مفهوم فرار مغزها
”فرار مغزها“ به فرآیند مهاجرت متخصصان بسیار ماهر از یک کشور به کشور دیگر اطلاق میشود. معمولاً این افراد شامل نیروی کار فکری مانند دانشمندان، مهندسان، پزشکان، برنامهنویسان، اساتید و نخبگان خلاق هستند. آنها به مکانهایی مهاجرت میکنند که فرصتهای بیشتری برای تحقق خود، تأمین مالی بهتر برای علم، کیفیت زندگی بالاتر و ثبات سیاسی بیشتر وجود دارد.
در زمینه جهانی، فرار مغزها پدیدهای شناختهشده است که تقریباً تمام کشورهای در حال توسعه را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، در مورد قزاقستان، این پدیده با مجموعهای از عوامل اجتماعی-اقتصادی و سیاسی همراه است که آن را بهویژه حساس و دردناک میسازد.
آمار: ارقام نگرانکننده
بر اساس دادههای کمیته آمار جمهوری قزاقستان، هر ساله تعداد شهروندان دارای تحصیلات عالی که کشور را ترک میکنند، افزایش مییابد. تنها در سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴، بیش از ۱۰۰ هزار نفر با تحصیلات عالی و متوسط تخصصی از کشور خارج شدند. بخش قابلتوجهی از آنها جوانان بین ۲۰ تا ۳۵ سال هستند.
طبق مطالعه بانک جهانی، قزاقستان در میان ۱۰ کشور برتر از نظر نرخ مهاجرت نخبگان در فضای پساشوروی قرار دارد. اکثر مهاجران به روسیه، آلمان، کانادا، ایالات متحده، کره جنوبی و کشورهای بالتیک میروند. بهویژه فارغالتحصیلان برنامههای خارجی مانند «بولاشاکِ» فعال هستند که بسیاری از آنها پس از تحصیل بازنمیگردند.
دلایل فرار مغزها
فرار مغزها در قزاقستان دلایل متعددی دارد، از اقتصادی تا فرهنگی. در ادامه به برخی از مهمترین آنها میپردازیم:
- بیثباتی اقتصادی و دستمزدهای پایین
بسیاری از متخصصان ماهر در قزاقستان درآمدی بهمراتب کمتر از همتایان خود در خارج دارند. یک دانشمند جوان یا متخصص IT میتواند با مهاجرت به کانادا یا آلمان چند برابر بیشتر درآمد کسب کند. در شرایط نرخ ناپایدار تنگه، تورم بالا و بازار کار محدود، چنین شرایطی بسیار جذاب به نظر میرسد.
- کمبود زیرساختهای علمی و نوآورانه
پایههای تحقیقاتی در قزاقستان همچنان ضعیف هستند. تأمین مالی علم یکی از پایینترینها در میان کشورهای CIS است، یعنی کمتر از ۰.۲٪ از تولید ناخالص داخلی (در مقایسه با آن، در کره جنوبی این مقدار بیش از ۴٪ است). نبود آزمایشگاههای مدرن، بودجههای کم برای کمکهزینهها و موانع اداری در سیستم تحقیق و توسعه، فعالیت علمی در کشور را تقریباً غیرممکن میسازد مگر با اشتیاق و فداکاری.
- فرصتهای محدود برای پیشرفت شغلی
بسیاری از متخصصان جوان با مشکلاتی در اشتغال و پیشرفت شغلی به دلیل خویشاوندسالاری، رقابتهای غیرشفاف و فساد مواجه هستند. حتی بااستعدادترین فارغالتحصیلان نمیتوانند در مسیر شغلی خود پیشرفت کنند اگر «ارتباطات» نداشته باشند.
- کیفیت و دسترسی به آموزش
با وجود تلاشها برای مدرنسازی سیستم آموزشی، اصلاحات فرآیند بولونیا در قزاقستان بهصورت جزئی اجرا شده است. بسیاری از دانشگاهها با کمبود اساتید، برنامههای درسی قدیمی و استقلال آکادمیک ضعیف مواجه هستند. این مسائل دانشآموزان و دانشجویان بااستعداد را به انتخاب دانشگاههای خارجی با رتبهبندی آکادمیک بالاتر سوق میدهد.
- بیثباتی سیاسی و اجتماعی
جنبشهای اعتراضی، محدودیت آزادی بیان، سانسور، فشار بر جامعه مدنی و نبود اصلاحات سیاسی ساختاری، احساس عدم اطمینان را ایجاد میکند. جوانان، بهویژه در شهرها، مهاجرت را بهعنوان راهی برای «شروع زندگی جدید» در محیطی آزادتر و عادلانهتر میبینند.
پیامدهای فرار مغزها
پیامدهای خروج سرمایه انسانی از قزاقستان هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت قابلتوجه است.
- از دست دادن سرمایه انسانی
دولت افرادی را از دست میدهد که خود آنها را پرورش داده و آموزش داده است. این به معنای از دست دادن سرمایهگذاری در آموزش و توسعه متخصصان است. افزون بر این، با خروج این افراد، سطح کلی صلاحیتها در کشور کاهش مییابد.
- کند شدن پیشرفت اقتصادی و فناوری
نبود نیروی کار بااستعداد توسعه علم، نوآوری و صنایع پیشرفته را کند میکند. قزاقستان با خطر باقی ماندن در حاشیه اقتصاد جهانی و تمرکز بر صادرات مواد خام مواجه است.
- افزایش بدبینی اجتماعی
مهاجرت گسترده جوانان بااستعداد تأثیر تضعیفکنندهای بر کسانی دارد که میمانند. این امر احساس ناامیدی، بیعدالتی و ناامیدی از آینده کشور را تقویت میکند.
- وخامت وضعیت جمعیتی
اغلب افراد جوان در سن باروری مهاجرت میکنند. این مسئله مشکلات پیر شدن جمعیت را تشدید کرده و رشد طبیعی را کاهش میدهد. علاوه بر این، مهاجرت نخبگان اغلب با مهاجرت خانوادگی همراه است -نه تنها متخصصان، بلکه خانوادههای آنها نیز مهاجرت میکنند.
راهحلهای ممکن
حل مشکل فرار مغزها بهصورت فوری امکانپذیر نیست. این یک چالش سیستمی است که نیاز به استراتژی بلندمدت دارد. با این حال، میتوان چند جهت کلیدی را برای پیشرفت شناسایی کرد:
- ارتقای کیفیت آموزش
سیستم آموزشی چه در سطح مدرسه و چه در سطح دانشگاه باید مدرنسازی شود. دانشگاهها باید استقلال آکادمیک واقعی کسب کنند و اساتید باید دستمزد مناسبی دریافت کنند. برنامههای درسی باید بازنگری شوند، همکاریهای بینالمللی تقویت شود و مراکز تحقیقاتی در دانشگاهها توسعه یابند.
- سرمایهگذاری در علم و فناوری
افزایش تأمین مالی علم باید در اولویت قرار گیرد. قزاقستان به برنامه ملی حمایت از دانشمندان جوان و استارتاپها نیاز دارد. همچنین، تحریک سرمایهگذاری خصوصی در نوآوری با ایجاد شرایط جذاب برای سرمایهگذاری خطرپذیر اهمیت دارد.
- مبارزه با فساد و خویشاوندسالاری
شفافیت در سیاستهای منابع انسانی و سیستم مبتنی بر شایستگی کلید بازگرداندن اعتماد است. رقابتهای دولتی برای کمکهزینهها، موقعیتها و جوایز باید بر اساس معیارهای واضح و عینی برگزار شوند، نه بر اساس تماسهای تلفنی.
- توسعه اقتصاد خلاق و بخش IT
ایجاد فرصتهای شغلی جدید در حوزه فناوریهای دیجیتال، طراحی، رسانه و استارتاپها میتواند جوانان را در کشور نگه دارد. دولت باید زیرساختهای پارکهای فناوری، شتابدهندهها و مراکز رشد را توسعه داده و از شغل آزاد و صادرات خدمات دیجیتال حمایت کند.
نکته:
فرار مغزها از قزاقستان تنها آمار نیست، بلکه زنگ خطری است که از وجود مشکلات عمیق درونی حکایت دارد. در تلاش برای نگهداشتن یا بازگرداندن متخصصان مهاجرتکرده، قزاقستان نباید صرفاً با پیامدها بجنگد، بلکه باید به ریشههای اصلی این پدیده بپردازد.
آینده کشور مستقیماً به این بستگی دارد که تا چه اندازه میتواند محیطی مساعد برای رشد، خلاقیت و خودباوری شهروندان خود فراهم کند. قزاقستان نباید تنها در پی مهار فرار مغزها باشد، بلکه باید به مرکزی برای جذب استعدادها از سراسر جهان تبدیل شود. تنها در این صورت است که واژه ”فرار“ جای خود را به ”ورود“ خواهد داد و دگرگونی واقعی در سرمایه انسانی آغاز خواهد شد.
آستانه قزاقستان
منبع:
https://www.caravan.kz/news/utechka-mozgov-iz-kazakhstana-chto-zastavlyaet-molodezh-uezzhat-1007086/
نظر شما