زیمبابوه با نام پیشین رودزیا ، در اواخر قرن نوزدهم توسط بریتانیا مستعمره شد. دوره استعمار تأثیر عمیقی بر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور گذاشت. تحمیل حکومت استعماری به بهره برداری از منابع زیمبابوه، جابجایی جمعیت بومی و سرکوب فرهنگ و سنت های محلی انجامید.
در این دوره، استعمارگران بریتانیا سیاست هایی را به اجرا گذاشتند که به سود منافع خودشان بود و این به زیان مردم بومی بود. زمین به زور از جوامع محلی گرفته شد و بین ساکنان سفیدپوست توزیع شد که به سلب مالکیت گسترده و به حاشیه راندن مردم بومی منجر شد. میراث استعمار در زیمبابوه زخم های عمیقی در این کشور بر جای نهاد و چشم انداز اجتماعی-اقتصادی آن را برای دهه های آینده شکل داد. توزیع نابرابر زمین و منابع باعث ایجاد نابرابری های پایداری شد که تا به امروز ادامه دارد. مبارزه آزادیبخش در زیمبابوه یک درگیری مسلحانه طولانی مدت بود که علیه حکومت استعماری و برای استقلال جنگید.
این مبارزه توسط جنبشهای ملیگرایانه مانند اتحادیه ملی آفریقایی زیمبابوه (ZANU) و اتحادیه خلق آفریقایی زیمبابوه (ZAPU) رهبری میشد که به دنبال پایان دادن به حکومت اقلیت سفیدپوست و ایجاد یک دولت دموکراتیک به نمایندگی از همه شهروندان بود. ویژگی نبرد آزادیبخش، اقدامات مقاومت، فداکاری و همبستگی میان مردمانی از زیمبابوه بود که برای آزادی خود میجنگیدند. این یک زمان مهم در تاریخ این کشور بود که در نهایت به استقلال زیمبابوه از حاکمیت استعماری بریتانیا در سال 1980 انجامید. کشور تازه استقلال یافته با چالش های متعددی از جمله نابرابری های اقتصادی، نابرابری های اجتماعی و بی ثباتی سیاسی روبه رو بود.
به عنوان بخشی از تلاش های ملت سازی پس از استقلال، رئیس جمهور منانگاگوا، بر اهمیت خوداتکایی و توانمندسازی به عنوان ستون های کلیدی برای توسعه پایدار تأکید کرد.
اصلاحات ارضی و توانمندسازی اقتصادی
یکی از سیاست های تعیین کننده دولت زیمبابوه، اصلاحات ارضی و برنامه های توانمندسازی اقتصادی با هدف رسیدگی به بی عدالتی های تاریخی و توانمندسازی جوامع محلی بوده است. بازپسگیری زمین از کشاورزان تجاری سفیدپوست و توزیع آن بین سیاهپوستان بیزمین زیمبابوه، گامی بحثبرانگیز، اما ضروری برای دستیابی به عدالت اقتصادی و توانمندسازی کشاورزان محلی بود.
اصلاحات ارضی و توانمندسازی اقتصادی، سیاست های به هم پیوستهای هستند که هدف آنها رسیدگی به بی عدالتی های تاریخی، ترویج عدالت اجتماعی و رشد اقتصادی در یک کشور است. در چارچوب دولت پرزیدنت منانگاگوا در زیمبابوه، این سیاستها در تلاشهای دولت برای اصلاح عدم تعادلهای گذشته و توانمندسازی جوامع محلی نقش محوری دارند.
برنامه اصلاحات ارضی زیمبابوه ریشه در دوران استعمار دارد، زمانی که بخشهای زیادی از زمین از سیاهپوستان بومی زیمبابوه گرفته شد و به مهاجران سفیدپوست اختصاص یافت. این بی عدالتی تاریخی باعث ایجاد عدم تعادل شدید در مالکیت زمین شد ؛ به طوری که اقلیت کوچکی از کشاورزان تجاری سفیدپوست نظارت و مدیریت اکثر زمین های قابل کشت را دردست داشتند، در حالی که اکثر سیاه پوستان زیمبابوه با دسترسی محدودی به منابع، باقی مانده بودند. در پاسخ به این بی عدالتی تاریخی، دولت وقت زیمبابوه برنامه اصلاحات ارضی را آغاز کرد که به دنبال توزیع مجدد زمین از کشاورزان تجاری سفیدپوست به سیاهپوستان بی زمین زیمبابوه بود. این روند هم در داخل و هم در سطح بینالمللی با انتقاداتی مواجه شد، اما به عنوان گامی ضروری برای دستیابی به عدالت اقتصادی و توانمندسازی کشاورزان محلی که چندین نسل به حاشیه رانده شده بودند، تلقی میشد.
افزون بر اصلاحات ارضی، برنامه های توانمندسازی اقتصادی برای حمایت از جوامع محلی، به ویژه کشاورزان کوچک و کارآفرینان، اجرا شده است. هدف این برنامه ها ارائۀ آموزش، حمایت مالی، دسترسی به بازارها و سایر منابع است که می تواند به افراد و جوامع کمک کند تا معیشت پایدار ایجاد کنند و به توسعه کلی اقتصاد کشور کمک کنند.
بنابراین، اصلاحات ارضی و توانمندسازی اقتصادی، مؤلفههای حیاتی تلاشها برای رسیدگی به بیعدالتیهای تاریخی، ارتقای برابری اجتماعی و توسعه اقتصادی هستند. در حالی که این سیاستها ممکن است با چالشها و انتقاداتی مواجه شوند، اما نقشی حیاتی در ساختن جامعهای عادلانهتر و مرفهتر برای همه شهروندان دارند.
جهانی شدن و خوداتکایی
جهانی شدن به ارتباط متقابل اقتصادها، فرهنگ ها و جوامع در مقیاس جهانی اشاره دارد. این امر با پیشرفت در فناوری، ارتباطات، حمل و نقل و آزادسازی تجارت هدایت شده است. در این زمینه، همه کشورهای جهان به طور فزایندهای برای کالا، خدمات، سرمایه گذاری و تبادل دانش به یکدیگر وابسته هستند. با این حال، در میان این ادغام جهانی، مفهوم تکیه به خود مورد توجه قرار گرفته است. زیرا کشورها به دنبال متعادل کردن تعامل خود با اقتصاد جهانی هستند و در عین حال منابع و قابلیت های خود را نیز در اولویت قرار می دهند. جمله معروف رئیس جمهور منانگاگوا که "کشور توسط مردم خود، ساخته می شود" بر اهمیت استفاده از منابع و استعدادهای داخلی برای توسعه ملی تأکید می کند.
این دیدگاه، بر نیاز زیمبابوه به کاهش اتکای خود به کمک ها و تأثیرات خارجی، ارتقای استقلال اقتصادی و رشد پایدار ناشی از ظرفیت های داخلی تأکید می کند. در دنیای امروز، که وابستگی متقابل اقتصادی رایج است، تاکید رئیس جمهور منانگاگوا بر خوداتکایی پیامدهای مهمی دارد.
با تمرکز بر بهره برداری از منابع و استعدادهای خود زیمبابوه، این کشور میتواند اقتصاد انعطاف پذیرتری بسازد که کمتر در برابر شوکها یا وابستگی های خارجی آسیب پذیر باشد. این رویکرد حس غرور و توانمندی ملی را تقویت میکند و در عین حال بر پایداری و توسعه بلندمدت نیز اثر می گذارد. فلسفه منانگاگوا با گرایش گسترده تری به سمت خوداتکایی و حاکمیت در میان کشورهای آفریقایی همسو است. بسیاری از کشورهای این قاره در حال ارزیابی مجدد راهبرد توسعه خود هستند تا راه حلها و ظرفیت های بومی را بر کمک های خارجی اولویت دهند. این تغییر نشانگر تمایل به خودمختاری بیشتر، کنترل بر منابع ملی، و ارتقای ابتکارهای داخلی است که نیازها و آرزوهای محلی را برآورده می کند.
خلاصه اینکه در عصر جهانی شدن که ارتباط متقابل یکی از ویژگیهای تعیین کننده روابط بین الملل است، اتکا به خود به عنوان یک رویکرد راهبردی برای توسعه زیمبابوه مد نظر قرار می گیرد. با بهره گیری از منابع و استعدادهای داخلی و در عین حال کاهش وابستگی به کمک ها یا تأثیرات خارجی، کشور می تواند چشم انداز امیدوار کنندهای را به سوی رشد پایدار، استقلال اقتصادی و توانمندسازی ملی ترسیم کند.
https://www.herald.co.zw/nyika-inovakwa-nevene-vayo-philosophy-unravelling-the-historical-context/
بازبینی و ویرایش : محمد سعید معزالدین
نظر شما