پنجشنبه ۱۴ نوامبر روز انتخابات عمومی در سریلانکاست. کارزار تبلیغات برای انتخابات به پایان رسیده است. تا کنون، تبلیغات در سراسر کشور به صورت آرام برگزار شده است و تنها ائتلاف جبهه ملی خلق-حزب آزادیبخش خلق (NPP-JVP)حزب پیروز در انتخابات ریاست جمهوری، تجمعات بزرگ انتخاباتی برگزار کرده است.
پس از انتخابات پارلمانی امسال، دیگر نیازی به جابجایی گسترده کارگران و کارکنان شهرداریها و حکومتهای محلی نخواهد بود. تجمعات بزرگ، عمدتاً توسط ائتلاف رئیسجمهور، یعنی ائتلاف قدرت ملی خلق/حزب آزادیبخش خلق، سازماندهی شدهاند.
رئیسجمهور دیسانایاکه از مردم میخواهد تا از انتخابات پارلمانی امسال به عنوان ابزاری برای پیادهسازی آنچه وی «تغییر نظام» مینامد، استفاده کنند. همه ما به عنوان شهروندان این سرزمین چنین انتظاری نداریم. «ما، مردم» دوست داریم که نظام کهنه سیاستمدارانی که این کشور را به ورشکستگی رساندهاند، تا حد امکان از پارلمان دور بماند.
تعدادی از این بهاصطلاح «آقایان» در انتخابات شرکت نمیکنند. رئیسجمهور پیشین، ماهیندا راجاپاکسا، برادران و فرزندانش همگی در فهرست نامزدها نیستند. با این حال، گفته میشود برخی از آنها از جمله نخستوزیر پیشین دینش گوناواردنا و نامال راجاپاکسا در تلاش هستند تا از طریق فهرست ملی بازگردند.
در دوره پیش از انتخابات، ما به عنوان یک ملت، شاهد یک تغییر بزرگ نسبت به نحوه برگزاری تجمعات انتخاباتی در گذشته بودیم. هیچکدام از احزاب اصلی از صدها وسیله نقلیه برای آوردن هزاران نفر از «طرفداران» خود به منظور افزایش تعداد «جمعیت» در گردهماییها استفاده نکردند.
در یک چرخش عجیب، حزب آزادیبخش خلق، که در گذشته نیازی به انتقال حامیان خود به تجمعات انتخاباتی نداشت، این بار رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده است. در تجمع حزب قدرت ملی خلق/حزب آزادیبخش خلق در جفنا، که رئیسجمهور در آن سخنرانی کرد، هزاران سینهالی به جفنا منتقل شدند تا فضاهای خالی را پر کنند. جالب آنکه رئیسجمهور به زبان سینهالی صحبت کرد که به زبان تامیلی ترجمه شد... این ترجمه برای چه کسی بود؟
شاید این نشانهای از خستگی انتخابات باشد. یا شاید تلاشی از سوی رئیسجمهور و همدستانش برای فریب افکار عمومی در مورد میزان حمایت از رئیسجمهور در میان برادران شمالی ما.
با چنین وضعیتی، این پرسش مطرح می شود: تغییر نظام به کجا میرود؟
همانطور که پیشتر ذکر شد، مردم تمایلی ندارند چهرههایی را که کشور را به ویرانی کشاندند، دوباره در کرسیهای قدرت ببینند. با این حال، بسیاری از نمایندگان سابق، وزرای پیشین و حتی روسای جمهور سابق احساس میکنند حضورشان در پارلمان برای «رفاه ما» ضروری است. رئیسجمهور پیشین ویکرمسینگه از جمله حامیان پرپاقرص این ایده است.
متأسفانه، در تاریخ سیاسی ما، رهبران سیاسی تمایل داشتهاند به جای اینکه محترمانه کناره گیری کنند، به قدرت بچسبند. نخستوزیر اول کشور ما، دی. اس. سنانایاکه، در زمان خدمت درگذشت. رئیسجمهور پریماداسا ترور شد. نخستین رئیسجمهور زن ما با چالش های حقوقی درخصوص دوره تصدی اش روبرو شد و توسط دیوان عالی کنار گذاشته شد.
رئیسجمهور ماهیندا راجاپاکسا تلاش کرد با تغییر قانون اساسی، دوره خدمت خود را تمدید کند و توسط مردم کنار گذاشته شد. برادرش، رئیسجمهور گوتابایا، نیز با قیام مردمی (آراگالایا) مدت خدمت خود را از دست داد.
تنها استثنائات رؤسای جمهور فقید جی. آر. جایاواردنا و دی. بی. ویجتونگه بودند که از سیاست بازنشسته شدند.
در پایان دو دورهاش، جایاواردنا از سیاست کنارهگیری کرد. ویجتونگه، که پس از ترور رئیسجمهور پریماداسا به سمت ریاستجمهوری منصوب شد، نیز از سیاست کنار رفت.
ما منکر این نیستیم که رئیسجمهور پیشین ویکرمسینگه به رفع بحران اقتصادی کشور کمک کرد. اما متأسفانه، در انتخابات ریاستجمهوری گذشته توسط مردم رد شد. ویکرمسینگه بدون کنارهگیری محترمانه، همچنان خود را در تحولات سیاسی با موضوعات غیرضروری مطرح میکند.
در حالی که مردم خواستار بازسازی سیستم قضایی که تحت نفوذ سیاسی قرار گرفته و پایان فرهنگ خشونت و فساد سیاسی هستند، رئیسجمهور دیسانایاکه به دنبال تغییر نظام است.
تغییرات واقعی و اساسی در نظام نمیتواند از درون سیستم موجود به وجود آید، چرا که خود سیستم جزء اصلی مشکل است. تلاش دیسانایاکه برای فریب مردم (مثل استفاده از اتوبوسها برای آوردن جمعیت به تجمعات انتخاباتی) در ابتدای ریاست جمهوری اش به جای اینکه او را در چشم مردم جایگاه بالاتری بدهد، باعث ایجاد شک و تردید در مورد صداقت او میشود. امیدواریم این رفتار فریبکارانه یک اشتباه جزئی و نه بخشی از یک استراتژی بلندمدت برنامه ریزی شده باشد.
https://www.dailymirror.lk/opinion/General-elections-and-system-change/۱۷۲-۲۹۵۸۳۷
نظر شما