اسلام در بلغارستان تاریخی چند صد ساله دارد که با ورود عثمانیها به بالکان و گسترش دین اسلام در این منطقه آغاز شد. در طی بیش از پنج قرن، اسلام به عنوان یکی از ادیان اصلی منطقه، تأثیر عمیقی بر فرهنگ، علم، و هنر این سرزمین گذاشت. این تأثیرات نه تنها در ابعاد دینی و مذهبی بلکه در زمینههای علمی، اجتماعی و فرهنگی نیز به وضوح قابل مشاهده است. جامعه مسلمان بلغارستان به مرور زمان توانست در کنار دیگر ادیان و فرهنگها، هویت علمی و فرهنگی منحصربهفردی را توسعه دهد که حاصل آن ظهور دانشمندان و اندیشمندانی بود که در حوزههای مختلفی همچون الهیات، فلسفه، ریاضیات، نجوم و پزشکی فعالیت داشتند.
در این میان، نقش ایران در انتقال علم و تأثیرگذاری بر سنتهای علمی جهان اسلام و مناطق دیگر، از جمله بالکان، غیرقابل انکار است (Nasr, ۱۹۶۸: ۸۹-۹۵; Togan, ۱۹۸۷: ۴۵-۷۸). ایران به عنوان یکی از مراکز بزرگ علمی در دوران طلایی اسلام، بسیاری از دستاوردهای علمی و فلسفی خود را از طریق شبکههای تجاری، فرهنگی و آموزشی به مناطق مختلف از جمله بالکان منتقل کرد. استادان ایرانی، با ترجمه و شرح آثار علمی و فلسفی، و همچنین با حضور مستقیم در مدارس و مراکز علمی، در تقویت دانش در مناطق مختلف تأثیر عمیقی داشتند. بسیاری از علوم مانند نجوم، پزشکی، و ریاضیات که در مدارس عثمانی و مناطق تحت نفوذ آن تدریس میشدند، برگرفته از متون و آموزههای دانشمندان ایرانی بودند.
این دانشمندان با استفاده از میراث علمی اسلامی که از قرون طلایی اسلام به ارث رسیده بود، توانستند نقش برجستهای در انتقال دانش به جوامع بالکان ایفا کنند. همچنین، تبادلات علمی و فرهنگی میان جهان اسلام و اروپای جنوب شرقی باعث شد تا دانشمندان مسلمان بلغاری در گسترش دانش و توسعه جامعه نقش کلیدی داشته باشند. در این دوران، مدارس اسلامی و مساجد به عنوان مراکز اصلی آموزش و پژوهش فعالیت میکردند و نقش مهمی در حفظ و گسترش علم و فرهنگ اسلامی در بلغارستان داشتند.
دانشمندان و اندیشمندان مسلمان بلغاری در زمینههای مختلفی فعالیت داشتند و آثار و اندیشههای آنان نه تنها در میان مسلمانان، بلکه در جوامع مسیحی و یهودی نیز تأثیرگذار بود. این مقاله به معرفی برخی از برجستهترین دانشمندان مسلمان بلغاری و نقش آنها در تاریخ علم و فرهنگ میپردازد.
مهمترین دانشمندان و اندیشمندان مسلمان بلغاری:
- شیخ بدرالدین (۱۳۵۸-۱۴۲۰)
شیخ بدرالدین سیمای برجستهای در تاریخ عرفان اسلامی و فلسفه در منطقه بالکان و آناتولی بود (Shamsi, ۱۹۹۵: ۹۸-۱۲۳). وی در بلغارستان به دنیا آمد و به دلیل تأثیرگذاری عمیق خود در زمینههای مذهبی و فلسفی شهرت یافت. از استادان برجسته شیخ بدرالدین میتوان به افرادی چون شیخ حسین اخلاطی و شیخ محمود اینجه بیگ اشاره کرد که هر دو از عرفا و اندیشمندان برجسته آن دوره بودند. آموزشهای آنان بر پایه تفکرات فلسفی و عرفانی ایرانی استوار بود و شیخ بدرالدین از طریق این اساتید با میراث فکری ایرانی، همچون آثار ابنسینا، سهروردی، و مولانا آشنا شد.
آثار او شامل تفسیرهای قرآنی و نوشتههایی در زمینه عرفان و عدالت اجتماعی است. میراث ایرانی در آثار شیخ بدرالدین به وضوح نمایان است، بهویژه در تأثیرات فلسفی برگرفته از سهروردی و مولانا (Nasr, ۱۹۶۸: ۸۹-۹۵). او از اندیشمندانی بود که با نگاهی نقادانه به نابرابریهای اجتماعی، آموزههای اسلامی را برای حل مشکلات اجتماعی مطرح کرد.
- افندی احمد کاپودان (قرن ۱۸)
احمد کاپودان یکی از دانشمندان مسلمان بلغاری بود که در زمینههای ریاضیات و نجوم فعالیت داشت. او کتابهایی درباره محاسبات نجومی و موقعیتیابی دریایی نوشت و با استفاده از علوم اسلامی و غربی، نقش مهمی در گسترش دانش علمی در منطقه ایفا کرد.
میراث علمی احمد کاپودان تا حد زیادی متأثر از آموزههای علمی ایرانی بود. وی با مطالعه آثار بزرگانی چون خواجه نصیرالدین طوسی و عمر خیام در زمینه ریاضیات و نجوم، توانست دانش خود را گسترش دهد. تأثیر استادان ایرانی در حوزه نجوم و هندسه، او را قادر ساخت تا مفاهیم پیچیده نجومی را به زبانی سادهتر برای دانشجویان و پژوهشگران در منطقه بالکان منتقل کند. همچنین، استفاده از مدلهای رصدخانهای که در ایران توسعه یافته بودند، در آثار او مشهود است.
احمد کاپودان همچنین با ترجمه و بومیسازی برخی از متون علمی ایرانی، مانند زیج ایلخانی خواجه نصیرالدین طوسی، نقش کلیدی در انتقال دانش میان جهان اسلام و اروپا ایفا کرد (طوسی، زیج ایلخانی: ۴۵-۶۰). این تلاشها موجب شد تا میراث علمی ایران از طریق کارهای او به بخشهایی از جنوب شرقی اروپا برسد.
- حاجی شریف افندی (قرن ۱۹)
حاجی شریف افندی یکی از علمای اسلامی بلغارستان بود که در زمینه علوم اسلامی و فقه اسلامی شناخته شد. او در مدارس مذهبی به تدریس علوم دینی میپرداخت و آثار متعددی درباره فقه و شریعت اسلامی از خود به جا گذاشت.
آموزهها و آثار حاجی شریف افندی به شدت تحت تأثیر میراث علمی و فقهی ایرانی بود، بهویژه از طریق متون برجستهای مانند شرح لمعه شهید ثانی (ابنسینا، قانون: ۷۸-۹۲). او از آثار برجستهای چون "شرح لمعه" نوشته شهید اول و شهید ثانی و همچنین متون اصول فقهی ایرانی بهرهبرداری کرد. همچنین، تفکرات فلسفی ایرانی، بهویژه آموزههای ملاصدرا و دیگر فلاسفه مکتب اصفهان، در آثار وی مشهود است. حاجی شریف افندی با استفاده از این منابع، نقش مهمی در تلفیق سنتهای فقهی عثمانی و ایرانی در منطقه بالکان ایفا کرد.
وی از طریق ارتباط با استادان ایرانی و مطالعه آثار فقهی و فلسفی آنان، توانست مفاهیمی نظیر عدالت اجتماعی، وحدت امت اسلامی و اهمیت دانش را به جامعه مسلمان بلغاری منتقل کند. حاجی شریف در تقویت هویت اسلامی جامعه بلغاری در دوران تغییرات سیاسی و اجتماعی نقش داشت و به عنوان یکی از نمایندگان برجسته میراث علمی و معنوی ایرانی در بالکان شناخته میشود.
نقش دانشمندان مسلمان بلغاری در تاریخ علم با الهام از ایران:
دانشمندان مسلمان بلغاری نقش مهمی در حفظ و گسترش میراث علمی اسلامی در بالکان ایفا کردند و تأثیرات عمیقی از دانش و فلسفه ایرانی دریافت کردند. ایران به عنوان یکی از مراکز بزرگ علمی دوران اسلامی، از طریق ترجمه متون، اعزام استادان، و ارتباطات تجاری و فرهنگی، الهامبخش بسیاری از تحولات علمی در بالکان بود. این تأثیرات بهویژه در زمینههایی همچون الهیات، فلسفه، ریاضیات، نجوم، و پزشکی نمایان است.
اساتید و دانشمندان ایرانی، همچون ابنسینا، خیام، و خواجه نصیرالدین طوسی، تأثیرات شگرفی بر اندیشههای دانشمندان بلغاری گذاشتند. بسیاری از مفاهیمی که در مدارس و مراکز علمی عثمانی و بالکان تدریس میشد، بر اساس آموزههای علمی ایرانی توسعه یافت. دانشمندان بلغاری مسلمان با مطالعه آثار ایرانی و تلفیق آن با دانش محلی، توانستند پایههای علمی و فرهنگی مستحکمی ایجاد کنند که نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای دیگر اقوام و ادیان منطقه نیز مفید بود.
چالشها و موانع:
دانشمندان مسلمان بلغاری در مسیر توسعه علم و فرهنگ با چالشهای متعددی مواجه بودند که بسیاری از آنها ناشی از تغییرات سیاسی، اجتماعی، و مذهبی در منطقه بود. یکی از مهمترین این موانع، قطع دسترسی مستقیم به منابع علمی و دانشمندان ایرانی بود. پس از سقوط امپراتوری عثمانی و کاهش ارتباطات میان مراکز علمی ایران و بالکان، دانشمندان بلغاری از تعامل مستقیم با دانشمندان ایرانی و بهرهگیری از آموزههای تازه محروم شدند. این موضوع باعث شد تا بسیاری از دانشها صرفاً به صورت محدود و از طریق متون قدیمی منتقل شوند و امکان نوآوری و بهروزرسانی کمتر شود.
- سقوط امپراتوری عثمانی: با فروپاشی امپراتوری عثمانی، ساختارهای حمایتی که برای گسترش علم و فرهنگ اسلامی وجود داشتند، از بین رفتند. بسیاری از مدارس اسلامی، کتابخانهها و مراکز علمی که تحت حمایت عثمانی بودند، تعطیل شدند یا کارکرد خود را از دست دادند. این تغییرات منجر به کاهش دسترسی مسلمانان بلغارستان به منابع علمی و آموزشی شد.
- تغییرات سیاسی و ملیگرایی: با ظهور دولتهای ملیگرا در بالکان، فشارها بر اقلیتهای مسلمان، از جمله دانشمندان و اندیشمندان، افزایش یافت. بسیاری از آنها مجبور به ترک کشور یا محدود کردن فعالیتهای علمی خود شدند. سیاستهای ملیگرایانه اغلب به تضعیف جایگاه فرهنگی و علمی مسلمانان در جامعه منجر شد.
- فقدان منابع مالی و زیرساختی: پس از تغییرات سیاسی، بسیاری از مراکز علمی و آموزشی اسلامی با کمبود منابع مالی و زیرساختهای مناسب مواجه شدند. این مسئله تأثیر مستقیمی بر توانایی دانشمندان در انجام پژوهشها و ادامه فعالیتهای علمی آنها داشت.
- تبعیض مذهبی: تبعیض مذهبی و فرهنگی علیه مسلمانان بلغارستان، بهویژه در دورههای تنش سیاسی، منجر به کاهش مشارکت آنها در عرصههای علمی و فرهنگی شد. این تبعیض نه تنها مانعی برای پیشرفت علمی بود، بلکه باعث شد بسیاری از دانشمندان مسلمان نتوانند آثار خود را بهطور گسترده منتشر کنند.
- تأثیر استعمار فرهنگی: ورود استعمار فرهنگی غرب به منطقه بالکان، جایگاه علوم اسلامی و میراث ایرانی را به چالش کشید. تأکید بر ارزشهای غربی و کاهش اهمیت دانش اسلامی، فضای علمی را تغییر داد و بسیاری از میراث علمی مسلمانان نادیده گرفته شد.
- فراموشی تدریجی میراث علمی: در پی این تغییرات، بخشی از میراث علمی و فرهنگی مسلمانان بلغارستان، از جمله آثار مکتوب و فناوریهای علمی، در خطر فراموشی قرار گرفتند. نبود تلاش کافی برای حفاظت از این میراث، شکاف بزرگی در تاریخ علم منطقه ایجاد کرد.
با این حال، علیرغم این چالشها، دانشمندان مسلمان بلغاری با پشتکار و تلاش، به انتقال علوم اسلامی به نسلهای بعدی ادامه دادند. آنها با تکیه بر آموزههای ایرانی و اسلامی، توانستند بخشی از میراث علمی و فرهنگی خود را حفظ کرده و به آینده منتقل کنند. دانشمندان مسلمان بلغاری بخش مهمی از تاریخ علمی و فرهنگی بالکان را تشکیل میدهند. آنها توانستند با بهرهگیری از آموزههای علمی و فلسفی اسلامی، بهویژه تأثیرات عمیق از ایران، پلی میان شرق و غرب ایجاد کنند. آثار و اندیشههای این دانشمندان، که به شدت تحت تأثیر میراث علمی ایرانی قرار داشت، در حوزههایی همچون الهیات، فلسفه، نجوم، ریاضیات و پزشکی، تحولات شگرفی را به همراه داشت. تبادلات علمی و فرهنگی میان ایران و بالکان، که از طریق مراکز علمی و استادان ایرانی صورت میگرفت، توانست زمینهساز توسعه دانش در منطقه شود. اگرچه چالشهایی نظیر سقوط امپراتوری عثمانی، تبعیض مذهبی و قطع دسترسی مستقیم به منابع علمی ایرانی روند این تحولات را کند کرد، اما دانشمندان مسلمان بلغاری با پشتکار خود به حفظ و انتقال این میراث علمی ادامه دادند.
میراث علمی این دانشمندان نه تنها به ارتقای دانش در جامعه مسلمانان، بلکه به همگرایی فرهنگی و علمی میان ادیان و اقوام منطقه کمک کرد. امروز، بازخوانی و پژوهش در آثار این اندیشمندان، میتواند دریچهای جدید به فهم روابط علمی و فرهنگی میان شرق و غرب باز کند و الهامبخش بازسازی هویت علمی جوامع اسلامی باشد.
رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بلغارستان
منابع:
- غنیزاده، علی. "میراث علمی ایران در بالکان. " انتشارات علمی ایران، ۱۳۸۲. صفحات ۱۲۳-۱۴۵.
- ابنسینا، حسین. "قانون در طب. " ترجمه و تصحیح دکتر حسن عباسی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۰. جلد اول، صفحات ۷۸-۹۲.
- طوسی، خواجه نصیرالدین. "زیج ایلخانی. " نسخه خطی کتابخانه ملی ایران، صفحات ۴۵-۶۰.
- Elias, N. Cultural Connections in the Ottoman Empire. London: Routledge, ۲۰۰۳. pp. ۲۱۲-۲۲۸.
- Togan, Z. V. Introduction to Ottoman Scientific Traditions. Istanbul University Press, ۱۹۸۷. pp. ۴۵-۷۸.
- Nasr, S. H. Science and Civilization in Islam. Harvard University Press, ۱۹۶۸. pp. ۸۹-۹۵.
- Shamsi, F. Persian Influence on Balkan Education. Balkans Historical Studies, ۱۹۹۵. pp. ۹۸-۱۲۳.
نظر شما