یاکون ناتیما (Yakun Natima) - آیین رقص شیطان سریلانکا
این جشن نیمه شب است. جمعیت در شب های گرمسیری بدن های خیس از عرق را به هم می سایند. مشعل ها در میدان خاکی به صف شده اند. یک بیمار از بیماری بیهوش است و روی یک صندلی پایین خوابیده است. طبل به صدا در می آورد. بوی عود همه جا پر می شود. یک شکل وارد میدان می شود و ابتدا به عقب برمی گردد. صدای طبل تغییر می شود و و تشدید می شود. شکل می چرخد و بیمار ناگهان با چهره شکنجه گر خود روبرو می شود!
یاکون ناتیما، یا آیین رقص شیطان در سریلانکا، اگر پر از درام نباشد، چیزی نیست. یاکون ناتیما، نه فقط یک نمایشنامه یا میانآهنگی که برای سرگرمی طراحی شده است، بلکه یک آیین با دقت ساخته شده است که سابقه آن به گذشته پیش از بودایی سریلانکا میرسد. این کتاب مفاهیم باستانی آیورودا (طب سنتی سریلانکا) در مورد علت بیماری را با دستکاری روانشناختی ماهرانه ای که تا دوازده ساعت به طول می انجامد، ترکیب می کند، و طنز پر سر و صدا را با ترس های ریشه دار ترکیب می کند تا یک مجسمه شفابخش را هم برای بیمار و هم برای جامعه ایجاد کند.
اما در حالی که کوبیدن طبلهای بریا، نور مشعل و دود کردن عود به جادوی شب کمک میکند، این چهره نقابدار ادورا (edura) یا جنگیر است که قدرت لحظهای را که شیطان شکل شیطان به خود میگیرد را منتقل میکند. این ماسک یا وسمونا (vesmuna ) است که ترس ها و اضطراب های بیمار و مخاطب را بومی سازی می کند. از نظر سینهالی ها، این چهره تراشیده شده از چوب، با چشم های برآمده، بینی بیرون زده و دهان باز، مخدوش و شدید است که هم بیماری و هم درمان را نشان می دهد.
از بین تمام مراسم رقص، یاکون ناتیما به طور مستقیم بر روی شفا متمرکز است. در اندیشه سینهالی، بیماری ها به دلایل طبیعی یا ماوراء طبیعیه ایجاد می شوند. در مورد درمان های طبیعی، از روش های سنتی آیورودا و/یا طب سنتی پیروی می شود. در مسائل ماوراءالطبیعه یا جایی که سایر سیستم ها شکست خورده اند، آنها به طور سنتی از طریق تشریفاتی مانند یاکون ناتیما برای کمک به ایودرودا روی آورده اند.
با این حال، در هر دو مورد، به جای علامت، باید به بیماری رسیدگی شود. در امور ماوراء الطبیعه، شیاطین مسئول هستند. در مجموع، شیاطینی که به این فرد بیمار حمله می کنند، سانی یاکو (sanni yakku) نامیده می شوند. آنها گروهی از شیاطین هستند که در نبردهای گذشته با بودا، در نهایت از زمین رانده شدند. یاکوها که تحت کنترل سست پادشاه خود وسمونا زندگی می کنند که کلمه ماسک وسمونا از او گرفته شده است، نمی توانند به طور فیزیکی روی زمین ظاهر شوند. اما قدرت عذاب و از طریق نفوذ بودا، قدرت شفا را حفظ می کند.
پیشینه یاکون ناتیما
برای قومنگار، سیستمهای اعتقادی و شیوههای سنتی پیرامون یاکون ناتیما و دیگر آیینهای رقص نقابدار در سواحل جنوبی سریلانکا زمینهای غنی و جذاب برای تحقیق ارائه میدهد. برای کلکسیونر، این ماسک های آیینی نشان دهنده یک هنر عامیانه پیچیده است که هم زیبا و هم اسرارآمیز است. این ماسکها که از چوب حک شده و با رنگها و رزینهای طبیعی رنگدانه شدهاند، با روح و انیمیشنی ترکیب شدهاند که توجه را به خود جلب میکند. پتینه کردن یک ماسک تشریفاتی که بر اثر سالها استفاده تیره شده و تعمیر نمونههای گرامی اهمیت آنها را در جوامع روستایی نشان میدهد. پتینه کردن یک ماسک تشریفاتی که بر اثر سالها استفاده تیره شده و تعمیر نمونهها اهمیت آنها را در جوامع روستایی نشان میدهد. زمینه رقص، آنها مسحور کننده هستند. آنها که از آن زمینه خارج شده و به تنهایی دیده می شوند، شاهکارهای یک سنت غنی هنر عامیانه هستند.
سیستمهای پزشکی سینهالیها از قرن اول قبل از میلاد، زمانی که پایتخت شمالی آنورادهاپورا دارای حدود هجده بیمارستان بود، مشهور بوده است. اصول سنتی آیورودا برای متعادل کردن شوخ طبعی های درونی برای بهبود و تغییر سلامت که قرن ها انجام می شد، اکنون توسط بسیاری از متخصصان غربی مورد مطالعه و اجرا قرار گرفته است. اما از دوران باستان قبل از این سیستم ها، یک سیستم درمانی جایگزین وجود دارد، سیستمی مبتنی بر ایده های اتیولوژیکی اولیه ودایی که در آن اعتقاد بر این بود که همه اشکال بیماری توسط شیاطین ایجاد می شود. این شیاطین را که عمدتاً با علائم نشان داده شده توسط بیمار شناسایی میشوند، میتوان از طریق رقصهای نقابدار تشریفاتی پیچیده یا یاکون ناتیما احضار کرد و او را اخراج کرد.
ناتیماهای مختلف سریلانکا متعلق به آن سنت بزرگ ماسک آسیایی است که از شبه قاره هند، در سراسر هیمالیاهای مرتفع، از طریق مجمع الجزایر آسیای جنوب شرقی به سمت شمال تا دشت های سیبری و کره گسترش می یابد. در این فرهنگهای متنوع، شمن نقابدار نقش اصلی را ایفا میکند و شکاف بین طبیعت و ماوراء طبیعی فراطبیعی را پر میکند. شمن از طریق آیینهای مختلف تغییر شکل، این مرزهای درک شده را محو میکند، به جامعه خود آرامش میدهد، شر را منحرف میکند و شفا را می بخشد.
در جامعه سینهالی، ادورا در کنار سایر بخشهای جامعه کار میکند. او مانند یک راهب جامه خاصی نمی پوشید و موقعیت خاصی به او داده نمی شد. او بدون هیچ گونه تفرقه در جامعه زندگی می کرد. ادورا تنها زمانی خود را متمایز می کند که خدمات ویژه او مورد نیاز باشد. بیشتر جنبههای اولیه و تشریفاتی آیینهای رقص نقابدار برای جدا نگه داشتن ادورا از بقیه افراد جامعه طراحی شدهاند.
ادورا از طریق ترکیبی پیچیده از تئاتر و درام، شامل پوشیدن لباسهای خاص، سوزاندن بدن خود و تجربههای مرگ شبیهسازی شده، فضایی را ایجاد میکند که در آن، در ذهن خود و هموطنانش، به شخص دیگری تبدیل میشود و جوهر شیطان عذابآور را به خود میگیرد و آن را شخصیت میبخشد.
مهمتر از همه برای این دگرگونی، چه از نظر بصری و چه از نظر روانی، نقاب های باشکوهی است که در طول این مراسم بر سر می گذارند. این نقابها به نمایندگی از شیاطین خاص و بیماریهایی که برای انسانها ایجاد میکنند، به ادورا اجازه میدهد تا حداقل به طور موقت شیاطینی را که فقط در قلمرو ماوراء طبیعی وجود دارند، مجسم کند. این شخصیت امکان گفت و گو را فراهم می کند و در بین رقص های دیوانه وار و شعارها و سخنرانی های تشریفاتی، فرصتی برای بحث در مورد مشکلات پیش روی فرد و جامعه فراهم می کند. ادورا، پوشیده از قدرت و چهره اهریمن، پیوند قابل مشاهده و بی واسطه ای بین طبیعی و ماوراء طبیعی ایجاد می کند. او به عنوان استعاره ای از دیو عذاب دهنده، علل بیماری را ذکر می کند، نگرانی های فوری جامعه را مطرح می کند و پس از دریافت ادای احترام، قول می دهد که بیماری را از بین ببرد.
هجده سنی یاکو و کیهان شناسی سینهالی
کیهان شناسی باورهای سنتی سریلانکا ترکیبی پیچیده از خدایان، ارواح و شیاطین بومی ودایی است که با خدایان، باورها و اعمال هندو و بودایی وارداتی پوشانده شده است. این بسیار بزرگ است و مملو از سلسله مراتب و زیر سلسله مراتب است که درک آنها برای افراد ناآشنا تقریبا غیرممکن است. این مجموعه منظره ای معنوی است که بودا در آن سلطنت می کند، اما مملو از خطرات روز به روز یاکو (شیاطین) و دیگر ارواح شیطانی (واس) است که به نظر می رسد آماده هستند تا انسان را با رنج هایی از هر توصیفی عذاب دهند. در این دنیا زندگی مبارزه دائمی با این نیروهاست.
در قلب این مبارزه، مراسم رقص نقابدار با حضور شیطان ناتیما در طول قرنها برای درمان بیماریها، کمک به شکست محصولات زیانآور، جلوگیری از خشکسالی و محافظت از بارداریهای پیچیده تکامل یافته است. گروهی از شخصیتها و نمایشنامههای خاص برای مقابله با هر رنج و بیماری پدید آمدهاند. یاکون ناتیما و کولام ناتیما (رقص بالماسکه) دو شکل تاریخی مهم را نشان می دهند که این آیین های رقص به خود گرفتند. ماسکهای مورد استفاده در این آیینها بینش شگفتانگیزی در مورد سیستمهای اعتقادی و اعمالی که هسته اصلی باورهای سنتی سینهالی مرتبط با سلامت را تشکیل میدهند، ارائه میدهد.
هر شیطان یک هویت، یک داستان دارد. برخلاف بالیایی که شیاطین اغلب نشان دهنده انواع(یعنی قهرمان، شرور، دلقک، و غیره) هستند، یاکوی سینهالی به شیاطین فردی اطلاق میشود که دودمان و سوء استفادههای آنها خوانده و گرامی داشته میشود. ماسکهایی که در مراسم مختلف استفاده میشوند برای نمایش شیاطین خاص حک میشوند و به جز چند استثنا، میتوان آنها را بهطور خاص شناسایی کرد. یاکو اگرچه تعداد آنها نامحدود به نظر می رسد، اما یک گروه اصلی هجده نفری وجود دارد که در آیین های یاکون ناتیما مرکزی هستند. این شیاطین که به عنوان داها آتا سانی یاکا شناخته می شوند، نشان دهنده مشکلات روحی و جسمی خاصی هستند که معمولاً روستاییان سینهالی را مبتلا می کند. اگرچه اکنون عدد هجده استاندارد شده است، اما نشانه ها حاکی از آن است که این عدد در طول زمان کاهش یافته است. هویت هجده نفر هم سازگار نیست. مناطق مختلف، یا حتی جوامع مختلف در یک منطقه، شیاطین مختلفی را در لیست به حساب خواهند آورد.
پل ویرث، در اثر اصلی خود، جن گیری و هنر شفا در سیلان (۱۹۵۴)، شیاطین زیر و اثرات آنها را فهرست می کند:
۱) کنا سانیا (کوری)
۲) کورا سانیا (لنگی/فلج)
۳) جینی جالا سانیا (مالاریا)
۴) وداسانیا (طاعون بوبونیک)
۵) دیمالاسانیا (خواب بد)
۶) کاپالا سانیا (جنون)
۷) گولو سانیا (گنگ / لال)
۸) بیری سانیا (ناشنوایی)
۹) مارو سانیا (هذیان)
۱۰) آموکو سانیا (استفراغ)
۱۱) گلما سانیا (کرم های انگلی)
۱۲) دیوا سانیا (بیماری اپیدمی؛ یعنی حصبه و وبا)
۱۳) ناگا سانیا (رویاهای شیطانی، به ویژه با مارها)
۱۴) مرتص سانیا (تنگی نفس و از دست دادن هوشیاری)
۱۵) کالا سانیا (مرگ سیاه)
۶) پیتا سانیا (بیماری مربوط به صفرا)
۱۷) واتا سانیا (تکان و سوزش اعضا)
۱۸) وسلیسنا سانیا (ترشحات و صرع)
بررسیهای انجام شده توسط افرادی مانند آلن لوویکنی و جایواردن، تفاوتهای قابل توجهی را بین مناطق مختلف و عدم امکان ایجاد یک فهرست شناختهشده جهانی نشان داده است. یک ناحیه ممکن است شامل عماد سانیا (گفتار) و ناحیه دیگر آوولونا سانیا (مشکلات تنفسی، درد قفسه سینه) باشد. قوم شناسان معاصر مانند اوباسیکارا نیز اشاره کرده اند که برخی از بیماری های معاصر دیگر به این فهرست اضافه شده است. به عنوان مثال، ویدی سانیا مرتبط با زخم های گلوله به طور چشمگیری منعکس کننده تغییر زمان و سازگاری این سیستم بومی است.
اگرچه فهرست واحد و یکسانی یا همه هجده دیو وجود ندارد، شیاطین خاصی ثابت و جهانی به نظر می رسند، مانند بیری برای ناشنوایی، کانا برای نابینایی، و گولو برای خنگی. رئیس این هجده یاکو شیطانی است که به نام کولا سانی یاکا، یک دیو مرکب حاوی و تنظیم کننده هجده دیگر است. در یاکون ناتیما، مماشات با کولا و کسب رحمت او از همه مهمتر است. داستان منشأ او، همانطور که توسط ویرس ثبت شده است، به شرح زیر است:
پادشاهی ملکه خود را ترک کرد و به جنگ بزرگی رفت. او از باردار بودن او بی خبر بود. پس از بازگشت، متوجه شد که همسرش در وضعیت آماده زایمان است. کنیز ملکه با دروغ و فریب، پادشاه را متقاعد کرد که این فرزند او نیست، بلکه فرزند وزیر جنگ است و او پشت آن است. با عصبانیت ملکه را به درختی بست و دو نیم کرد. این کودک زنده ماند و با بقایای مادرش زندگی کرد. وقتی بزرگ شد، کودک نذر کرد که انتقام پدرش را بگیرد. او با جمعآوری سموم از قسمتهای مختلف جنگل، آنها را به هجده توده جداگانه تبدیل کرد که تبدیل به شیطان شدند. کوالا این شیاطین را به شهر فرستاد و به آنها دستور داد که انسان ها را بگیرند و از طریق باد، بلغم و صفرا بیماری ایجاد کنند.
ویرانی در شهر وحشتناک بود. بودا با درک این موضوع به شهر رسید، بالای سر ظاهر شد و به کوالا و شیاطینش دستور توقف داد. کوالا با عصبانیت سعی کرد بودا را رد کند و اعمال او را بر اساس خطاهای جدی که در حق او انجام شد توجیه کرد. اما با یک پرتو چشمک زن، بودا کوالا را تحت سلطه خود درآورد و به رهبران خود دستور داد تا از آب برای پاکسازی شهر و شستن شیاطین استفاده کنند. کوالا به تلاش برای توجیه اعمال خود ادامه داد و در نهایت بودا تسلیم شد و به کوالا و شیاطینش قدرت عذاب داد. اما او دستور داد که هنگام پرداخت خراج، آنها نیز باید این رنج ها را شفا بخشند.
هویت شیاطین در یاکون ناتیما
گزارشها و عکسهای رقصندگان نقابدار با چشمهای برآمده، عاجها و دهانهای باز، مدتهاست که مردمنگاران و کنجکاوها را مجذوب خود کرده است. در نتیجه، موزههای اروپایی دارای مجموعههای قابل توجهی از ماسکهای باشکوه هستند که با هنر شگفتانگیزی از چوب حک شدهاند و توهم موجودات زنده را به تصویر میکشند. ماسکهای یاکون ناتیما، متناسب با عملکردشان، معمولاً وحشتناک هستند، با چهرههای مخدوش، مارهای کبرا (به نام ناگا) که مانند تاج روی سرشان حلقه شده، چشمهای برآمده و بینیهای بیرون زده قوی با سوراخهای بینی برآمده. آنها مجسمه های قدرتمندی هستند که برای برانگیختن ترس، هیبت و تشخیص حضور این موجودات ماوراء طبیعی در زندگی روزمره ما طراحی شده اند.
اگرچه تشخیص هویت برخی از شیاطین خارج از زمینه دشوار است، بسیاری از نقاب ها را می توان به راحتی از طریق شکل و رنگ شناسایی کرد. به عنوان مثال، پیری سانیا، دیو ناشنوایی، به شکلی به تصویر کشیده شده است که یک مار کبری از یک چشم بیرون میآید و قسمتی از صورت را میپوشاند که در آن گوش قرار دارد. این به طور مستقیم با اعتقاد سینهالی ها مرتبط است که مار کبری گوش ندارد و بنابراین باید با چشمان خود بشنود. کورا سانیا، دیو لنگش/فلج، اغلب با ویژگیهای یک طرف صورت ترسیم میشود که تقریباً نشانههای سکته مغزی را نشان میدهد. آموکو سانیا، دیو اختلالات معده و استفراغ، اغلب با چهره ای سبز، چشمان باز و زبانی تا حدی بیرون زده به تصویر کشیده می شود.
یاکون ناتیما و دیگر رقصهای نقابدار سینهالیها همگی مبتنی بر مفهوم مماشات هستند. آنها تأثیر و قدرت یوکا را به عنوان عامل و درمان می پذیرند. آنها تاریخ خود را می خوانند، قدرت آنها را می ستایند و به استعداد آنها ادای احترام می کنند. این مراسم برای آشکار کردن ماهیت شیطان متخلف طراحی شده است. یوکا از طریق شیرین گفتن و پیشکش یا از طریق اجبار و تهدید ساخته می شود تا رنج را از بین ببرد.
ساخت ماسک شیطان در سریلانکا
اگرچه تجارت سریع ماسک برای گردشگران در منطقه آمبالانگودا در سواحل سریلانکا توسعه یافته است، ماسکهایی که در مراسم مختلف ناتیما استفاده میشوند به طور سنتی توسط ادورا حک میشوند و قدرت خاصی برای مراسم آینده به آنها میدهد. اگرچه ادورا در زندگی عادی خود ممکن است به جای یک طبقه صنعتگر، ماهیگیر یا کشاورز بوده باشد، ماسک ها اغلب مهارت و استعداد زیادی در حکاکی خود نشان می دهند. این نشاندهنده دوره آموزشی طولانی است که به طور سنتی برای همه ادورا مورد نیاز است که اغلب زیر نظر یک شخصیت ثابت تحصیل میکنند که میتواند پدر، عمو یا یکی از اعضای خانواده بزرگتر باشد.
اگرچه برخی از ماسک ها بسیار بزرگ و در طراحی پیچیده هستند، اما بیشتر ماسک هایی که به طور سنتی در مراسم مختلف ناتیما استفاده می شود، ماسک های سه ربع محسوب می شوند. به صورت گره خورده، از وسط پیشانی تا درست زیر دهان امتداد دارند. این نوع ساختار سبک وزن، پوشیدن رقصنده را در حین حرکات اغلب اغراق آمیز انجام شده در حین اجرا که می تواند تا ۱۲ ساعت طول بکشد، آسان می کند.
سه نوع چوب به عنوان رایج برای ساخت ماسک ذکر شده است که بسته به منطقه و در دسترس بودن فوری مواد می توان آنها را تهیه کرد. کاترا (Strychnox mux vomica) به دلیل دوام آن ارزشمند بود. آیرتیکا اندکا و روکاتیانا (Alsronia scholaris) پستتر در نظر گرفته میشوند و به راحتی میشکنند.
این ماسک که به بلوک ها تقسیم شده است به تدریج از چوب مجسمه سازی می شود. هنگامی که شکل نهایی ایجاد شد، چوب با استفاده از برگ های درختان موتا دالیا یا کوروسا صیقل داده می شود. قبل از رنگ آمیزی، چوب صیقلی را با یک درزگیر رسی به نام آلیتو درمان می کنند که به عنوان یک جفت عمل می کند و سطح پیوند بهتری برای چسبیدن رنگدانه ها ایجاد می کند.
گرچه ماسکهای معاصر اغلب با رنگدانههای تجاری رنگآمیزی میشوند و حتی برخی از ماسکهای قدیمیتر رنگآمیزی میشوند که این روند رو به رشد را منعکس میکند، تکنیکهای سنتی شامل استفاده انحصاری از رنگدانههای طبیعی آلی و معدنی است. رنگ سفید از خاک رس ماکولو، سبز از برگ های گیاه کیکیندیا، درخت راناوارا یا تاک انبه، آبی از میوه رسیده پوویتیا و زرد از زرشک هیریال یا زردچوبه به دست می آید. رنگ سیاه از پنبه ذغالی شده و قرمز از سینابر یا خاک رس قرمز به نام گورو گال به دست می آمد. برای حفظ این رنگدانه ها، ادورا سپس ماسک را با یک درزگیر لاکی به نام ولیچی می پوشاند که از مخلوطی از رزین های سالن و درختان تورانو با موم زنبور عسل به دست می آید. مو و ریش با استفاده از الیاف مختلف رنگ شده، موهای فیل و پوست میمون به طور مستقیم روی ماسک شبیه سازی شد.
نقاشیهای قرن نوزدهم و پیش از آن، جنب و جوش شگفتانگیزی از رنگ را حفظ میکنند. یک ماسک استثنایی کولام ناتیما از شیطان ناگا راکشایا در نمایشگاه جهانی ۱۹۰۰ در پاریس به نمایش گذاشته شد که در اینجا نشان داده شده است. جمع آوری شده در اواسط قرن نوزدهم، نمونه ای باشکوه از استحکام و دوام رنگدانه های طبیعی مورد استفاده و همچنین نشان دهنده مهارت های خارق العاده کنده کاری ادورا است.
این ماسک حکاکی شده از یک تکه چوب تنها با یک مار مرکزی کوچک و دو آویز گوش اضافه شده است، این ماسک نشان دهنده ی کارکرد کامل مواد است. با طرح راه راه که به صورت مورب از روی بینی عبور می کند و دهان را مشخص می کند و چشم ها را برجسته می کند. قرمز سینابری که روی صورت اعمال می شود از طریق درزگیر لاکی آن می درخشد. زیر شکم بزرگ مار مرکزی، در حالی که یک انحنای برازنده روی صورت دارد، منقبض است و بسیار خزنده به نظر می رسد، همانطور که سه تاج مار روی پیشانی او و آویزهای مار پیچ خورده ای که نقش گوش را دارند، هستند.
ماسکهای یاکون ناتیما و دیگر آیینهای رقص سریلانکا نشاندهنده یک مخزن فرهنگی است که به سرعت در حال ناپدید شدن است. این ماسکها با به اشتراک گذاشتن میراث خود با طیف گستردهای از فرهنگهای ماسک مبتنی بر شمن در آسیا، به زبانی صحبت میکنند که که به طور فزایندهای در گوشهای ناشنوا قرار میگیرد. همانطور که نقش ادورا در جامعه سینهالی به طور فزاینده ای به حاشیه می رود و آموزش شروع به تغییر ایده های سنتی در مورد ارتباط بین طبیعت و ماوراء طبیعی می کند، یاکو و شیاطین مختلف به تدریج از آگاهی عمومی ناپدید می شوند.
در حالی که حکاکی ماسک برای گردشگران و اجرای رقص برای خارجی ها ادامه خواهد داشت، متاسفانه روح، انرژی و سرزندگی آیین های ناتیما و نقاب های آنها از بین خواهد رفت. بنابراین، از طریق نمونه های قدیمی که در مجموعه های عمومی و خصوصی نگهداری می شوند، نسل های آینده قادر خواهند بود قدرت و زیبایی ماسک های رقص شیطان سریلانکا را تشخیص دهند.
داها آتا سانیا
داها آتا سانیا یک آیین رقص سنتی است که برای دفع ۱۸ نوع بیماری از بدن انسان انجام می شود. اگرچه رقابتی بسیار رنگارنگ و پرجنبوجوش است، اما اکثر سریلانکاها به دلیل هزینههای گزاف و طولانیمدت این رویداد فرصتی برای تماشای آن ندارند.
پیدایش این شانتی کارمایا (برکت) در زمان پادشاهان باستانی بوده و در نواحی جنوبی و غربی کشور انجام می شده است. طبق داستان، زمانی که شاه سناگاپالا در حال جنگ بود، همسر باردارش ناگهان هوس یک نوع انبه را پیدا کرد. هنگامی که او آن را می خورد، خدمتکار او نیز تکه ای از میوه را می خواست، اما ملکه او را رد کرد. کنیز که از این امتناع خشمگین شد، او را نفرین کرد و هنگامی که پادشاه پس از جنگ برگشت، به او گفت که ملکه خارج از ازدواج باردار شده است. این داستان باور شد و ملکه با شمشیر دو نیم شد. وقتی بچه به دنیا آمد و مادرش را خورد، شیطان متولد شد. طبق داستان، تحت رهبری این شیطان، ۱۸ شیطان دیگر به وجود آمدند که به نوبه خود به شکل بیماری شروع به انتشار کردند و به شهرها و شهرها رسیدند. برای مقابله با این نوع بیماری است که داها آتا سانیا به وجود آمد.
داها آتا سانیا در دو بخش اجرا میشود که بخش اول شامل هفت پالیس و بخش دوم به عنوان ۱۸ سانیا اجرا میشود. این نقاب که داها آتا سانیا یا هجده بیماری نامیده میشود، با ۱۸ چهره بیمار بر روی یک جفت از خدایانشان نقش بسته است و دو روح، یکی بهعنوان پخشکننده درد از طریق بیماری و دیگری بهعنوان ناجی، بهصورت عمودی از هم جدا شدهاند.
پروفسور گوناتیلیکا توضیح داد: در دین عامیانه، این مرسوم است. اثرات جادویی و درمانی ماسک و آیین های همراه سریلانکا هنوز در نقاط دورافتاده این کشور فراموش نشده است. رقصنده ای که ماسک های شیطان را بر تن می کند ممکن است از اهمیت دگرگونی آیینی و فرض نقش دیو بیماری زا آگاه نباشد.
آن هجده ماسک عبارتند از:
۱) بوتا سانیا که با بیماری، بدشکلی و ضعف اندام ها همراه است.
۲) جالا سانیا با استفراغ، اسهال خونی و غیره همراه است.
۳) گلما سانیا به بی اشتهایی، تورم شکم اشاره دارد.
۴) کانا سانیا با نابینایی همراه است.
۵) کورا سانیا و
۶) بیهیری سانیا به ترتیب با لنگش و ناشنوایی همراه است.
۷) واتا سانیا مربوط به نفخ ناشی از هوایی است.
۸) سالیزنا سانیا با بیماری های بلغمی همراه است.
۹) پنومونی با ماسک کولا سانیا نشان داده می شود.
۱۰) مارو سانیا به معنای زگیلی است که در چشم حلقه می زند، خم می شود.
۱۱) آموکا سانیا مربوط به دویدن با سر متمایل به چپ و لرزش اندام اشاره دارد.
۱۲) گولو خنگ است.
۱۳) ویوولوم سانیا با لرزش و دستاوردها همراه است.
۱۴) گینی جالا سانیا درباره احساس سوزش، سردرد و خستگی است.
۱۵) بیسو یا کاپالا سانیا با جنون و توهم همراه است.
۱۶) دیمالا سانیا همچنین با جنون از طریق مثله کردن بدن همراه است.
۱۷) ماسک ناگا با تورم صورت و لایه برداری پوست همراه است.
۱۸) دیو ماسک با اپیدمی ها و بیماری های عفونی مرتبط است.
https://factsanddetails.com/south-asia/Srilanka/Arts_Culture_Sports_Srilanka/entry-۸۰۱۳.html
نظر شما