بازتاب قیام امام حسین در آیینه اشعار اقبال

اگر امروز امت مسلمه را در پرتو اشعار اقبال بررسی کنیم، درخواهیم یافت که همان سلطنتی که حسینؓ علیه آن قیام کرد، هنوز در بسیاری از کشورهای اسلامی پابرجاست. همان پادشاهی که خاندان پیامبر در برابرش جان دادند، امروز هم وجود دارد. متأسفانه باید گفت که در بیشتر کشورهای اسلامی، حکومت‌های موروثی برقرارند. میان مردم و حاکمان شکاف عظیمی وجود دارد. حتی در برخی از کشورهایی که نام دموکراسی را یدک می‌کشند، ظلم و نقض حقوق بشر جاری است.

اقبال گفته بود:

ریگِ عراق منتظر، کِشتِ حجاز تشنه‌کام
خونِ حسین بازده کوفه و شامِ خویش را

ترجمه: "شن‌های عراق در انتظارند، و مزارع حجاز (مکه و مدینه) تشنه‌اند؛ کوفه و شام را دوباره به خون حسین نیاز است؛ به فریادی از حق".

شگفت‌زده‌ام که چگونه اقبال یک قرن پیش، شرایط امروز را چنین دقیق ترسیم کرده بود؛ چگونه نقشه زمانه را کشیده و آنچه رخ می‌دهد را نمایان ساخته بود. بی‌تردید، اقبال شاعری است که در کلماتش بازتاب گذشته، حال و آینده یافت می‌شود. موضوع اصلی سخن اقبال امت مسلمه است. او نه تنها عاشق واقعی پیامبر ﷺ و ستایشگر اهل بیتؓ است، بلکه متفکری است که عظمت ازدست‌رفته مسلمانان را به آنان یادآوری می‌کند. سپس، اوضاع ناگوار حال حاضر را پیش رویشان قرار می‌دهد، دلایل این زوال را بیان می‌کند و برای آینده برنامه‌ریزی ارائه می‌دهد.

او بردگان را به آزادی فرا می‌خواند و بارها خطاب به امت مسلمه هشدار می‌دهد که تا زمانی که مسلمانان به آزادی کامل نرسند، هیچ چیزی ممکن نخواهد بود. در جایی دیگر گفته بود:

تو اپنی خودی کو کھو چکا ہے
کھوئی ہوئی شے کی جستجو کر

"تو خودی‌ات را گم کرده‌ای، آنچه را گم کرده‌ای، دوباره جستجو کن".

اقبال مردی است که با دنیای دل سخن می‌گوید، از این رو می‌فرماید:
صدقِ خلیل بھی ہے عشق، صبرِ حسین بھی ہے عشق
معرکہ وجود میں بدر و حنین بھی ہے عشق
"عشق، صداقت ابراهیم است، عشق، شکیبایی حسین است، و در نبرد هستی، عشق همان بدر و حنین است".

اختلافات میان مسلمانان همیشه مایه رنج اقبال بود. درباره اهل فرقه‌گرایی گفت:
حرمِ پاک بھی، الله بھی، قرآن بھی ایک
کچھ بڑی بات تھی، ہوتے جو مسلمان بھی ایک

"حرم پاک یکی است، خدا یکی است، قرآن یکی است اگر مسلمانان نیز یکی بودند، چه دستاورد بزرگی می‌بود".

اقبال هرگز با بردگی در کشورهای اسلامی کنار نیامد. او همیشه بردگی را نکوهش کرد و آتش اشتیاق آزادی را در دل‌ها برافروخت. از همین رو گفت:
یورپ کی غلامی پہ رضا مند ہوا تو
مجھ کو تو گلہ تجھ سے ہے، یورپ سے نہیں ہے!
"اگر به بندگی اروپا راضی شدی، شکایت من از توست، نه از اروپا"!

اقبال هیچ‌گاه سیاست‌های ریاکارانه حاکمان مسلمان را نپذیرفت و همواره مخالف نفاق بود. درباره تمایز حق و باطل گفت:
حقیقتِ ابدی ہے مقامِ شبیری
بدلتے رہتے ہیں اندازِ کوفی و شامی
"مقام شبیری (حسین) یک حقیقت جاودانه است؛ اما شکل‌های کوفی و شامی همواره تغییر می‌کنند".

اگر امروز امت مسلمه را در پرتو اشعار اقبال بررسی کنیم، درخواهیم یافت که همان سلطنتی که حسینؓ علیه آن قیام کرد، هنوز در بسیاری از کشورهای اسلامی پابرجاست. همان پادشاهی که خاندان پیامبر در برابرش جان دادند، امروز هم وجود دارد. متأسفانه باید گفت که در بیشتر کشورهای اسلامی، حکومت‌های موروثی برقرارند. میان مردم و حاکمان شکاف عظیمی وجود دارد. حتی در برخی از کشورهایی که نام دموکراسی را یدک می‌کشند، ظلم و نقض حقوق بشر جاری است.

در دنیای اسلام، حاکمان همچنان ترس را در دل مردم کاشته‌اند. ترسی که بی‌اجازه، از در عبور می‌کند، از دیوار بالا می‌رود، شکنجه می‌کند، سرکوب می‌کند. در واقعه کربلا، سه گروه حاضر بودند: دو گروه در بند ترس، و گروهی آزاد از ترس که به شهادت رسیدند. همانان که خیمه‌هایشان سوزانده شد، اما عزت جاودانه یافتند.

گروه اول، یزید و سپاهش بودند که از قیام مردم در هراس بودند، از دست‌دادن قدرت می‌ترسیدند. گروه دوم، مردم کوفه بودند که از ظلم و مرگ می‌ترسیدند. آن‌ها در خانه‌ها پنهان شدند و در خاموشی غرق شدند. این سکوت، نفرین ابدی‌شان شد.

امروز هم، در جهان اسلام، همان سه گروه وجود دارند:

  • آنان‌که بی‌باکانه برای حق ایستاده‌اند،
  • حاکمانی که در ترس از ازدست‌دادن قدرت ظلم می‌کنند،
  • و مردمی که مانند کوفیان، در سکوت فرو رفته‌اند.

اما خاموشان دیر یا زود پشیمان خواهند شد، حاکمان نیز قدرت را از دست خواهند داد. پیروزی نهایی از آنِ کسانی خواهد بود که رهرو راه حسینؓ هستند.

اقبال امروز نیز به امت مسلمه چنین ندا می‌دهد:

دلِ مرده دل نہیں ہے، اُسے زندہ کر دوباره
کہ یہی ہے اُمتوں کے مرضِ کہن کا چارہ
"دل مرده، دل نیست؛ آن را دوباره زنده کن، که تنها این است درمان درد دیرینه امت‌ها".

نویسنده: مظهر برلاس

https://jang.com.pk/news/1488203

کد خبر 24825

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =