداخت می‌شد. به‌همین‌دلیل، قبوض آب و برق غیرقابل پرداخت به نظر می‌رسید و قیمت مواد غذایی تقریباً هر هفته افزایش می‌یافت. خانم ساووستینا با گرد هم آوردن افراد همفکر، مبارزه برای یک زندگی شایسته برای نسل قدیمی قزاقستانی‌ها را آغاز کرد. این مبارزه‌ در ابتدا  برای بازنشستگی مناسب و تامین اجتماعی برای بازنشستگان بود، بعدها، رویارویی با انحصارطلبان.

در سال 1995، ساووستینا حتی 10 روز را به دلیل سازماندهی یک تجمع علیه استبداد جمعی در زندان گذراند. مسئولان فکر می‌کردند که پیرزن را می‌شکنند، اما اینطور نبود. ساووستینا پس از فروش تمام طلاهای خود، کنتور آب و گاز خرید و در عمل او متقاعد شد که انحصارگران هنگام محاسبه پرداخت برای خدمات عمومی، مردم را فریب می‌دهند.

ساووستینا در مصاحبه‌ای گفت: پس از آن، از یک صندوق آمریکایی 15 هزار دلار درخواست کردم، یک گروه فعال 96 نفره جمع‌آوری کردم و با این پول همه آنها کنتورهای برق نصب کردند. همه مستمری‌بگیرانی که کنتور نصب کرده بودند گزارشی از میزان مصرف خدمات خود به من دادند و از این طریق اطلاعات زیادی جمع‌آوری کردم. پس از ابتکار "مادربزرگ آهنی" بود که نصب کنتورها در آلماتی و سپس در سراسر کشور آغاز شد.

ایرینا ساووستینا برای فعالیت‌های عمومی خود جوایز بسیاری دریافت کرد. اما تقریباً همه آنها جوایز خارجی بودند. در سال‌های 2002، 2006 و 2007 دیپلم  (زنان سال) و در سال 2006 نشان زنان بزرگ قرن بیست‌ویکم به او اعطا شد. او در سال 2002 جایزه "سیاستمدار سال" را در بخش "صادق‌ترین سیاستمدار" دریافت کرد و خود بیل کلینتون که رئیس‌جمهور ایالات متحده بود، عکسی از خود با امضای تقدیم "به ایرینا ساووستینا" برای او فرستاد. در 2 سپتامبر 2021، ایرینا ساووستینا درگذشت...

رهبر کارگران نفت

کارگران نفت در غرب قزاقستان چگونه در سال‌های 2010-2011 به لطف ناتالیا سوکولووا، وکیل اتحادیه کارگری کاراژانباس مونای، دستمزد مورد نظر و بهبود شرایط کار را دریافت کردند؟ امروزه به سختی می‌توان پاسخ دقیقی برای این سوال به دست آورد. اما واقعیت این است که وقتی در سال 2010 یک درگیری کارگری در یک شرکت نفت آغاز شد، ناتالیا سوکولووا، وکیل کمیته محلی اتحادیه کارگری، شاید به چهره کلیدی در سمت کارگران تبدیل شد. این او بود که متوجه شد در صورت اعمال ضرایب صنعت و سرزمینی 1.7 و 1.8 در هنگام محاسبه، حقوق کارگران نفت باید سه برابر بیشتر باشد. او آشکارا این موضوع را هم به کارگران و هم به مدیریت شرکت گفت. به همین دلیل مورد آزار و اذیت و سرکوب قرار گرفت. در مارس 2011، سوکولووا بیانیه‌ای را در مورد حقایق حمله مسلحانه به فعالان اتحادیه کارگری به نخست‌وزیر و دادستان کل ارائه کرد و در 17 می اعتصاب گسترده کارگران نفت در قلمرو میدان کراژنباس آغاز شد که حدود 1.5 هزار نفر از روز اول در آن شرکت کردند.

در 17 می 2011 یوان مو یکی از مدیران شرکت کراژنباس مونای، بیانیه‌ای به سازمان‌های اجرای قانون علیه ناتالیا سوکولووا نوشت و خواستار باز شدن پرونده جنایی علیه او شد. اما این اقدام مانع از این زن نشد. در 23 می 2011، سوکولووا به دلیل یک ملاقات غیرمجازی که در 17 می داشت، 22680 تنگه جریمه شد. در 24 می، او به دلیل جلسه مشابهی که در 21 می برگزار شد، 30240 تنگه جریمه شد. در 25 مه، سوکولووا به دلیل برگزاری تظاهرات غیرمجاز در نزدیکی ساختمان اداره امور داخلی منطقه مانگیستاو به مدت 8 روز بازداشت شد و در 1 ژوئن، یک پرونده جنایی علیه ناتالیا سوکولووا تحت عنوان "تحریک دشمنی اجتماعی، ملی، قبیله‌ای، نژادی یا مذهبی" باز شد. خود بازرسان نمی‌دانستند که با انجام این کار، لقب «اولین زن» در قزاقستان را برای وکیل کمیته اتحادیه‌های کارگری که متهم به ایجاد اختلاف اجتماعی بود، موجب شدند. در 8 آگوست 2011، ناتالیا سوکولووا به شش سال زندان محکوم شد. در 25 دسامبر وقایع غم‌انگیز و خونین در ژاناوزن رخ داد. بسیاری از سازمان‌های حقوق بشر که بیشتر آنها خارجی بودند، در دفاع از سوکولووا صحبت کردند. اما اعتراضات خشمگینانه آنها هیچ تأثیری نداشت. روش‌های دیگری نیز استفاده شد. در 7 مارس 2012، ناتالیا سوکولووا با یک حکم تعلیقی آزاد شد. با یک "اما" - او به طور کامل گناه خود را پذیرفت. دادگاه او را از شرکت در فعالیت‌های عمومی به مدت سه سال منع کرد. در ژوئن 2016، سوکولووا و 14 کارمند سابق کاراژانباس‌مونای به معاون شهردار منطقه شکایت کردند که نتوانستند کار پیدا کنند و سپس معلوم شد که او کشور را ترک کرده است و رد او گم شده است...

قربانی روانپزشکی تنبیهی

یک وکیل زن آرام و متواضع از شهر بالخاش منطقه کاراگاندا، در اواسط دهه 2000 به یک "بنر" برای سازمان‌های حقوق بشر خارجی تبدیل شد. "آزادی برای زینیدا موخورتووا!" از تریبون‌های بسیاری از سازمان‌های حقوق بشر اروپایی شنیده شد. اما آنها خواستار آزادی وکیل بالخاش نه از زندان، بلکه از یک بیمارستان روانی شدند. امروز باور کردن آن غیرممکن است، اما زینیدا موخورتووا پس از معمولی‌ترین شکایت، روانپزشکی تنبیهی را تجربه کرد که در آن نام یرلان نیگماتولین، نماینده مجلس پارلمان قزاقستان ذکر شده بود. یا بهتر است بگوییم، همه چیز با شکایت از خود نیگماتولین شروع شد، هنگامی که زینیدا موخورتووا و 9 همکار دیگرش به این نماینده مجلس پارلمان نامه نوشتند و در آن از روندهای قانونی داخلی شکایت کردند. اما نیگماتولین شکایت آنها را بدون بررسی رها کرد و به همین دلیل آنها شکایتی علیه خود او به اداره ریاست جمهوری، شهردار منطقه کاراگاندا و حزب «نور اوتان» نوشتند.

نیگماتولین به دادستانی منطقه کاراگاندا نامه نوشت و حقایق ذکر شده در نامه را تهمت خواند.   

سپس دادگاهی تشکیل شد که نویسندگان شکایت علیه او را به اتهام تقبیح نادرست مجرم شناخت. سه نفر از آنها به دو سال حبس تعلیقی محکوم شدند. اما زینیدا موخورتووا از همه خوش‌شانس‌تر بود – شرکت‌کنندگان در این روند به سلامت عقل او شک کردند و اصرار داشتند که دستور یک معاینه پزشکی قانونی و روانی را صادر کنند.

در 12 فوریه 2010، متهم مستقیماً از دادگاه به مرکز بازداشت موقت کاراگاندا منتقل شد و در آنجا توسط پزشکان کاراگاندا معاینه شد. سپس موخورتووا به مرکز تحقیقات جمهوری‌خواه برای روانپزشکی و نارکولوژی در آلماتی فرستاده شد، جایی که این زن یک ماه دیگر را در آنجا گذراند. نتیجه‌گیری پزشکان آلماتی نیز وضعیت را روشن نکرد. فقط مشخص شد که این یک "اختلال هذیانی در رابطه با افراد خاص" است. سپس موخورتووا برای درمان اجباری به روستای آکتاس، منطقه تالگر، منطقه آلماتی فرستاده شد.

این موسسه بسته مجرمانی را در خود جای داده است که مجنون اعلام شده و مرتکب چند قتل جدی شده‌اند. یک زن سالم در یک منطقه درمانی قرار گرفت که در آن دیوانگان خطرناک اجتماعی، قاتلان زنجیره‌ای و آدم‌خواران منزوی شده‌اند. او هشت ماه را در آنجا گذراند.‌

وکیل موخورتووا چه وحشت و تحقیرهایی را تجربه کرد، فقط خودش کاملاً می‌داند... خواهرش ناتالیا آبنت تمام این مدت برای آزادی زینیدا جنگید. او در نهایت توانست به حکمی دست یابد که بر اساس آن زینیدا موخورتووا را سالم اعلام کرده و او را به درمان سرپایی منتقل کنند. با این حال، پس از بازگشت به بلخاش، به محض اینکه زینیدا موخورتووا دادخواستی برای تجدیدنظر در مورد نتیجه‌گیری پزشکان آلماتی به دادگاه عالی ارائه کرد، بلافاصله به یک بیمارستان روانی بازگردانده شد.

اما با وجود همه تهدیدها، وکیل تسلیم نشد. او علیه کارشناسان وزارت بهداشت و آلماتی شکایت کرد و خواستار لغو گزارش پزشکی غیرقانونی شد. او موفق شد نام خوب خود را بازیابد، اما نتوانست در قزاقستان زندگی کند. امروز زینیدا موخورتووا در یکی از کشورهای اروپایی زندگی می‌کند که در آنجا پناهندگی سیاسی دریافت کرد.

مدافع معدنچی

ناتالیا تومیلووا، فعال اجتماعی و مدافع حقوق خانواده‌های معدنچیان، ناگهان در افق اجتماعی و سیاسی قزاقستان ظاهر شد. در سپتامبر 2006، هنگامی که انفجار متان در معدن لنین جان 41 معدنچی را گرفت، چیزی که هیچ کس انتظارش را نداشت اتفاق افتاد - معدنچیان به میدان مقابل آکیمات شهر شاختینسک آمدند و خواستار افزایش دستمزد خود شدند. مقامات که انتظار چنین چرخشی از وقایع را نداشتند، عجله کردند - خود لاکشمی میتال از لندن احضار شد و با معدنچیان بر سر میز مذاکره نشست.

سورپرایز دیگری در گوشه دیگر منتظر آنها بود. خواهری از روسیه -ناتالیا تومیلووا- به یکی از بیوه‌های تسلیم‌ناپذیر تبدیل شد. این زن سرزنده روسی با مشاهده نحوه برخورد نمایندگان دولت میتال با زنانی که نان‌آور خانه خود را از دست داده‌اند و فهمیدن اینکه خانواده‌های یتیم بدون معیشت مانده‌اند، سکوت نکرد.

وی نخستین شکایت خود را بدون رها کردن قانون کار مطرح کرد. او قوانین را مطالعه کرد، از مواد قانونی یادداشت‌برداری کرد و سپس از دانشی که به دست آورد در دادگاه استفاده کرد. ناتالیا تومیلووا استدلال کرد: کارفرما موظف است در موارد فوت کارمندان خود در محل کار مسئولیت‌هایی از جمله مسئولیت مالی را بر عهده بگیرد.

این خانم، دادگاه پس از دادگاه پیروز شد و جریان افرادی که به حمایت او نیاز داشتند، کاهش پیدا نکرد.

بسیاری از تعهدات کارفرما در قبال خانواده معدنچیان ازدنیارفته که اکنون در قرارداد جمعی معادن مشخص شده است، پس از مبارزات شدید تومیلووا در دادگاه پذیرفته شد. این زن از انرژی درخشان و صدایی شفاف برخوردار بود و اطمینان حاصل کرد که فرزندان معدنچیان فوت‌شده به چیزی نیاز ندارند و می‌توانند آموزش مناسبی دریافت کنند.

... او در شاختینسک ماند. او یک آپارتمان اجاره کرد، یک انجمن عمومی به نام «خانواده معدنچی» را ثبت کرد و با سرسختی وارد کار حقوق بشر شد. در ابتدا او فقط توسط زنان احاطه شده بود. ناتالیا ولادیمیرونا خندید و گفت: مردها می‌ترسند و منتظر می‌مانند، اما زنان چیزی برای از دست دادن ندارند - آنها بچه‌هایی پشت سر خود دارند.

هنگامی که مقامات محلی شروع به در نظر گرفتن فعالیت‌های "خانواده معدنچی" کردند و مهمانان سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر شروع به مراجعه به دفتر کردند، معدنچیان با مشکلات خود به تومیلووا آمدند. اساساً اولی‌ها آسیب‌دیدگانی هستند که توانایی کار در محل کار خود را از دست داده‌اند.

کارفرما که نمی‌خواست برای آسیب‌های محل کار هزینه‌ای بپردازد، تمام تلاش خود را کرد تا این موارد را پنهان کند یا میزان ناتوانی را دست کم بگیرد.

ناتالیا تومیلووا افراد و پیروانی همفکر به دست آورد. آنها را تهدید و ارعاب کردند. تاخیر مخامتزیانوف معاون او، گاراژ او را با ماشینش منفجر کرد. خود این فعال اجتماعی از آپارتمان و شرکتش بیرون رانده شد، بازداشت شد و سعی کردند او را تحت تعقیب کیفری قرار دهند. ولی او محکم ایستاد. تنها زمانی که فعالان اجتماعی جوان جدید در منطقه کاراگاندا ظاهر شدند، او همه امور را به جانشین خود منتقل کرد و به فدراسیون روسیه رفت تا در کنار خانواده و فرزندانش باشد.

روزنامه‌نگار "تروریست" ؟

آیگریم تلوژان به عنوان یک روزنامه‌نگار در قزاقستان چندان شناخته شده نبود، اما به دلیل اتفاقی که در اوایل ژانویه 2022 برای او رخ داد، می‌تواند واجد شرایط لقب "زندانی وجدان" شود. در جولای 2023، دادگاه شهر آلماتی پنج نفر را در پرونده تصرف فرودگاه آلماتی در جریان کانتار مجرم شناخت. آیگریم تلوژان به چهار سال زندان و بقیه فعالان به هشت سال زندان محکوم شدند. ماجرای چگونگی تبدیل شدن روزنامه‌نگار و فعال مدنی تلوژان از شاهد به مظنون «سازمان‌دهی شورش‌ها و تصرف فرودگاه»، در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. در 3 ژانویه 2022، آیگریم تلوژان به اتهام شرکت در یک تجمع غیرمجاز به 15 روز بازداشت اداری محکوم شد، اما در 5 ژانویه به همراه چندین نفر دیگر که به دلایل سیاسی محکوم شده بودند، ناگهان آزاد شد. روزنامه‌نگار بلافاصله به میدان جمهوری و سپس به فرودگاه رفت.

در 11 ژوئیه 2023، دادگاه منطقه ناوریزبای آلماتی، متهمان پرونده توقیف فرودگاه را به 4 تا 8 سال حبس محکوم کرد. دادگاه، آیگریم تلوژان روزنامه‌نگار را به چهار سال زندان محکوم کرد و بقیه به هشت سال زندان محکوم شدند.

تحقیقات به این نتیجه رسید که خبرنگار، بازداشتگاه ویژه را ترک کرده و نه برای مشاهده آنچه رخ می‌دهد و انجام کار حرفه‌ای خود، بلکه برای «سازماندهی» ناآرامی‌ها به فرودگاه بین‌المللی آلماتی رفته است.

 به گفته بازرسان، این روزنامه‌نگار "اغتشاشگران را رهبری کرد و از این طریق مسیر حرکت آنها را تعیین کرد" و همچنین از کارکنان فرودگاه خواست که کار خود را "به منظور جلوگیری از ورود و خروج هواپیماها" از جمله با سازمان پیمان نیروهای امنیت جمعی فلج کنند.

و اگرچه همان افسران مجری قانون اعتراف کردند که سه موج قتل عام در فرودگاه رخ داده است و آیگریم در موج اول آنجا بود، زمانی که هیچ قتل عامی وجود نداشت، ورود و خروج در فرودگاه انجام می‌شد، موانع باز بود، هیچ علامت هشداردهنده‌ای مبنی بر ممنوعیت حرکت وجود نداشت و هیچ اطلاعیه‌ای از سوی نمایندگان سازمان‌های دولتی مبنی بر ترک ساختمان صادر نشده بود، اما او همچنان مجرم شناخته شد و محکوم شد.

در جامعه مدرن قزاقستان، زن یک پدیده منحصر به فرد است. امروزه هیچ کس از حضور آنها در تجارت و سیاست، تأثیر آنها بر فرآیندهای جهانی و توسعه علم و فناوری شگفت‌زده نمی‌شود. تحصیلات، شرکت در انتخابات، شرایط کار برابر، این مفاهیم حتی برای مدت طولانی با عبارت "برای زنان" جمع نمی‌شد. زمان می‌گذرد، زندگی تغییر می‌کند و نگاه به نقش زن در جهان نیز متفاوت شده است. پیشرفت سیاسی زنان، رشد و توسعه مشارکتی را تضمین می‌کند.

منبع:

https://ulysmedia.kz/analitika/27897-zhanny-dark-starogo-kazakhstana-ili-kak-besstrashnye-zhenshchiny-borolis-s-totalitarnoi-sistemoi/

کد خبر 19284

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 1 =