ششم ژانویه در بسیاری کلیساهای ایتالیا مراسم مهم و بزرگی با حضور مردم برگزار شد، در سن پیتر هم مانند هر سال با حضور پاپ آیین مفصل و نمادینی برگزار شد، همزمان در برخی میادین و البته محله ها آخرین پرده از جشن های سال نو وآخرین روز تعطیلی ها برپاشده و می شود. اما شان نزول این مناسبت و عمق مناسکی و نمادین آن در فرهنگ ایتالیا و سنت های کاتولیک و متون مقدس کمتر شناخته شده است.
۶ ژانویه (تقویم میلادی) یا اولین یکشنبه پس از روز سال نو (بعضی کشورها)، در اصل روز واقعه تجلی است. Epiphany اپّیفانی نیز روز غسل تعمید عیسی، روزی که سه مغ آزاده و جویشگر منجی به قریه ولادت مسیح رسیدند و او را زیارت کردند، کریسمس کوچک هم نامیده شده است. (در مسیحیت شرقی : فقط یادبود غسل تعمید عیسی).
Epiphany ( / ə ˈ p ɪ f ə n i / ə- PIF -ə -nee )، واژه ای بسیار قدیمی و در زبان یونانی به معنای ظهور یا نوعی تجربه شدید قدسی و تجلی است.
در مسیحیت غربی، این عید اساساً (اما نه صرفا) دیدار مجوس از مسیح کودک و در نتیجه تجلی فیزیکی عیسی مسیح به غیریهودیان را گرامی می دارد. گاهی اوقات به نام روز سه پادشاه نامیده می شود و در برخی سنت ها به عنوان کریسمس کوچک جشن گرفته می شود. علاوه بر این، عید عیسی مسیح، در برخی از فرقهها، آغازگر فصل عبادت Epiphanytide است. از سوی دیگر، مسیحیان شرقی، غسل تعمید عیسی (اما آن را اپیفانی نیز مینامند) در رود اردن، که تجلی او در جهان به عنوان پسر خدا دیده میشود، را گرامی میدارند. تاریخ سنتی این جشن ۶ ژانویه است. با این حال، از سال ۱۹۷۰ این جشن در برخی از کشورها در یکشنبه پس از ۱ ژانویه برگزار می شود. در بسیاری از کلیساهای غربی، شب عید به عنوان شب دوازدهم ولادت (شب عیسی) در ۵ ژانویه جشن گرفته می شود. آداب و رسوم رایج جشن عیسی شامل آواز و نیایش های عیسی مسیح، گچ زدن در، مصرف کیک سه پادشاه، شنا در زمستان و همچنین شرکت در مراسم کلیسا است. برای مسیحیان در بسیاری از مناطق مرسوم است که تزئینات کریسمس خود را در شب عیسی (شب دوازدهم) جمع کنند. بهر حال اپیفانی یک مناسبت عمیقا مسیحی است، ۱۲ روز پس از کریسمس می رسد و به جشن های زمستانی پایان می دهد. در سنت مسیحی، عید عیسی عید ظهور عیسی به عنوان خدا است. خود کلمه "Epiphany" در یونانی به معنای مکاشفه و "ظهور" است و کلمه ای است که همیشه با تجلی یک الوهیت پیوند خورده است. اما اگر کلیسای کاتولیک جشن عیسی مسیح را با تولد عیسی و پرستش مجوسی که از شرق با هدایای خود برای ادای احترام به عیسی، پسر خدا آمده بودند، برای بسیاری از کشورهای ارتدکس مرتبط بداند، این تعطیلات یادآور غسل تعمید است؛ غسل تعمید عیسی در رود اردن.
اپیفانی: سه مجوس که هستند؟
آنها پادشاه نبودند، بلکه طالع بینانی دوره گرد بودند، رویاها را تعبیر می کردند و ستارگان را مطالعه می کردند. هویت و ماجرای آنها چندان مشخص نیست. شخصیتهایی که در ۶ ژانویه برای مسیح که نوزادی چندروزه است هدیه میآورند، در اسرار و افسانهها پوشیده شدهاند. در مورد آنها فقط در انجیل متی گفته شده است. سه مغ (یونانی :μάγοι) سه مجوس، سه شرقی، سه شاه، سه پادشاه مقدس و سه فرزانه، نام هایی اند، برای سه خارجی، که بر اساس انجیل متی برای ارج نهادن به عیسی به دیدارش شتافتند؛ و برای زادروزش زر، مرّ و کندر به ارمغان بردند. طلا، نماد سلطنت، کندر برای بخور دادن، اشاره به الوهیت، و مر، پارچه یا ماده معطری است که در مصر باستان برای مومیایی کردن استفاده میشد، این سه، نخستین شخصیتهای مذهبی بودند که عیسی را پرستش کردند. در نوشته انجیل یاد شده است که آنها از شرق آمدند و گفتند که آمده اند مسیح پادشاه یهودیان را پیروی کنند. با این که شمار این افراد در انجیل نیامده است، بر اساس سه هدیه پنداشته می شود که سه نفر بوده اند. از این سه تن به نام های : لهراسب؛ جاماسب و گشتاسب یاد شده است. نامهای دیگری که در زبانهایی غیر از پارسی (در متون مسیحی) بدان اشاره شده، عباراتند از : کاسپار؛ ملکیور و پالتازار.
بر اساس انجیل متی در عهد جدید، پس از زاده شدن عیسی، سه مرد فرزانه از شرق به دیدار هِرودیس آمدند تا درباره خبر زاده شدن پادشاه یهود از او پرسش کنند، چرا که اختر وی را در شرق دیده بودند. هِرود، پیش از آن، از کاهنان و کاتبان شنیده بود که کریستوس یا مسیح یهودیان در بیت لحم یهودیه زاده میشود؛ پس مردان مغ را به بیت لحم فرستاد و از آنها خواست که هرگاه آن بچه را یافتند، به وی آگاهی دهند؛ اما مردان مجوس بر اساس رویایی که دیده بودند، هِرود را آگاه نکردند. متن آیه مربوط چنین است:
آنگاه، چون مسیح در عصر هرود پادشاه در بیتاللحم یهودیه زاده شد، مجوسانی چند از مشرقزمین به اورشلیم آمدند و گفتند: ”آن مولود کجاست، پادشاه یهود؟ زانکه ما ستارة او را در مشرق دیدهایم و [اینک] برای پرستش او آمدهایم. “ هرود پادشاه چون سخن [ایشان] بشنید، [سخت] برآشفت و تمام اورشلیم [نیز] همراه او [به تکاپو افتاد]. و آنگاه که جمله کاتبان و کاهنان بزرگ قوم را گرد هم آورد، از آنها پرسید ”مسیح باید کجا زاده شود؟ “ و آنها بدو گفتند ”در بیتاللحم یهودیه، چرا که از سوی نبی چنین مکتوب [آمده] است:
و تو [ای] بیتاللحم در سرزمین یهودا، از دیگر امیران یهودا کوچکتر نیستی زیرا که از تو حکمرانی [به ظهور] خواهد آمد و بر قوم من، اسرائیل حکم خواهد راند. “
لغت یونانی در انجیل متی μάγος با تلفظ مجوس است که از ریشه پارسی به معنی روحانی زرتشتی است. در دین زرتشتی روحانیون توجه خاصی به تنجیم و ستاره شناسی داشتند که در آن زمان دانش مهمی درشمار می آمد. پیوند آنان با اخترشناسی و دانش های پنهانی، باعث شده است که واژه انگلیسی Magic یا مجوس! به معنی سحر و جادو به کار گرفته شود هرچند بهره مندی از سحر به معنای امر غریبه و فراطبیعی در آیین زرتشتی مانند اسلام و مسیحیت بسیار ناپسند و نکوهیده است. این واژه در کتاب اعمال رسولان، بیشتر به عنوان ساحر ترجمه می شود و در مورد شمعون مجوسی نیز به کار برده شده است. بعضی ترجمه های کتاب مقدس سه مغ را به عنوان سه اخترشناس یا طالع بین ترجمه کردهاند. در انجیل متی کشور مبدا مغ ها یاد نشده است، تنها گفته شده است که آنها از شرق آمدند.
به نظر می رسد این سه مجوس در واقع سه نفر یهودی بودند که در ایران زندگی میکردهاند و خداوند بدین وسیله، آنها را از آمدن پیامبر جدیدی برای قوم یهود خبر داده است، یهودیان مؤمنی بودهاند که پس از عقوبت خداوند بر این قوم که به دست بخت النصر به وقوع پیوست، خود را از تقدیر قوم یهود خارج کرده و به زندگی عادی خود در میان ایرانیان ادامه میدادند.
در قرآن از زبان فرشتهای که بر حضرت مریم(س) پدیدار شد، آمده است: «و او پیامبری است که به سوی بنیاسرائیل میرود» (آلعمران/ ۴۹). این حقیقت، از برخی دیگر از آیات قرآن نیز مستفاد میشود (صف/ ۶ و ۱۴ ـ مائده/ ۷۲ ـ زخرف/ ۵۹). در انجیل متّی از زبان حضرت عیسی(ع) منقول است که فرمود: «فرستاده نشدهام مگر به جهت گوسفندان گمشدۀ بنیاسرائیل» (متّی ۱۵/ ۲۴). مراد از «گوسفندان گمشده»، عموم مردم یهودی هستند که توسط علما و کاهنان یهود گمراه شدهاند. برخی از محققان معتقدند که هرچند حضرت عیسی(ع) از مُلک یهود خارج نشد ولی به حواریون خود اجازه داد تا انجیل او را در تمام جهان تبلیغ کنند. در حالیکه در انتهای انجیل لوقا آمده است که حضرت عیسی(ع) به حواریون خود سفارش کرد که تا زمان ظهور منجی موعود، در اورشلیم بمانند (لوقا ۲۴/ ۴۹).
محل دفن مغ ها به صورت کامل مشخص نیست، ولیکن نقاط مختلفی به صورت کلی محل دفن آنان در نظر گرفته می شود. مارکو پولو در سفرنامه خود نوشته است که او از آرامگاه سه مغ در ساوه در جنوب تهران در سال ۱۲۷۰ میلادی بازدید کرده است. آرامگاه دیگری در فلسطین به نام مقبره سه پادشاه وجود دارد که گاهی محل دفن سه مغ در نظر گرفته می شود. طبق نظری دیگر این جسدها توسط سنت هلنا به قسطنطنیه آورده شدند و از آنجا به میلان برده شدند.
بفانا، تکمیل یا تقلیل اپیفانی؟
آیین Befana شاید به نوعی تقلیل اپیفانی Epiphany است، نماد بانویی پیر و خمیده که شب ها با کفش هایش می آید" متعلق به یک سنت کاملاً متفاوت است. این یک شخصیت معمولی ایتالیایی است که در سایر نقاط جهان کمتر شناخته شده است، که ریشه در آیین های پاکسازی بت پرستانه مرتبط با انقلاب زمستانی و برداشت محصول سال جدید دارد. به لحاظ خاستگاه Befana، یک شخصیت سنتی فولکلور ایتالیایی که با فصل کریسمس مرتبط است، به آیین های پاکسازی باستانی بت پرستی که توسط رومیان به ارث رسیده بود، برمی گردد. در طول ۱۲ شب پس از انقلاب زمستانی، تصور می شد که چهره زن مرموز بر فراز مزارع بر روی چوب جارو پرواز می کند تا برداشت های آینده را تضمین کنند. از این چهرهها و با تأثیر اساطیر آلمانی و نمادگرایی مسیحی مغان که برای آوردن هدایایی برای عیسی آمده بودند، به بفانا که امروز جشن گرفته میشود، میرسیم: پیرزنی که در شب بین ۵ تا ۶ ژانویه، کودکان را ملاقات می کند تا جوراب های آویزان شده روی شومینه را با شیرینی یا زغال سنگ (و هر هدیه دیگری) پر کنند.
در ایتالیا، Befana را به اندازه بابانوئل دوست دارند. او را معمولاً پیرزنی نشان می دهند که شال سیاهی بر سر دارد و جارو سوار می شود. فیگورهای این شخصیت در روزهای پیش از ۶ ژانویه در فروشگاه ها به فروش می رسد. با این حال، روایتی وجود دارد که بفانا را به اپیفانی پیوند میدهد : طبق گزارشها، در راه رفتن به بیتلحم، مغها از پیرزنی که در مسیر ملاقات کرده بودند، خواستند اطلاعاتی کسب کنند. این زن البته به دنبال انها برای این اتفاق مهم عازم نشد، بعداً از تصمیم خود پشیمان شد و برای همیشه از زیارت مسیح محروم! .لذا با یک سبد شیرینی به جستجوی عیسی رفت تا به هر دری بکوبد، و در این فراق به هر کودکی که می دید هدایایی می داد. از آن زمان، بفانا به دور دنیا سفر می کرد و به کسانی که خوب بودند شیرینی می داد. و با قرار دادن هدایا در جوراب های ساق بلند کنار شومینه یا آویزان کردن در اطراف خانه، کودکان را خوشحال می کرد.
منابع:
Enciclopedia italiana di scienze, lettere ed arti -Volume ۲۲- ۱۹۲۹
La befana vien di notte
miti e riti sacri e profani, glorie e storie antiche e moderne, fatti e misfatti più e meno noti della celebre vecchia
By Giorgio Mauri · ۱۹۸۹
نظر شما