نقش زنان الجزائر در ترسیم راه سوم

انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی در پایان دهه هفتاد میلادی یکی از اثرگذارترین رویدادهای منطقه و جهان بود که نه تنها سرنوشت ایران را عوض کرد، بلکه در مسیر حوادث منطقه و جهان اثرگذار بود. کشور ایران نیز مانند الجزائر دهها سال بود که مورد طمع استعمارگران قرار گرفته بود و منابع و ثروت های آن غارت می شد، در معرض کودتا و تجاوز و حمله و غارت بود و حاکمانش را اجانب غربی تعیین می کردند.

انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی در پایان دهه هفتاد میلادی یکی از اثرگذارترین رویدادهای منطقه و جهان بود که نه تنها سرنوشت ایران را عوض کرد، بلکه در مسیر حوادث منطقه و جهان اثرگذار بود. 

کشور ایران نیز مانند الجزائر دهها سال بود که مورد طمع استعمارگران قرار گرفته بود و منابع و ثروت های آن غارت می شد، در معرض کودتا و تجاوز و حمله و غارت بود و حاکمانش را اجانب غربی تعیین می کردند.  

وقتی مردم اراده کردند که قیام کنند و تصمیم به مبارزه و مقاومت گرفتند رهبری این نهضت عظیم را یک عالم دینی برجسته برعهده گرفت و مسیر قیام را بر اساس تعالیم قرآنی و سیره پیامبر و دستورات دینی قرار داد. 

این نهضت که از انقلاب مردم الجزائر الهام گرفته بود از جهات گوناگون به قیام و انقلاب مردم الجزائر شباهت دارد که این شباهت ها مستقلا قابل مطالعه و پژوهش هستند. 

نقش محوری قرآن کریم و باور اسلامی در آغاز نهضت و اثر زاویه ها و مساجد به عنوان پایگاه های بسیج مردم و سازماندهی نیروی انسانی و مشارکت مردمی از طیف ها و گروه های گوناگون شهری و روستایی و زن و مرد و پیر و جوان از این اشتراکات است.  

همان طور که در انقلاب الجزائر از همان ابتدا زنان و دختران پابه پای مردان و پسرها در میدان حضور داشتند و قهرمانان بزرگ و چهره های درخشانی چون لاله فاطمه نسومر را الگوی خود می دانستند، در ایران نیز زنان و دختران به مشارکت در این قیام دعوت شدند. 

بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران آیت الله سید روح الله خمینی از آغاز نهضت خود که مردم را به قیام و ایستادگی در مقابل استکبار جهانی و ظلم طاغوت ها دعوت کرد همواره بر نقش زنان و حضور ایشان در صحنه مبارزه و جامعه تأکید داشت. 

اما نکته مهم این بود که به اقتضای فضای غالب محیط دینی در آن زمان دو گونه زن در جامعه شناخته می شد و از سوی رسانه های عمومی معرفی می گردید. 

نخست زنی دیندار و مؤمن و مذهبی که لاجرم اسیر خانه بود و نقش اجتماعی نداشت و دیگر زنی که در جامعه حضور پیدا می کرد و ناچار دین و مذهب و عقیده و باور اسلامی را کنار می گذاشت و عروسک خیمه شب بازی استعمار غربی می شد و جز این گزینه ای نمی شد پیدا کرد. 

آن نمونه نخست جریان ساز نبود و حضور اجتماعی نداشت و نقشی برای خود در تحولات و رویدادها نمی دید و این نمونه دوم ریشه و هویت دینی و ملی خود را فراموش می کرد و تنها مسأله اش بزک کردن خود برای نمایش و بازیگری و صحنه گردانی بود.

در چنین موقعیتی امام خمینی به میدان آمده بود و از زنان متدین و مؤمن می خواست که به صحنه بیایند و پا به پای مردان در تظاهرات و مبارزه حاضر شوند و با دشمن بجنگند. 

او هر چند نقش اساسی زن را در تربیت و حفظ سنگر اصلی خانه انکار نمی کرد و می گفت "از دامن زن ، مرد به معراج می رود" و مادران و شیرزنان هستند که قهرمانان میدان جنگ را پرورش می دهند، اما در عین حال آنان را به حضور اجتماعی جدی و پررنگ تشویق می کرد. 

در واقع امام خمینی مدعی بود که راه سومی برای زنان وجود دارد و حضور اجتماعی زن به معنی ترک دین و باورهای اعتقادی نیست و برای دینداری هم ضرورت ندارد که زن در خانه اسیر و محبوس شود و سهم و نقش و جایگاه او را درجامعه نادیده بگیریم و او راحذف کنیم. 

او معتقد بود که زن می تواند در جانعه حضور فعال داشته باشد، به مدرسه و دانشگاه برود، کتاب بنویسد و سخنرانی کند، پابه پا و همدوش مردان در صحنه جامعه باشد ولی در همان حال پاسبان عفت و حیا و نجابت و ایمان و سلامت خود نیز باشد. 

ارائه این راه سوم -که نه دیندار ولی محبوس در خانه و نه زن حاضر در جامعه اما بی دین- در آن زمان الگو و نمونه ای می خواست که برای زنان ایران انگیزه ایجاد کند و آنان را به میدان بیاورد و از نظر عاطفی و احساسی و حماسی اثرگذار و جریان ساز باشد. 

نقش زنان الجزائر در ترسیم راه سوم

در چنین موقعیتی بود که کتاب جمیله بوباشا قهرمان مبارز الجزائری به زبان فارسی ترجمه شد و در تیراژ های انبوه -که تا یک میلیون نسخه برآورد شده است- چاپ و توزیع گردید. 

در چنین برهه حساسی دکتر علی شریعتی -مشهور به معلم انقلاب-  که از دوستان فرانتز فانون بود و در پاریس با جوانان عضو ارتش آزادیبخش ملی رفاقت و رابطه و همکاری نزدیک داشت در سخنرانی های پرشور خود از زنان الجزایری سخن گفت. 

در چنین مقطع دقیقی بود که زنان مسلمان ایرانی با مظلومیت و جهاد و مقاومت و پایداری زنان الجزایری آشنا شدند و بهترین الگو و آشکارترین نمونه حضور زن انقلابی در میدان را مشاهده کردند. 

درست است که در تاریخ اسلام از حضور زنان قهرمان نمونه های فراوانی هست و الگوهای بسیاری در روایات و احادیث از همراهی آنان با مردان در عرصه های جهاد و پشت جبهه های جنگ نقل شده، اما الگوی زنده نزدیک و در دسترس که قابل مشاهده و ملموس باشد اثرگذاری بیشتری دارد. 

عالمان دینی و امامان و پیشوایان مذهبی در طول قرن ها از این الگوها و نمونه ها سخن گفته و نوشته بودند و ذهن و جان و باور و عقیده زنان ایرانی از آن نمونه ها متأثر بود، اما واقعیت بیرونی زندگی اجتماعی دو راه را بیشتر نشان نمی داد. 

تطبیق عملی و ایجاد حرکت و موج آفرینی حماسی برای حضور میلیونی زنان انقلابی ایران در کنار مردان که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد بی تردید از مجاهدت های زنان قهرمان الجزایری متاثر بود. 

زنان ایرانی حضور پرشور چهره هایی همچون زهره ظریف و جمیله بوپاشا و جمیله بوحیرد و جمیله بوعزة و حسیبة بن بوعلی در انقلاب الجزائر را به چشم دیدند و از حماسه آفرینی ایشان الهام گرفتند. 

کسانی چون مرحوم بانوی مجاهده مرضیه حدیدچی دباغ که در عین ایفای نقش مادری و خانه داری در دوران مبارزه مشغول جهاد بود و به زندان افتاد و شکنجه های وحشتناک را تحمل کرد نمونه روشن این تلاقی میان زنان انقلابی ایران و الجزائر هستند. 

در سالهای بعد از انقلاب البته صحنه کاملا تغییر کرد و تحول بزرگی که به دست بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران رخ داد چنان نقشی از زنان و مادران و دختران ایرانی ترسیم کرد که خود الگوی مقاومت زنان در لبنان و عراق و بحرین و یمن شدند و پرچم پرافتخار زن انقلابی مسلمان را به نام ایران اسلامی برافراشتند. 

کد خبر 24592

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =