خاور نزدیک[۱] در دور جدیدی از تشدید تنش نظامی قرار دارد
در نیمه دوم سپتامبر، اسرائیل به بهانه آسیب رساندن به زیرساختهای جنبش شیعی حزبالله که در اسرائیل تروریستی تلقی میشود، بمباران گسترده لبنان را آغاز کرد. در میان کشتهشدگان نه تنها رهبر حزبالله، حسن نصرالله و تعدادی از رهبران این گروه شبه نظامی بلکه غیرنظامیان نیز حضور داشتند که تعداد آنها به صدها نفر میرسد و همچنان در حال افزایش است.
در شب ۳۰ سپتامبر تا ۱ اکتبر ۲۰۲۴، نیروهای دفاعی اسرائیل، عملیات زمینی را در جنوب لبنان آغاز کردند. ارتش اسرائیل گفت که در حال انجام «حملههای محدود» علیه حزبالله در منطقه مرزی است.
در شامگاه همان روز، اول اکتبر، رویداد دیگری رخ داد که برای اوضاع منطقه خاور نزدیک اهمیت کلیدی داشت. ایران در واکنش به {شهادت} حسن نصرالله و اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در انفجاری در تهران در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۴، حمله موشکی گستردهای را به اسرائیل انجام داد. بنابراین، تهران، به گفته مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران نشان داده است که آماده دفاع از منافع خود و شهروندانش است، اما خواهان درگیری نیست.
دور جدید تشدید تنش در خاور نزدیک به چه معناست؟ آیا میتواند منجر به یک جنگ بزرگ در منطقه شود؟ این سوالات توسط صاحبنظران مشهور روسی و متخصصان منطقه پاسخ داده شد.
ونیامین پوپوف، تحلیلگر مرکز مطالعات خاور نزدیک و آفریقا در انستیتو روابط بینالملل امگیمو وزارت امور خارجه روسیه معتقد است که رفتار خشن اسرائیل به عنوان کشوری کوچک در منطقه خاور نزدیک به این دلیل امکانپذیر شد که توسط ایالات متحده محافظت و مراقبت قرار دارد. واشنگتن به تامین سلاح و سایر تجهیزات ادامه میدهد و دادههای اطلاعاتی را به تلآویو میرساند. به طور تقریبی یک سوم ناوگان ایالات متحده اکنون در خاور نزدیک متمرکز است. آمریکاییها موشکهای ایران را در ماه آوریل رهگیری کردند. احتمالا الان هم همینطور بوده است. در سخن، ایالات متحده از تنشزدایی صحبت میکند و نمیخواهد تنش بیشتر شود، در واقع آنها در حال انجام اقداماتی هستند که به ویژه در عملیات نظامی، دست اسرائیل را آزاد کنند. بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا ۹ بار به خاور نزدیک سفر کرده است در نتیجه، تنها منابع جدید تنش ظاهر شد. طی یک سال گذشته، آمریکاییها پنج بار از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از توقف درگیریها در غزه استفاده کردهاند. این دیپلمات روس توضیح داد: به طور کلی، در طول کل موجودیت اسرائیل، آنها تقریبا پنجاه بار قطعنامههایی را با هدف محکومیت اقدامات طرف اسرائیلی در شورای امنیت وتو کردهاند.
اکنون صحبتهای زیادی وجود دارد که تشدید تنش در منطقه در درجه اول به نفع نتانیاهو، نخست وزیر کنونی اسرائیل است، حقیقتی در این گفته وجود دارد. چندین پرونده حقوقی علیه وی در اسرائیل مطرح است و در صورت پایان خصومتها، باید به دادگاه پاسخگو باشد اما در واقع، رفتار تل آویو با خط ایالات متحده که عموما به حفظ تنش در خاور نزدیک علاقمند است، انطباق دارد. ظاهرا آنها معتقدند که از این طریق کنترل اوضاع برای واشنگتن آسانتر است اما در واقع، این یک سیاست بسیار کوتهبینانه است چراکه همانطور که میبینید، تنها به تشدید درگیری منجر شد.
چرا این تشدید تنش در حال حاضر تشدید شد؟ ۷ اکتبر نزدیک است، تاریخ نقطه عطفی برای اسرائیل، زمانی که رهبری آن باید توضیح دهد دقیقا چه کسی مقصر حمله حماس بود که یک سال پیش رخ داد و بیش از هزار نفر را کشت و بسیاری به اسارت گرفته شدند. لطفا توجه داشته باشید: در حال حاضر یک سال است که خصومتها ادامه دارد و اکنون هیچ کس گروگانها را به یاد نمیآورد، البته به جز خود اسرائیلیهای معمولی. اساسا اقدامات اسرائیل و ایالات متحده در منطقه به ناچار چرخه جدیدی از خشونت را برنامهریزی میکند.
پوپوف همچنین در مورد اظهارات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل که پیشتر گفته بود به حمله موشکی ایران پاسخ داده خواهد شد، اظهار نظر کرد: شاید آنطور که آنها وعده دادهاند در مقیاس بزرگ نباشد، زیرا همه علاقمند هستند که به نوعی رشد این درگیری را محدود کنند. آمریکاییها که مثل همیشه از اسرائیل حمایت میکنند، قبل از انتخابات، در ایران به این نیاز ندارند، دولت جدید علاقمند به برقراری روابط با غرب است. لبنان صرفا برای زنده ماندن نیاز به توقف درگیریها دارد. علاوه بر این، وضعیت فعلی که ممکن است برای اسرائیل به عنوان یک پیروزی به نظر برسد و عزم خود را نشان دهد، بیشتر یک پیروزی پیریک[۲] است. در اسرائیل (اگر سرزمینهای فلسطینی تحت کنترلش را در نظر بگیریم) تقریبا تعداد یهودیان و عربها یکسان است. جمعیتشناسی به ما میگوید این مشکل را به سختی می توان با زور حل کرد. تقریبا ۱۵ میلیون فلسطینی زندگی میکنند همچنین تعداد زیادی از مسلمانان شیعه که عموما مستعد از خود گذشتگی هستند و بدیهی است که ]شهادت[ رهبر خود حسن نصرالله را فراموش نخواهند کرد. بنابراین، انفجار فعلی خشونت در نهایت به نحوی مهار خواهد شد. پوپوف خاطرنشان کرد: این به یک جنگ بزرگ در خاور نزدیک منجر نخواهد شد.
این صاحبنظر همچنین تاکید کرد: وضعیت خاور نزدیک را نمیتوان به صورت جدای از کل وضعیت بینالمللی درک کرد. توازن قدرت در این سیاره به سرعت در حال تغییر است. ظاهرا نقطه عطف نه تنها انتخابات در ایالات متحده، بلکه نشست سران بریکس در ۲۲ اکتبر در کازان خواهد بود. این یک رویداد بزرگ است..در حال حاضر، بریکس شامل ۱۰ دولت است. رئیس جمهور روسیه بارها گفته است که از نظر تولید ناخالص داخلی و سایر پارامترها، این مجمع از کشورهای G۷ پیشی گرفته است. اما ۳۴ کشور دیگر، از جمله کشورهای بزرگی مانند اندونزی، تایلند، مالزی، و از کشورهای عربی مانند الجزایر، درخواستهای خود را برای پیوستن ارسال کردهاند. دورهای که از اواخر سال جاری و ابتدای سال آینده آغاز میشود، با تقویت نفوذ کشورهای بریکس مشخص خواهد شد و از آنهاست که جهان حق دارد انتظار ابتکاراتی را داشته باشد که در نهایت منجر به تنشزدایی در خاور نزدیک و از بین بردن مشکل فلسطین شود و بدون آن هیچ صلحی در این منطقه وجود نخواهد داشت.
ولادیمیر اوسیف، کارشناس نظامی و رئیس بخش اوراسیا کشورهای سازمان همکاری شانگهای در انستیتو کشورهای سی آی اس خاطرنشان کرد: اسرائیل در حال حاضر توانایی فنی جدی برای پاسخگویی مشابه به ایران ندارد، زیرا برای سالها اسرائیل بر حمله هستهای تکیه کرده است؛ موشکهای بالستیک و کروز موجود در زرادخانه این کشورها برای حمله هستهای به عنوان آخرین چاره ساخته شدهاند. پردازش آنها به شارژهای معمولی امکانپذیر است، اما آنها را بی اثر میکند. حمله هوایی گسترده اسرائیل به خاک ایران با مشکلات لجستیکی مواجه خواهد بود. در شرایط کنونی سوخترسانی به هواپیما در کشورهای عربی غیرممکن است و خود تل آویو ناوگان لازم برای سوخترسانی به هواپیما ندارد.
ایالات متحده نیز به نوبه خود در ماه آوریل پس از حمله موشکی ایران به دلیل ترس از مداخله مستقیم در درگیری، از ارائه تانکهای سوختگیری خود امتناع کرد..بنابراین وقتی بنیامین نتانیاهو احتمال حمله به تاسیسات هستهای ایران را اعلام میکند، یک بازی بدی را نشان میدهد. اگر احتمال یک واکنش واقعی وجود داشت، قبلا در ماه آوریل اتفاق میافتاد. مشکلات عدیدهای وجود دارد. در حالی که ارتش اسرائیل به عملیات نظامی خود در لبنان ادامه میدهد، ایران و احتمالا برخی از کشورهای دیگر همه کمکهای ممکن را به مخالفان اسرائیل ارائه خواهند کرد. این کمکها را میتوان با انجام حملات قابل توجه به کاروانهای نظامی محدود کرد اما اکنون نمیتوان به طور کامل عرضه تسلیحات را متوقف نمود زیرا مرزها باز است و در چنین شرایطی میتوان جنگ را برای مدت بسیار طولانی پیش برد. در این شرایط، خطر کشاندن ایران به این درگیری از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وجود دارد. همچنین این خطر هست که ایالات متحده وارد درگیری شود. از یک سو، واشنگتن اسلحه به اسرائیل میدهد و از سوی دیگر، در هنگام تامین تجهیزات، از جمله تجهیزاتی که عملکرد آنها کاملا پیچیده است، در بعضی مواقع ایالات متحده مجبور میشود پرسنل نظامی برای سرویس این تجهیزات تأمین کند و اگر در آنجا کشته شوند، باید عکسالعمل نشان دهند. بنابراین، درگیری در لبنان طولانی خواهد بود.
تهران و واشنگتن خطر به تعویق انداختن و در نتیجه کشیده شدن به آن را به صورت طولانی مدت درک میکنند. در ظاهر اقداماتی برای محدود کردن شدت آن انجام خواهد شد.
آندری تورین: سردبیر مجله امور بینالملل - ۴ اکتبر ۲۰۲۴
نظر شما