دیدگاه اندیشمند روس: بریکس G7 را از نقش خود به عنوان تنها «اندیشکده» در جهان محروم کرد

آندری کورتونف، مدیر علمی شورای امور بین‌الملل روسیه با Ukraina.ru مصاحبه کرد.

برای کشورهای کوچک، عضویت در بریکس به معنای افزایش جایگاه آنهاست؛ چراکه اولا معتبر است، ثانیا به منابع مالی بانک توسعه جدید دسترسی پیدا می‌کنند و ثالثا بریکس یک منبع قواعد سازی در حقوق بین‌الملل است.

آندری کورتونف، مدیر علمی شورای امور بین‌الملل روسیه با  Ukraina.ru مصاحبه کرد. دیمیتری مدودف، معاون رئیس شورای امنیت روسیه، رئیس حزب روسیه متحد در نشست عمومی مجمع بین‌حزبی با عنوان «نقش بریکس در ایجاد نظم جهانی چندقطبی جدید» در ولادی واستوک گفت: ده‌ها کشور در تلاش برای پیوستن به بریکس هستند.»

- آندری وادیموویچ، انجمن بین دولتی بریکس امروز چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟ آیا این یک شورای مشورتی است یا یک باشگاه منافع ژئوپلیتیک؟

-  بریکس تلاشی برای ایجاد یک سازمان بین‌المللی چندجانبه بر اساس اصولی متفاوت از اصول پیشین است.

یعنی ما واقعا می‌توانیم در مورد فرم باشگاهی صحبت کنیم، زیرا در اینجا هیچ رویه کاملا مشخصی وجود ندارد، هیچ نهادسازی جدی وجود ندارد که در بسیاری از انجمن‌های سنتی اقتصادی یا نظامی-استراتژیک بوده است. به هر حال، این دقیقا همان چیزی است که کشورها در جریان آخرین گسترش بریکس با آن مواجه بودند.

در عین حال، بریکس، البته، فراتر از یک باشگاه است؛ اگر فقط به این دلیل که در طول اتحاد، سازمان‌هایی مانند بانک توسعه جدید وجود دارد که پروژه‌های سرمایه‌گذاری را تامین مالی می‌کند. علاوه بر این، مکانیزمی برای تعامل بین پارلمان‌های کشورهای عضو بریکس وجود دارد و ارتباطات بین مراکز تحلیلی ایجاد شده است.

من فکر می‌کنم بریکس به مرور زمان ساختارهای جدیدی را در زمینه‌های خاص همکاری به دست خواهد آورد. به احتمال زیاد، اعضا یک مکانیسم انعطاف‌پذیر برای مشارکت در پروژه‌ها یا ساختارهای خاص مرتبط با بریکس را حفظ خواهند کردغ بدین معنی که بریکس احتمالا خود را به عنوان یک سازمان بین‌المللی نسل جدید معرفی خواهد کرد.

- صحبت از سازماندهی نسل جدید شد. در مقاله دوم سرگئی کاراگانف به نام «یک قرن از جنگ‌ها» چه باید کرد، او می‌گوید سازمان ملل «ماهیت محوشده‌ای است که تحت‌الشعاع دستگاه غرب‌گرایانه قرار دارد و بنابراین قابل اصلاح نیست». اما بگذارید باشد و ما نیاز به ایجاد ساختارهای موازی بر اساس گسترش بریکس، سازمان همکاری شانگهای، ادغام آنها با سازمان وحدت آفریقا، اتحادیه کشورهای عربی، آسه آن، مرکوسور داریم. این سناریو را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- من هنوز تمایلی به اتخاذ چنین رویکرد نیهیلیستی نسبت به سازمان ملل ندارم. این سازمان تاکنون نماینده قانونی‌ترین و جهانی‌ترین سازمانی است که ما داریم. امروز من شخصا جایگزینی برای سازمان ملل نمی‌بینم، به ویژه با توجه به اینکه جهان نه به سمت وحدت، بلکه به سمت تشتت فزاینده حرکت می‌کند.

شکستن ساختن نیست، شما می‌توانید این سازمان را هم له کنید. اما من فکر می‌کنم لازم است که امکان احیای بعدی سازمان ملل حفظ شود تا بتواند به نقش خود به عنوان یک مکانیسم متحدکننده ادامه دهد؛ جایی که همه دیدگاه‌ها نشان داده می‌شوند، جایی که همه کشورها در آن به عنوان منبع مشروعیت شرکت می‌کنند.

از سوی دیگر، واضح است که سازمان ملل چه قبل و چه امروز به تنهایی نمی‌تواند کار کند؛ یعنی ساختارهای دیگری مورد نیاز است که بتواند از طراحی آن پشتیبانی نماید.

این ایده که چنین ساختارهایی باید بر اساس سازمان‌های مختلف منطقه‌ای وجود داشته باشد، توسط بسیاری بیان شده است. یعنی سازمان ملل می‌تواند برخی از اختیارات خود را به یک تشکل منطقه‌ای؛ هم در زمینه توسعه و هم در زمینه امنیت، تفویض کند.

در این راستا، به نظر من بریکس، سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه کشورهای عربی، آسه آن، اتحادیه آفریقا و بسیاری از سازمان‌های دیگر می‌توانند به‌عنوان نوعی حمایت از سازمان ملل عمل کنند و وظایف مختلفی را بر اساس مأموریتی که دریافت خواهند کرد، انجام دهند. از این رو من فکر می‌کنم که این امر سود زیادی خواهد داشت و بازسازی نظم جهانی را بر اساس اصول جدید و دموکراتیک‌تر تسریع می‌کند.

- یکشنبه گذشته، المانیتور مستقر در واشنگتن مقاله‌ای با عنوان «ورود ترکیه به برجام با محدودیت‌هایی همراه است؛ جایگزینی برای ناتو نیست» منتشر کرد. چرا غرب نمی‌خواهد این واقعیت را بپذیرد که ترکیه روابط بلندمدت سازنده‌ای با روسیه دارد و ترکیه به برجام علاقمند است؟

- ترکیه تنها نمونه‌ای از رفتار بسیاری از قدرت‌های سطح متوسط ​​یا رهبران منطقه‌ای است. می‌توان عربستان سعودی و مکزیک را به یاد آورد که آنها نیز دوست دارند از شرایط موجود برای گسترش دسترسی خود در عرصه بین‌المللی استفاده کنند.

ترکیه علاقمند به پیوستن به بریکس و توسعه روابط دوجانبه با روسیه است. در عین حال، ترکیه همچنان عضو ناتوست. علاوه بر این، ترکیه پس از کنفرانس در سوئیس بیانیه‌ای را امضا کرد. به نظر من این اتفاق ادامه خواهد داشت. من فکر نمی‌کنم ترکیه از ناتو خارج شود یا روابط خود را با ایالات متحده قطع کند اما آنکارا بر شرایط خود برای چنین همکاری پافشاری خواهد کرد. در عین حال، ترکیه به بریکس نزدیکتر خواهد شد، امکان دارد در شرایطی حتی به بریکس وارد شود.

همچنین اشاره می‌کنم که قرار دادن بریکس به عنوان یک سازمان ضدغربی اشتباه است. بله، این یک سازمان غربی نیست، اما این بدان معنا نیست که بریکس همیشه از موضع ضدغربی پیروی خواهد کرد. کشورهایی که در این اتحاد حضور دارند متفاوت هستند؛ برخی از آنها بیشتر به غربی‌ها وابسته‌اند و برخی کمتر، آنها حاضر نیستند با غرب مجادله کنند.

- ورود ترکیه به عنوان یک عضو ناتو به بریکس چه تاثیری بر این سازمان می‌تواند داشته باشد؟

- در این صورت، ترکیه می‌تواند به مفسر مواضع غرب در چارچوب بریکس تبدیل شود. می‌تواند خود را به عنوان پلی بین غرب و غیرغرب قرار دهد. نمی‌دانم او چقدر موفق خواهد بود، زیرا سایر کشورهای بریکس برای همین نقش رقابت خواهند کرد.

هند یکی از اعضای بریکس و سازمان همکاری شانگهای است. اما در عین حال، بخشی از QUAD گفتگوی امنیتی چهارجانبه بین هند، ایالات متحده، ژاپن و استرالیا است که جهت‌گیری آشکارا ضد چینی دارد.

از این نظر، ترکیه نیز می‌تواند ویژگی‌های خاص خود را به بریکس وارد کند.

ببینید، این یک مشکل برای هر سازمانی است، هر چه تعداد اعضای آن بیشتر باشد، مذاکره دشوارتر است. زیرا هر عضو علایق خود را دارد و هرگونه توسعه مستلزم حل بسیاری از مشکلات دشوار است.

- شما گفتید که هر چه تعداد اعضای یک سازمان بیشتر باشد، مذاکره دشوارتر می‌شود. اکنون نیکاراگوئه، کوبا، ویتنام و تایلند نیز به دنبال پیوستن به بریکس هستند. آنها چه انتظاری دارند و این چه چیزی را برای بریکس به ارمغان خواهد آورد؟

-  وقتی بحث در مورد چگونگی گسترش بریکس مطرح شد، دو گزینه برای توسعه رویدادها وجود داشت.

اول اینکه در ابتدا می‌خواستند این سازمان را بریکس پلاس بنامند. پس از آن اعتقاد بر این بود که نیازی به افزایش بیش از حد اعضای آن نیست، بلکه هریک از آنها باید مسئولیت همکاری با کشورهایی را که می‌توانند به عنوان شرکای بریکس در نظر گرفته شوند، بر عهده بگیرند. به عنوان مثال، آفریقای جنوبی مسئول همکاری با قاره آفریقا خواهد بود و کشورهای آفریقایی را نیز در این همکاری مشارکت خواهد داد.

ایده این بود که مرز بین عضویت و مشارکت در بریکس نسبت به اتحادهای سنتی کمتر قابل مشاهده باشد. اما اکنون سناریوی دوم شروع به تحقق کرده است، زمانی که بریکس به دلیل پیوستن اعضای جدید در حال گسترش است و این روند ادامه خواهد داشت. برای کشورهای کوچک، عضویت در بریکس به معنای افزایش جایگاه آنهاست؛ چراکه اولا معتبر است، ثانیا به منابع مالی بانک توسعه جدید دسترسی پیدا می‌کنند و ثالثا بریکس یک منبع قواعد سازی در حقوق بین‌الملل است.

در ابتدا، G7  مدعی نقش چنین اتاق فکری بود؛ «ما ایده‌ها را تولید می‌کنیم، سپس آنها از گروه 20 عبور می‌کنند و سپس به قانون بین‌المللی تبدیل می‌شوند.» اکنون بریکس G7 را از چنین حقوق انحصاری محروم می‌کند. او همچنین می‌تواند ایده‌هایی را برای گروه 20 و شورای امنیت سازمان ملل ایجاد کند. در این پیشنهادها صدای کشورهای عضو بریکس شنیده می‌شود.

بنابراین جای تعجب نیست که بسیاری از کشورها مایل به پیوستن به بریکس هستند. علاوه بر این، هیچ معیار دقیقی برای عضویت در این سازمان وجود ندارد. این یک اتحاد نظامی-سیاسی یا یک گروه ادغام نیست، جایی که شما باید بخشی از حاکمیت خود را به نهادهای فراملی واگذار کنید.

سوال دیگر این است که برای انتخاب اعضای جدید از چه اصولی استفاده خواهد شد؟ آیا ما نیاز به گسترش نمایندگی جغرافیایی در بریکس داریم یا به پتانسیل اقتصادی خاصی از کشورها؟ شاید باید فعلا توسعه را متوقف کنیم و بر تعمیق همکاری‌ها تمرکز نماییم.

همه این موضوعات در اجلاس آتی در قازان مورد بحث قرار خواهد گرفت.

- اما آیا با توجه به بحران پیرامون اوکراین، بریکس می‌تواند به یک اتحادیه نظامی-سیاسی تبدیل شود؟

- از آنجایی که روسیه در سال 2024 ریاست بریکس را بر عهده دارد، مسائل امنیتی نیز در اینجا وجود دارند. سوال این است که اگر برخی از کشورهای عضو یکدیگر را مشکلی برای امنیت خود بدانند، چه عناصر امنیتی خاصی را می‌توان در بریکس مورد بحث قرار داد.

هند نیز پکن را مشکل اصلی امنیت خود می‌داند نه واشنگتن یا بروکسل. او نگران «رشته مروارید» است؛ شبکه‌ای از پایگاه‌های نظامی که چین در اقیانوس هند مستقر می‌کند و با شک و تردید به «یک کمربند، یک جاده» نگاه می‌اندازد. بنابراین تصور اینکه چگونه چین و هند می‌توانند وارد یک بلوک نظامی-سیاسی یکسان شوند برای من دشوار است.

نکته دیگر این است که همه مسائل امنیتی به یک اندازه از نظر سیاسی سمی نیستند. به عنوان مثال، با وجود اینکه ایران و عربستان سعودی در مورد مشکل تروریسم بین‌المللی دیدگاه‌های متفاوتی دارند، می‌توان در مورد انرژی یا امنیت غذایی به توافق رسید و اگر بتوان در جنبه‌های بی‌طرف امنیت پیشرفت کرد.

موضوعات مهم‌تر نیز می‌توانند مورد بحث قرار گیرند، جایی که دستیابی به توافقات بسیار دشوارتر است.

- آیا امکان توافق بر سر یک ارز واحد در چارچوب بریکس یا جایگزینی واحد برای دلار وجود خواهد داشت؟ به عنوان مثال، اتحاد اقتصادی اوراسیا هرگز نتوانست این ارز واحد را ایجاد کند...

- خودت به سوالت جواب دادی. اگر این دراتحاد اقتصادی اوراسیا کارایی ندارد چگونه می‌تواند در بریکس کار کند؟

نکته دیگر این که می‌توانید یک سبد ارزی ایجاد کنید. می‌توانید تا حدی به تسویه حساب‌ها به ارزهای ملی آن را تغییر دهید؛ نه فقط دوجانبه، بلکه چندجانبه.

به عنوان مثال ما با هند و برزیل مازاد تجاری زیادی داریم. ما می‌توانیم با ارزهای ملی معامله کنیم، اما نمی‌توانیم از روپیه و ریال استفاده کنیم مگر در روابط دوجانبه و اگر سبدی داشتیم، می‌توانستیم با کشورهایی که با آنها کسری تجاری داریم از این ارزها استفاده کنیم. ما می‌توانیم یک سیستم چندجانبه ایجاد نماییم.

اما خودت متوجه می‌شوی که حتی اگر اراده سیاسی هم وجود داشته باشد چقدر سخت است. این یک سوال برای آینده دور است اما همه چیز دیر یا زود به این نتیجه خواهد رسید.

چرا که تردیدها در مورد ثبات دلار و ترس از استفاده از آن به عنوان ابزار سیاسی ایالات متحده از بین نخواهد رفت و فقط افزایش خواهد یافت؛ با توجه به اینکه آنچه اکنون در حال رخ دادن است همان چیزی است که غرب در کلمه مُد روز «به اسلحه تبدیل کردن»[1] اقتصاد نامیده می‌شود.

آندری کورتونف؛ مدیر علمی اندیشکده شورای امور بین‌الملل روسیه- 18 ژوئن 2024

منبع:https://russiancouncil.ru/analytics-and-comments/comments/briks-lishaet-g7-roli-edinstvennogo-mirovogo-mozgovogo-tsentra/

 

[1] . [ترجمه Weaponization «اسلحه‌سازی همه چیز» عبارتی است که به بسط تعریف سلاح و به تبع آن بسط آنچه تهدید، حمله و دفاع است برمی‌گردد. این گسترش یا افزایش توزیع، تشخیص حمله (یا دفاع) (تهدید) را دشوارتر می‌کند. عبارت زمانی که به افراط کشیده شود به این معنی است که هر فرد یا گروهی از مردم می‌توانند بر امنیت هر فرد یا گروه دیگری از مردم تأثیر بگذارند. این عبارت همچنین به معنای درک این است که تا چه حد می‌توان چیزی را به سلاح تبدیل کرد و منجر به شناسایی این موضوع می‌شود که چگونه می‌توان جنگ را از طریق ابزارهای دیگر، از جمله ابزارهای خشونت‌آمیز کمتر، به راه انداخت. ترجمه از ویکی‌پدیای انگلیسی.]

کد خبر 20019

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 7 =