آدیتی بادوری می نویسد که شاید از دوستان با منفعت، شنیده باشید، اما در مورد هند، دشمنانی با منفعت نیز وجود دارند: آذربایجان و ترکیه، دو کشوری که نقش آنها در درگیری اخیر بین هند و پاکستان به شدت مورد توجه قرار گرفته است.
در این مقاله آدیتی بادوری چندین نکته کلیدی را مطرح میکند:
- مثلث استراتژیک «سه برادر»: مقاله نشان میدهد که اتحاد آذربایجان، پاکستان و ترکیه به عنوان «سه برادر» شکل گرفته است. این اتحاد بر اساس منافع مشترک و حمایت متقابل در مسائل حساس ژئوپلیتیکی مانند قرهباغ، کشمیر و قبرس شمالی استوار است.
- پارادوکس اقتصادی-سیاسی: علیرغم روابط تجاری قابل توجه بین هند و آذربایجان (با ارزش ۱.۴۳۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳) و اینکه هند بازار مهمی برای نفت آذربایجان است، باکو موضع خصمانهای در قبال هند اتخاذ کرده است. این تناقض آشکار بین منافع اقتصادی و مواضع سیاسی، نشاندهنده پیچیدگی روابط بینالمللی در منطقه است.
- نقش ارمنستان: مقاله استدلال میکند که روابط نظامی رو به رشد هند با ارمنستان، عامل اصلی خصومت آذربایجان است. فروش تجهیزات نظامی هند به ارمنستان، از جمله رادارهای سواتی، پرتابکنندههای راکت پیناکا و سیستم دفاع موشکی آکاش-۱اس، موجب نگرانی شدید آذربایجان شده است.
- جنگ رسانهای: رسانههای تحت کنترل دولت آذربایجان فعالانه در انتشار اطلاعات نادرست علیه هند مشارکت دارند و روایت رسمی پاکستان از درگیری را بازتولید میکنند. این نشان میدهد که جنگ اطلاعاتی بخشی مهم از استراتژی آذربایجان است.
- تناقض در موضع آذربایجان: از یک سو، تحلیلگران آذربایجانی تجهیزات دفاعی هند را «ناکارآمد» توصیف میکنند، اما از سوی دیگر، درباره اثرات این تجهیزات بر امنیت ملی خود ابراز نگرانی شدید میکنند. این تناقض، سؤالاتی را درباره انگیزههای واقعی آذربایجان مطرح میکند.
- احتمال درگیری آینده: مقاله اشاره میکند که خواسته آذربایجان برای دسترسی به نخجوان از طریق خاک ارمنستان، ممکن است نشاندهنده آمادگی این کشور برای درگیری دیگری با ارمنستان باشد. این فرضیه میتواند توضیح دهد که چرا آذربایجان از فروش تسلیحات هند به ارمنستان نگران است، حتی اگر این تسلیحات ماهیت تدافعی داشته باشند.
حسنعلی ذکریایی
اصل مقاله : داستان «۳ برادر»؛ چرا آذربایجان از پاکستان حمایت میکند؟
نوشته: آدیتی بادوری
شاید از دوستان با منفعت، شنیده باشید، اما در مورد هند، دشمنانی با منفعت نیز وجود دارند: آذربایجان و ترکیه، دو کشوری که نقش آنها در درگیری اخیر بین هند و پاکستان به شدت مورد توجه قرار گرفته است.
ما درباره آذربایجان و ترکیه صحبت میکنیم - دو کشوری که نقش آنها در درگیری اخیر بین هند و پاکستان مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که ترکیه به دلیل پهپادهای ساخت ترکیه که پاکستان از آنها استفاده میکند در کانون توجه بوده است، نقش آذربایجان و منطقه قفقاز جنوبی نیاز به توجه بیشتری دارد.
طبق دادههای وزارت امور خارجه هند (MEA)، این کشور در سال ۲۰۲۳ سومین مقصد بزرگ نفت خام آذربایجان بود که ۷.۶ درصد از کل صادرات نفت خام این کشور به ارزش ۱.۲۲۷ میلیارد دلار را تشکیل میداد. یک گزارش دوجانبه میگوید: «تجارت دوجانبه هند با آذربایجان به طور قابل توجهی از حدود ۵۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۵ به ۱.۴۳۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است و هند هفتمین شریک تجاری بزرگ آذربایجان شده است. در طول سال، واردات هند از آذربایجان ۱.۲۳۵ میلیارد دلار و صادرات آن ۲۰۱ میلیون دلار بوده است». بنابراین، بر اساس این تخمینها، آذربایجان از روابط دوجانبه خود با هند بسیار بیشتر از عکس آن سود میبرد. پس چه چیزی خصومت باکو را از زمانی که هند عملیات سیندور خود را آغاز کرد، توضیح میدهد؟
در همبستگی
عجیب است که بیانیهای از وزارت امور خارجه این کشور، حملات نظامی هند علیه پاکستان را که در پاسخ به حمله تروریستی در پاهالگام در ۲۲ آوریل انجام شد، محکوم کرد. «ما حملات نظامی به جمهوری اسلامی پاکستان را که منجر به کشته و زخمی شدن چندین غیرنظامی شده است، محکوم میکنیم. در همبستگی با مردم پاکستان، ما به خانوادههای قربانیان بیگناه تسلیت میگوییم و برای مجروحان آرزوی بهبودی سریع داریم.»
آذربایجان نه تنها حمایت خود را از پاکستان ابراز کرد، بلکه رسانههای تحت نظارت دولت این کشور نیز از زمان پاسخ نظامی هند، سموم خود را علیه هند پراکنده کردهاند. در اینجا چند نمونه آمده است: ویوگار ویوگارلی، سردبیر ایدمان تیوی، مقالهای برای کالیبر(نشریهای نزدیک به وزارت دفاع این کشور) نوشت که در آن تاریخی جعلی و نادرست از پیدایش درگیری کشمیر ارائه داد. او در این مقاله نوشت: «تعجبآور نیست که نماد فاشیستی صلیب شکسته فقط میتوانست از فرهنگ هندی به عاریت گرفته شده باشد.» او در همان مقاله به طرح اتهامات«تروریسم آبی» که توسط هند انجام میشود، میپردازد و اشاره میکند که هند حملات پاهالگام را به عنوان بهانهای برای از بین بردن معاهده آبهای سند مهندسی کرده است. در مقاله دیگری در همان نشریه، فرهاد ممدوف، تحلیلگر سیاسی و رئیس مرکز تحقیقات قفقاز جنوبی گفت: «رژیم متمایل به فاشیسم مودی نخست وزیرهند قدرت را در داخل کشور تثبیت میکند، و برای یک قدرت در حال ظهور، جنگ عنصر کلیدی در گذار آن به رده برتر کشورهای جهانی میشود.»
نسخه آذری از درگیری
از همان سایت گوهر دیگری نیز وجود دارد: «هند، از سوی دیگر، علیرغم سرمایهگذاریهای عظیم در بخش دفاعی خود، در موقعیت بسیار ناراحتکننده، حتی تحقیرآمیزی قرار گرفت. از دست دادن هواپیماهای جنگی، ضربه به اعتبار نیروی هوایی آن، و شکست استراتژی اعلام شده آن برای بازداشتن پاکستان، همگی تردیدهای جدی در مورد کل چارچوب برنامهریزی دفاعی دهلی نو برای سالهای آینده ایجاد کردهاند.»
رسانههای آذربایجان همچنین در طی سه روز گذشته اخبار جعلی درباره درگیری منتشر کردهاند، نسخه رسمی پاکستانی درگیری را طوطیوار تکرار میکنند، بدون حتی اشارهای به نسخه رسمی هندی، اگر تنها برای خاطر درستی خبرنگاری. نسخهای که توسط تحلیلگران و ستوننویسان آذری ارائه میشود این است که هند به مواضع غیرنظامی در پاکستان حمله کرده است و در نتیجه، پاکستان به تحریک و تجاوز با عملیات بنیان المرصوص خود پاسخ داده است.
در میان همه اینها، باید به یاد داشته باشیم که رسانههای آذربایجان تحت کنترل دولت هستند.
تاریخ روابط هند و آذربایجان
برای کشوری که قبلاً از روابط خود با هند بهرهمند میشد، پاسخ آذربایجان به عملیات سیندور گیجکننده بوده است. برای سالها پس از ظهور به عنوان یک کشور مستقل، آذربایجان از هند فاصله گرفت. در عوض، روابط دیپلماتیک با پاکستان برقرار کرد و به سرعت به آن نزدیک شد. با این حال، این نیازی نبود که مانعی برای ایجاد روابط خوب با هند باشد. بعد از همه، حتی کشورهای همپیمان در جامعه کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS) و از نظر فرهنگی نزدیک به ترکیه مانند ازبکستان و قزاقستان، روابط نزدیکی با پاکستان دارند، اما این مانع از توسعه روابط سودمند متقابل با هند نشد.
هند در فوریه ۱۹۹۲ روابط دیپلماتیک با آذربایجان برقرار کرد، اما ماموریت دیپلماتیک هند در باکو فقط در مارس ۱۹۹۹ افتتاح شد. آذربایجان برای افتتاح ماموریت دیپلماتیک خود در دهلی مدت زمان بیشتری طول کشید - در سال ۲۰۰۴. انتصاب یک سفیر زمان بیشتری طول کشید. بیست سال بعد، هیچ بازدید دوجانبه رسمی عالیرتبه بین دو طرف در سطح سران کشورها یا دولتها انجام نشده است.
ارمنستان، خار در گلو
عجیب است که با آغاز تجارت و گردشگری بین دو کشور، بیتفاوتی به خصومت تبدیل شد. در قلب این موضوع، روابط هند با ارمنستان، رقیب اصلی آذربایجان قرار دارد. جنگ سال ۲۰۲۰ بین دو کشور قفقاز جنوبی بر سر سرزمین مورد مناقشه ناگورنو-قرهباغ - که از نظر جغرافیایی در داخل مرزهای آذربایجان قرار دارد اما جمعیت قومی ارمنی دارد - معادله را تغییر داد. با کمک نظامی و حمایت ترکیه، آذربایجان پس از تقریباً دو دهه تلاش، این جیب را به دست آورد. در این جنگ، نه تنها پاکستان بیقید و شرط از آذربایجان حمایت کرد، بلکه گزارشها حاکی از آن است که مزدوران آن برای آذربایجان جنگیدند.
پس از پیروزی باکو، آذربایجان، پاکستان و ترکیه بلوک نزدیکتری را به عنوان «سه برادر» تشکیل دادند. آنها همچنین قول دادند از مواضع یکدیگر در مورد قرهباغ، کشمیر و قبرس شمالی حمایت کنند. بیشک، در طول عملیات سیندور، باکو، که قبلاً حملات تروریستی پاهالگام را محکوم کرده بود، خود را در حال بازگرداندن محبتی دید که در سال ۲۰۲۰ از اسلامآباد دریافت کرده بود. بدون شک، آذربایجان در پاکستان موازی با جنگ خود بر سر قرهباغ دید. هند اما، بر خلاف آذربایجان در حال حاضر، در آن جنگ موضع بیطرفانهای اتخاذ کرده بود.
تا زمانی که جنگ ناگورنو-قرهباغ در سال ۲۰۲۰ آغاز شد، هند قبلاً اولین توافق خود را با ارمنستان برای تحویل رادارهای مکانیاب سلاح سواتی امضا کرده بود. به زودی، تنشها در باکو آغاز شد. از آن زمان، هند فروش تجهیزات نظامی به ارمنستان را افزایش داده است که شامل پرتابکنندههای راکت چندلوله پیناکا و سیستم دفاع موشکی آکاش-۱اس میشود. همزمان، باکو به خرید سلاح از ترکیه و پاکستان ادامه داده است، اما درباره خریدهای تسلیحاتی ارمنستان از هند، فشار را افزایش داده است.
ما نمینشینیم و منتظر نمیمانیم
دقیقاً یک سال پیش، الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان، از هند خواسته بود تا از تأمین تجهیزات دفاعی به ارمنستان خودداری کند. علیاف با ابراز نگرانی در مورد امنیت ملی آذربایجان گفته بود: «این مسئله امنیت ملی ماست. ما نمیتوانیم بنشینیم و منتظر بمانیم، وقتی میبینیم چگونه فرانسه، هند و یونان در حال مسلح کردن ارمنستان علیه ما هستند و این کار را آشکارا و به طور نمایشی انجام میدهند.» این هشدارها و نگرانیها همچنان جامعه استراتژیک آذربایجان را آزار میدهد.
اما در اینجا یک تناقض وجود دارد: در هر مقاله نظری یا تحلیلی، تحلیلگران آذربایجان از انتقاد از محصولات دفاعی هند خودداری نمیکنند. پس، چرا خشم و ترسپراکنی؟ چرا سیستمهای دفاعی به اصطلاح «ناکارآمد» کشوری را که ادعا میکند بسیار ثروتمندتر و از نظر نظامی برتر است، نگران میکند؟ در اینجا، ما حتی سؤال شرمآور در مورد اینکه چرا خود آذربایجان اواخر سال گذشته علاقهمند به خرید سلاح از هند بود را مطرح نمیکنیم.
چرا موشکهای آکاش هشدار ایجاد کردهاند
علاوه بر این، سوءظن درباره انگیزههای ایروان در قراردادهای دفاعی خود با هند حتی به سیستمهای دفاعی مانند آکاش-۱اس نسبت داده میشود. مقالهای در آذرنیوز دیروز در حالی که خبرها حاکی از آن بود که ارمنستان در حال آمادهسازی برای دریافت دومین محموله سیستمهای موشکی زمین به هوای آکاش-۱اس از هند است، گفت: "این واقعیت که ارمنستان به شدت در سیستمی سرمایهگذاری میکند که خود هند در حال آمادهسازی برای جایگزینی آن است، سؤالات استراتژیکی را هم درباره کارآیی آکاش-۱اس و هم انگیزههای پشت تدارکات ایروان مطرح میکند." طنز در اینجا این است که این مقاله از ژنرال بازنشسته یوجل کارائوز، یک وابسته نظامی سابق ترکیه که در باکو مستقر بوده است، نقل قول میکند که میگوید این تدارکات "سیگنال مشکلسازی را در طول مذاکرات حساس صلح ارسال میکند". کارائوز میگوید: "آن [سیستم آکاش-۱اس] توازن نظامی را نه در حس تهاجمی بلکه در حس دفاعی، از نظر دفاع از کشورش تقویت و تحکیم میکند. این وضعیت، البته، روند صلح انجام شده با آذربایجان را با این و فعالیتهای مشابه تسلیحاتی بیاثر میکند." اما سؤال این است که دقیقاً تحت چه شرایطی یک سیستم دفاعی( و نه تهاجمی، همانطور که خود کارائوز تأکید میکند) که توسط ارمنستان نصب شده است، «روند صلح را بیاثر میکند»؟
همچنین این واقعیت وجود دارد که آذربایجان مدتهاست خواستار حق عبور به جیب محصور در خشکی نخجوان خود است که توسط سرزمین ارمنستان از آن جدا شده است. آیا ممکن است که آذربایجان در حال آمادهسازی برای درگیری دیگری با همسایه خود باشد و از صادرات سلاح از هند ناامید است؟
نظر شما