مبانی قانون اساسی و حقوقی آموزش سریلانکا
در سال ۱۹۳۱، دولت بریتانیا به سریلانکا حق رای عمومی اعطا کرد. طی ۱۰ سال از آن زمان، سریلانکا قانونی را تصویب کرد که آموزش رایگان و اجباری را در سراسر جزیره برای همه گروه های قومی و دینی ارائه می کند. بریتانیاییها این امر را تا حدی تشویق کردند تا جمعیت متنوع سریلانکا را با ایجاد یک حکومت پارلمانی بریتانیایی و یک قوه قضاییه مستقل، و همچنین تقویت یک سیستم آموزشی که از لحاظ نظری برای همه باز است، متحد کند. شکافهای زبانی جزیره با قانونی که انگلیسی را به عنوان زبان رسمی سریلانکا با زبان سینهالی و تامیل به عنوان زبان های ملی تبدیل کرد، برطرف شد[۱] .
طبق دایره المعارف آموزش جهانی: همراه با اصلاحات قانون اساسی در دهه ۱۹۷۰، سریلانکا اولین مورد از چندین مطالعه ملی بود که تعیین کرد چگونه اصلاحات آموزشی باید برای ارتقای هماهنگی ملی و کاهش تبعیض علیه اقلیت ها انجام شود. رئیس جمهور جایواردن تامیلی را زبان رسمی برای اداره و دادگاه های مناطق تامیل در شمال و شرق قرار داد. دولت جایاوردن برای ایجاد برنامه های بورس تحصیلی در میان کودکان فقیر شهری و روستایی و تصویب برنامه های درسی فنی جدید در مدارس متوسطه کار کرد. سیاست دولت ایجاد امکانات جدید در مهندسی، پزشکی و علمی را برای خدمت به مناطق روستایی تشویق کرد. ماده ۲۲ قانون اساسی سریلانکا به هر سریلانکایی حق تحصیل در سینهالی یا تامیل را می دهد، اگرچه تسلط به زبان سینهالی برای انتصابات دولت مرکزی لازم بود. با وجود جنگ داخلی مخرب بین تامیل ها و سینهالی ها، اصلاحات آموزشی توسط دولت مرکزی انجام شد.
به دلیل جنگ داخلی، سریلانکا با کمبود شدید مالی و کمبود کتاب و تجهیزات و همچنین معلمان واجد شرایط مواجه شده است. وزارت آموزش مرکزی کشور متهم شده است که بیش از حد خودکامه و نسبت به مطالبات اقلیتها و منطقهای بی احساس است، در حالی که اقلیتها سیستم آموزشی را به تبعیض در تأمین مالی، پذیرش و برنامههای درسی متهم کردهاند. رئیس جمهور کوماراتونگا سال ۱۹۹۷ را سال اصلاحات و بازسازی آموزش و پرورش نامید و قول داد که اصلاحات آموزشی را در سال ۱۹۹۸ اجرا کند.
این اصلاحات بهبود در کیفیت آموزش ابتدایی و متوسطه، افزایش برنامههای راهنمایی شغلی، گسترش و تنوع برنامههای درسی دانشگاه، و افزایش آموزش فنی و حرفهای برای جوانان و زنان روستایی را نشان داد.
آموزش و بخش های سینهالی-تامیل در سریلانکا
در پانزده سال اول پس از استقلال، دانشجویان اساساً به دنبال مدرک دانشگاهی برای واجد شرایط بودن برای استخدام در دولت بودند که کارفرمای اصلی مهارتهای مدیریتی بود. هنرستان های آزاد، که منجر به دریافت مدرک لیسانس می شود، زمینه مطلوبی برای تحصیل در آماده سازی برای موقعیت های مدیریتی بود. از آنجایی که امتحانات دانشگاه به زبان انگلیسی برگزار می شد، تعداد بالقوه متقاضیان دانشگاه نسبتاً کم بود و تنها ۳۰ درصد از کل متقاضیان پذیرفته شدند. در اواسط دهه ۱۹۶۰، امتحانات در سینهالی و تامیل برگزار شد و دانشگاه ها به روی تعداد زیادی از متقاضیان باز شد که بسیاری از آنها به زبان های محلی در مدارس متوسطه دولتی آموزش دیده بودند.
در عین حال، گسترش دانشگاه به دلیل کمبود بودجه کند شده است و پذیرش تعداد متقاضیان واجد شرایط غیرممکن شد. در سال ۱۹۶۵ تنها ۲۰ درصد از متقاضیان پذیرفته شدند و در سال ۱۹۶۹ تنها ۱۱ درصد. دانشجویانی که توانستند وارد دانشگاه شوند، مسیر سنتی را برای رسیدن به مدرک لیسانس دنبال کردند تا زمانی که دولت یا موسسات خصوصی بتوانند انبوه فارغ التحصیلان را جذب کنند. به این ترتیب، جهت گسترش آموزشی در اواخر دهه ۱۹۶۰ منجر به دو مشکل عمده پیرامون سیستم دانشگاهی شد: دشواری فزاینده ثبت نام و بی ربطی فزاینده آموزش هنرستان های آزاد برای اشتغال، بازندگان بزرگ از جامعه سینهالی بودند که در نهایت موفق به دریافت مدرک دبیرستان یا دانشگاه شدند، اما پیشرفت بیشتر برایشان دشوار بود. آرزوهای ناامید شده پشت مشارکت بسیاری از دانشجویان در قیام ۱۹۷۱ بود که توسط جبهه آزادیبخش خلق رها شد.
در طول دوره استعمار و در دو دهه پس از استقلال، جامعه تامیل سریلانکا از نظر درصد نسبی از دانشآموزان در مدارس متوسطه و دانشگاهها از جامعه سینهالی، هندو و مسیحی بیشتر بود. همانطور که دولت بیشتر و بیشتر به دست سینهالی ها افتاد، دانشجویان تامیل فرصت های کمتری برای خدمات دولتی داشتند. مدارس متوسطه تامیل بعداً از قدرت خود در برنامه های درسی علوم برای آماده کردن دانش آموزان خود برای علوم و پزشکی استفاده کردند و در دهه ۱۹۶۰ تامیل ها بر دانشجویان دانشگاه در آن رشته ها تسلط یافتند. بنابراین، در زمانی که مشاغل سینهالی در مقطع کارشناسی به دلیل تغییرات در بازار کار مختل شده بود، دانشجویان علوم تامیل مشاغل پردرآمدی را آغاز کردند. مبارزه سینهالی ها برای کاهش تعداد دانشجویان تامیل در دانشکده های علوم و پزشکی به یک موضوع سیاسی اصلی تبدیل شد.
سوگیری سیاسی آشکار سلطه دانشجویان تامیل را که به خوبی آموزش دیده بودند را از بین نبرد تا اینکه در سال ۱۹۷۴ دولت سیستم سهمیه بندی منطقه ای را برای پذیرش علوم ایجاد کرد. در حالی که هر ناحیه در کشور دارای کرسی های سهمیه ای برای دانش آموزان خود بود، جامعه سینهالی از آنجایی که بر اکثر مناطق تسلط داشت از آن سود برد. نرخ ثبت نام تامیل بالاتر از درصد تامیل ها در جمعیت باقی ماند، اما سریعتر از سطوح قبلی کاهش یافت. در دهه ۱۹۸۰، ۶۰ درصد از پذیرش دانشگاه ها بر اساس سهمیه منطقه اختصاص داده می شد، در حالی که ۴۰ درصد باقی مانده بر اساس شایستگی فردی اعطا می شد. این سیستم تضمین میکرد که همه گروههای قومی به یک تقریبی از جمعیت خود در سراسر کشور دسترسی داشته باشند.
اگرچه بحث پذیرش و سیستم سهمیهبندی عموماً فرصتها را به طور مساوی برای سریلانکاییها توزیع میکرد، اما به چشمانداز بسیاری از دانشآموزان ممتاز تامیل که از مدارس متوسطه بیرون میآمدند آسیب زد. سیاستهای آموزشی دولت توسط اعضای تحصیلکرده جامعه تامیل بهعنوان تبعیضآمیز آشکار تلقی شد. بسیاری از جوانان تامیل با حمایت از جبهه متحد آزادیبخش تامیل و دیگر هستههای جداییطلب به کاهش فرصتهای آموزشی خود واکنش نشان دادند. به طور متناقض، پیشرفت های گسترده در آموزش به درگیری های قومی کمک کرده است.
بهبود آموزش تامیل در سریلانکا
گزارش کمیسیون ریاست جمهوری در مورد جوانان (۱۹۹۰) توصیه های زیر را برای رسیدگی به مشکلات آموزشی سریلانکا ارائه کرد:
- صلح بلندمدت در سریلانکا مستلزم ایجاد نهادهای سیاسی، حقوقی، آموزشی و فرهنگی است که محیطی کثرتگرا و چندفرهنگی را پرورش دهند.
- دوزبانگی باید در سراسر جامعه سریلانکا گسترش یابد.
- تامیل ها و سینهالی ها باید زبان های یکدیگر را یاد بگیرند.
- کتابهای درسی و مواد آموزشی باید به دو زبان تامیل و سینهالی در دسترس باشند و باید بهطور دورهای مورد بررسی و بازبینی قرار گیرند تا فاقد هر گونه اثری از سوگیری فرهنگی و طرفداری داشته باشند.
- دانش آموزان باید با میراث فرهنگی سایر گروه های دینی و قومی در سریلانکا آشنا شوند.
- رسانه های عمومی باید نسبت به برنامه های تلویزیونی و رادیویی در خدمت جامعه چند قومیتی از نظر نژادی حساس باشند.
- زیرنویس در فیلم و تلویزیون ارائه شود.
- برنامه های مشترک رادیویی باید به دو زبان سینهالی و تامیل پخش شود.
- رسانه های چاپی باید مسئولیت ترویج آگاهی چندفرهنگی را بر عهده بگیرند.
بوروکراسی آموزشی در سریلانکا
طبق دایره المعارف آموزش جهانی: در سال ۱۹۷۸، وزارت آموزش و پرورش به دو بخش وزارت آموزش و پرورش و وزارت آموزش عالی تقسیم شد. مؤسسه قبلی بر آموزش ابتدایی و متوسطه نظارت داشت. در سال ۱۹۷۹، وزارت خدمات آموزشی برای تهیه کتاب و لوازم و بررسی وضعیت امکانات مدارس ایجاد شد. ترفیع و جذب معلم به کمیسیون علوم عمومی محول شد. وزیر آموزش و پرورش توسط رئیس جمهور سریلانکا منصوب می شود، یکی از اعضای کابینه ریاست جمهوری است و سه معاون آموزش و پرورش که هر کدام مسئول سازمان مدرسه، توسعه برنامه درسی و آموزش یا برنامه ریزی معلم هستند، به وی کمک می کنند. این کشور به ۱۵ منطقه تقسیم شده است که هر کدام دارای یک مدیر منطقه ای است که بر ساخت و ساز، نگهداری، تعمیر و نظارت معلم مدرسه اختیار دارد. مدیر منطقه معلمان را جذب می کند، آنها را به مدارس منصوب می کند و ترتیب انتقال را می دهد.
دولت ها و موسسات خارجی بودجه بیشتری برای بهبود بیشتر در سیستم آموزشی سریلانکا فراهم می کنند. بانک جهانی برنامه های آموزش معلمان و استخدام معلمان را برای بهبود کیفیت معلم و در دسترس قرار دادن آموزش به طور گسترده برای عموم تامین می کند. قانون توسعه آموزش متوسطه بودجه نوسازی ۱۷۸ مدرسه متوسطه و ۱۴ دانشکده تربیت معلم تازه تاسیس، خدمات مشاوره ای برای توسعه برنامه درسی و یک مجتمع ساختمانی جدید برای استقرار بخش امتحان را تامین کرد. دولت ژاپن کار توسعه را برای ۱۲ مدرسه راهنمایی جدید تامین مالی کرد، در حالی که تحت وزارت توسعه بین المللی، بریتانیا به تامین مالی پروژه های برنامه ریزی آموزش ابتدایی ریاضیات، انگلیسی اولیه و دوران کودکی ادامه می دهد.
تحت پروژه توسعه مدارس توسط بخش ها، ۳۹۳ مدرسه نوسازی شدند، و تحت پروژه توسعه مدارس ملی، ۱۸۵ ساختمان مدرسه جدید ساخته شد. شوراهای استانی برای حمایت از زیرساخت های آموزشی در مناطق خود پول پرداخت کردند. پول دولت برای لباس فرم رایگان مدارس و کتاب های درسی اختصاص یافت. با توجه به اهمیت فن آوری کامپیوتر، ۱۷۹۵ کامپیوتر و ۶۰۱ چاپگر در بین ۶۰۱ مدرسه در سال ۱۹۹۹ توزیع شد. در همان سال دوازده مرکز منابع کامپیوتری در مدارس منتخب راه اندازی شد. در بودجه سال ۲۰۰۲ دولت مشوق های ویژه ای برای راه اندازی ۵۰ شرکت برای فناوری اطلاعات پیشنهاد شده بود. همه شرکت ها به پارک های فناوری اطلاعات در مالامبه، کسبئو و بوگودا متصل خواهند شد. بخش خصوصی با کمک مالی به مدارس خصوصی، مدارس بین المللی، مراکز آموزشی خصوصی و پیش دبستانی های خصوصی به سیستم آموزش عمومی سریلانکا کمک می کند.
اگرچه پیش دبستانی ها تحت صلاحیت شوراهای استانی هستند، دولت مرکزی در نظر دارد سیاست هایی را ایجاد کند که آموزش های ارائه شده در سراسر کشور را از نظر برنامه های درسی و آموزش معلمان استاندارد کند. برای تسهیل این تلاش، دانشگاه آزاد مرکز مطالعات کودک را برای انجام تحقیقات در مورد دوران اولیه کودکی و رشد و بهبود آموزش معلمان برای معلمان پیش دبستانی ایجاد کرده است. علیرغم مشکلات داخلی مستمر، دولت سریلانکا تمام تلاش خود را برای آموزش والدین و دانش آموزان در مورد اصلاحات آموزشی، در دسترس بودن و توزیع عادلانه منابع، و تهیه مواد آموزشی در سطوح ابتدایی و متوسطه به کار می گیرد. وزارتخانه های آموزش و پرورش و آموزش عالی در حال توسعه یک برنامه تشویقی برای تشویق معلمان به کار در مناطق فقیرنشین شهری و مناطق محروم مناطق روستایی کشور هستند.
زنان و تحصیل در سریلانکا
در سریلانکا، نرخ باسوادی زنان بالای ۱۵ سال ۹۱ درصد است، در حالی که نرخ باسوادی مردان ۹۳ درصد است. امید به زندگی مدرسه برای دختران از دوره ابتدایی تا عالی ۱۵ سال در مقایسه با ۱۴ سال برای پسران است.
دختران و زنان نسبت به کشورهای جنوب آسیا مانند هند، پاکستان و بنگلادش سابقه دسترسی طولانی تری به آموزش داشته اند. تعداد دخترانی که برای تکمیل تحصیلات خود در مدرسه باقی می مانند برای منطقه غیرمعمول است. اما هنوز جای کار وجود دارد. بر اساس گزارش بانک جهانی، ۳۰۲۸۷ دختر و ۱۴۹۷۴ پسر از تحصیل بازمانده اند. شاخص برابری جنسیتی هنوز ۱ از نسبت کل ثبت نام در مقطع ابتدایی است.
در سال ۲۰۰۰، نرخ ثبت نام دختران در آموزش ابتدایی ۱۰۸ درصد بود، در حالی که در آموزش متوسطه ۷۸ درصد بود. اکنون این میزان در دوره متوسطه نیز صد درصد است.
دانشجویان دختر دانشگاه: ۲۶ درصد در سال ۲۰۱۹، در کل درصدها، به این معنی که ارزش می تواند بیش از ۱۰۰ درصد باشد: این در مقایسه با ۶۸ درصد در آلمان، ۱۰۲ درصد در ایالات متحده و ۷ درصد در ازبکستان است.
بامبی چاپین و کالینگا تودور سیلوا در کتاب کشورها و فرهنگ هایشان نوشتند: اگرچه اکثر مدارس بر اساس جنسیت تفکیک شده اند، آموزش و پرورش همیشه برای پسران و دختران در سریلانکا مهم بوده است. نرخ سواد مردان و زنان به طور مشابه بالا است. بر اساس سرشماری سال ۱۹۸۱، ۸۷ درصد از زنان بالای ده سال باسواد بودند، در حالی که ۹۱ درصد از مردان باسواد بودند.
در دوران پیش از استعمار، آموزش عالی در درجه اول به مردان راهبان اختصاص داشت. راهبان همچنین به آموزش جوانان توجه داشتند و قوانین مربوط به تعامل راهبان با زنان از آموزش دختران جلوگیری می کرد. اگرچه استعمار، آموزش و پرورش به سبک اروپایی را به سریلانکا آورد، به ویژه برای آماده کردن دانش آموزان برای مناصب در دولت های استعماری، تعداد کمی از زنان به مدرسه رفتند، در حالی که بیشتر مردم بی سواد ماندند.
اولین کسانی که از آموزش بهره مند شدند، زنان مسیحی بودند. در سال ۱۹۰۱، تقریباً ۳۰ درصد از زنان مسیحی باسواد بودند، در مقایسه با ۵ درصد زنان بودایی، ۳ درصد زنان مسلمان و ۲.۵ درصد زنان هندو. عوامل فرهنگی عامل پایین بودن میزان سواد در میان زنان بودایی، مسلمان و هندو است. پس از آن اوضاع برای زنان مسیحی و زنان به طور کلی بهبود یافت. تا سال ۱۹۲۱، نرخ باسوادی در میان زنان مسیحی به ۵۰ درصد افزایش یافت، در حالی که نرخ باسوادی در میان زنان بودایی، مسلمان و هندو به ترتیب به ۱۷ درصد، ۶ درصد و ۱۰ درصد افزایش یافت. از آنجایی که آموزش در دهه ۱۹۳۰ بسیار اصلاح و بهبود یافت، و پس از استقلال سریلانکا در دهه های ۱۹۴۰، ۵۰، ۶۰ و ۷۰، فرصت های آموزشی برای همه سریلانکا بهبود یافت.
بر اساس اخبار و بررسیهای جهانی آموزش: در سال ۲۰۱۵، نسبت مرد به زن در بین دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه های سریلانکا ۴۰:۶۰ بود. در همان سال، ۶۸ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه زن بودند. در سطح تحصیلات تکمیلی، ۵۶ درصد از دانشجویان ثبت نام شده زن بودند و ۴۹ درصد از فارغ التحصیلان آن سال زن بودند. در حالی که زنان در مقاطع کارشناسی تحصیلات بیشتری نسبت به مردان دارند و تقریباً به همان اندازه در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کرده اند، این امر به مشاغل بیشتر برای زنان، به ویژه برای موقعیت های قدرت تبدیل نمی شد. در سال ۲۰۱۶، ۸.۵ درصد از زنان بیکار بودند، در حالی که این رقم برای مردان ۳.۴ درصد بود. در سال ۲۰۱۶، تنها ۶ درصد از کرسی های پارلمان ملی در اختیار زنان بود.
[۱] World Education Encyclopedia, The Gale Group Inc., ۲۰۰۱
نظر شما