فرهنگ؛ به اعتقاد بیشتر کارشناسان و صاحبنظران مسائل اجتماعی، اساس و زیربنای هر جامعهای را تشکیل میدهد و هر چقدر فرهنگ یک جامعه مؤثرتر و کارآمدتر باشد، پیشرفت آن جامعه در مسیر رشد بیشتری قرار خواهد گرفت. برعکس آن؛ فقر فرهنگی است که میتواند به عنوان یک عامل بازدارنده در جامعه عمل کند و جامعه را به سمت قهقرا و افراط بکشاند و از دستیابی به اهداف تکاملی باز دارد. به تعبیر دیگر میتوان فقر فرهنگی را در قالب تجملگراییهای افراطی یک جامعه یافت. تجمل گرایی، مدگرایی و اسراف در جوامع، بیشتر ناشی از فقدان طولانی مدت دسترسی به امکانات دانسته میشود که این عدم موجودیت امکانات، آهسته آهسته به یک عقده مبدل شده در قالب افراطیت، در زمان دسترسی به آن نمایان میگردد. این فقر؛ زمانی رو به رشد بیشتر مینهد که رفتار مسئولان و بزرگان جامعه از جهت الگویی، رفتارها و آموزههایشان، نشان دهندهی این باشد که آنان نیز گرویده و مجنون تجملگرایی هستندکه نه با فرهنگشان و نه با وضعیت اجتماعی- اقصادی کشورشان تطبیق ندارد.
تجمل گرایی که ما امروزه در جامعهی افغانستان شاهد آن هستیم؛ تقلیدهای کورکورانه از مد و ساختههای وارداتی است. این پدیده؛ طوری در لایههای زندگی فردی و اجتماعی ما رخنه کرده است که باعث به وجود آمدن حس خود برتر بینی در بین بسیاری از افراد جامعه شده است. افرادی که سبک زندگی تجملاتی را برمیگزینند؛ هر روز بیشتر غرق در تمایل به زیادهروی در مصرف میشوند و با مصرف زیاد میپندارند که برترند و حس خود برتر بینی در میان آنها تبدیل به عرف میشود. در حالی که این شیوه، با اصل واقعیتهای زندگی اجتماعی جامعهی ما، تفاوتهای زیاد دارد.
جامعهای که در فقر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به سر میبرد؛ از سواد، تحصیل و بسیاری معیارهای جهانی دور است. همه ی اشیای مورد استفاده آن وارداتی است؛ توانایی ساخت اکثر اشیای تجمّلی را که استفاده میکند، ندارد؛ جامعهای که قیمتیترین خودروهای دنیا را در خرابهترین خیابانهای دنیا استفاده میکنند؛ زیباترین قصرهای دنیا را به گونهی غیرمتناسب در شهرهایش میسازند؛ بیشترین آمار مصارف ارگانهای حکومتی آن نشان دهندهی حیف و میل شدن کمکهای است که برای بازسازی ثمربخش، آن را دریافت کرده است؛ جامعهی عقب مانده است که به تعبیر امروزی، جهان سومی دانسته میشود.
پروندههای قضایی بسیاری از مقامات بلند پایه دولتی و یافتههای تحقیقاتی بسیاری، بیانگر عمق این فاجعه و فقر فرهنگی در افغانستان است. این نشان میدهد که تجمل گرایی و عشق به افراط در مد و اسراف، چه چیزهای دیگر بر سر مردمان این ملک بیچاره خواهد آورد. میلیونها کودک، هزاران آواره جنگهای داخلی و صدها جوان تحصیل کرده، آواره در کوچه ها در زیر برف و باران مانده اند؛ اما قیمت ماشینهای مقامات و حقوق و مزایای آنها به میلیونها افغانی میرسد که با استفاده از نام همین مردم فقیر، از جامعهی جهانی دریافت شده است. این پول ها میتواند نیمی از مشکلاتی را که قبلا یاد آور شدم، حل کند. دلیل این همه، در فقر فرهنگی است که در جامعه ما حاکم شده است و امروز به نام تجمل گرایی و گزافه مصرفیهای فردی و حکومتی، در افغانستان دیده میشود. تجمل گرایی از پول کمک های بینالمللی در یک جامعهی فقیر، ضعف فرهنگی و اجتماعی است و نه موجبی برای فخر. امروز ثروتمندترین جوامع دنیا اگر خودروی گران قیمت زیر پا دارند؛ افتخار ساخت آن را از کشور خود میدانند و اگر با آن تجمّلات آراستهاند، حداقل پول آن را به نام «کمک» دریافت نکرده اند؛ لذا برای آنها این شیوه، فقر فرهنگی نیست؛ بلکه تکامل اجتماعی-اقتصادی آنان را نشان میدهد.
چشم و همچشمی، فقر فرهنگی و تجملگرایی؛ همه از آفتهایی هستند که اقتصاد سالم یک خانواده و جامعه را متأثر ساخته و آن از بین میبرد. اگر در جهت اصلاح آن، کار فرهنگی مناسبی انجام نشود، در دراز مدت مشکلات متعددی را به بار خواهد آورد. تباهی سرمایههای مادی ملی، گسترش فقر در جامعه، تبدیل ارزش به ضد ارزشها، کاهش مصونیت در جامعه، از بین رفتن آرامش واقعی، ناتوانی در انجام وظیفه، فراموشی این که در چه وضعیتی قرار داریم، بدهی های بین المللی؛ همگی از پیامدهای منفی تجملگرایی افراطی در افغانستان است که به یکباره بعد از فقر و بدبختی، به صورت افراطی آن ظهور کرده است و آن قدر ریشهی قوی در زمین نرم این جامعه فرو برده است که به یک عرف اجتماعی مبدّل شده و مبارزه با آن زمانبر و هزینه بر است.
چه باید کرد؟
انسان موجودی است که زیبایی را دوست دارد و همواره دنبال تغییرات جدید است؛ اما این نباید به جنون و یک عرف اجتماعی تبدیل شود. در سطح فردی این انگیزه باید ایجاد گردد و در سطح جمعی باید تعاریف قانونی با حاکمیّت اجرایی در نظر گرفته شود. در این ارتباط بایستی تحقیقات دقیق که نتیجهی ملموس را ارائه دهد؛ انجام شود. چون جامعهی ما نیازمند یک مطالعهی دقیق و عمیق است. باید مشخص شود که چه بخشهایی بیشتر درگیر تجمل گراییهای افراطی هستند؛ تا با برنامهریزی در این حوزهها، از آن جلوگیری صورت گیرد. رشد فرهنگی، فردی و اجتماعی، الگوسازی، جداسازی نیاز از خواسته، استفاده از ظرفیتهای رسانهای و فضای مجازی، طرح موضوع در کتب درسی، الزام سازمانها و ادارات به پرهیز از تجمّل گرایی و مدگرایی؛ از جمله عواملی است که میتواند تأثیرگذاری خوبی در تغییر این فرهنگ داشته باشد.
منبع: رادیو نوروز
لینک: https://radionowruz.com/cultural-poverty-and-luxury/
نظر شما