فعالیتهای دیپلماتیک قزاقستان و مشارکت آن در سازمانهای مختلف، بخش مهمی از سیاست چندجانبه این کشور است.
سیاست خارجی هر کشوری در این دوران ناآرام و پرتلاطم با فشارهای عظیمی روبرو است، زیرا وضعیت جهان همچنان نامشخص است و قوانین قدیمی سیاست بینالملل روزانه در حال تغییر هستند. میتوان تصور کرد که چه کار سخت و فشردهای در پایتختهای تمام کشورهای جهان در حال انجام است، نه فقط در کشورهایی که مستقیماً درگیر تغییرات تکتونیکی هستند، بلکه در تمام کشورها، زیرا همهچیز به هم مرتبط است و تغییر اولویتها در یک کشور میتواند منافع بسیاری از کشورهای دیگر را تحت تأثیر قرار دهد.
با توجه به حساسیت مسائل سیاست بینالملل، میتوان میزان تنش حاکم بر گفتگوها و مشاورههای آشکار و پنهان را تصور کرد. ویژگی بارز امروز این است که دیپلماسی در سطح جهانی عملاً به حالت پنهان درآمده است. زیرا منافع ملی هنوز هم مهم هستند، اما چگونگی تأمین آنها در شرایط جدید هنوز کاملاً مشخص نیست. بنابراین، دیپلماسی جهانی در پاسخ به چالشهای جدید، عملاً به حالت کاری جدید منتقل شده است.
در مجموع، در حالی که در سطح جهانی کار بسیار فشردهای برای حل مسائل جنگ و صلح انجام میشود، در سطح کشورهای منفرد نیز کار فشردهای برای تأمین منافع ملی انجام میشود. این موضوع برای کشورهایی مانند قزاقستان با توجه به موقعیت استراتژیک آنها در قلب اوراسیا، اهمیت ویژهای دارد.
این موقعیت جغرافیایی خود قزاقستان را به بازیگری مهم در سطح منطقهای تبدیل میکند. زیرا قزاقستان بین منافع کشورهای بسیار مهم، از جمله قدرتهای بزرگ مانند چین، روسیه و ایالات متحده و قدرتهای منطقهای مانند اتحادیه اروپا (بهطور کلی و کشورهای عضو بهصورت جداگانه)، هند، ایران، ترکیه و حتی کشورهای عربی خلیجفارس واقع شده است. طبیعتاً مرکزی که این همه منافع مختلف را در خود جای داده است، نمیتواند مکانی برای رقابت در سطح جهانی و منطقهای نباشد. بهویژه اینکه روابط بین آنها میتواند بسیار پیچیده باشد، همانطور که در سالهای اخیر آشکار شده است.
در چنین شرایط دشواری برای قزاقستان و کل منطقه آسیای مرکزی، تنها سیاست خارجی درست، سیاست چندجانبه است. این موضوع برای خود کشور و منافع آن مهم است. اما برای رقابتهای موجود در اطراف منطقه آسیای مرکزی نیز اهمیت دارد. زیرا اگر کشوری بازیگری مستقل و فعال در سیاست خارجی باشد، رقابت بین قدرتهای بزرگ نیز بر اساس این واقعیت مهم شکل میگیرد. زمانی که صحبت از موضوع سیاست خارجی میشود، و نه هدف رقابتهای ژئوپلیتیکی، وضعیت بسیار بدتر است. در حالت دوم، کشور در بحثهای مربوط به مسائل خود شرکت نمیکند، بلکه شخص دیگری این کار را برای او انجام میدهد.
سیاست چندجانبه مستلزم کیفیت مناسب سیاست خارجی است. زیرا داشتن دستور کار شخصی و حضور فعال در بحثهای عمومی و رویدادهای پشت پرده، که اخیراً در سیاست خارجی در سطح جهانی اهمیت ویژهای پیدا کردهاند، بسیار مهم است.
در این راستا، فعالیتهای دیپلماتیک عمومی قزاقستان و مشارکت آن در سازمانهای مختلف، بخش مهمی از سیاست چندجانبه است. بهویژه در مورد امنیت، عضویت همزمان در سازمان پیمان امنیت جمعی، سازمان همکاری شانگهای و سازمان کشورهای ترک برای ما اهمیت دارد. زیرا علاوه بر مسائل امنیتی، که همیشه مهم هستند، این سازمانها بخشی از سیستم حفظ تعامل نزدیک با تمام بازیگران مهم در این زمینه هستند.
این امر به نوبه خود به ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد در سطح جهانی و منطقهای کمک میکند. در مورد این کشور، اعتماد به موضع قزاقستان و استقلال آن عملاً نوعی سرمایه است. قزاقستان اغلب آن را به خدمات میانجیگری تبدیل میکنیم، بهویژه در شرایط بسیار پیچیده. این موضوع در مورد برنامه هستهای ایران، سپس در مورد سوریه و تا حدی در مورد افغانستان صدق میکرد.
زیرا در مقطعی، اغلب آشکار میشود که اختلافات در مورد یک موضوع خاص به بنبست رسیدهاند. اگر بازیگران زیادی بهنحوی در این اختلافات دخیل باشند، این سؤال مطرح میشود که چه کسی میتواند نقش میانجی مستقل را ایفا کند. قزاقستان با تجربه و مهمتر از همه، اعتماد به موضع خود، اغلب میتواند چنین میانجیای باشد.
در این زمینه، باید به تماس تلفنی بین وزیر امور خارجه ایالات متحده، مارکو روبیو و وزیر امور خارجه قزاقستان، مراد نورتلئو اشاره کرد که پس از پایان مذاکرات بسیار مهم ۱۱ مارس در عربستان سعودی بین ایالات متحده و اوکراین انجام شد. از جزئیات این گفتگو اطلاعی نداریم، اما میتوان حدس زد که دلیلی مهمتر از صرفاً «بحث در مورد مسائل کلیدی بینالمللی» وجود داشته است. بهاحتمال زیاد، این گفتگو مربوط به تجربه غنی قزاقستان در ایجاد ارتباط در شرایط بسیار دشوار بوده است.
البته امروز اختلافات و درگیریها در جهان بسیار زیاد شدهاند. در این شرایط، قزاقستان باید تلاشهای زیادی برای حفظ کارآمدی سیاست چندجانبه خود انجام دهد. برای این منظور، باید از حداکثر ظرفیتها، از توجیه ایدئولوژیک مفهوم «قدرتهای میانی» گرفته تا مانور در مورد بسیاری از مسائل تاکتیکی، استفاده کرد.
هرگونه ارزیابی سیاست چندجانبه قزاقستان بدون در نظر گرفتن جزئیات دشوار است، اما شرایط اغلب این امر را ایجاب میکنند. دیپلماسی در سطح جهانی در این دوران عملاً به سایه میرود، اما از این رو کارآمدی خود را از دست نمیدهد، فقط از آن بیاطلاع هستیم. اما همانطور که میدانیم، هر بحرانی فرصتهایی را به همراه دارد. اگرچه ممکن است اینطور به نظر برسد که موقعیت «قدرتهای میانی» فرضی پس از تغییرات در سیاست جهانی و روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده تا حدودی بدتر شده است، اما در واقعیت جدید نیز فرصتهایی برای آنها وجود دارد که باید از آنها بهدرستی استفاده کرد.
نکته: دگرگونی دیپلماسی مدرن قزاقستان به منظور یافتن نقش متوسط منطقه ای با اتخاذ سیاست چندجانبه ای و رویکرد میانجی مستقل در سرلوحه سیاست خارجی قزاقستان قرار گرفته است.
آلماتی قزاقستان
منبع: https://www.inform.kz/ru/osobennosti-sovremennoy-diplomatii-kazahstana-00ba46
نظر شما