بخش اول: حوزه نفوذ
طریقت تیجانیه امروزه به عنوان بزرگترین طریقت صوفیه از نظر تعداد پیروان، تعداد زاویهها و شهرت مشایخ آن در سراسر غرب آفریقا شناخته میشود. این طریقت سرتاسر موریتانی، سنگال، مالی، گینه، ساحل عاج، بورکینافاسو، نیجر، نیجریه، توگو، غنا و بنین را تا کمربند شرقی صحرای بزرگ در چاد، کامرون و سودان در بر گرفته است.
خاستگاه این طریقت شمال غربی آفریقا، از الجزایر، مراکش، تونس و لیبی بوده است. بنابراین، طریقت تیجانیه امروزه اولین و پرنفوذترین طریقت صوفیه در شمال و غرب آفریقا به حساب میآید.
هرچند طریقت قادریه از نظر تاریخ قدیمیتر است و پیش از تیجانیه گسترش یافته است، اما حوزه نفوذ طریقت تیجانیه به مراتب بیشتر است. امروزه تقریباً هیچ شهری در غرب آفریقا وجود ندارد که نشانهای مانند مسجد، زاویه یا خلوۀ قرآنآموزی از طریقت تیجانیه نداشته باشد. پیروان تیجانیه نسبت به طریقت خود تعصب زیادی دارند و در اوراد خود بسیار پرتلاش هستند.
بخش دوم: زندگینامه موسس طریقت تیجانیه
شیخ سیدی احمد تیجانی، موسس طریقت تیجانیه فرزند سیدی محمد بن مختار است و نسل او از طریق محمد نفس زکیه بن عبدالله بن حسن مثنی بن حسن سبط بن علی بن ابی طالب علیه السلام به اهل بین میرسد. مادر وی نیز جزء سادات بوده است.
نام تیجانی که برای او و سپس طریقتش گمارده شده از کلمه تیجانا یا تیجان گرفته شده است که نام قبیلهای بربری از ساکنان شمال آفریقا در کشور الجزایر است. مادر شیخ احمد تیجانی نیز به این قبیله تعلق داشته است.
بزرگترین شاگرد و مرید شیخ احمد تیجانی، شیخ علی حرازم بن براده بوده که کتاب «جواهر المعانی» را تألیف کرده و این کتاب مهمترین منبع درباره تاریخ زندگی و طریقت صوفیانه شیخ تیجانی به شمار میآید. در مورد انتساب شیخ احمد التیجانی به اهلبیت(علیهمالسلام) در این کتاب آمده است: شیخ احمد تیجانی گفت که پیامبر اسلام (ص) در خواب بر او ظاهر شده و سه بار به او فرموده است: «تو فرزند من هستی». همچنین شیخ تیجانی لقب «حَسَنی» را به نام خود افزوده و خود را از فرزندان امام حسن (علیهالسلام) معرفی کرده است.
شیخ احمد تیجانی در سال 1150ق.( ۱۷۳۷م.) در منطقه عین ماضی در جنوب الجزایر به دنیا آمد و در سال ۱۲۳۰ق.(۱۸۱۵م.) در شهر فاس درگذشت و در زاویه خود در محلهای به نام البُلیدة در فاس به خاک سپرده شد.
شیخ تیجانی از سنین جوانی تحت تأثیر تصوف قرار گرفت و در سن ۲۱ سالگی برای یافتن مشایخ صوفی به شهر فاس مراکش سفر کرد. او پیش از این سفر، در زادگاه خود (عین ماضی) علوم اسلامی از جمله حفظ قرآن، فقه مالکی و رسالههای مرتبط با تصوف را بویژه نزد پدرش فراگرفته بود.
شیخ احمد الیجانی در سال ۱۱۷۱ق. برای نخستین بار به فاس سفر کرد تا نزد مشایخ بزرگ صوفیه علم و معرفت کسب کند. سیدی العربی بن السائح، جانشین او در مورد این سفر مینویسد: شیخ در محافل علمی فاس حضور یافت و حدیث شنید و مدتی را در جبل العِلم به زهد و ذکر سپری کرد. در این سفر، او چندین طریقت صوفیانه از جمله قادریه، ناصریه و سجلماسیة را از مشایخ از طریقتها فرا گرفت.
وی در سفرش به مراکش و برای آموحتن طریقتها به تمام جغرافیای مراکش از فاس تا تازة، ریف، وزان و جبل العِلم سفر کرد. پس از این سفرها، به صحرای الجزایر بازگشت و به بلد البیض رفت و در زاویه شیخ سیدی عبدالقادر بن محمد پنج سال به عبادت، تدریس و تزکیه پرداخت. سپس در شهر تلمسان اندکی را به تدریس پرداخت. در سال ۱۱۸۶ق. تصمیم گرفت که برای زیارت خانه خدا و ادای حج و زیارت مرقد پیامبر اکرم (ص) سفر کند.
شیخ التیجانی در مسیر خود به سوی مکه به تونس رفت و در آنجا با شیخ محمد بن عبدالرحمن الأزهری دیدار کرد و از او طریقت خلوتیه را آموخت. پس از آن، به شهر سوسه رفت و یک سال در آنجا اقامت کرد، به تدریس علوم تصوف و بهویژه «حِکَم عطائیه» پرداخت. در این مدت، به دنبال ملاقات با شیخ زمان خود، سیدی عبدالصمد الرحوی بود و میان آنها مکاتباتی انجام شد. یک سال بعد، با کشتی به مصر رفت و در آنجا با شیخ بزرگ صوفیه زمان خود، شیخ محمود الکردی دیدار کرد.
او در سال ۱۱۸۷ هجری قمری وارد مکه مکرمه شد و در آنجا با شیخ احمد بن عبدالله الهندی، از بزرگان صوفیه زمان خودش مکاتباتی داشت. پس از انجام مناسک حج، برای زیارت مرقد پیامبر اکرم (ص) به مدینه منوره رفت و در آنجا با قطب عبد الکریم السمان(متوفی ۱۱۸۹ هـ) ملاقات کرد. پس از پایان حج، به مصر بازگشت و نزد شیخ محمود الکردی مدتی اقامت گزید و در آنجا آوازهاش بلند شد و مردم به سویش آمدند.
در سال ۱۱۸۸ هجری قمری به تلمسان بازگشت و هشت سال در آنجا ماند. در این دوران با جانشینش محمد بن محمد بن المشری السباعی، مؤلف «الجامع لما افترق من العلوم» آشنا شد. در سال ۱۱۹۱ به فاس رفت و در شهر وجده با جانشین دیگرش سیدی علی حرازم براده الفاسی مؤلف «جواهر المعانی» آشنا شد. در سال ۱۱۹۶ق. به صحرای الجزایر رفت و تا ۱۲۱۳ هجری قمری در شلالة و قصر أبی سمغون اقامت داشت.
در سال ۱۲۱۳ق. شیخ برای همیشه به فاس نقل مکان کرد و تا پایان عمر در آنجا ماند. با ورودش به فاس، شخصیت علمی و عرفانی او درخشش یافت و مورد توجه سلطان وقت مراکش قرار گرفت. سلطان او را تکریم کرد و منزلی شایسته در اختیارش گذاشت و در همان مکان فوت کرد.
بخش سوم: پیدایش و توسعه طریقت تیجانیه
شیخ تیجانی در جریان سفرهایش به مغرب و مشرق عربی با برخی از علمای تصوف ملاقات کرد و تأثیر بسیاری را از آنان در نظریات صوفیانه از جمله کرامات و اذکار پذیرفت. او در ابتدا به چندین طریقت از جمله قادریه، ناصریه و خلوتیه پیوست، اما در ادامه به استقلال در طریقت خاص خود دست یافت.
طریقت تیجانیه در شمال آفریقا به لطف تلاشهای یکی از مشایخ به نام "محمد بن فویدر العبدلاوی" (درگذشته ۱۸۲۱ میلادی) از طریق منطقه "جارد" در الجزایر به سمت مناطق تونس گسترش یافت. همچنین این طریقت از مغرب با تلاشهای شیخی به نام "محمد الحافظ" که از مریدان شیخ احمد تیجانی در شهر فاس مغرب بود به موریتانی رسید.
طریقت تیجانیه در غرب آفریقا نقش مهمی در زمینههای معنوی و سیاسی ایفا کرد و جایگاهی ویژه در میان مردم و حکام این منطقه به دست آورد. دولتهای کوچکی که بر پایه دین تأسیس شده بودند، تحت تاثیر این طریقت قرار گرفتند و مقاومتهای زیادی در تقابل با استعمار اروپایی انجام دادند.
از جمله دولتهای اسلامی که بر اساس مذهب مالکی و طریقه تیجانیه شکل گرفتند. شیخ عمر فوتی، معروف به عمر تال فوتی از پیروان طریقت تیجانیه بود که توانست حکومتی را در این راستا تاسیس کند دولت اسلامی او از سال ۱۷۹۴ تا ۱۸۶۴ میلادی پابرجا بود و نقش مهمی در تاریخ منطقه ایفا کرد. اما به دلیل تعصبات مذهبی پیروان تیجانیه و عدم پذیرش دیدگاههای مخالف، دولت عمر فوتی پس از مرگ او در سال ۱۸۶۴ میلادی به سرعت فروپاشید.
پس از فروپاشی حکومت فوتی، شیخی به نام "محمد المختار بن احمد بیلی سال" (۱۸۶۰-۱۹۳۰ میلادی) فعالیتهای خویش را از شهر نیورو آغاز و نقش کلیدی در معرفی طریقه تیجانیه در مناطق به مناطق ساحل صحرای بزرگ مانند گابن، غنا، توگو، ساحل عاج و سیرالئون ایفا کرد. گابن به دلیل اینکه تبعیدگاه شیوخ تصوف و رهبران مقاومت آفریقایی بود، به یکی از پایگاههای مهم تیجانیه تبدیل شد. علاوه بر این، کشورهای ساحلی صحرای بزرگ به دلیل شرایط آبوهوایی مطلوب، مقصد بسیاری از مهاجران مناطق گرم و صحرایی بودند که همین امر به گسترش طریقه کمک کرد.
طریقت تیجانیه به سبب یکی از پیروان شیخ عمر فوتی به نام شیخ احمد باه معروف به "شیخ صمب لیلی" به شهر کانو، بزرگترین شهر تجاری و فرهنگی شمال نیجریه رسید شیخ احمد باه ابتدا ۹ سال را در منطقه "دامغرام" نیجر گذراند و سپس به درخواست شاه عباس، پادشاه کانو به این شهر رفت و در نزدیکی قصر شاه در محلهای به نام "قوقی" سکونت گزید. او شاه و درباریانش را به طریقه تیجانیه دعوت کرد و چندین زاویه در شهر کانو تأسیس نمود. پس از مرگ شیخ احمد باه، فرزندانش نقش مهمی در ادامه این طریقت ایفا کردند.
سنگال و مالی نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و ریشههای عمیق اسلامی خود، به شدت تحت تأثیر طریقت تیجانیه قرار گرفتند. در مالی، شهر نیورو همچنان مرکز اصلی این طریقه است. همچنین، شهرهای تاریخی مانند "حمد الله" و "بندیغرا" که دولتهای اسلامی تیجانیه در آنها شکل گرفتند، نقش مهمی دارند.
در سنگال، شیخ ابراهیم نیاس یکی از مهمترین رهبران طریقت تیجانیه در دوران معاصر محسوب میشود. شهرت او در سراسر غرب و مرکز آفریقا و حتی در سراسر جهان اسلام گسترش یافت. او میراث بزرگی از کتب، مراکز علمی، زوایا و پیروان فراوانی را به جا گذاشت به طوری که طریقت تیجانیه به دست او تا اروپا، آمریکا و دیگر نقاط جهان ریشه دواند.
همچنین این طریقت از طریق دو شیخ برجسته در بورکینافاسو گسترش یافت. شیخ ابوبکر میغا، شیخ شهر "رحمة الله" در استان یاتنگا(شمال بورکینافاسو) بود. وی که این طریقت را از مشایخ خود در شهر "ینزو" که پایگاه طریقه حمویة محسوب میشد، دریافت کرده بود، به ترویج تیجانیه در بورکینافاسو پرداخت و بیشتر مردم این منطقه به دست او مسلمان شدند.
شیخ عبدالله دوکوری، دیگر شیخ فعال در بورکینافاسو بود که به دلیل فعالیتهای دینی تبعید و زندانی شد. فعالیت او از شهر جیبو آغاز و به میان قومهای فولانی و موسی گسترش یافت. تأثیر او فراتر از مرزهای بورکینافاسو نیز رفت.
در نیجر، دو شیخ مهم در ترویج طریقه نقش داشتند. شیخ کییو تا ابوبکر هاشم احمد که از شاگردان شیخ ابراهیم نیاس محسوب میشد، در منطقه "دوسو" در غرب نیجر شهرت بسیاری داشت. همچنین شیخ علی گاتی که از شاگردان شیخ عبدالله دوکوری، شیخ منطقه "کاراجی" در شهر نیامی، پایتخت نیجر بود و در نشر طریقه تیجانیه در این منطقه نقش بزرگی ایفا کرد.
بدین ترتیب، طریقت تیجانیه که از اوایل قرن 19 آغاز شده بود توانست از شمال آفریقا به غرب و مرکز آفریقا گسترش یابد و تأثیر عمیقی در فرهنگ، مذهب و سیاست این مناطق بر جای گذارد.
بخش چهارم: مبانی و اعمال عمومی طریقت تیجانیه
کتاب جواهر المعانی که نوشته بزرگترین شاگرد شیخ احمد تیجانی است، یکی از مهمترین منابع آموزشی طریقت تیجانیه محسوب میشود. این کتاب شامل فصول متعددی است که پایههای فکری و اعتقادی این طریقت را بیان میکند. برخی از فصول مهم آن عبارتاند از:
فصل "لزوم دفاع از اولیای الهی" که بر یاریرسانی به اولیای خدا و دفاع از آنان در برابر مخالفان تاکید دارد.
فصل "اهمیت انتساب به اولیای خدا" که مدعی است، پیروی و محبت به اولیای الهی موجب نزدیکی به خداوند میشود.
فصل "اعتقاد به علوم و معارف اولیا" که بر باور داشتن به دانستههای خاص اولیای الهی و تسلیم بودن در برابر آنان تاکید میکند.
فصل "موانع شناخت اولیا" که مدعی است برخی حجابها مانع شناخت اولیا میشود و باید آنها را کنار زد.
فصل "مفهوم حقیقی زهد" که به بیان زهد واقعی نه در ترک دنیا، بلکه در عدم وابستگی قلبی به آن میپردازد.
فصل "حرمت انکار بر اولیا" که بیان میکند، رد کردن یا انکار اولیای الهی موجب نابودی در دنیا و آخرت میشود.
فصل "عدم انکار در مسائل اختلافی" که تاکید میکند، در مواردی که علما اختلاف دارند نباید انکار صورت گیرد.
فصل "آزادی در انتخاب مذاهب فقهی" که بیان میکند، هیچکس مجبور به پیروی از یک مذهب فقهی خاص نیست.
فصل "لزوم احاطه علمی برای انکار مسائل دینی" که بیان میکند تنها کسانی که علم کامل دارند، میتوانند در مسائل دینی انکار یا مناظره کنند.
فصل "عدم تقید اولیا به مذاهب خاص" که مدعی میشود، اولیای خدا به دلیل مقام بالای خود محدود به یک مذهب خاص نیستند.
از دیگر تعالیم طریقت تیجانیه، تأکید بر ذکر و پرهیز از اشتغال به کشف و کرامات است. همچنین این طریقت محبت شیخ طریقت را در مرتبهای بالاتر از والدین قرار داده است که مورد بحث و اختلاف نظر قرار گرفته است. برخی فصول کتاب نیز بر باور به امکان مشاهده پیامبر(ص) در بیداری تأکید دارند.
در این طریقت ذکرهای عمومی وجود دارد که شامل موارد زیر است:
اذکار صبحگاهی و شامگاهی، شامل استغفار (100 بار)، صلوات (100 بار)، و ذکر «لا إله إلا الله» (100 بار)
وظایف روزانه، شامل استغفار (30 بار)، صلوات الفاتح (50 بار)، و ذکر «لا إله إلا الله» (100 بار)
ذکر مخصوص جمعه که تکرار ذکر «لا إله إلا الله» از عصر تا غروب آفتاب است
شیوخ صوفیه تیجانیه مدعی است که این اذکار برگرفته از آیات قرآن و احادیث، از جمله آیه «اذکرونی أذکرکم» و حدیث «افضل الذکر لا إله إلا الله» هستند که تأکید بر ذکر و توحید دارد.
همچنین در طریقت تیجانیه، مراسم ذکر و حلقههای یاد خدا وجود دارد. در حلقات ذکر تیجانیه، ابتدا آیاتی از قرآن، استغفار و صلوات خوانده میشود و سپس ذکر «لا إله إلا الله» تا غروب خورشید ادامه پیدا میکند. این مراسم با دعا و توسل به پیامبر(ص)، اولیا و شیخ احمد تیجانی خاتمه مییابد.
بخش پنجم: شروط طریقت تیجانیه و رابطه مرید و شیخ
طریقت تیجانیه برای گرفتن ذکر و استمرار در مسیر این طریقت، 40 شرط کلی را ذکر میکند که از ایت میان، 24 شرط عمومی، 5 شرط خصوصی و 11 شرط نیز تکاملی است.
در این طریقت باید از کسانی ذکر و ورد گرفت که دارای اجازهنامه بوده و از طریق شیخ خویش به صورت سلسلهای به شیخ احمد تیجانی برسند. کسی که پای در طریقت تیجانی میگذارد، نباید به طریقتها یا شیوخ صوفی دیگر پایبند باشد و علاوه بر ممنوعیت انتقاد از طریقت و شیخ آن، باید محبت او را بدون سردی تا مرگ در دل داشته باشد.
در این طریقت بر عمل به واجبات و ترک محرمات تاکید شده و دستوراتی بر حُسن معاشرت با مردم و نفی گوشه نشینی مطلق دارد. احترام و تبعیت از پدر و مادر یکی از شروط اصلی این طریقت است. همچنین در این طریقت بر احترام، معاشرت بیشتر و حرمت هتک کسانی که در ذیل این طریقت هستند تاکید ویژه شده است.
در میان شروط طریقت تیجانیه، نفی زیارت قبور به قصد تبرک و استمداد، وجوب قرائت کتاب جوهرة الکمال تنها با طهارت آبی و وجوب(تاکید ویژه) اقامه نمازهای واجب به صورت جماعت از شروط قابل توجه است.
اصل مسئولیت تربیتی در طریقت تیجانی بر عهده مقدم، شیخ یا همان قطب تیجانی است که نسبت به پیروان در طول مسیر تصوف در جریان بوده و وظیفه ارشاد و نصیحت در طول طریق را بر عهده دارد.
در طریقت تیجانیه ادعا میشود که "شیخ" خود را در یکی از حساسترین موقعیتها قرار داده، چراکه پذیرش مقام شیخوخیت بدون شک نوعی "ولایت صغری" است. بنابراین، شیخ مصداق آیات و احادیثی که درباره حوزه "ولایت" وارد شده، قرار میگیرد.
جایگاه شیخ در نظام تربیتی تیجانیه به معنای واسطه فیض تفسیر میشود. در طریقت تیجانی، مرید در حکم نایب شیخ و واسطهی او با دیگران است. همچنین رابطه مرید و شیخ در این طریقت بر سه اصل ولایت، طاعت و محبت استوار است.
بخش ششم و نهایی: چهرههای برجسته و اقطاب تیجانیه از ابتدا تا کنون
ابوالعباس، شیخ احمد التجانی، موسس طریقت تیجانیه که در بخش اول این سلسله نوشتار به تفصیل در مورد او نوشته شد. وی موسس و اولین شیخ طریقت تیجانی بود که در تاریخ 1815م. درگذشت.
شیخ علی حرازم بن العربی براده الفاسی، دومین شیخ طریقت تیجانیه و از بزرگترین شاگردان و یاران شیخ احمد تیجانی بود. وی که در سال 1822 درگذشت، از مهمترین مبلغین و حافظان طریقه تیجانیه به شمار میرود و نقش کلیدی در نشر و تدوین تعالیم طریقه تیجانیه ایفا کرده است. مهمترین اثری که از او به جا مانده است، کتاب "جواهر المعانی و بلوغ الأمانی" است که بهعنوان مهمترین مرجع در طریقه تیجانیه شناخته میشود.
سیدی محمد الحافظ الشنقیطی(موریتانیایی) از شاگردان برجسته شیخ احمد التیجانی که پس از شیخ علی حرازم به عنوان برجستهترین شخص، مورد اقبال مردم و مریدان طریقت تیجانیه قرار گرفت. سیدی محمد بیشتر بر تربیت شاگردان تمرکز داشت و در دهه چهارم قرن 19 وفات کرد.
از دیگر شاگردان برجسته شیخ احمد التیجانی که نقش برجستهای در توسعه طریقت تیجانیه بویژه در کشورهای ساحل صحرای بزرگ تا سودان داشت، سیدی محمد الغالی است. وی یک ایده اجرایی در تبلیغ تصوف تیجانیه داشت که در هر منطقهای با 40 نفر وارد میشد و هر شخص وظیفه داشت تا چهار نفر را به طریقت جذب کند. وی را مهمترین شخص در توسعه طریقت تیجانیه در قرن 19 میلادی برمیشمارند.
پس از دوره شاگردان بدون واسطه شیخ احمد تیجانی، سیدی علی التماسینی(وفات 1881م.) اولین شیخی بود که توسط سیدی محمد الحافظ و پس از او به عنوان شیخ طریقت تیجانی تعیین شد. او از بزرگان طریقه تیجانیه در الجزایر بود و در منطقه تماسین، الجزایر مرکز مهمی برای گسترش تعالیم تیجانیه تأسیس کرد که امروزه به عنوان یکی از مراکز مهم این طریقه شناخته میشود. جانشینی پسرش پس از وی باعث ایجاد اخالافات در تیجانیه شد و این طریقت که وسعت زیادی پیدا کرده بود، دارای چندین شیخ گردید.
شیخ ابراهیم نیاس(1900-1975) یکی از بزرگترین شخصیتهای طریقه تیجانیه در قرن 20 میلادی بود که نقش بسیار مهمی در یکپارچه کردن شیوخ تیجانیه پس از التماسینی داشت. شیخ ابراهیم نیاس در دهه 1920 میلادی اعلام کرد که به راز خاص شیخ احمد تیجانی(فیضه = فیض معنوی) دست یافته است و شاخه «فیضه تیجانیه» را تاسیس و پیروان زیادی را در سراسر آفریقا، اروپا، آمریکا و آسیا جمع و به عنوان بزرگترین شاخه طریقت تیجانیه شناخته شد.
پس از نیاس، مجددا شیخوخیت در تیجانیه متعدد شد و طریقت تیجانیه در زمان حاضر بهصورت غیرمتمرکز اداره میشود و هر کشور یا منطقه ممکن است رهبر و شیخ مخصوص به خود داشته باشد. در میان شیوخ کنونی تیجانیه، شیخ احمد تیجانی علی سیسه که در سنگال زندگی میکند دارای چهره برجستهتری نسبت به دیگران است. وی از نوه دختری ابراهیم نیاس است و برخی او را شیخ طریقت تیجانیه در غرب و شمال غرب آفریقا میدانند.
منبع: کانال تلگرام مطالعات آفریقای اسلامی/ اندیشکده مرصاد
https://t.me/Islamic_Africa
نظر شما