«پراتیوش پاراسورامان» در مقاله با عنوان «رئالیسم کم عمق بالیوود»، روند اخیر سینمای هند را نقد میکند که ادعا میکند رئالیسم را میپذیرد، اما در نهایت نمیتواند واقعاً فراگیر یا دگرگونکننده باشد. پاراسورامان استدلال میکند که در حالی که اکنون فیلمهای هندی بر داستانهای طبقه متوسط تمرکز میکنند، همچنان از ساختارهای قدرت موجود حمایت میکنند و در ارائه بازنمایی معنادار از صداهای فرودست یا حاشیهنشین ناکام هستند.
در بررسی مقاله پاراسورامان می توان به نکات ذیل اشاره کرد که عبارتند از:
- بحران اعتماد در سینمای هندی:
پاراسورامان با بحث در مورد بحران درک شده در سینمای هندی آغاز میشود، جایی که فیلمهای قدیمیتری مانند لیلا مجنو و تومبد در حال اکران مجدد هستند و بهتر از آنچه که در ابتدا بودند، اجرا میشوند. او پیشنهاد می کند که این ممکن است منعکس کننده نوستالژی برای روایت های ساده تر حول محور عشق و خیال باشد، جایی که شرایط مادی و واقع گرایی در کانون توجه نبوده است. او اشاره میکند که مخاطبان امروزی با واقعیتهای پیچیدهتری دست و پنجه نرم میکنند، و تغییر فعلی بالیوود به سمت رئالیسم - جایی که شخصیتها با مبارزات اقتصادی و اجتماعی سروکار دارند - نشانه دور شدن از خیالپردازیهای معصومانه و عشق محور است.
- رئالیسم در داستانگویی:
پاراسورامان مفهوم فانتزی را که به عنوان فقدان شرایط مادی تعریف میشود، با رئالیسم رایج در سینمای هندی، بهویژه نمایش زندگی طبقه متوسط، در تضاد قرار میدهد. او استدلال میکند که رئالیسمی که در سینمای معاصر دیده میشود، بر جنبههای دنیوی و مادی زندگی متمرکز است - شخصیتهایی که با فشارهای شغلی، محدودیتهای اقتصادی و محدودیتهای اجتماعی سروکار دارند. در حالی که این ممکن است رویکردی پایهدارتر به نظر برسد. او آن را به دلیل ناتوانی در پرداختن به نابرابریهای اجتماعی عمیقتر مانند طبقه نقد میکند و در عوض این مسائل را از دریچهای محدود طبقه متوسط ارائه میکند.
- سیدا ایکس و زندگی مادی:
برای نشان دادن اینکه رئالیسم واقعی چگونه باید به تصویر کشیده شود، پاراسورامان به کتاب «زندگی های فراوان سیدا ایکس[۱]» نوسته روزنامه نگاری به نام «نها دیکسیت[۲]» اشاره می کند[۳]. متنی مارکسیستی که به دقت شرایط مادی قهرمانش سیدا را مستند می کند. این کتاب بر واقعیتهای اقتصادی زندگی سیدا متمرکز است - دستمزد، شرایط زندگی، و تلاشهای او برای تامین هزینههای زندگی. این نوع داستانگویی، شخصیتهایش را در بستری اجتماعی و سیاسی قرار میدهد و نشان میدهد که چگونه وقایع تاریخی مانند تخریب مسجد بابری و شورشهای دهلی، زندگی آنها را شکل میدهد. دیکسیت از تمرکز بر وضعیت روانی سیدا اجتناب می کند و در عوض بر شرایط مادی که وجود او را تعریف می کند، تأکید می کند.
پاراسورامان از آثار دیکسیت به عنوان نمونه ای از داستان سرایی استفاده می کند که با برجسته کردن شرایط اقتصادی و اجتماعی، واقع گرایی را در بر می گیرد. این در تضاد با رئالیسم طبقه متوسط بالیوود است، که به ادعای او سطحی تر است و بر مبارزات اقتصادی شخصیت ها بدون درگیر شدن واقعی با مسائل سیستمی در بازی تأکید می کند.
- سطحی بودن رئالیسم طبقه متوسط در سینمای هندی:
پاراسورامان ژانر در حال ظهور سینمای طبقه متوسط، به ویژه تولیدات تب ویروسی (TVF) را به دلیل رویکرد کم عمق آنها به رئالیسم، نقد می کند. نمایشهایی مانند Cubicles و Panchayat مبارزات طبقه متوسط را به تصویر میکشند، اما این کار را به گونهای انجام میدهند که به جای ارائه بینش واقعی نسبت به مسائل سیستمی پیش روی این شخصیتها، باعث ترحم میشود. پاراسورامان استدلال می کند که این روایت ها از محدودیت های اقتصادی فراتر نمی روند و در عوض بر مبارزات فردی تمرکز می کنند و در عین حال نابرابری های اجتماعی و ساختاری عمیق تر را نادیده می گیرند.
به گفته پاراسورامان، این فیلمها و نمایشها، با معرفی شخصیتهای طبقه متوسط به عنوان قربانیان شرایط، بدون بازجویی از سیستمهایی که آنها را در موقعیتهایشان نگه میدارند، آگاهی کاذبی ایجاد میکنند. این«رئالیسم» در نهایت سطحی است، زیرا هژمونی طبقه را به چالش نمی کشد، بلکه همان پویایی قدرت را که در بالیوود سنتی دیده می شود، حفظ می کند.
- مقایسه با سینمای فرودست تامیل:
پاراسورامان رئالیسم سینمای هندی را باسینمای فرعی تامیل درتضاد قرار میدهد که در عین پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی، فانتزی و عاشقانه را در روایتهای خود ادغام میکند. فیلمهایی مانند Thangalaan و Vaazhai، فانتزی را در چارچوبهای واقعگرایانه خود میسازند و ترکیبی قوی از عاشقانه، سیاست و داستانسرایی تجدیدنظرطلب ایجاد میکنند. این فیلمها، برخلاف سینمای هندی، از به تصویر کشیدن مبارزات فرودست ابایی ندارند و در به تصویر کشیدن نابرابریهای اجتماعی بیشتر در تقابل هستند.
پاراسورامان استدلال میکند که سینمای فرودست تامیل به چیزی دست مییابد که رئالیسم هندی در انجام آن ناکام میماند. فانتزی و رئالیسم را بهگونهای تداخل میکند که صداهای به حاشیه رانده شده را قدرتمند میکند و ساختارهای اجتماعی را نقد میکند. در مقابل، رئالیسم سینمای هندی ترسو است و از درگیر شدن با مسائل واقعی طبقه و قدرت پرهیز می کند و مبارزات طبقه متوسط را تنها واقعیتی است که ارزش بررسی دارد.
- نقد آرمان طبقاتی در بالیوود:
پاراسورامان بیشتر از تمرکز سینمای هند بر روی آرمان طبقاتی انتقاد می کند. جایی که مبارزات شخصیت ها اغلب حول میل آنها به رشد اقتصادی شکل می گیرد. او استدلال میکند که این تغییر تمرکز(از گفتن داستانهای ثروتمندان به داستانگویی از کسانی که میخواهند ثروتمند شوند) همان هژمونی فیلمهای قبلی بالیوود را تداوم میبخشد. بنابراین، تمایل به واقعگرایی نشاندهنده تغییر واقعی به سمت فراگیری یا بازنمایی فرعی نیست، بلکه ادامه همان پویایی طبقاتی است که در قالب داستانهای طبقه متوسط پنهان شده است.
پاراسورامان نشان می دهد که چگونه نسخه رئالیسم سینمای هند ناقص است و اساساً با تمرکز بر آرزوهای طبقه متوسط و مبارزات اقتصادی فردی، از همان سیستم های قدرتی حمایت می کند که همیشه بر بالیوود تسلط داشته اند. روایت ها ممکن است در ظاهر متفاوت به نظر برسند، اما همچنان همان ساختارهای نابرابری طبقاتی و طبقاتی را تداوم می بخشند.
- افول آزادی در سینمای هند:
پاراسورامان با هشدار به این نکته پایان میدهد که روند کنونی سینمای هندی ممکن است به نقطهای منجر شود که آزادی به طور کامل از صفحه نمایش محو شود. همانطور که رئالیسم سخت تر می شود و بیشتر بر بازنمایی شرایط مادی متمرکز می شود. او پیشنهاد می کند که این نقطه فروپاشی ممکن است قبلاً رسیده باشد، زیرا موج فعلی رئالیسم نمی تواند امید بدهد یا از واقعیت های اجتماعی که به تصویر می کشد فرار کند.
نتیجه گیری:
مقاله پراتیوش پاراسورامان با این استدلال که این روند در نهایت سطحی است و نمی تواند ساختارهای قدرت موجود را به چالش بکشد، نقد ظریفی از تغییر اخیر سینمای هند به سمت رئالیسم ارائه می دهد. در حالی که داستانهای طبقه متوسط اکنون بر پرده سینما مسلط هستند، اما همچنان همان پویایی طبقه قبلی را حفظ میکنند. پاراسورامان این را با سینمای فرودست بیشتر تقابلی از تامیل نادو، که فانتزی و سیاست را به گونهای ادغام میکند که صداهای به حاشیه رانده شده را تقویت میکند، مقایسه میکند. در نهایت، او هشدار میدهد که خط سیر کنونی سینمای هندی خطر از بین بردن آزادی را که زمانی بالیوود را تعریف میکرد، میگیرد و آن را با نسخهای توخالی از رئالیسم جایگزین میکند که فاقد جامعیت یا عمق واقعی است.
#حسنعلی_ذکریایی
https://frontline.thehindu.com/columns/hindi-cinema-trends-nostalgia-realism-fantasy-middle-class-narratives-industry-crisis-neha-dixit-tier-۲-cinema/article۶۸۶۷۷۵۵۱.ece
[۱] The Many Lives of Syeda X
[۲] Neha Dixit
[۳] https://frontline.thehindu.com/books/prelude-to-lohta-riots-varanasi-۱۹۹۲-babri-demolition-gyanvapi-book-excerpt-the-many-lives-of-syeda-x-neha-dixit/article۶۸۴۶۳۷۲۷.ece
نظر شما