روسیه و ایران. اتحادیه نظامی- سیاسی شمال- جنوب
الکساندر دوگین
29 ژانویه 2025
توافقنامه مشارکت جامع استراتژیک
شایان ذکر است که این سند از یک مشارکت همهجانبه صحبت میکند. این امر نشان میدهد علاوه بر آن نکات و بخشهایی که ماهیت باز دارند و به امضای رؤسای جمهور روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان در پی مذاکرات کرملین رسیدهاند، عناصر منتشر نشده زیادی نیز وجود دارد.
مشارکت همه جانبه شامل همه چیزهایی است که آشکارا در سند بیان شدهاند، از جمله روابط دیپلماتیک، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و همچنین مواردی که بازگو نشده است. این سند همچنین همکاریهای صنعتی و نظامی را اعلام میکند، اما جنبههای غیر عمومی نیز وجود دارد که اتحاد استراتژیک بین روسیه و ایران را به طور واقعی همهجانبه میکند.
مهمترین عنصر، همکاری است و ایران را به متحد نظامی تمام عیار روسیه تبدیل میکند. در مقابل چشمان ما، یک بلوک نظامی-استراتژیک اوراسیا متشکل از دولتهای مستقل و قدرتمند در حال شکلگیری است که به سادگی در ابعاد کوچک خلاصه نمیشود، بلکه ظرفیتهای آنها را چند برابر میکند. اول از همه، ما در مورد یک «چتر هستهای» صحبت میکنیم؛ در مورد حمایت هستهای روسیه از ایران، در صورتی که ایران خود را در وضعیت درگیری نظامی بیابد. در عین حال، این احتمال وجود دارد که ایران به روسیه فرصت استقرار پایگاههای نظامی در اقیانوس هند را بدهد و از این طریق به هدف راهبردی دیرینه روسیه یعنی دسترسی به دریاهای گرم و اقیانوس میرسد.
به همین منظور در طول تاریخ جنگهای بیپایان روسیه و ترکیه و روسیه و ایران رخ داده است. امروز ما یک شانس تاریخی منحصر به فرد برای دستیابی به این مهمترین هدف ژئوپلیتیکی داریم؛ ادغام در امتداد نصفالنهار، در امتداد محور شمال-جنوب و این یک بار برای همیشه بدون جنگ، تجاوز، استعمار و تلفات انسانی، با اتحاد و دوستی برای ما قابل انجام است.
کریدور حمل و نقل شمال-جنوب نقش حیاتی ایفا میکند و از یک سو ایران را به قلمرو وسیع شمال شرقی اوراسیا متصل میکند، از سوی دیگر فرصتهایی را برای روسیه جهت صادرات و واردات کالاهای مختلف و دستیابی به ابزارهای با فناوری پیشرفته و مهم استراتژیک از طریق ایران باز میکند.
هر دو کشور که تحت تحریم غرب هستند، مواضع خود را تقویت کردهاند. چند برابر شدن ظرفیتها، بلوک روسیه و ایران را به سطح جدیدی میبرد و آن را به یک نیروی قدرتمند جهانی تبدیل میکند. با توجه به نفوذ ایران در جهان شیعه (عراق، سوریه، حزبالله، شیعیان)، یک اتحاد روسیه و شیعه در حال شکلگیری است که موقعیت استراتژیک منطقه را گسترش میدهد.
این توافق حرکتی به موقع در آستانه تحلیف ترامپ بود. روسیه بایستی وارد گفتگو شود و احتمالا با دولت جدید آمریکا به توافقاتی دست یابد. برای آمادگی کامل، یافتن راههایی برای افزایش قابل توجه ظرفیت خود مهم است.
چین شریک و دوست مهم روسیه است که حمایت قابل توجهی را ارائه میکند. با این حال، چین داستان متفاوتی دارد و بعید است با یک مشارکت استراتژیک جامع که متضمن اتحاد کامل ظرفیتها با روسیه باشد، موافقت کند. با این حال، اتحاد با چین برگ برنده ما است که موقعیت روسیه را تقویت میکند. اما با ایران میتوانیم به دستاوردهای بیشتری برسیم. محور روسیه - شیعه قادر است وضعیت ژئوپلیتیکی را در بسیاری از مناطق تغییر دهد.
جهان چندقطبی: روسیه و ایران به عنوان نمونهای از دولتهای مکمل
در چشمانداز سیاسی معاصر، مانند رویه تاریخی، میتوان انواع مختلفی از روابط سیاسی را تشخیص داد. سیاستمداران میتوانند مواضع مختلفی داشته باشند؛ از دشمنان گرفته تا مخالفان و همچنین نیروهای بیطرف یا متحدان. با این حال، دولتها و رژیمهای ایدئولوژیکی وجود دارند که ظرفیت مکمل بودن آشکاری با یکدیگر دارند.
نمونهای از این مکملها، روابط روسیه و ایران است. هیچگونه تناقضی بین کشورهای ما وجود ندارد. روسیه و ایران هر دو دارای ارزشهای سنتی و رد مشترک هژمونی غرب و جهانی شدن هستند. این جنبهها جوهره سیاست، جهانبینی و حاکمیت ما را تشکیل میدهند.
چین قطعا شریک مهمی برای روسیه است، با این حال، مشارکت این کشور در جهانی شدن مشکلات خاصی را برای توسعه بیشتر روابط ما ایجاد میکند. اقتصاد چین عمیقا با بازار غرب ادغام شده است و صحبت از نزدیکی با این کشور مانند ایران دشوار است. جمهوری اسلامی ایران در وضعیت کاملاً متفاوتی قرار دارد؛ از نظر جنبههای ژئوپلیتیک، سیاسی و ایدئولوژیک به روسیه بسیار نزدیکتر است.
بنابراین، در سیاست خارجی، باید تمایزات ظریفی ایجاد گردد. سیاست یک فرآیند خطی نیست، در واقع دوستانی دارد، اما متحدان و شرکای موقتی نیز دارد، منافع و ارزشهایی دارد. روسیه و ایران دارای منافع و ارزشهایی هستند که تا حد امکان به یکدیگر نزدیکاند.
بلوک نظامی اوراسیا: چشماندازها و واقعیتهای ژئوپلیتیکی
در چارچوب شکلگیری بلوک نظامی اوراسیایی روسیه و ایران، این سوال مطرح میشود که واقعاً جهان تا چه حد به اتحادهای نظامی تقسیم شده است؟ در واقع، پیشتر این تقسیمبندی انجام شده است، فقط هدف رسمی ندارد. این عقیده وجود دارد که اگر یک بلوک نظامی اوراسیا با حضور ناتو ایجاد شود، ممکن است با رقابت دائمی بین این ساختارها روبرو شویم که احتمال درگیری را افزایش میدهد. با این حال به نظر من، همه چیز متفاوت است.
ضعف، پراکندگی، تقسیم و انزوای دولتها تنها میتواند به عنوان یک محرک برای اتحادها و بلوکهای قویتر عمل کند و آنها را به حمله، تحت استیلا و کنترل مستقیم ترغیب نماید. بنابراین، برای تضمین حاکمیت و استفاده از همه فرصتهای موجود مهم است و به نظر میرسد ایجاد یک بلوک نظامی راهی مؤثر برای حفظ آن باشد.
نیاز به دسترسی استراتژیک به دریاهای گرم که پیشتر بدان اشاره شد، میتواند از طریق چنین بلوک نظامی تأمین گردد. ایران نیز به نوبه خود به فناوریهای خاصی از جمله فناوریهای هستهای نیاز دارد. در این زمینه، روسیه میتواند به متحد مهمی برای ایران تبدیل شود و چتر هستهای برای آن فراهم کند که بتواند برای موجودیت این کشور حیاتی باشد.
علاوه بر این، بلوک ناتو وجود دارد. شاید در آینده به دو بخش آمریکایی و اروپایی تقسیم شود.
در حال حاضر، کشورهای جهان به طور روزافزونی در تلاش هستند تا بلوکهای نظامی ایجاد کنند تا آنکه آنها را منحل نمایند؛ یک مثال منفی، انحلال یکجانبه بلوک نظامی ما، پیمان ورشو است که پس از آن، ناتو نه تنها قویتر شد و بسیاری از کشورهایی را که روسیه آنها را ترک کرده بود، شامل گشت.
در نتیجه، هرچه روابط نظامی- استراتژیک با سایر قدرتهای مستقل قویتر و عمیقتر باشد، تضمین ثبات و صلح، بیشتر خواهد بود. ضعف و عدم اتحاد در سیاست بینالملل گرچه وجود دارد و در آن بحث نیست اما برعکس، آنها ممکن است به تحریکی برای نیروهای نظامی- سیاسی قدرتمندتر تبدیل شوند.
بنابراین اگر چیزی وجود داشته باشد که نتواند از خود در برابر یک تهدید جدی دفاع کند؛ و چنین تهدیدی امروز بلوک ناتو غربی است، قربانی بالقوه سلطهزدایی، قربانی تهاجم و کنترل خارجی میشود. برای حفظ استقلال، ایجاد یک بلوک نزدیک نظامی - سیاسی و مشارکت با ایران به عنوان یکی از گامهای تقویت امنیت و حفظ حاکمیت، ضروری است.
منبع:
نظر شما