مقدمه:
منطقه صحرا محل زندگی گروههای قومی و زبانی متنوعی است که در تاریخ خود تلاش کردهاند تا وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود را از طریق نقش معنوی و روابط تجاری بهبود دهند. این گروهها به ویژه در گسترش علوم اسلامی و نفوذ صوفیانه در شمال و غرب آفریقا نقش اساسی داشتهاند. در ابتدا، این گروهها به دنبال تقویت موقعیت خود از طریق استفاده از تکنیکهای ماوراء طبیعی مانند طلسم و روشهای معنوی بودند، که با مفهوم "باراکا" یا قدرت معنوی اجداد در ارتباط بود. باراکا به خانوادهها و گروهها امکان میداد که جایگاه اجتماعی خود را بهبود بخشند، زیرا قدرت معنوی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد. قادریه، یکی از طریقتهای صوفیه، در آفریقا نقش ویژهای داشت. این طریقت ابتدا توسط خانواده کونتا که در صحرای بزرگ آفریقا به عنوان یک خانواده علمی و تجاری شناخته میشد، پایهگذاری شد. در حالی که تاریخ دقیق تأسیس قادریه مشخص نیست، به نظر میرسد که این طریقت در قرن هفدهم و هجدهم شکل گرفته و تحت رهبری سیدی مختار الکنتی در اوایل قرن نوزدهم به شهرت رسید.
قادریه به طور ویژه در سودان و سومالی گسترش یافت، جایی که طریقتهای صوفیانه با تأثیرات قبایل قدرتمند محلی و خانوادههای مذهبی ارتباط داشتند. در سومالی، برخی از طریقتهای صوفیانه به شکل ویژهای در جنوب این کشور بین قبایل کشاورز و کوچنشینان ترکیب شدند. این گروهها به تدریج از طریق پیوندهای خانوادگی و ارتباطات با اعراب حجاز به شکلگیری هویتهای مذهبی جدید پرداختند. در قرن نوزدهم، طریقت قادریه با رهبری شیخ اویس در شرق آفریقا به اوج خود رسید. او که به بغداد سفر کرده بود، توانست این طریقت را در کشورهای موزامبیک و مالاوی گسترش دهد. این جنبش همچنین بر روابط اجتماعی و اقتصادی در منطقه تاثیر گذاشت و به ویژه در میان بردگان سابق و جوامع آفریقایی، که در گذشته از وضعیت اجتماعی پایینی برخوردار بودند، به رشد و پیشرفت دست یافت. در نهایت، طریقت قادریه و دیگر جنبشهای صوفیانه نقش مهمی در ترویج اسلام در شرق آفریقا ایفا کردند و به گسترش هویتهای اجتماعی، مذهبی و فرهنگی در منطقه کمک کردند، به ویژه پس از استعمار که ساختارهای جدید اجتماعی و سیاسی در منطقه شکل گرفت.
ورود قادریه به زیمبابوه و وضعیت آن در این کشور:
1) مسیر تجارت از طریق موزامبیک به زیمبابوه
استقرار و گسترش گسترده تصوف در تانزانیا، موزامبیک را نیز چند قرن پیش به تانزانیا متصل کرد، در حالی که رودخانه ساو یک مسیر تجاری به زیمبابوه بود که به زامبیا میرفت و به بازرگانان عرب و مسلمانان صوفی اجازه میداد تا اردوگاههای تجاری ایجاد کنند، زیرا از اقیانوس هند با قایق از مسیر رودخانه به بندرگاهها میرفتند. مهمترین رودخانه زامبزی هست که از جنوب شرقی از مرکز موزامبیک به اقیانوس هند می ریزند، لیمپوپو در جنوب، ساو در وسط و لوگفندا در شمال می ریزند. این سبب حضور طریقت قادریه در زیمبابوه شد.
2) تقاضای رودزیا برای نیروی انسانی
تقاضای نیروی انسانی در رودزیا (که امروزه زیمبابوه است) در دوران استعمار، به ویژه در بخشهای کشاورزی، صنعتی و زیرساختی، نقش زیادی در شکلگیری وضعیت اجتماعی و اقتصادی این کشور داشت. رودزیا نیاز به نیروی کار برای توسعه و اداره مزارع، معادن و پروژههای زیرساختی داشت که به دنبال آن موجی از مهاجرت نیروی کار از کشورهای همسایه از جمله زامبیا و مالاوی به زیمبابوه به راه افتاد. در این زمان، رودزیا به عنوان یک مستعمره بریتانیایی، از سیستمهای نیروی کار اجباری برای تامین نیازهای اقتصادی خود استفاده میکرد. این تقاضا برای نیروی انسانی در زامبیا، به ویژه در مناطق مرزی، باعث شد بسیاری از مسلمانان برای کار در مزارع، معادن و کارخانهها به زیمبابوه مهاجرت کنند. این مهاجرت نیروی کار همچنین منجر به شکلگیری جامعه قادریه در زیمبابوه شد که نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور داشتند، اما در عین حال مشکلاتی نظیر تبعیض و بهرهکشی از نیروی کار نیز به همراه داشت.
3) وضعیت فعلی طریقت قادریه در زیمبابوه
همانطور که ذکر شد سابقه تصوف در زیمبابوه به اوایل قرن بیستم بازمیگردد، زمانی که تجار و مسافران مسلمان از منطقه اقیانوس هند، از طریق کشورهای همجوار مانند مالاوی، تانزانیا و موزامبیک، تعالیم صوفیانه را به این سرزمین آوردند. تصوف به طور گسترده در زیمبابوه رواج دارد و چندین سازمان صوفی در سراسر کشور به گسترش این سنت پرداختهاند. رشد تصوف در زیمبابوه به دلیل موقعیت جغرافیایی این کشور، که آن را به مرکز مهمی برای تجارت و تبادل فرهنگی تبدیل کرده، تسهیل شد. بازرگانان و مسافران مسلمان از سراسر جهان، از جمله هند، خاورمیانه و شرق آفریقا، از طریق زیمبابوه عبور کرده و آداب و رسوم صوفیانه را به همراه آوردند. طریقتهای قادریه و شاذلیه از نخستین جریانهای صوفیانهای بودند که در زیمبابوه ظهور کردند. این گروهها با ترکیب آداب و سنتهای معنوی بومی در آموزههای خود، توانستند با فرهنگ محلی سازگار شوند و به تثبیت و توسعه تدریجی تصوف در این کشور کمک کردند. جوامع صوفی در زیمبابوه بر پیشرفت معنوی و خودسازی تأکید داشتند و به بخشی از هویت دینی و فرهنگی این کشور تبدیل شدند.
فرقه قادریه، یکی از نخستین گروههای صوفی که در زیمبابوه تأسیس شد، تأثیر عمیقی بر تاریخ تصوف در این کشور داشت. این طریقت بر ارزشهایی مانند عشق، شفقت و انضباط نفس در مسیر رشد معنوی تأکید داشت و آموزههای آن بر شیوههای معنوی جوامع صوفی زیمبابوه تأثیر گذاشت. طریقت شاذلیه نیز در زیمبابوه نفوذ قابلتوجهی داشت و بر پاکسازی روحی و دستیابی به صلح درونی تأکید میکرد. تشکیل جوامع صوفی در زیمبابوه تأثیر چشمگیری بر میراث اسلامی این کشور داشته است. این جوامع فضایی منحصربهفرد برای تجربههای معنوی عمیق فراهم کردهاند و گروههای صوفی در این کشور نقش مهمی در ترویج گفتوگو و تفاهم میان ادیان و در حفظ انسجام اجتماعی ایفا کردهاند. تصوف همچنان به الهامبخشی و هدایت جامعه مسلمانان زیمبابوه ادامه میدهد و به عنوان نمادی از سنت غنی اسلامی در این سرزمین شناخته میشود.
جوامع صوفی تاکنون حدود 100 مسجد بزرگ و کوچک در سراسر زیمبابوه تأسیس کردهاند. این گسترش تحت تأثیر عواملی همچون ورود بازرگانان و گردشگران مسلمان و بحران اقتصادی در جنوب آفریقا، که موجب افزایش مهاجرت در منطقه شده است، صورت گرفته است. جامعه مسلمانان در چیتونگویزا، به رهبری شیخ عبدالقادر جیکا، یکی از مهمترین مراکز اسلامی زیمبابوه محسوب میشود. شیخ جیکا، که نسب او عمیقاً در تصوف ریشه دارد، تأثیر بسزایی در گسترش اسلام و آموزههای صوفیانه داشته است. این جامعه با فرهنگ اسلامی پرجنبوجوش خود شناخته میشود و در طول سال میزبان مراسم و رویدادهای مهمی مانند میلاد النبی، عاشورا و سالروز ولادت پیامبر اسلام (ص) است. همچنین، این جامعه مدارس و مؤسسات اسلامی مختلفی تأسیس کرده که به مسلمانان و غیرمسلمانان آموزش میدهند.
در استان مانیکالند، شهر موتاره نیز یکی دیگر از جوامع مهم مسلمانان زیمبابوه به رهبری شیخ نورالدین و شیخ جمعه مواناچه قرار دارد. این جامعه نقش برجستهای در آموزش و ترویج اسلام در کشور ایفا کرده است و چندین مدرسه و مؤسسه اسلامی در منطقه تأسیس کرده است که هم برای مسلمانان و هم غیرمسلمانان خدمات آموزشی ارائه میدهند. علاوه بر این، این جامعه با ترویج گفتوگوی بین ادیان و تلاش برای حفظ انسجام اجتماعی، تأثیر مثبتی بر ثبات کشور گذاشته است. در زیمبابوه، جمعیت مسلمانان به لطف حمایت قانون اساسی این کشور از آزادی مذهبی رشد کرده است. دولت نیز با به رسمیت شناختن اهمیت آموزش اسلامی، مدارس و مؤسسات اسلامی متعددی را در سراسر کشور تأسیس کرده است. با این حال، اقلیت مسلمان همچنان با چالشهایی مانند محدودیت امکانات آموزشی و اقتصادی مواجه است.
منابع:
https://relzim.org/major-religions-zimbabwe/islam/
https://www.webafriqa.net/library/levtzion-pouwels/sufi-brotherhoods-in-africa/
https://www.researchgate.net/publication/249473054_Islam_in_Northern_Mozambique_A_Historical
Bhimji, F. (2012) The Qadiriyya Sufi Order in Zimbabwe. Journal of Muslim Minority Affairs, 32(2) , 155-170.
Chitando, E. (2005) Sufism in Zimbabwe: A Study of the Qadiriyya Order. Journal of Religion in Africa, 35(2) , 123-145.
Mandivenga, E. (2011) The Shadhiliyya Sufi Order in Zimbabwe. Journal of Islamic Studies, 22(1) , 90-105.
daimon-2024-prominent-malawian-machona-progenies-in-zimbabwe
نظر شما